سه شنبه، 29 اسفند ماه، 1402

بررسي اجمالي نوروز

نویسنده : حسن قادري

همه ساله بخت تو پيروز باد             همه روزگار تو،‌ نوروز باد (فردوسي)

نوروز كه به نامها و اوصاف، عيد ، عيد نوروز،‌جشن بهار ، نوروز جمشيدي مشهور است،‌يكي از قديمي ترين جشن هاي ملي ايرانيان است، اين جشن قرن هاي متمادي است كه مورد توجه مردم كشورما و سرزمين هايي است كه با ما ديرينه ي فرهنگي مشترك دارند و از مدت ها پيش از فرا رسيدن آن، منتظر قدومش هستند و براي رسيدنش لحظه شماري مي كنند، خانه تكاني مي كنند،‌شيريني مي پزند، جامه نو مي دوزند و سعي مي كنند مراسم شاديهايشان و عروسي عزيزانشان در اين ايام برگزار كنند . در اين ايام ديد و بازديدها شروع مي شود و به جاهاي ديدني مي روند و با طبيعت پيوند دوباره مي بندند. هديه ها و عيديها مبادله مي شود و همه از پير و جوان در اين شادي و ايام فرحبخش شركت مي كنند . در بين اقوام و مليت هاي مختلف كردها بيشتر از ديگران از اين ايام استقبال مي كنند و آن را جزء فرهنگ و آداب و رسوم خود مي دانند .


به همين جهت بسياري از شاعران فارس و كرد زبان اين ايام را توصيف مي كنند و آن را گرامي مي دارند. فردوسي از جمله شاعران نامداري است كه نوروز را گرامي مي دارد و مي گويد .

نـگــه دار آييــن جشن ســــده                    هـــــمان فرّ «نوروز» و آتشكده

هـمان اورمــزد و مــه و روز مـهر                 بشـويد به آب خرد،‌جان و چهر

* واژه ي نوروز در زبان پهلوي به صورت (نوكروچ، Nokroč)  آمده است كه مركب از دو جزء بخش اول (نوك) به معني نو و جديد و تازه و بخش دوم به معني روز است و روي هم معني روز تازه و نو و يوم الجديد را دارد كه در عربي به صورت « نوكروز»و «نيروز» و «نيريز» به كار رفته است .

نورزو با نخستين روز از نخستين ماه سال خورشيدي در بهاران، آنگاه كه روز و شب برابر مي گردد، آغاز مي شود.

نوروز ا زمراسم بسيار كهن ايرانيان آريايي نژاد است كه اگر چه از اين جشن و مراسم آن در اوستا سخني نرفته است، اما در كتب ديني پهلوي از آن گفت و گو شده است .

ساسانيان نوروز را بسيار با اهميت مي دانستند در آن روز مردم دست از كار مي كشيدند و تا غروب به شادي و سرور مي پرداختند. ماليات هاي خود را مي پرداختند و به بازي و تفريح مشغول مي شدند .

خيام نيشابوري در نوروز نامه آورده است :

آئين عجم از زمان كيخسرو تا به روزگار يزد جرد چنان بوده است كه روز نوروز ، موبد موبدان پيش پادشاه آمدي . و خطاب به او بگفتمي:

شها! سروش آورد تو را دانايي و بينايي و كارداني و دير زيستي با خوي هژير . شاد باش بر تخت زرّين  و انوشه خور به جام جمشيد و رسم نياكان و ... سرت سبز باد چون خويد، اسبت كامگار و پيروز و تيغت روشن و كاري و بازت گيرا و خجسته و شكار و كارت راست چون تير، كشور بگيري تو با درم و دينار ....

در نخبة الدّهر آمده است كه ايرانيان مي پندارند كه خداوند در نوروز نور را آفريد ،‌همه ايرانيان در عيدهاي خويش به شب هنگام آتش مي افروزند و مردم را از فرارسيدن  نوروز آگاه مي كنند . ابتدا جشن نوروز پنج روز بود اما بعد ها از اول فرودين ماه تا سيزدهم فروردين ادامه يافت و به 13 روز رسيد.

طبري نوشته است كه جمشيد در نوروز به مردم فرمان داد تا به تفريح بپردازند و با موسيقي شادماني كنند.

در همين مورد ابوالفدا مي نويسد :

جمشيد نوروز را بنيان نها د و آن را جشن قرار داد تا مردمان در اين روز به شادماني بپردازند. به همين جهت در سنت ايرانيان نوروز هميشه توأم با شادي و سرور و موسيقي و شيريني است .

در شاهنامه آمده است كه داستان باربُد و رهيابي او به دستگاه خسرو پرويز در نوروز اتفاق افتاد.

 (باربد هنرمندي مشهور بود كه درباريان چاپلوس و هنرمندان درباري مانع ورود او به كاخ خسرو پرويز شدند. نا اميد شد كه پادشاه را ببيند و شكايت خود را به او برساند او را راهنمايي كردند كه در عيد نوروز پادشاه به باغ زيبايش مي آيد و شما در آنجا پناه گير تا او سر برسد و او را از خواسته خود آگاه كني. او چنين كرد و در بالاي درختي پناه گرفت و با آواز دلنشين توجه خسرو پرويز را به خود جلب كرد و به خواسته اش رسيد. )

باربد چنان صداي دلنشيني داشت كه ديگر هنرمندان براي پادشاه جلب توجه نمي كردند و همين باعث شده بود كه ديگر هنرمندان مانع ملاقات او با پادشاه شده بودند.

در تاريخ بلعمي آمده است كه « جمشيد علماء را گرد كرد و از ايشان پرسيد :  چيست كه اين مُلك را باقي و پاينده دارد؟

گفتند : داد كردن و در ميان خلق نيكي كردن،‌پس او داد بگسترد و علماء را بفرمود كه من به مظالم بنشينم ، شما نزد من آييد تا هرچه در او داد باشد،‌مرا بنماييد تا من آن كنم و نخستين روز كه به مظالم بنشست ،‌اورمزد روز بود(اول فروردين) از آن پس آن روز را نوروز نام كردند .

خواجه نظام الملك در سياست نامه داستاني دارد:

چنين مي گويند كه رسم مَلِكان عجم چنان بوده است كه در نوروز و مهرگان بار دادندي مرعامه را و هيچ كس را در بازداشت نبودي . پس مَلِك از تخت به زير آمدي و در پيش موبد به دو زانو مي نشستي و گفتي بر هر كس ستمي رفته بي محابا بر من باز گويد .

عيد نوروز

از لحظه تحويل سال يعني لحظه شروع سال جديد،‌آغاز مي شود،‌مهمترين بخش مراسم نوروزي چيدن سفره هفت سين است و در كنار آن ها قرآن ،‌آيينه و شمع مرسوم مسلمانان است .

قرائت چند آيه از قرآن ،‌دعاي تحويل سال و تصميم گرفتن براي شروع زندگي بهتر و زنده شدن  روح معنويت در وجود آدمي و به عبارت روشن تر يك نوع تولد دوباره و جديد همگام با تولد طبيعت براي انسان خوش آيند مي باشد .

مولوي كرد مي گويد :‌

هه ر كه س ته وه لود  دوباره ش نيه 

ئه ل به ت سه عاده ت سه تاره ش نيه ن

سعدي هم مي گويد :

برگ درختان سبز در نظر هوشيار                                                 هر ورقش دفتري است معرفت كردگار

هماهنگ شدن  طبع آدمي با بهار طبيعت به نوعي نشاط و شادابي را در روح و روان انسان به جاي مي گذارد . انسان وقتي احساس مي كند همه جا سبز و خرم و در حال نو شدن است به درون خود رجوع مي كند و لحظه اي احساس نو شدن و تغيير و تحولي در رفتار و اعمال خود مي نمايد اگر اين حالت ، مداومت و استمرار داشته باشد انسان را به مرحله ي جديدي رهنمون مي كند. 

مراسم نوروز در هورامان از صفا و صميميت بيشتري برخوردار است علاوه بر جشن هاي اين ايام و شادي  و نشاط مردم، براي كشاورزان و باغداران منطقه اورامانات فصل كار  و تلاش و درختكاري و زراعت است. در حقيقت هر چه را كشاورزان و باغداران در شش ماه آينده استفاده مي كنند در اين يك ماه در زمين هاي مرغوب غرس مي كنند و با آبياري و مراقبت در انتظار چيدن ثمر و رشد نهال ها و زراعت هاي خود گام بگام پيش مي روند .

جشن نوروز يكي از قائمه هاي سنن و فرهنگ پايدار و عمومي ايراني است و از زماني كه در دوره ساسانيان اسلام وارد كشور ما شده است با آداب و رسومي كه مغايرتي با اصول و مباني ديني نداشتند مخالفتي صورت نگرفت و مردم زندگي عادي خودشان را با حفظ آداب و رسوم، زبان،‌مليت، لباس ادامه دادند. برگزاري جشن هاي نوروزي كه بمناسبت سال جديد برگزار مي شوند و مردم به شادي و نشاط مي پردازند از جمله ي آداب و رسومي است كه در فرهنگ عمومي ما جاي دارند .

بعضي ها از آيه 76 سوره قصص  و حديث  ضعيف كان النبيُّ (ص) متواصل الاحزان ، براي جلوگيري و مخالفت با شادي و نشاط جامعه برداشت تنگ نظرانه اي را  ارائه داده اند .

آيه 76 قصص  درباره قارون و تكبر و فخر فروشي او بحث مي كند و در آخر آيه در زبان قومش مي فرمايد ، لا تفرح اِنّ الله لا يحب الفرحين

فخر فروشي و خود ستايي مكن زيرا خداوند فخر فروشان را دوست نمي دارد.

مولوي هم در اين باره مي گويد :

شادي آن شادي است كز جان رويَدَت                         تا درون از هر  ملالي شويَدَت

و رنه آن شادي كه از سيم و زر است                          آتشي دان كآخرش خاكستر است .

لذا از مفهوم اين آيه منع شادي و نشاط در حد معمول بدون انجام اموراتي كه مغاير اصول و مباني ديني و اخلاقي باشد، استنباط نمي شود.

و يا در حديث مذكور كه پيامبر (ص) پيوسته در غم و اندوه بودند. دكتر يوسف قرضاوي آن را حديثي ضعيف و غير قابل استناد مي داند . و در عوض پيامبر (ص) مشوِّق شادي و سرور بودند و اطرافيان خود را از اين كار نهي نمي كردند .در حديثي آمده است  در محله اي يك عروسي برگزار كردند و بدون سر و صدا اين كار را انجام دادند . پيامبر (ص) فرمودند :  چرا به دنبال كسي نفرستاديد كه همراه اين عروس آواز بخواند و بگويد :

أيتناكم أيتناكُم – فحَيوُّنا نُحييّكُم .

آمديم آمديم نزد شما ما را تبريك گوييد به شما تبريك مي گوييم .

هي بادَوو بادَوو بادَه    يا خودَا مه بارهك بادَه

همان چند كلمه ي معمول تمام عروسي هاي منطقه كردنشين كه خوانندگان آن را ادا مي كنند لذا مفهوم شادي و نشاط و سرور مايه آرامش روح و روان آدمي است و در هيچ ديني مورد مذمت و تحريم قرار نگرفته است 

بيشتر شاديهاي مناطق كردنشين از نوع شادي هايي است كه به زدودن غم و غصه و كدورت و كينه و حسادت از دل و درون تعبير مي شود، نه شاديهايي كه حاصل زر اندوزي ، مستي و فخر فروشي باشد.

در جامعه ما غم و اندوه از شادي و تفريح كم هزينه تر و از مجالس جشن و شادي از امنيت و آرامش بيشتري برخوردار است. در مقابل مجالس جشن و شادي استرس زا ، پر هزينه و پرحاشيه است، گاهاً جوانان ما براي برگزاري يك كنسرت موسيقي هفت خوان رستم را طي مي كنند زيرا غم و غصه در جامعه ما نهادينه شده است اما جشن و شادماني استثناء  و براي بعضي ها نا مأنوس است. در حاليكه نشانه يك جامعه سالم استمرار شادي و نشاط و استثناء بودن غم و اندوه مي باشد.  

جشن نوروز هر سال يك دفعه در اولين روز فصل بهار برگزار مي شود. پذيرش و تحمل احساسات و علايق نسل جوان و پرهيز از برخوردهاي سلبي و احساسي ضرورتي اجتناب ناپذير است . در پايان از  جوانان انتظار مي رود كاري نكنند كه شادي آن ها اندوه و مصيبت ديگران را در پي داشته باشد .

دلهايتان شاد و نوروزتان پيروز باد .

 

 

حسن قادري

پاوه / اسفند 1390

 

منابع :

1.تفسير فرقان – سيد بهاءالدين حسيني – مركز پخش آراس

2.رياض الصالحين – احاديث نبوي – نشر احسان

3.فردوسي و هويت شناسي ايراني – منصور رستكار فسائي – طرح نو

4. لغت نامه دهخدا، ذيل كلمه ي نوروز

5. امير فريدون گرگاني – نوروز – انتشارات سروش – ص 65

6. نخبة الدّهر في عجايب البر و البحر- ترجمه ناصر طبيبيان ، 1357 – تهران – ص 473

7. نخستين انسان،‌نخستين شهريار – ص 436 – 446

8. تاريخ بلعمي ص 131-130

9. سياست نامه – خواجه نظام الملك – چاپ شفر – ص 39-38



ارسال شده در مورخه : چهارشنبه، 9 فروردين ماه، 1391 توسط اسامه قادری  پرینت

مرتبط باموضوع :

 دست نیاز ، چشم امید  [ يكشنبه، 13 آذر ماه، 1390 ] 8871 مشاهده
 رسانه چیست و چه می‌کند؟  [ پنجشنبه، 16 مهر ماه، 1394 ] 4128 مشاهده
 عوامل موثر درتوسعه شهرک فرهنگیان پاوه  [ چهارشنبه، 18 ارديبهشت ماه، 1392 ] 4746 مشاهده
 دستمزدهای پایین از موانع افزایش تولید  [ جمعه، 9 مهر ماه، 1400 ] 1625 مشاهده
 آرامش در همین نزدیکی ماست  [ جمعه، 16 فروردين ماه، 1398 ] 1996 مشاهده
نام:
ایمیل:

در مورخه : چهارشنبه، 9 فروردين ماه، 1391
با سلام اگر بشود و برایتان مقدور باشد نظر اسلام را در مورد این رسم- البته به صورت کامل -شرح دهید ممنون میشوم. با تشکر فراوان
ارسال جوابیه ]

نام:
ایمیل:

در مورخه : پنجشنبه، 10 فروردين ماه، 1391
سلام تشکر آقای قادری مقاله خیلی خوبی بود
ارسال جوابیه ]

نام:
ایمیل:

در مورخه : جمعه، 11 فروردين ماه، 1391
کسی که مسلمان می شود و به آیین و دین اسلام ایمان می آورد؛ در حقیقت متعهد می شود که به اصول کلی آن پایبند باشد و یکی از اصول اصلی اسلام اینست که به تمامی ادیان و معتقدات و رسومات آنها کافر شود و آنها را قلبا و زبانا و عملا انکار کند، زیرا تجلیل و بزرگداشت آن روزها به معنای تایید و تکریم آیین آنهاست، درحالیکه پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرمایند: «من تشبه بقوم فهو منهم» رواه أحمد و غيره بسند جيد یعنی: «کسي که از قومی تقليد کرد از جمله ي آنها است». و قطعا یکی از آیین های مجوسیان و زرتشتیان تجلیل از این سه روز است، چراکه بعنوان بخشی از رسوم و آیین آنها تلقی می شود، از اینرو یک مسلمان موحد که محبت دین خدا در قلبش جای گرفته، از بزرگداشت و تجلیل این سه روز پرهیز می کند و آنرا انکار می کند، و تنها روزهایی را از سال تجلیل کرده و بزرگ می دارد که دینش برای وی تعیین کرده که همانا دو روز عید قربان و عید رمضان است، بجز این دو روز هیچ روزی از ایام سال را تجلیل نمی کند و آنرا به شادی سپری نمی کند، چنانکه پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «.. إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَبْدَلَكُمْ بِهِمَا خَيْرًا مِنْهُمَا: يَوْمَ الْأَضْحَى، وَيَوْمَ الْفِطْرِ». "السلسلة الصحيحة" (2021). يعني: «خداوند دو روز ديگر را به جاي آن دو برايتان قرار داده است كه خير و نيكي دنيا و آخرت در آن دو قرار دارد: روز عيد قربان و روز عيد فطر» ابوداود (1134) و نسائي (1556). با سلام، این نظر مختصر اسلام درباره این رسم و آیین است، اگر قانع نشدید میتونم کامل ترش رو هم بذارم .
جوابیه ها

نام:
ایمیل:

در مورخه : يكشنبه، 13 فروردين ماه، 1391
اولا عجیب است که یک مسلمان چنین نظری بدهد . درست برخلاف نظر شما کسیکه به اسلام معتقد میشود باید تمامی ادیان و کتب آسمانی و پیامبرانشان را (بصورت تحریف نشده نه کتب فعلی) تایید کرده و ایمان داشته باشد. ثانیا اسلام دینی است که گاها بعضی احکام را برای زمان و مکان و مصلحت تغییر می دهد. مانند اینکه در سوره بقره کلمه درست راعنا را برای مسلمین ممنوع کرد چون یهود سوء استفاده نکنند و یا حضرت عمر در قحط سالی حکم قطع ید را اجرا نکرد و ... ثالثا شما چطور با استناد به چند حدیث نظری که نوشتید را نظر اسلام میدانید؟ رابعا ما بحث های مفصلی دراینباره داشتیم توجه شما را به بهترین نظر جلب می کنم دوستان مسلمان و مومن راجب به نوروز و در کل سنتها چهار مقوله داریم مقوله اول - در دین اسلام هر سنت دینی که مخالف قرآن و سنت پیامبر باشد محکوم است و بدعت و خرافات محسوب می شود مثل قمه زنی مقوله دوم - در اسلام هر سنت دینی که قرآن و سنت آن را تایید کند پسندیده و است و به تعداد افراد عمل کننده به آن برای ایجاد کننده ثواب حاصل می شود مثل تشویق به مدرسه سازی مقوله سوم - در اسلام هر عید و رسم و رسومی که از فیلتر قرآن گذشته و عاری از خرافات باشد پسندیده است مثل نوروز و هر قسمتی از آن که آغشته به خرافات شده فقط خرافات آن باید پاک گردد و کل عید نباید محکوم شود. مثلا خرافات سیزده بدر که مردم به جای روز فرار از نحسی می توانند روز آشتی با طبیعت مد نظر قرار دهند و کل سیزده بدر نباید محکوم شود مقوله چهارم - هر عید و مراسمی که برگرفته از مراسم شرک آلود و خرافات باشد به هیچ عنوان نباید انجام و ترویج شود مثل چهارشنبه سوری و در این امر خجالت کشیدن و دیگر مثال فقط باعث فریب خودمان می شود. چهارشنبه سوری از قدیم روز پرستش آتش بوده و درست است که امروزه کسی آتش نمی پرستد ولی اصل این آیین شرک و خرافات می باشد. همه ما ایرانی هستیم و به آن افتخار می کنیم ولی ما تا وقتی ایرانی هستیم که ایرانی بودنمان با قرآن و سنت تعارض نداشته باشد همه موفق باشید
ارسال جوابیه ]

ارسال جوابیه ]

نام:
ایمیل:

در مورخه : جمعه، 11 فروردين ماه، 1391توسط
(مشخصات کاربر ostadelyass | ارسال پیغام شخصی)
وقتی دو عبارت( ‌مهمترين بخش مراسم نوروزي چيدن سفره هفت سين است و در كنار آن ها قرآن ،‌آيينه و شمع مرسوم مسلمانان است) و ( از زماني كه در دوره ساسانيان اسلام وارد كشور ما شده است با آداب و رسومي كه مغايرتي با اصول و مباني ديني نداشتند مخالفتي صورت نگرفت و مردم زندگي عادي خودشان را با حفظ آداب و رسوم، زبان،‌مليت، لباس ادامه دادند. برگزاري جشن هاي نوروزي كه بمناسبت سال جديد برگزار مي شوند و مردم به شادي و نشاط مي پردازند از جمله ي آداب و رسومي است كه در فرهنگ عمومي ما جاي دارند ) را کنار هم می گذاریم ادعای شما در مورد تایید نوروز از جانب اسلام ثابت می شود.در حالی که استدلال شما عقلی است.2نکته: 1)لازم است ادعای خود را باسند و استدلال نقلی ثابت کنید 2) در مقابل استدلال عقلی شما: هزاران بدعت اکنون در جامعه مسلمانان وجود دارد در حالی که حکم بدعت را نیز می دانیم
ارسال جوابیه ]

نام:
ایمیل:

در مورخه : جمعه، 11 فروردين ماه، 1391
پايبند بودن به دين اسلام بر دو عنصر بسيار مهم قرار گرفته است وآنهم : پذيرفتن واطاعت کردن از فرمايشات شارع . منکر شدن وکافر شدن به آئين وعقائد باطل ونادرست . واز آنجائيکه أعيادي مانند : عيد نوروز وکريسمس وغيره از آئين ومقدسات غير اسلامي بشمار مي آيد واجب است هر فرد مسلمان منکر اين نوع عيدها باشد . زيرا جشن گرفتن وشاد بودن به اين نوع عيدها مانند اينست که شخص آنها را پذيرفته باشد در حاليکه در دين اسلام دو عيد بيشتر وجود ندارد وآنهم عيد فطر وقربان همانگونه که در حديثي که أبو داود (1134) ونسائي (1556 از رسول الله صلي الله عليه وسلم روايت کرده اند که فرموده است : " عَنْ أَنَسٍ رضي الله عنه قَالَ قَدِمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ الْمَدِينَةَ وَلَهُمْ يَوْمَانِ يَلْعَبُونَ فِيهِمَا ، فَقَالَ : مَا هَذَانِ الْيَوْمَانِ ؟ قَالُوا : كُنَّا نَلْعَبُ فِيهِمَا فِي الْجَاهِلِيَّةِ . فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : ( إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَبْدَلَكُمْ بِهِمَا خَيْرًا مِنْهُمَا : يَوْمَ الْأَضْحَى ، وَيَوْمَ الْفِطْرِ ) وصححه الألباني في السلسلة الصحيحة (2021). زمانيکه رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم وارد مدينه شدند مشاهده کردند أهل مدينه دو روز در سال را بعنوان عيد اعلام کرده اند ودر آن جشن ومراسم برگزار مي کنند که از آن پرسيد وگفتند اين روزي است که ما در آن جشن مي گيريم رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم فرمودند : " پروردگار دو روز بهتري را برايتان قرار داده است وآنهم عيد فطر وقربان است " ذهبي رحمه الله درکتاب "التمسك بالسنن والتحذير من البدع" گفته است: " أما مشابهة الذِّمة في الميلاد ، والخميس ، والنيروز ، فبدعة وحشة" شباهت با کفار در عيد ميلاد وپنچ شنبه ( که از عيد نصاري محسوب مي شود )وعيد نوروز از جمله ي بدعتها دور از اسلام بشمار مي رود . وروي عن عبد الله بن عمر رضي الله عنهما أنه قال : من مر ببلاد الأعاجم فصنع نيروزهم ومهرجانهم وتشبه بهم حتى يموت وهو كذلك , حشر معهم يوم القيامة . از عبدالله ابن عمر وارد شده است که فرمودند : " اگر شخصي به شهرهاي عجمها ( ايرانيان وغيره) سفر کرد ومانند ايشان در نوروز وعيدهايشان شرکت کرد وبه ايشان شباهت نمود وبر همين وضعيت باقي ماند تا از اين دنيا رفت پس روز قيامت همراه ايشان حشر خواهد شد . همچنين قاضي خان فرموده است : "رجل اشترى يوم النيروز شيئا لم يشتره في غير ذلك اليوم : إن أراد به تعظيم ذلك اليوم كما يعظمه الكفرة يكون كفرا , وإن فعل ذلك لأجل السرف والتنعم لا لتعظيم اليوم لا يكون كفرا . وإن أهدى يوم النيروز إلى إنسان شيئا ولم يرد به تعظيم اليوم , إنما فعل ذلك على عادة الناس لا يكون كفرا . وينبغي أن لا يفعل في هذا اليوم ما لا يفعله قبل ذلك اليوم ولا بعده , وأن يحترز عن التشبه بالكفرة" . شخصي چيزي را فقط در روز نوروز مي خرد وآن چيز را در غير از آن روز نمي خرد اگر نيتش تعظيم آن روز باشد همانگونه که کفار آن را تعظيم مي کنند کفر خواهد بود واگر به قصد ترفه باشد کفر بشمار نمي رود واگر هديه ي به شخصي داد نه بقصد بزرگداشت آن روز فقط به قصد عادت وتقليد مردم انجام داد کفر نخواهد بود وشايسته است آن فعل را درآن روز انجام ندهد واز مشابهت با کفار بپرهيزد . شيخ ابن جبرين حفظه الله فرموده است : " لا يجوز الاحتفال بالأعياد المبتدعة كعيد الميلاد للنصارى ، وعيد النيروز والمهرجان ، وكذا ما أحدثه المسلمون كالميلاد في ربيع الأول ، وعيد الإسراء في رجب ونحو ذلك ، ولا يجوز الأكل من ذلك الطعام الذي أعده النصارى أو المشركون في موسم أعيادهم ، ولا تجوز إجابة دعوتهم عند الاحتفال بتلك الأعياد ، وذلك لأن إجابتهم تشجيع لهم ، وإقرار لهم على تلك البدع ، ويكون هذا سبباً في انخداع الجهلة بذلك ، واعتقادهم أنه لا بأس به ، والله أعلم " برگرفته از كتاب "اللؤلؤ المكين من فتاوى ابن جبرين" ص 27 . جشن گرفتن به عيد بدعتگرايان مانند عيد نصاري ( مسيحيان ) وعيد نوروز وهمچنين جشنهائي مانند مولود پيامبر که در ربيع الاول انجام مي گيرد وجشن اسراء ومعراج ومانند آن جايز نبوده ويکي از أمور نوآوري در دين بشمار مي آيد . وجايز نيست شخص از غذاهائي که نصاري ( مسيحيان ) وکفار ومشرکين به قصد جشن در آن روز آماده کرده اند بخورد وهمچنين جايز نيست در آن مراسم شرکت کند براي اينکه پذيرفتن دعوتشان دلگرمي برايشان خواهد بود وهمچنين تأئيدي خواهد براين نوع مراسمشان ومدرکي خواهد بود براي برخيهائي که معلومات شرعي ندارند وندانسته به استناد به حضور فلان شخص ايشان نيز حاضر شوند والله أعلم برگرفته از كتاب "اللؤلؤ المكين من فتاوى ابن جبرين" ص 27 .
ارسال جوابیه ]

نام:
ایمیل:

در مورخه : شنبه، 12 فروردين ماه، 1391توسط
(مشخصات کاربر matin | ارسال پیغام شخصی)
فکر نمیکنم حتی این نوشته ها بتواند نظر ناسیونالیستهای آنتی عربیسم را نسبت به اسلام تغییر دهد؛ زیرا آنان اسلام را با عرب مترادف میدانند و با قضاوتهای غیرمنصفانه شان خطاها و مفاسدِ اعراب را به حسابِ اسلام میگذارند. به نظر من شما بجای اثباتِ عدم مغایرتِ عیدِ نوروز با دین اسلام، به تفهیم جهانی بودنِ اسلام و شمولیتِ آن در تمامی عرصه ها بپردازید. فکر نمیکنم سیاست نامه و شاهنامه و اشعار شاعران و فرهنگ دهخدا منابع تشریع باشند!! منابع اسلام، قرآن و سنتِ رسول(ص) اند. آیات و احادیثی که شما به آن استناد فرموده اید، شاید صحیح باشند، اما نامربوط اند؛ یعنی هیچ ربطی به مشروعیتِ جشن نوروز ندارند و نمیشود از این آیات و احادیث، الفتِ عید نوروز با دین اسلام را استنباط کرد!! به همه ی آنانی که در صددِ این هستند که عید نوروز را اسلامی جلوه دهند یک توصیه دارم و آن اینکه: برای جذبِ یک عده ناسیونالیست که برخی اوقات حاضرند هم کیشانِ خود را بخاطر ملیت به دشمن بفروشند و به هم آیین های خود خیانت می کنند و به آنان نارو می زنند، کاری نکنید آنانی هم که پیرامونتان هستند و همفکرتان هستند و حاضرند بخاطر اعلای فکرتان جان و مالشان را فدا کنند از پیرامونتان دور شوند! همچنین با آیات قرآن سوگیری های خودتان را محقق نسازید! مساوی نیستند آنانی که اول ایمان می آورند و بعد قرآن میخوانند با آنانی که اول قرآن میخوانند و بعد ایمان می آورند!!ترجیح میدهم اول قرآن را بخوانم و اعتقاداتم را از آن بگیرم، نه اینکه اول اعتقادم را در درونم نهادینه کرده باشم و بعد بیایم و در قرآن و احادیث برای آن اعتقادات دلیل پیدا بکنم!!! با احترام فراوان.
ارسال جوابیه ]

نام:
ایمیل:

در مورخه : شنبه، 12 فروردين ماه، 1391
در مورد چهارشنبه سوری (آخرین چهارشنبه از سال شمسی) باشد و در مورد موقعیت عید نوروز در اسلام سئوال شده است. به طور کلی ما چیزی به نام چهارشنبه سوری نداریم و اصلاً چنین چیزی نیست. به طور کلی روزهای خدا همه یکسان است. اماکن و زمان هایی که برای عبادت تعیین شده به دلیل عبادت در آن جا برتری دارد. مکه معظمه به اراده خدا مرکز آغاز اسلام بوده، مدینه منوره مرکز رشد و نمو اسلام بوده، بیت المقدس مرکز تأسیس دیانت ابراهیم و بعد بنیانگذاری شریعت حضرت موسی (علیه السلام) بوده. این اماکن به دلیل اینکه فعالیت پبامبران و استوار بودن دین خدا از آنجا آغاز شده مورد توجه خدا قرار گرفته است. روزهایی نیز در اسلام هست که به دلیل اینکه زمان عبادت است برتری دارد مانند: شب جمعه، روز جمعه، روز عید، روز عرفه، دهه اول حج، دهه آخر رمضان و … اما به طور کلی روز نحس وجود ندارد. ممکن است امروز برای کسی که پدرش مرده روز نحسی باشد ولی برای کسی که امروز عروسی اش است روز نحسی نیست و برایش روز مبارکی است. بنابراین، این حالات است که زمان را نحس می کند. وقتی که خداوند از هلاک قوم عاد خبر داد فرمود: هفت شب و هشت روز نحس، به آنها عذاب دادیم (فی ایامٍ نحسات) یعنی برای قوم عاد از صبح روز شنبه نحسی بود تا آخر روز شنبه هفته بعد. هفت شب و هشت روز(سخر علیهم سبع لیالٍ و ثمانیة ایام) باد و طوفانهای مداوم بر آنها مسخر کردیم هفت شب و هشت روز اینها توانستند تا هفت روز خود را داخل خانه هایشان نگه دارند. چون به هود (علیه السلام) اخطار کرده که می گفتند: ما از خانه هایمان بیرون نمی آییم حالا هر چقدر که طوفان بیاید از خانه بیرون نمی آییم تا طوفان تمام شود، روز هفتم شروع کرد به گرد باد، دروازه ها را می شکست، انسان را از داخل اتاق ها در می آورد و به بالای کوهها پرتابشان می کرد و یک نفر را زنده نگذاشت چون گفته بودند ما داخل خانه هایمان می مانیم و بیرون نمی آییم و خدا دیگر چکار می کند؟، پس برای آنها کل هفته نحس بود. بنابراین عملاً ساعت نحسی وجود ندارد. بعضی اوقات تضادی هم وجود دارد اگر که به زمان مربوط باشد. در مورد روز شهادت حضرت حسین بن علی (علیه السلام) سئوال می شود. آیا کسی می گوید آن روز، روز نحسی بوده؟ فکر نمی کنم. و اگر کسی بوده که گفته روز مبارکی بوده به چه معنی مبارک بوده است؟ اگر به معنی مبارزه بود، جهاد و شهادت، امر به معروف و نهی از منکر، بله مبارک است ولی اگر به معنی اینکه یکی از عزیزان رسول الله (صلی الله علیه و سلم) در آنروز مظلومانه کشته شد از این جهت روز مبارکی است؟! پس دیدگاه ها مختلف است بنابراین کلاً نمی شود گفت که زمان نحس است مگر نسبت به حالات و حوادثی که برای شخص پیش می آید. بنابراین چیزی به نام چهار شنبه سوری نداریم و اصولاً هرچیز و یا مراسمی که در آن آتش است بقایای زرتشتی است و هر مراسمی که آتش در آن است بجز برای گرم کردن خود و غذا پختن، فقط بقایای زرتشتی است. در فارس بعضی از جاها رسم است که وقتی کسی مُرد و معمولاً جایی که مرده شور خانه ای جداگانه نیست، خانواده های محترم یا افرادی که امکان دارند میت خود را در داخل خانه می شویند و آماده می کنند و میت را برای نماز به مسجد می برند. این رسم است، حالا در آن اتاقی که میت راشسته اند، سه شب در آنجا شمع روشن می کنند. این آیین زرتشتی است. شمع روشن کردن خودش فقط و فقط بقایای زرتشتی است و گرنه از این سوزاندن شمع در جایی که لامپ ۱۵۰۰ هم روشن است چه نفعی عاید میت یا دیگران می شود، اصلاً چه احترامی برای میت قایل شده اید؟ برای میت فاتحه می خوانید؟ قبول است، سخن خداوند می باشد و روح میت شاد می شود. برای میت دعا می کنید؟ قبول است، خداوند دعای شما را قبول می کند و بر میت روح و رَوح و رضوان می فرستد. اما شما شمع روشن می کنید، پول را آتش می زنید این چه نفعی برای میت دارد؟! بقایای زرتشتی است حالا چرا به نام اسلام مانده، خدا می داند؟ در مورد عید نوروز… در ایران فقط همین یک عید نبوده. عید نوروز بود، عید مهرگان بود، در ایران باستان سه، چهار تا عید بود. وقتی رسول اکرم (صلی الله علیه و سلم) به مدینه هجرت فرمود: در اولین عید نوروز به رسم ایرانیان، آتش بازیهایی و تقدیم هدایایی آغاز شد. علتش این بود که حجاز غیر مستقیم زیر حکم ایران بود. وقتی حرکتهایی به نام جشن نوروزی دیده شد رسول اکرم (صلی الله علیه و سلم) فرمود: «إن لکل قوم عیداً و لنا عیدان الفطر و الاضحی» هر قومی یک جشن دارد و ما دو جشن داریم جشن عید فطر و عید قربان. و در تاریخ اسلام هیچ مراسمی و هیچ دعایی برای عید نوروز ثبت نشده. اگر هم دعایی درست کرده اند ایرانیان وطن دوستی بودند که می خواستند بین عادات ملی و عادات مذهبی هماهنگی به وجود بیاورند. این هماهنگی همه جا وجود دارد شما اگر به هندوستان بروید می بینید که خیلی از مسلمانان هندی عادتهای اجداد و نیاکان هندی خود را در اسلام جا داده اند. در ترکستان نیز می بنید که خیلی از عادات ملل ترک قبل از اسلام، به داخل اسلام آوردند. محققان ایران قبول دارند که کلیه مراسم عزاداری که اینک در بعضی کشورهای اسلامی به ویژه در کشور عزیز خودمان انجام می گیرد مثل کتل گردانیدن، سیاه پوشیدن، پرچم سیاه بلند کردن و … همه اینها مسیحیان در سالروز شهادت مسیح به موجب عقیده خودشان انجام می دادند و تدریجاً این به اسلام آمده. همان که مناره درست کردند، تسبیح گرفتن هم تقلید مرد از مسیحیان است. جشن تولد گرفتن مخصوصاً آنها که روز جشن تولد به تعداد سالهای تولدشان شمع می گذارند، اینها همه تقلید کورکورانه از دیگران است. و آخرین مطلب: مشهور است وقتی حضرت علی (علیه السلام) در اثر فتنه و آشوب داخلی نتوانست خلافت راشده خویش را در مدینه منوره ادامه بدهد ناچار شد موقتاً دارالخلافه اسلام را به کوفه منتقل کند. سه سالی که حضرت علی در کوفه بود در یکی از این سالها برای حضرت فالوده آوردند، عربها عموماً خشن خور بودند، حضرت عمر (رضی الله عنه) نهی می کرد از نرم خوری و از این بسیار بدش می آمد می فرمود: خشن بخورید و خشن بپوشید به نرمی عادت نکنید زیرا انسان را تنبل بار می آورد. حضرت علی (علیه السلام) در کوفه فالوده را مزه کرد و فرمود این چیست و به چه مناسبت است؟ گفتند: یا امیرالمؤمنین این فالوده است هدیه نوروز. گویا حضرت علی فرمودند: هر روز ما نوروز است از این غذا هر روز به ما بدهید. چقدر این عبارت بلیغ است و به هر حال حضرت علی غذا را رد نکرد چون بالاخره بتی در کار نبود، غذا برای بت نداده بودند، نوروز بتی نیست که مورد پرستش قرار بگیرد، یک زمانی خیالی ست و آغاز فصلی است. اسلام یک دینی است مستقل خودش همه چیز دارد نیاز به هیچ چیز از دیگران ندارد. ولی هرکس آمد مسلمان شد بالاخره در رگ و خون و وجودش یک چیزهایی از پدرش هست. خیلی مشکل است یک انسان ۳۰ ساله مسلمان شود و از پدر و مادرش و پدر بزرگش هیچ چیزی به ارث نبرد و طبیعی است که یک زرتشتی وقتی مسلمان شد نمی تواند بگوید این مال زرتشتی هاست، احساسش باعث می شود که بگوید بله در اسلام این جایز است و اشکال ندارد. "سخنرانی شیخ محمد ضیایی"
ارسال جوابیه ]

نام:
ایمیل:

در مورخه : شنبه، 12 فروردين ماه، 1391
ممنون از مطلب زیبای شما آقای قادری عزیز . امید است مدیران این وب با ما تبادل لینک داشته باشند.
ارسال جوابیه ]

امتیاز دهی به مطلب
انتخاب ها

 فایل پی دی اف فایل پی دی اف

 گرفتن پرينت از اين مطلب گرفتن پرينت از اين مطلب

 ارسال به دوستان ارسال به دوستان

 گزارش این پست به مدیر سایت گزارش این پست به مدیر سایت

اشتراک گذاري مطلب
صفحات پيشنهادي
لينکدوني
پیامک

ســامـانه پیام کوتاه پینوس



ارسال خبر ، مقاله ، گزارش و ...



شماره همراه خود را برای عضویت در خبرنامه پیامکی وارد کنید