سه شنبه، 29 اسفند ماه، 1402

شمس الشموسی که ایزد برافروخت

محمود رستمی تبار /// در میان کهکشان های بیشمار فلک و هزاران خورشید ناشناخته موجود و در سیر توسعه و بسط این گستره حیرت آور تا آن لحظه که جریان معکوس گردد



ما در کهکشان راه شیری و در بخش کوچکی از آن بنام منظومه شمسی همراه با  این هستی بی انتها می چرخیم و در کره زمین تنها سیاره  قابل حیات شناخته شده خورشیدی درخشان می بینیم  و هربامداد طلوعش را و هر شاماگاه غروبش را نظار گرهستیم.

محور زمین برای چرخش بر حولش اندکی انحراف دارد و این انحراف موجب تداوم حیات و بهار و زمستان می گردد و بی وجود این خورشید حیات بی معناست. هرچند در این چرخش گاهی ما خود را مهیای تکانه های شدید و سیلی های تندش نکرده ایم. چون زمین کار خود می کند و ما در حد توان، کار خویش نمی کنیم.

اما این کهکشان، بجز خورشید ملموس و ستارگان درخشان واجرامی چرخان، بمنظور بدست آوردن تکه ای نان -حداقل از دیدگاه انسان-، برای به غفلت نخوردن آن، خورشیدهای دیگری وجود داشته اند تا نوارنی بخش ذهن وفکر و اندیشه باشند و راه بازگشت به مبدا و مرجع را به انسان رها شده در این وادی سرگردان  نشان دهند.

گویند در کهکشان دهها میلیاردی نفری انسان ۱۲۴ هزار خورشید و ماه طلوع کردند و غروب نمودند، تا هرکدام چراغ راه عده ای باشند. در خاتمه ۱۲۴هزار خورشیدی که بخش اعظم آنها گمنام هستند و در میان ۲۵ خورشید درخشان خوشنام، خورشیدی فروزانتر ظهور کرد که همه ستارگان کوچک و بزرگ حوزه انسان، مصداق نور قمر در برابر شمسِ فروزان  گشتند. خورشیدی که همه را ماه خود نمود، تا خاتم الرسل گردد. خورشیدی که از مطلع سرزمین حجاز درخشیدن گرفت تا همه راههای انحرافی شب ساخته منحرفان هویدا شود و انتهای بن بست و تیره و تارشان عیان گردد.

بر حول خانه ای چهارگوش (کعبه) که خانه خدا خوانند محمد (ص)  تولد یافت، تا تنها دست مهربان مادر نوازش گر وجودش باشد و افتخاری دیگر برای مادران در پی، مریم مقدس و ام موسی رقم بخورد و به ثبت برسد تا در دامن زن، انبیاء مرسل، به معراج برسند و محبوب معبود گردند.

با شناخت خویش، گاهی برای کسب معرفت الهی و تبری از شرک و بت و کفر راهی حرا شد و زمینه رسالتش را مهیا  ساخت. با حضور نور قرآن  پرفروغ تر گشت و بعد از بیست وسه سال، سرانجام ماموریتش به انجام رسید وجود نازنینش غروب کرد تا اصحاب در فراقش مات مبهوت گردند و با یاد آوری آیات  قرآن که «…..أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى‌ أَعْقابِکُمْ ….» تسکین یافتند. تا ثابت شود این حیات دنیوی تنها گذرگاهی است برای همه موجودات زنده و دامنه زندگی در آن محدود است و این محدویت خود اثبات حیاتی دیگر.

 چراکه هر دست ساخته  انسانی نیز، بعد ازطی  دوران سخت آزمایش در آزمایشگاه کاربردی می گردد.  علاوه بر آن حتی مرفه ترین انسانها در لحظه مرگ ناکام از دنیا می روند، مگر آنانکه کامیابی را در وصال حق شناخته باشند و بقول بزرگان، بهشت را به بها خریده باشند ، نه به بهانه،  و این دنیا فقط بهانه است برای ارزشمند نمودن خویش و ما موظفیم که این بهانه را بدست آوریم چون خدا فرمود « وابتغو الیه الوسیله…».

هرچند اثبات می کند هرکسی موظف به شکوفا نمودن تواناییهایش است و بی رشد جوانه های موجود در ذاتش، حیاتش بی معنی است؛  چرا که قسم به عصر هرکسی که  از ذات وجودش و ظرفبتهای درونیش، عمل صالح و شکیبایی برداشت نکند، در خسران و تباهی است. خسران  بدان معنا است که، نه تنها سود کسب نکرده بلکه سرمایه اش را هم از دست داده وحتی بدهکار گردیده است.

اما شمس الشموسی را که ایزد بر افروخت و خاتم الرسل خواند در راستای ماموریت سایر انبیا به تکمیل دین پرداخت و رسالت خویش بی ترس و واهمه سرزنش کنندگان برای  تعلیم نحوه برداشت بهترین عمل با پشتوانه صبر به سرانجام مقصود رساند و در این حوزه پیامی ناگفته بر زمین نگذاشت.

حبل المتنی برجای گذاشت که تا قام قیامت خواهد درخشید و چراغ راهنمای همه خواهد بود و خود رفت تا منتظر عملکرد کسانی باشد که خویش را امتش نامند. آنگاه درقیامت برعمل صالحشان مباهات و ازسقوطشان نگران و به اذن خدا در آن لحظات پرالتهاب نیز برای نجات پیروانش کوتاهی نکند چنانکه روایت کنند آخرین نگرانیش در ملاقات  با فرشته مرگ نه برای خود بلکه برای  سرنوشت امتش بود.

پیروانی که در عدم حضورش  و تحت لوای علمهای رنگین حک شده با نام عزیزش، متفرق شدند و چوب تفرق را با کشتن و کشته شدن و تخریب خانه و کاشانه پرداخته و می پردازند .

 نعوذبالله! از عدم تمایز حق از باطل و از شکوه پیامبر در مهجور گذاشتن قرآن و قرار دادنش بر سرنیزه برای گسترش فتنه و گریختن از مهلکه …

چه خطرناک است تفرقی که دامن گیر امت محمد گشت، تا آنجا که بی دین های زورمدار شرق و غرب، با داوری های ناعادلانه ، عامدانه دامنه تفرق را تشدید و آتش بیار معرکه گشتند. خود تجارت کردند و دین را تخریب و دینداران را به قتلگاه فرستاندند و مسلمین را خانه خراب ساختند و فساد و تباهی براه انداختند. از سواحل شمالی لیبی تا سواحل غربی مدیترانه تا کناره های خلیج عدن وخلیج بنگال، تنها کودکان مسلمان زجر می کشند و در دریای خود خواهی حکام بی بصیرت غرق می شوند.

اینک به امر الهی ما موظفیم بر آن خورشید فروزان که همچون خورشیدی دور دست دامنه فروغ نورش، تا انتهای حیات روشنی بخش مسیر، و موجب افتراق حق و باطل است، بچرخیم، و بهار و زمستان خویش با آن تنظیم سازیم، و هر بامداد و شامگاه بر وجود نازنینش درود فرستیم.

چرا که خدا چنان به این رسول گرامی عشق می ورزد که از فرستادن صلوات، بهمراه فرشتگان درگاهش دریغ نفرموده و به مومنان امر فرمود، که برآن وجود عزیز و کریم صلوات بفرستیم . این چنین باید راه خویش روشن سازیم که یا اهل ایمان هستیم و بهمراه خداوند و ملائک صلوت می فرستیم و در فراق جانش، حرمت و عزتش را بر جان ناچیز خویش مقدم میداریم  و یا بخل می رورزیم و در آن سوی، سکوت بر لب گرفته و نه تنها خود صلوات نمی فرستیم، بلکه دیگران را متهم به بدعت ساخته و مانع از ذکر صلواتشان می گردیم

اینک در کنار مرور همیشگی وصایا و سخنان و رهنمودهایش، و پیشه نمودن مداوم کردارش، فصل بهار صلوات بر وجود آن نازنین، جهت آلایش تن وپالایش  ذهن و روان است. نازنینی که مهربان و الگوی همه اهل ایمان است و تا آنجا برای نجات بنی آدم تلاش کرد که خدایش از آزرده ساختن وجودش تا سرحد جان برای هدایت همنوعان، نهی اش فرمود. و پناه بر خدا از قتل و تجاوز و تخریب و فسادی که امروز تحت لوای آن پیامبر مهربانی، در سرزمین های اسلامی در جریان است.

هربامداد و شامگاه و در هر لحظه از زندگی با فرستادن صلوات بر محمد و خاندان و یاران وی، آن مهربانی که همه مهر را برای هدایت همنوعانش هزینه نمود، و هیچگاه همچون سایر پیامبران حاضر بر نفرین مردمان و ناسپاسان نبود، موتور حیات خویش را تنظیم و ذهن و فکر خویش را تا لحظه اتمام ماموریت در این مسیر پر صعوبت از طی نمودن هر مسیر انحرافی بازداریم، شاید که رستگار شویم.

امید است این صلوات ها تسکین بخش الام هموطنانی باشد که از عدم به کارگرفتن همه موهبتهای الهی, یعنی علم و تکنولوژی,  از درد خانه خرابی و بی سامانی و فوت عزیزان و ناله مجروحان در رنج هستند،  و سپاس خدایی که ملتی با تکیه به ذات وجودش, مهربانی را از پیامبر مهربانی به ارث بردند و به یاریشان شتافتند.

 

منبع : پاوه پرس



ارسال شده در مورخه : سه شنبه، 30 آبان ماه، 1396 توسط اسامه قادری  پرینت

مرتبط باموضوع :

 شرح سلسه احادیثی از کتاب اربعین/ حدیث چهارم  [ پنجشنبه، 20 خرداد ماه، 1395 ] 3557 مشاهده
 اين ما هستيم ...!  [ شنبه، 14 ارديبهشت ماه، 1392 ] 4624 مشاهده
 الوهاب  [ يكشنبه، 25 بهمن ماه، 1394 ] 6101 مشاهده
 پدر و مادرم، از دین متنفرم کردند  [ جمعه، 17 شهريور ماه، 1396 ] 3268 مشاهده
 مناظره سروش و بازرگان ( بخش اول )  [ پنجشنبه، 23 ارديبهشت ماه، 1395 ] 7851 مشاهده
امتیاز دهی به مطلب
انتخاب ها

 فایل پی دی اف فایل پی دی اف

 گرفتن پرينت از اين مطلب گرفتن پرينت از اين مطلب

 ارسال به دوستان ارسال به دوستان

 گزارش این پست به مدیر سایت گزارش این پست به مدیر سایت

اشتراک گذاري مطلب
صفحات پيشنهادي
لينکدوني
پیامک

ســامـانه پیام کوتاه پینوس



ارسال خبر ، مقاله ، گزارش و ...



شماره همراه خود را برای عضویت در خبرنامه پیامکی وارد کنید