پنجشنبه، 9 فروردين ماه، 1403

به جُک های سکسیستی بخندیم یا نه ؟!

نویسنده : نجیبه سبحانی  /  دختره میره فروشگاه ورزشی،میگه: آقاببخشید پرچم ایران دارید؟ فروشنده براش میاره دختره میگه: میتونم رنگای دیگشم ببینم؟! خدایا اینو شفا نده بذار بهش بخندیم. مورد داشتیم دختره پارک دوبل کرده ازش تست دوپینگ گرفتن. این ها نمونه ای از دهها جُک سکسیستی(جنسیت گرایانه)هستند که هر روز بین کاربران فضای مجازی دست به دست می شوند.



جُک هایی که در آنها دختر موجودی است که حماقت هایش حد و مرزی ندارد، موجودی که ساده ترین مفاهیم کلامی را نمی داند، موجودی که به سبب بی فکری هایش می شود به هر شکلی از او سواستفاده کرد، موجودی ظاهربین و سطحی نگر، موجودی که تنها جسمش است که به وجودش ارزش می بخشد، موجودی که تنها ملاک و معیارش برای انتخاب جنس مخالف پول است و…

اما طرف مقابل دختران در این جُک ها مردانی هستند که ملاک و معیار درستی ها،هنجارهای اجتماعی، باهوشی و… هستند. مردانی که نماد یک انسان سالم و بی عیب هستند که در مقابلشان دسته ای ناهنجار(دخترها) قرار گرفته اند که گاه آنها را به ستوه می آورند، گاه باید جور حماقت هایشان را بکشند و گاه حتی دست به دامان خدا می شوند که چرا این ها را خلق کرده ای.

جُک ها به نوعی می توانند بیان ضمیر ناخودآگاه جامعه باشند. این دست از جُک ها هم به نوعی نمود نگاه مردسالارانه و باز تولید تحقیر و تبعیض و تحقیر علیه زنان هستند. همان نگاهی که زن را “ضعیفه” صدا می زند. همان نگاهی که زن را وسیله و ابزار می داند. همان نگاهی که زن را موجودی ساده می داند و… این نگاه می تواند اعتماد به نفس و عزت را از دختران بگیرد. دخترانی که باید در جامعه حضور داشته باشند اما این نگاه و کلیشه های ذهنی ایی که حاصل این نگاه هستند می تواند آنها را از جامعه دور کند، می تواند در آنها ترسی بوجود آورد. دخترانی که بسیاری از آنها مادران فردای این جامعه هستند. مادرانی که بیشترین نقش را در تربیت فرزندنشان دارند اگر خود فاقد اعتماد به نفس وعزت نفس باشند چطور می توانند فرزندی سالم را تربیت کنند.

اما اگر جزو آن دسته از افرادی هستید که می گویید نباید سخت گرفت. این ها فقط چندتا جُک هستند و زیاد نباید جدیشان گرفت؛ پیشنهاد نگارنده این است که سری به ضمیر ناخودآگاهتان بزنید و ببینید تمامی جُک هایی که در طول این سال ها در مورد ملیت ها، قومیت ها و طایفه های مختلف شنیده اید چه تاثیری بر قضاوت ها و نگاهتان گذاشته است.

بارها پیش آمده است که بدون اینکه با مردم شهر یا روستایی از نزدیک آشنایی داشته باشیم به راحتی در موردشان قضاوت کنیم تنها چیزی هم که به ما اجازه ی این قضاوت را می دهد همین جُک ها هستند. جُک ها که به ما می گویند مردم … خسیس هستند. مردم … ابله هستند. مردم … نفهم هستند. مردم … همه معتاد هستند و در آینده هم این جُک های سکسیستی برای ما کلیشه های ذهنی درست می کنند و بیشتر به ما اجازه می دهند که جنس مونث را موجودات بی فکری بدانیم.

به عنوان مثال یکی از کلیشه های ذهنی ایی که این جُک ها برای ما درست کرده اند عدم توانایی جنس مونث در رانندگی کردن است. همانطور که شاهد هستیم بیشتر راننده هایی که تصادفات مرگبار می کنند و یا سلامتی افراد را به طور جدی به خطر می اندازند مردها هستند؛ اما کسی به مردها نمی خندد، کسی به مردها نمی گوید اون ماشینی که باید باهاش کار کنی ماشین لباسشویه نه این ! کسی نمی گوید مرد را چه به رانندگی چون همه مرد را به عنوان یک انسان قبول کرده ایم و همه می دانند هیچ انسانی بدون اشتباه نیست و امکان تصادف برای هر انسانی وجود دارد اما اگر زنی یک اشتباه جزیی در حین رانندگی داشته باشد باید متلک هایی را بشنود، باید نگاههای سنگین را تحمل کند؛ چون جنسیت او است که مورد توجه و قضاوت است و تمامی اشتباهاتش به جنسیتش مربوط می شود و این به سبب همان کلیشه های ذهنی است که می گوید زن رانندگی بلد نیست، به سبب همین جُک هایی هست که در آنها زن به سبب جنسیتش نمی تواند از پس کنترل یک ماشین بر بیاید.

قسمت تلخ ماجرا اما آنجاست که بسیاری از این جُک ها توسط خود دخترها منتشر می شود و این شاید نشانه ی این باشد که این افراد حرمتی برای وجود خود قائل نیستند و خود را همانطور می بینند که در این جُک ها بیان شده است. انتشار این جُک ها توسط خود دخترها شاید به نوعی زدن مهر تایید بر این نگاه و باور باشد.

دکتر محمد حق مرادی جامعه شناس و منتقد اجتماعی در این رابطه می گوید: « بخشی از این جک ها محصول فرهنگ نظام مردسالاری است که در ذهنیت زنان تولید و بازتولید می شود، همانطور که نظام سرمایه داری نیز بازتولید خود را مرهون فرهنگ مصرف گرای زنان است. اما واقعیت این است که در فضای مجازی و رسانه های غیر رسمی تمایلی به استهزا، دست انداختن و جک سازی برای خیلی از مسائل و شخصیت ها وجود دارد. حتی جدی ترین مسائل سیاسی و فجایع انسانی در فضای رسانه های غیر رسمی تبدیل به موضوعی برای خندیدن می شود و این گرایش به غیر جدی ساختن و انسان زدایی از مسائل در مردم بسیار خطرناک است.

بنابراین بخشی از این جک ها(جک های جنسیتی و قومی) ناشی ازضعف حوزه مدنی فعال و پویا، دوری مردم از صحنه اجتماع و فقدان شادی و نشاط در حوزه عمومی است که منجر به خزیدن در دنیای زندگی فردی شده است که رسانه های فرهنگ توده به کمک لذت بردن از آن آمده است ».

بهرحال طنز و شوخی خوب هستند و در فضاهای دوستانه و در فضای جامعه باید طنز و شوخی وجود داشته باشد؛ اما تفاوت شوخی و توهین را باید فهمید. مرز طنز و تحقیر را باید شناخت. نباید به کلامی که تخریب گر و تحقیر آمیز است خندید. باید برای خندیدن هم خط قرمز داشت.



ارسال شده در مورخه : پنجشنبه، 5 آذر ماه، 1394 توسط اسامه قادری  پرینت

مرتبط باموضوع :

 خاورمیانه و بحرانِ درون  [ جمعه، 21 دي ماه، 1397 ] 2449 مشاهده
 تعامل کورد و اسلام  [ شنبه، 1 ارديبهشت ماه، 1397 ] 3517 مشاهده
 زندگينامه شیخ محمود برزنجی  [ چهارشنبه، 18 اسفند ماه، 1389 ] 14242 مشاهده
 دلبری‌های اداری!  [ شنبه، 5 اسفند ماه، 1396 ] 2308 مشاهده
 علامه ماموستا محمد ناصر ضیایی  [ چهارشنبه، 18 اسفند ماه، 1389 ] 8796 مشاهده
نام: اسری
ایمیل: محمد رسول الله

در مورخه : شنبه، 14 آذر ماه، 1394

سلام علیکم.مطلب بسیار مهم و حائز اهمیتی است که روشنگری درباره ی آن واقعا ضروری و لازم است.جزاکم الله خیرا.

ارسال جوابیه ]

امتیاز دهی به مطلب
انتخاب ها

 فایل پی دی اف فایل پی دی اف

 گرفتن پرينت از اين مطلب گرفتن پرينت از اين مطلب

 ارسال به دوستان ارسال به دوستان

 گزارش این پست به مدیر سایت گزارش این پست به مدیر سایت

اشتراک گذاري مطلب
صفحات پيشنهادي
لينکدوني
پیامک

ســامـانه پیام کوتاه پینوس



ارسال خبر ، مقاله ، گزارش و ...



شماره همراه خود را برای عضویت در خبرنامه پیامکی وارد کنید