۞ ماه پربرکت ذی الحجه ۞

در این بخش مقالات در زمینه دینی قرار داده می شود

مديران انجمن: CafeWeb, Dabir, Noha, bahar

Re: بمناسبت حلول ماه پربرکت ذی الحجه

پستتوسط bahar » سه شنبه مهر ماه 8, 1393 3:29 pm




چرا نهم ذی الحجه را روز عرفه نامیده اند؟
روز نهم ماه ذی الحجه الحرام را روز عرفه نامیده اند، روز نیایش و مناجات با خالق هستی؛ چرا که در این روز، درهای رحمت الهی بر روی همه بندگان به ویژه گنهکاران گشوده است و همه گنهکاران در این روز، چشم امید خود را به خدای خود دوخته اند و از دنیا بریده و به خدا نزدیک می شوند.در این روز دعا به استجابت نزدیک است و هر ناامیدی، امیدوار بر در خانه الهی دست هایش را به دعا باز می کند.

عرفات، نام منطقه وسیعى است با مساحت حدود 18 کیلومتر مربع در شرق مکه معظمه، اندکى متمایل به جنوب که در میان راه طائف و مکه قرار گرفته است وزائران بیت ‏الله الحرام در نهم ذى الحجه، از ظهر تا غروب در این منطقه حضور دارند.در نقلى آمده است که آدم و حوا پس از هبوط از بهشت و آمدن به کره خاکى، در این سرزمین یکدیگر را یافتند و به همین دلیل، این منطقه «عرفات» و این روز «عرفه» نام گرفته است. همچنین گفته‌اند که جبرئیل هنگامی که مناسک حج را به ابراهیم می‌آموخت، چون به عرفه رسید به او گفت «عرفت» و او پاسخ داد آری، لذا به این نام خوانده شد و نیز گفته‌اند سبب آن این است که مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف می‌کنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی می‌دانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد. چرا که یکی از معانی «عرف» صبر و شکیبایی و تحمل است.

فضائل روز عرفه:

عرفه روزي است كه دين در آن كامل شده است كه الله تبارك و تعالي مي فرمايد: « اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام دينا» (المائده/3) امروز دين شما را برايتان كامل كردم و نعمت خود را بر شما تكميل نمودم و اسلام را به عنوان آئين، براي شما برگزيدم.

از طارق ابن شهاب روايت شده كه مردي از يهوديان نزد عمر ابن خطاب رضي الله عنه آمد و گفت : اي اميرالمومنين! شما آيه اي در كتاب خويش مي خوانيد كه اگر بر ما جماعت يهود نازل مي شد قطعاً روز نزول آن را عيد مي گرفتيم. عمر رضي الله عنه پرسيد: آن كدام آيه است ؟ يهودي گفت: « اليوم اكملت لكم دينكم ... » عمر رضي الله عنه فرمود: « به خدا سوگند كه من روز و ساعتي كه اين آيه بر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نازل شد به یاد دارم ، و آن ساعت، بعدازظهر عرفه در روز جمعه بود».

فضيلت روزه در روز عرفه:

عن ابي قتاده رضي الله عنه قال: سُئِلَ رسول الله صلي الله عليه وسلم عن صوم يوم عرفه قال: « يُكَفِّرُ السَّنَهَ الماضيه و الباقيه» (مسلم) از ابو قتاده رضي الله عنه روايت شده است كه گفت: درباره ي روزه ي روز عرفه از پيامبر صلي الله عليه وسلم سوال شده، فرمودند: «كفاره ي گناهان سال گذشته و سال آينده مي شود »

از علي رضی الله عنه روايت شده است كه رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمودند: بهترين ذكري كه من و پيامبران قبل از من در روز عرفه گفته اند: « لا الله الا الله وحده لا شريك له، له الملك و له الحمد و هو علي كل شيءٍ قدير » مي باشد.









برای نویسنده این مطلب bahar تشکر کننده ها:
yosra69 (چهارشنبه مهر ماه 9, 1393 10:01 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

Re: بمناسبت حلول ماه پربرکت ذی الحجه

پستتوسط bahar » چهارشنبه مهر ماه 9, 1393 3:28 pm


تعريف قرباني:
قرباني در لغت به چيزي گفته مي شود که جهت تقرب و نزديک شدن انجام مي گيرد و در اصطلاح شرعي حيواني است كه در روز عيد و ايام تشريق به قصد تقرب و نزديكي به خدا ذبح ميشود.

تاريخچه قرباني:
تاريخچه قرباني به زمان آدم عليه السلام بر مي گردد ،چنانکه خداوند مي فرمايد:
وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا
وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ (27مائدة)

«وبه حقيقت بر آنها بخوان داستان دو فرزند آدم ؛ زماني كه هر كدام
قرباني انجام دادند.امّا از يكي(هابيل) پذيرفته شد، ولي ازديگري(قابيل)
پذيرفته نشد. (قابيل به هابيل) گفت: بيگمان تو را خواهم كشت!
(هابيل به او) گفت: خدا تنها از پرهيزگاران مي پذيرد.»


و طبق آنچه روايت شده علت پذيرفته نشدن قرباني يکي از فرزندان آدم اين بود که دارايي نامرغوب خود را براي قرباني حاضر نمود ، بنابراين شايسته است در قرباني نمودن به دنبال بهترين و ارزشمندترين حيوان باشيم نه اينکه به خاطر قيمت کمتر به دنبال حداقل ممکن باشيم.و در امتداد تاريخ قرباني به واقعه ي ابراهيم عليه السلام مي رسيم که خداوند دستور قرباني نمودن تنها فرزندش به او داد و او فرمان خدا را اجرا نمود و خداوند به جاي آن گوسفندي را ازبهشت فرستاد و اين سنت قرباني نمودن را پس از او در ميان امت اسلام جاري نمود.

اهميت قرباني:
خداوند بلند مرتبه خطاب به پيامبرش مي فرمايد: « فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ :پس براي پروردگارت نماز بخوان و قرباني کن.» و چون پيامبر خدا اسوه و الگوی ما مسلمانان است امر خدا به پيامبر ، متوجه ما نيز می شود.و براي درک فضيلت قرباني نمودن همين بس که ما در نمازهاي خود همواره قرباني را پس از نماز به عنوان مهمترين عباداتمان نام مي بريم و مي گوييم: «ان صلاتي و نسکي و محياي و مماتي لله رب العالمين.»همانا نماز من و قرباني من و و زندگاني و مردن من براي خدا است.

زمان قرباني:
زمان ذبح قرباني پس از نماز عيد قربان شروع و تا غروب روز سيزدهم ذي حجة به پايان مي رسد.پيامبر خدا صلي الله عليه و سلم مي فرمايند:
«إِنَّ أَوَّلَ مَا نَبْدَأُ بِهِ فِي يَوْمِنَا هَذَا أَنْ نُصَلِّيَ، ثُمَّ نَرْجِعَ فَنَنْحَرَ،
مَنْ فَعَلَهُ فَقَدْ أَصَابَ سُنَّتَنَا، وَمَنْ ذَبَحَ قَبْلُ، فَإِنَّمَا هُوَ لَحْمٌ قَدَّمَهُ لِأَهْلِهِ، لَيْسَ مِنَ النُّسُكِ فِي شَيْءٍ


اولين کاري که ما در روز عيد قربان انجام مي دهيم اينست که نماز مي خوانيم و سپس قرباني مي کنيم، پس کسي که اين کار کند به روش ما عمل نموده است و کسي که قبل از نماز عيد ذبح کند ، او گوشتي را براي خانواده اش مهيا نموده است و هيچ ارزشي از نظر عبادت و قرباني ندارد.»و در حديث ديگر با تاکيد بيشتر از ذبح نمودن قرباني قبل از نماز عيد به شدت نهي مي نمايند و مي فرمايند:

«مَنْ صَلَّى صَلاَتَنَا، وَاسْتَقْبَلَ قِبْلَتَنَا، فَلاَ يَذْبَحْ حَتَّى يَنْصَرِفَ
کسي که همانند ما نماز مي خواند و به سوي قبله ما روي مي کند پس تا وقتي از نماز عيد فارغ نشده ذبح نکند.»

نکته: قرباني نمودن در روز عيد فضيلت بيشتري دارد، زيرا پيامبر خدا صلي الله عليه و سلم همواره در روز عيد، قرباني مي نمودند و قرباني در روز عيد شامل فضيلت دهه اول ذي حجة نيز مي شود.
















برای نویسنده این مطلب bahar تشکر کننده ها: 2
pejmanava (چهارشنبه مهر ماه 9, 1393 8:59 pm), yosra69 (شنبه مهر ماه 11, 1393 12:09 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

Re: ماه پربرکت ذی الحجه

پستتوسط bahar » جمعه مهر ماه 11, 1393 12:43 pm

عرفه ميعادگاه مؤمنان با الله جلاله



بدون شك روز عرفه بزرگترين روز در ميان روزهاي پر فيض وبركت الله ج است،عرفه مركز بزرگي سر شار از خير وايمان و تقوا است، عرفه فصل بسيار مهمي از فصول طاعت و عبادت است، عرفه روزي است كه در آن پندها آموخته مي شود، دعاها به آسمان مي رود، رحمتها فرود مي آيد ، و گناهها بخشيده مي شود، روز اميد ها و آرزو ها ، روز فروتنيها و پشيمانيها، آري روز بخششها و بركتها، روزي كه خورشيد بهتر از آنرا نديده است، ويژگيهاي ارزشمند، خصوصيات عظيم ،صفات والا و فضائل بي انتهايي كه اين روز بزرگ بهمراه دارد از شمارش و احاطه خارج است.

دراين روز خجسته و پربركت آزاد شدگان از دوزخ چه بسيارند ، روزي كه الله در آن بر بندگان مؤمنش سخاوت مي فرمايد و با آنان بر فرشتگان معتبرش فخر و مباهات مي ورزد ، از ام المومنين عائشه صديقه رضي الله عنها روايت است كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله وسلم ـ فرمودند : ( مامن يوم اكثر من أن يعتق الله فيه عبدا من النار من يوم عرفة وانه ليدنوا ثم يباهي بهم الملائكة فيقول ما أراد هؤلاء) مسلم« روزي نيست كه الله ج بيشتر از روز عرفه در آن بنده از دوزخ آزاد فرمايد ، الله مهربان در آن روز – چنانكه خود داند – به بندگانش نزديك مي شود ، آنگاه با حضور آنان بر فرشتگانش فخر مي ورزد و از روي فخر و مباهات مي فرمايد اينها چه مي خواهند؟(مگر جز خشنودي من ، و آمرزش گناهانشان آرزوي ديگري دارند؟) »

از عبدالله بن عمرو رضي الله عنهما روايت است كه رسول الله ج ـ صلي الله عليه و آله وسلم ـ فرمودند: ( إن الله تعالي يباهي ملائكته عشية عرفة بأهل عرفة يقول : اُنظروا إلي عبادي أتوني شعثا غبراً) التمهيد« بطور قطع الله ج متعال در شامگاه عرفه بوسيله كساني كه در عرفه حاضرند بر فرشتگانش فخر مي نمايد و مي فرمايد : ببينيد كه بندگانم چگونه ژوليده وغبار آلود پيش من آمده اند»

فضيل بن عياض رحمةالله ج عليه شامگاهان درعرفه ايستاده بود كه ناگاه گريه و زاري مردم توجه او را جلب نمود فرمود: « به نظر شما اگر همه اينها پيش كسي بروند واز او يك دانه (مثلاگندم)بخواهند آيا او (اين خواسته ناچيز) آنان را رد خواهد كرد؟ گفتند نه ، فرمود : بخدا قسم آمرزش گناهان در نزد پروردگار از دادن يك دانه هم آسان تر است».بنابر اين مسلماني كه در اين روز خجسته و مبارك مي خواهد استفاده كند و فيض ببرد مي بايستي بشدت در حضور پروردگارش فروتني كند و با عجز و انكسار ، و ندامت و پشيماني رحمت و مغفرت ذات كبريايي اش را از او بخواهد، از غضب و عذابش در ترس و حذر باشد از هر گناهي كه مرتكب شده و از هر اشتباهي كه از او سرزده از ته دل و اعماق قلبش توبه كند ، در اين لحظات طلائي و سر نوشت ساز كه ممكن است زندگي هر مسلماني دگرگون شود با رفتن به اين سو و آن سو وقتش را ضايع نكند ، با حرفهاي بيهوده يا حد اقل غير ضروري اين فرصت بزرگ را از دست ندهد ، بلكه با كمال عاجزي و صداقت به مولا و پروردگارش روي آورده و هر چه مي تواند بيشتر مشغول ذكر و دعا و استغفار باشد

از پيامبر خدا ـ صلي الله عليه و آله وسلم ـ ثابت شده كه فرمودند: ( خيرالدعاء دعاء يوم عرفة و خير ما قلته أنا و النبيون من قبلي) « بهترين دعاء، دعاي روز عرفه است و بهترين سخناني كه من و پيامبران قبل از من گفته ايم:(لا اله إلا الله وحده لا شريك له، لهُ الملك و له الحمد وهو علي كل شئ قدير) است.معناي اين كلمات چنين است « هيچ معبود برحقي جز خداي يگانه و لاشريك نيست، پادشاهي وستايش ويژه اوست ، و او برهر چيزي تواناست» .











برای نویسنده این مطلب bahar تشکر کننده ها: 2
pejmanava (جمعه مهر ماه 11, 1393 2:53 pm), yosra69 (شنبه مهر ماه 11, 1393 12:08 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

Re: ماه پربرکت ذی الحجه

پستتوسط faezin » جمعه مهر ماه 11, 1393 3:24 pm

فلسفه‌ی روزه‌ی عرفهفلسفه‌ی روزه‌ی روز عرفه این است که کسی که این روز را روزه می‌گیرد خود را شبیه به حجاج قرار داده به سوی آنان اشتیاق پیدا می‌کند، و به سوی رحمت الٰهی که بر حجاج نازل می‌شود، تعرض می‌نماید، و راز برتری آن بر روزه‌ی روز عاشورا این است که او در رحمتی که در این روز نازل شده غوطه می‌خورد، و آن که روز عاشورا را روزه می‌گیرد خود را در معرض رحمتی قرار می‌دهد که گذشته است، و می‌خواهد آن را به سوی خود جلب نماید، پس رسول خدا صلىٰ الله علیه وسلم خواست که ثمره‌ی این غوطه‌خوردن در دریای رحمت را که کفاره گناهان گذشته و موجب دور نگهداشتن از ارتکاب با گناه در آینده است، برای روزه‌ی روز عرفه قرار دهد، اما آن حضرت صلىٰ الله علیه وسلم این روز را در عرفات روزه نگرفت که فلسفه‌ی آن این است که روزه‌گرفتن برای پدیدآوردن شباهت با حجاج است، و در عرفات مردم خود، حاجی هستند.
نویسنده: امام شاه ولی الله محدث دهلوی







در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط faezin در جمعه مهر ماه 11, 1393 3:32 pm .



قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ
بگو: «ای بندگان من- که بر خویشتن زیاده روی روا داشته اید- از رحمت خدا نومید مشوید. در حقیقت ، خدا همه گناهان را می آمرزد ، که او خود آمرزنده مهربان است.

برای نویسنده این مطلب faezin تشکر کننده ها: 2
bahar (جمعه مهر ماه 11, 1393 3:29 pm), yosra69 (شنبه مهر ماه 11, 1393 12:09 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
faezin
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 76
تاريخ عضويت: چهارشنبه اسفند ماه 1, 1391 12:30 am
محل سکونت: فی ارض الله
تشکر کرده: 64 بار
تشکر شده: 132 بار
امتياز: 1320

Re: ماه پربرکت ذی الحجه

پستتوسط faezin » جمعه مهر ماه 11, 1393 3:29 pm

[quote="faezin"]
جزاکم الله خیر
تو این روز پر خیر و برکت برادر کوچکتون رو هم از دعای خیرتون بی نصیب نکنید .

رسول خدا صلىٰ الله علیه وسلم فرمود:
«مَا مِنْ یَوْمٍ أَکْثَرَ مِنْ أَنْ یُعْتِقَ اللَّهُ فِیهِ عَبْدًا مِنَ النَّارِ مِنْ یَوْمِ عَرَفَةَ، وَإِنَّهُ لَیَدْنُو ثُمَّ یُبَاهِی الْمَلائِکَةَ»؛
«روز عرفه روزی است که خداوند بیشترین بندگان را از جهنم آزاد می کند، سپس نزدیک می*شود و به وسیله آن بندگان، بر ملایکه مباهات می نماید».

من میگویم: این از آن*جاست که وقتی مردم به پیش خداوند دسته جمعی تضرع و فریاد نمایند نزول رحمت و انتشار روحانیت، از آنان دور نخواهد شد.

رسول خدا صلىٰ الله علیه وسلم فرمود:
«خَیْرُ الدُّعَاءِ دُعَاءُ یَوْمِ عَرَفَةَ وَخَیْرُ مَا قُلْتُ أَنَا وَالنَّبِیُّونَ مِنْ قَبْلِى لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ لَهُ المُلْکُ وَلَهُ الحَمْدُ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیءٍ قَدِیْرٌ»؛
«بهترین دعا، دعای روز عرفه است، و بهترین چیزی که من و انبیای گذشته گفته*ایم این است: «لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ …»؛ زیرا که جامع اکثر انواع ذکر است». بنابراین، به خواندن آن و سبحان الله، و الحمد لله الخ در مواضع و اوقات زیادی ترغیب گردید.


نویسنده: امام شاه ولی الله محدث دهلوی
ترجمه: مولانا سید محمد یوسف حسینپور






قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ
بگو: «ای بندگان من- که بر خویشتن زیاده روی روا داشته اید- از رحمت خدا نومید مشوید. در حقیقت ، خدا همه گناهان را می آمرزد ، که او خود آمرزنده مهربان است.

برای نویسنده این مطلب faezin تشکر کننده ها: 2
bahar (شنبه مهر ماه 12, 1393 5:32 am), yosra69 (شنبه مهر ماه 11, 1393 12:09 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
faezin
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 76
تاريخ عضويت: چهارشنبه اسفند ماه 1, 1391 12:30 am
محل سکونت: فی ارض الله
تشکر کرده: 64 بار
تشکر شده: 132 بار
امتياز: 1320

Re: ماه پربرکت ذی الحجه

پستتوسط bahar » شنبه مهر ماه 12, 1393 11:46 am




عيد قربان كه پس از وقوف در عرفات (مرحله شناخت) و مشعر (محل آگاهي و شعور) و منا (سرزمين آرزوها، رسيدن به عشق) فرا مى رسد، عيد رهايى از تعلقات است. رهايى از هر آنچه غيرخدايى است. در اين روز حج گزار، اسماعيل وجودش را، يعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنيوى پيدا كرده قربانى مى كند تا سبكبال شود. عید قربان عید بر آمدن روزی نو و انسانی نو است.و اکنون در منايي، ابراهيمي، و اسماعيلت را به قربانگاه آورده اي اسماعيل تو کيست؟ چيست؟ مقامت؟ آبرويت؟ موقعيتت، شغلت؟ پولت؟ خانه ات؟ املاكت؟ ... ؟اين را تو خود مي داني، تو خود آن را، او را – هر چه هست و هر که هست – بايد به منا آوري و براي قرباني، انتخاب کني، من فقط مي توانم " نشانيها " يش را به تو بدهم:

آنچه تو را، در راه ايمان ضعيف مي کند، آنچه تو را در "رفتن"، به "ماندن" مي خواند، آنچه تو را، در راه "مسئوليت" به ترديد مي افکند، آنچه تو را به خود بسته است و نگه داشته است، آنچه دلبستگي اش نمي گذارد تا " پيام" را بشنوي، تا حقيقت را اعتراف کني، آنچه ترا به "فرار" مي خواند آنچه ترا به توجيه و تاويل هاي مصلحت جويانه مي کشاند، و عشق به او، کور و کرت مي کند ابراهيمي و "ضعف اسماعيلي" ات، ترا بازيچه ابليس مي سازد. در قله بلند شرفي و سراپا فخر و فضيلت، در زندگي ات تنها يک چيز هست که براي بدست آوردنش، از بلندي فرود مي آيي، براي از دست ندادنش، همه دستاوردهاي ابراهيم وارت را از دست مي دهي، او اسماعيل توست، اسماعيل تو ممکن است يک شخص باشد، يا يک شيء، يا يک حالت، يک وضع، و حتي، يک " نقطه ضعف"!

اما اسماعيل ابراهيم، پسرش بود!سالخورده مردي در پايان عمر، پس از يک قرن زندگي پر کشاکش و پر از حرکت، همه آوارگي و جنگ و جهاد و تلاش و درگيري با جهل قوم و جور نمرود و تعصب متوليان بت پرستي و خرافه هاي ستاره پرستي و شکنجه زندگي. جواني آزاده و روشن و عصياني در خانه پدري متعصب و بت پرست و بت تراش! و در خانه اش زني نازا، اشرافي: سارا.و اکنون، در زير بار سنگين رسالت توحيد، در نظام جور و جهل شرک، و تحمل يک قرن شکنجه "مسئوليت روشنگري و آزادي"، در "عصر ظلمت و با قوم خوکرده با ظلم"، پير شده است و تنها، و در اوج قله بلند نبوت، باز يک " بشر" مانده است و در پايان رسالت عظيم خدايي اش، يک " بنده خدا" ، دوست دارد پسري داشته باشد، اما زنش نازا است و خودش، پيري از صد گذشته، آرزومندي که ديگر اميدوار نيست، حسرت و يأس جانش را مي خورد، خدا، بر پيري و نااميدي و تنهايي و رنج اين رسول امين و بنده وفادارش – که عمر را همه در کار او به پايان آورده است، رحمت مي آورد و از کنيز سارا – زني سياه پوست – به او يک فرزند مي بخشد، آن هم يک پسر!

اسماعيل، اسماعيل، براي ابراهيم، تنها يک پسر، براي پدر، نبود، پايان يک عمر انتظار بود، پاداش يک قرن رنج، ثمره يک زندگي پرماجرا، تنها پسر جوان يک پدر پير، و نويدي عزيز، پس از نوميدي تلخ.و اکنون، در برابر چشمان پدر – چشماني که در زير ابروان سپيدي که بر آن افتاده، از شادي، برق مي زند – مي رود و در زير باران نوازش و آفتاب عشق پدري که جانش به تن او بسته است، مي بالد و پدر، چون باغباني که در کوير پهناور و سوخته ي حياتش، چشم به تنها نو نهال خرّم و جوانش دوخته است، گويي روئيدن او را، مي بيند و نوازش عشق را و گرماي اميد را در عمق جانش حس مي کند.درعمر دراز ابراهيم، که همه در سختي و خطر گذشته، اين روزها، روزهاي پايان زندگي با لذت " داشتن اسماعيل" مي گذرد، پسري که پدر، آمدنش راانتظار کشيده است، و هنگامي آمده است که پدر، انتظارش نداشته است!اسماعيل، اکنون نهالي برومند شده است، جواني جان ابراهيم، تنها ثمر زندگي ابراهيم، تمامي عشق و اميد و لذت پيوند ابراهيم!

دراين ايام ، ناگهان صدايي مي شنود :"ابراهيم! به دو دست خويش، کارد بر حلقوم اسماعيل بنه و بکُش"!مگر مي توان با کلمات، وحشت اين پدر را در ضربه آن پيام وصف کرد؟ابراهيم، بنده ي خاضع خدا، براي نخستين بار در عمر طولاني اش، از وحشت مي لرزد، قهرمان پولادين رسالت ذوب مي شود، و بت شکن عظيم تاريخ، درهم مي شکند، از تصور پيام، وحشت مي کند اما، فرمان فرمان خداوند است. جنگ! بزرگترين جنگ، جنگِ درخويش، جهاد اکبر! فاتح عظيم ترين نبرد تاريخ، اکنون آشفته و بيچاره! جنگ، جنگ ميان خدا و اسماعيل، در ابراهيم.

دشواري "انتخاب"!کدامين را انتخاب مي کني ابراهيم؟! خدا را يا خود را ؟ سود را يا ارزش را؟ پيوند را يا رهايي را؟ لذت را يا مسئوليت را؟ پدري را يا پيامبري را؟ بالاخره، "اسماعيلت" را يا " خدايت" را؟انتخاب کن! ابراهيم.اي ابراهيم! قهرمان پيروز پرشکوه ترين نبرد تاريخ! اي روئين تن، پولادين روح، اي رسولِ اُلوالعَزْم، مپندار که در پايان يک قرن رسالت خدايي، به پايان رسيده اي! ميان انسان و خدا فاصله اي نيست، "خدا به آدمي از شاهرگ گردنش نزديک تر است"، اما، راه انسان تا خدا، به فاصله ابديت است، لايتناهي است! چه پنداشته اي؟اکنون ابراهيم است که در پايان راهِ دراز رسالت، بر سر يک "دو راهي" رسيده است: سراپاي وجودش فرياد مي کشد: اسماعيل! و حق فرمان مي دهد: ذبح! بايد انتخاب کند!

"اين پيام را من در خواب شنيدم، از کجا معلوم که ..."! ابليسي در دلش "مهر فرزند" را بر مي افروزد و در عقلش، " دليل منطقي" مي دهد.اين بار اول، "جمره اولي"، رمي کن! از انجام فرمان خود داري مي کند و اسماعيلش را نگاه مي دارد،"ابراهيم، اسماعيلت را ذبح کن"!اين بار، پيام صريح تر، قاطع تر! جنگ در درون ابراهيم غوغا مي کند. قهرمان بزرگ تاريخ بيچاره اي است دستخوش پريشاني، ترديد، ترس، ضعف،پرچمدار رسالت عظيم توحيد، در کشاش ميان خدا و ابليس، خرد شده است و درد، آتش در استخوانش افکنده است.

روز دوم است، سنگيني "مسئوليت"، بر جاذبه ي "ميل" ، بيشتر از روز پيش مي چربد. اسماعيل در خطر افتاده است و نگهداريش دشوارتر.ابليس، هوشياري و منطق و مهارت بيشتري در فريب ابراهيم بايد بکار زند. از آن "ميوه ي ممنوع" که به خورد "آدم" داد!ابليس در دلش "مهر فرزند" را بر مي افروزد و در عقلش "دليل منطقي" مي دهد."اما ... من اين پيام را در خواب شنيدم، از کجا معلوم که ..."؟اين بار دوم، "جمره وسطي"، رمي کن!از انجام فرمان خودداري مي کند و اسماعيل را نگه مي دارد."ابراهيم! اسماعيلت را ذبح کن"! صريح تر و قاطع تر.

ابراهيم چنان در تنگنا افتاده است که احساس مي کند ترديد در پيام، ديگر توجيه نيست، خيانت است، مرز "رشد" و "غي" چنان قاطعانه و صريح، در برابرش نمايان شده است که از قدرت و نبوغ ابليس نيز در مغلطه کاري، ديگر کاري ساخته نيست. ابراهيم مسئول است، آري، اين را ديگر خوب مي داند، اما اين مسئوليت تلخ تر و دشوارتر از آنست که به تصور پدري آيد. آن هم سالخورده پدري، تنها، چون ابراهيم!و آن هم ذبح تنها پسري، چون اسماعيل!کاشکي ذبح ابراهيم مي بود، به دست اسماعيل، چه آسان! چه لذت بخش! اما نه، اسماعيلِ جوان بايد بميرد و ابراهيمِ پير بايد بماند.، تنها، غمگين و داغدار...ابراهيم، هر گاه که به پيام مي انديشد، جز به تسليم نمي انديشد، و ديگر اندکي ترديد ندارد، پيام پيام خداوند است و ابراهيم، در برابر او، تسليمِ محض!اکنون، ابراهيم دل از داشتن اسماعيل برکنده است، پيام پيام حق است. اما در دل او، جاي لذت" داشتن اسماعيل" را، درد "از دست دادنش" پر کرده است. ابراهيم تصميم گرفت، انتخاب کرد، پيداست که "انتخابِ" ابراهيم، کدام است؟ "آزادي مطلقِ بندگي خداوند"!

ذبح اسماعيل! آخرين بندي که او را به بندگي خود مي خواند!ابتدا تصميم گرفت که داستانش را با پسر در ميان گذارد، پسر را صدا زد، پسر پيش آمد، و پدر، در قامت والاي اين "قرباني خويش" مي نگريست!اسماعيل، اين ذبيح عظيم! اکنون در منا، در خلوتگاهِ سنگي آن گوشه، گفتگوي پدري و پسري!پدري برف پيري بر سر و رويش نشسته، ساليان دراز بيش از يک قرن، بر تن رنجورش گذشته، و پسري، نوشکفته و نازک!آسمانِ شبه جزيره، چه مي گويم؟ آسمانِ جهان ، تاب ديدن اين منظره را ندارد. تاريخ، قادر نيست بشنود. هرگز، بر روي زمين چنين گفتگويي ميان دو تن، پدري و پسري، در خيال نيز نگذشته است. گفتگويي اين چنين صميمانه و اين چنين هولناک!-"اسماعيل، من در خواب ديدم که تو را ذبح مي کنم..."!اين کلمات را چنان شتابزده از دهان بيرون مي افکند که خود نشنود، نفهمد. زود پايان گيرد. و پايان گرفت و خاموش ماند، با چهره اي هولناک و نگاههاي هراساني که از ديدار اسماعيل وحشت داشتند!

اسماعيل دريافت، بر چهره ي رقت بار پدر دلش بسوخت، تسليتش داد:-"پدر! در انجامِ فرمانِ حق ترديد مکن، تسليم باش، مرا نيز در اين کار تسليم خواهي يافت و خواهي ديد که – اِنْ شاءَالله – از – صابران خواهم بود"!ابراهيم اکنون، قدرتي شگفت انگيز يافته بود. با اراده اي که ديگر جز به نيروي حق پرستي نمي جنبيد و جز آزادي مطلق نبود، با تصميمي قاطع، به قامت برخاست، آنچنان تافته و چالاک که ابليس را يکسره نوميد کرد، و اسماعيل – جوانمردِ توحيد – که جز آزادي مطلق نبود، و با اراده اي که ديگر جز به نيروي حق پرستي نمي جنبيد، در تسليم حق، چنان نرم و رام شده بود که گوي، يک " قرباني آرام و صبور" است!پدر کارد را بر گرفت، به قدرت و خشمي وصف ناپذير، بر سنگ مي کشيد تا تيزش کند!

مهر پدري را، درباره عزيزترين دلبندش در زندگي، اين چنين نشان مي داد، و اين تنها محبتي بود که به فرزندش مي توانست کرد. با قدرتي که عشق به روح مي بخشد، ابتدا، خود را در درون کُشت، و رگ جانش را در خود گسست و خالي از خويش شد، و پر از عشقِ به خداوند.زنده اي که تنها به خدا نفس مي کشد!آنگاه، به نيروي خدا برخاست، قرباني جوان خويش را – که آرام و خاموش، ايستاده بود، به قربانگاه برد، بر روي خاک خواباند، زير دست و پاي چالاکش را گرفت، گونه اش را بر سنگ نهاد، بر سرش چنگ زد، - دسته اي از مويش را به مشت گرفت، اندکي به قفا خم کرد، شاهرگش بيرون زد، خود را به خدا سپرد، کارد را بر حلقوم قربانيش نهاد، فشرد، با فشاري غيظ آميز، شتابي هول آور، پيرمرد تمام تلاشش اين است که هنوز بخود نيامده، چشم نگشوده، نديده، در يک لحظه "همه او" تمام شود، رها شود، اما...

آخ! اين کارد!اين کارد... نمي برد!آزار مي دهد،اين چه شکنجه ي بي رحمي است!کارد را به خشم بر سنگ مي کوبد!همچون شير مجروحي مي غرد، به درد و خشم، برخود مي پيچد، مي ترسد، از پدر بودنِ خويش بيمناک مي شود، برق آسا بر مي جهد و کارد را چنگ مي زند و بر سر قرباني اش، که همچنان رام و خاموش، نمي جنبد دوباره هجوم مي آورد،که ناگهان،گوسفندي!و پيامي که:" اي ابراهيم! خداوند از ذبح اسماعيل درگذشته است، اين گوسفند را فرستاده است تا بجاي او ذبح کني، تو فرمان را انجام دادي"!الله اکبر!

يعني که قرباني انسان براي خدا – که در گذشته، يک سنت رايج ديني بود و يک عبادت – ممنوع! در "ملت ابراهيم" ، قرباني گوسفند، بجاي قرباني انسان! و از اين معني دارتر، يعني که خداي ابراهيم، همچون خدايان ديگر، تشنه خون نيست. اين بندگان خداي اند که گرسنه اند، گرسنه گوشت! و از اين معني دارتر، خدا، از آغاز، نمي خواست که اسماعيل ذبح شود، مي خواست که ابراهيم ذبح کننده اسماعيل شود، و شد، چه دلير! ديگر، قتل اسماعيل بيهوده است، و خدا، از آغاز مي خواست که اسماعيل، ذبيح خدا شود، و شد، چه صبور! ديگر، قتل اسماعيل، بيهوده است! در اينجا، سخن از " نيازِ خدا" نيست، همه جا سخن از " نيازِ انسان" است، و اين چنين است " حکمتِ" خداوند حکيم و مهربان، "دوستدارِ انسان"، که ابراهيم را، تا قله بلند "قرباني کردن اسماعليش" بالا مي برد، بي آنکه اسماعيل را قرباني کند! و اسماعيل را به مقام بلند "ذبيح عظيم خداوند" ارتقاء مي دهد، بي آنکه بر وي گزندي رسد!

که داستان اين دين، داستان شکنجه و خود آزاري انسان و خون و عطش خدايان نيست داستان "کمال انسان" است، آزادي از بند غريزه است، رهايي از حصار تنگ خودخواهي است، و صعود روح و معراج عشق و اقتدار معجزه آساي اراده بشريست و نجات از هر بندي و پيوندي که تو را بنام يک «انسان مسئول در برابر حقيقت"، اسير مي کند و عاجز، و بالأخره، نيل به قله رفيع "شهادت"، اسماعيل وار، و بالاتر از "شهادت" - آنچه در قاموس بشر، هنوز نامي ندارد – ابراهيم وار! و پايان اين داستان؟ ذبح گوسفندي، و آنچه در اين عظيم ترين تراژدي انساني، خدا براي خود مي طلبيد؟ کشتن گوسفندي براي چند گرسنه اي!

موسم عيد است. روز شادى مسلمانان. روز قبولى در جشن بندگى خداوند. اى مسلمان حج گزار و اى كسى كه در شكوهمندترين آيين دينى از زخارف دنيا دور شدى و به او نزديكتر. ايام حج را نشانه اى از پاكيزگى ، رهايى، آزادگى، آگاهى و معنويت بدان. بدان كه زمين سراسر حجى است كه تو در آنى و بايد با سادگى، وقوف در جهان درون و بيرون و قربانى كردن همه آرزوهاى پوچ دنيوى، خود را براى سفر بزرگ آماده كنى. انسان مسافر چند روزه كاروان زندگى است. سلام بر ابراهيم، سلام بر محمد و سلام بر همه بندگان صالح خداوند.















نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

Re: ماه پربرکت ذی الحجه

پستتوسط bahar » سه شنبه مهر ماه 14, 1393 12:03 am



چهارمين ركن اسلام حج است و اسلام آن‌را بر كسانى واجب قرار داده كه ثروتى داشته باشند و بتوانند به مكه‌ی مکرمه بروند و اين سفر را نيز فقط براى يكبار در عمر واجب دانسته است.كعبه را چند هزار سال قبل ابراهيم خليل الله عليه السلام بصورت خانه‌ی كوچكى در محلى كه فعلا مكه ناميده مى‌شود براى عبادت خدا ساخت. خداى متعال سعى و كوشش او را قبول كرد و اخلاصش را پذيرفت و بدينوسيله پاداش عملش را داد...به اين معنى كه آن خانه را بخودش نسبت داد و (بيت الله) يعنى خانه‌ی خدا ناميده شد و فرمود: هر كس بخواهد مرا عبادت كند روى به كعبه باشد و هر كس توانائى عبادت داشته باشد بايد اقلاً يك بار در عمر براى زيارت (اين خانه) بيايد و دور اين خانه بگردد، همان‌طور كه بنده و دوست من ابراهيم بر اثر محبت و عشقى كه به من داشت دور اين خانه گشت و طواف كرد.

بدينطريق خداى متعال امر كرده است كه هرگاه قصد حج كرديد و از خانه‌ی خودتان به نيت زيارت اين خانه‌ی محترم بيرون آمديد، دل‌هاى خود را پاك كنيد و شهوات نفسانى را از خود بزدائيد، و از فسوق و جدال و خونريزى و بدگوئى بپرهيزيد و با چنين حالى به اين خانه بيائيد، طوريكه گوئى با ادب و احترام و عجز و خشوع بحضور پروردگارتان حاضر مى‌شويد و بدانيد كه شما بسوى آن پادشاه مقتدرى كه فرمانروائى آسمان‌ها و زمين بدست اوست روى مى‌آوريد و او ذاتى است كه همه محتاج اويند. و بدانيد وقتى كه شما با چنين حالت عجز و تضرع و خشوع واخلاصى نزد او حاضر شويد و عبادتى را كه بر عهده داريد با حضور قلب و صفاى نيت انجام دهيد، او نيز اجر عظيم و پاداش بزرگى به شما خواهد داد.

اگر به نظر عميق به موضوع حج نگاه كنيد خواهيد ديد كه اين مسأله مهمترين عبادت بوده و شان عظيمى دارد؛ زيرا اگر قلب انسان خالى از محبت خداى متعال باشد، چه دليل دارد كه انسان كسب و كار و تجارت و دوستانش را ترك كند و رنج و مشقت سفر طولانى را بر عهده بگيرد؟واضح است كه همان قصد و نيت انسان براى حج دليل اخلاص و عشق اوست به خداى متعال. از اين گذشته همينكه شخصى از خانه اش بيرون مي‌رود و به طرف خانه‌ی محترم خداوند متعال حركت مى‌كند احساس مى‌كند كه اين سفر غير از سفرهاى ديگر است، زيرا در جریان سفر متوجه خداى متعال است و هر چه پيشتر مى‌رود و احساس مى‌كند كه به (كعبه) نزديك‌تر مى‌شود عاطفه‌ی عشق و مجتش بيشتر مى‌شود و جاذبه‌ی شوقش فزونى مى‌گيرد و دلش از گناه و معصيت بيشتر بيزار مى‌شود و از گناهان گذشته‌اش پشيمان گرديده و به خدا نزديك مي‌شود و براى زمان آئنده به دعا و راز و نياز مى‌پردازد و از خدا درخواست مى‌كند كه او را براى اطاعت و عبادت در روزگار آينده اش توفيق دهد.

در چنين حالى از ذكر خداى متعال و عبادتش لذت فوق‌العاده‌اى احساس مي‌كند و سجده‌هاى طولانى‌ترى مى‌كند، تا جائى كه دلش نمى‌خواهد سر از سجده بر دارد. همچنين وقتى كه قرآن تلاوت مى‌كند احساس مى‌نمايد كه اين لذت با لذت‌هاى قبلى تفاوت زيادى دارد و حتى كه در مكه روزه مى‌گيرد حلاوتى را در اين روزه احساس مي‌كند كه در مواقع ديگر احساس نمى‌كند.ضمن اين معانى كه ذكر شد وقتى كه شخص وارد سر زمين حجاز مى‌شود و قدم در آنجا مى‌گذارد، تاريخ صدر اسلام جلوى نظرش مجسم مى‌شود و آثار وجود صحابه‌ی کرام كه (خدا از آن‌ها راضى شد و آن‌ها از خدا راضى شدند) را در هر يك از نقاط آن سرزمين مقدس مشاهده مى‌كند. آرى آن‌ها كسانى بودند كه خدا دوست شان مى‌داشت و آن‌ها نيز الله را دوست مى‌داشتند و مال و جان شان را در راه او تعالى نثار كردند. آرى هر ذره ريگى از آن سرزمين مقدس به عظمت اسلام گواهى مى‌دهد و هر سنگى از سنگ‌هاى آن به زبان حال گوياى اين معنى است كه:(اين سر زمين مقدس همان جايگاهى است كه اسلام از آنجا سر در آورد و نور اين آفتاب درخشان از آنجا ساطع شد و كلمه‌ی آن از آنجا علو و رفعت گرفت).بدينطريق قلب انسان ازعشق خدا و علاقه به دينش لبريز مي شود و پس از آنكه به وطنش بر مي‌گردد، آن چنان اثرى از آثار اسلام در دلش احساس مي‌كند كه تا زنده است محو نمي‌شود.

فريضه‌ی حج علاوه از اين منافع دينى داراى منافع دنيوى زيادى است. از جمله‌ اين است كه: بر بناى حج مكه معظمه براى همه‌ی مسلمانان مركزى بوجود آمده است كه دل‌هاى تمام مسلمانان جهان _ باهمه‌ی اختلافات نژادى و ملى و وطنى يكسره عاشق آنجاست. از هر گوشه‌ی جهان جميع مسلمانان به يك وقت در آنجا جمع مى‌شوند و همه احساس مي‌كنند كه با يكديگر برادرند و جمعاً جزء يك امت اند و با هم اختلافی ندارند.حج از طرفى عبادت خداى متعال و از طرف ديگر مجمع جهانى يا كنفرانس بين المللی اسلامى است كه همه ساله از جميع اطراف زمين مسلمانان در اين مركز واحد دورهم جمع مي‌شوند، و از طرف ديگر بر اساس اتحاد و محبت و همكارى، براى تربيت اخوت جهانى بزرگ‌ترين وسيله و موثرترين طريق است.

نویسنده: ابوالاعلی مودودی
ترجمه:محمدصالح سعیدی







نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

Re: ۞ ماه پربرکت ذی الحجه ۞

پستتوسط bahar » سه شنبه شهريور ماه 24, 1394 4:35 pm





نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

Re: ۞ ماه پربرکت ذی الحجه ۞

پستتوسط bahar » سه شنبه شهريور ماه 24, 1394 4:54 pm


چگونه به استقبال این مواسم خیر برویم؟

۱- شایسته است انسان مسلمان با توبهٔ نصوح و صادقانه و برگشتن از گناهان و ترک آنها
به استقبال این مواسم برود، زیرا این گناهان است که انسان را از فضل پروردگار محروم می‌سازد.


۲- باید با عزم صادق و جدی با غنیمت شمردن این فرصتها به استقبال این مواسم پرخیر و برکت برویم.
هر که با خداوند صادق باشد، خداوند نیز او را تصدیق خواهد کرد:

{وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا} [عنکبوت:۶۹]

(و کسانی که در راه ما تلاش کردند، قطعا آنها را به راه‌های خویش هدایت خواهیم کرد)
پس برادر و خواهر مسلمان من! تا وقت هست از این فرصت‌ها استفاده کن.




نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

Re: ۞ ماه پربرکت ذی الحجه ۞

پستتوسط ghassam » سه شنبه شهريور ماه 24, 1394 7:49 pm

واقعا استفاده کردم
خیلی ممنون
ان شاالله بتونیم نهایت استفاده رو ببریم
   لا اله الا الله
محمد رسول الله

برای نویسنده این مطلب ghassam تشکر کننده ها:
bahar (شنبه شهريور ماه 28, 1394 2:28 pm)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
ghassam
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 60
تاريخ عضويت: پنج شنبه شهريور ماه 12, 1394 8:33 am
محل سکونت: غزه / فلسطین
تشکر کرده: 7 بار
تشکر شده: 35 بار
امتياز: 350

Re: ۞ ماه پربرکت ذی الحجه ۞

پستتوسط mahshid » پنج شنبه شهريور ماه 26, 1394 2:58 pm

" ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺑﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺩﻫﻪ ﯼ ﺫﻭﺍﻟﺤﺠﻪ ﻃﻠﻮﻉ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ
ﻋﻤﻞ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻩ ﺭﻭﺯ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﻤﺮﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﺎ ﻓﻀﯿﻠﺖ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﯾﻦ ﺍﻋﻤﺎﻝ :
ﻧﻤﺎﺯ ﻭ ﺗﮑﺒﯿﺮ ﻭ ﺻﺪﻗﻪ ﻭ ﺭﻭﺯﻩ ﻭ ﺣﺞ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﺩﺭ ﻣﻮﺳﻤﯽ ﮐﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﻤﺮﺩﻩ ﺷﺪﻩ، ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻧﯿﺰ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﻤﺮﺩﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ "
[ ﺷﯿﺦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻌﺰﯾﺰ ﻃﺮﯾﻔﯽ ]

برای نویسنده این مطلب mahshid تشکر کننده ها:
bahar (شنبه شهريور ماه 28, 1394 2:28 pm)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
mahshid
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: دوشنبه بهمن ماه 21, 1392 4:24 pm
تشکر کرده: 26 بار
تشکر شده: 179 بار
امتياز: 1830

Re: ۞ ماه پربرکت ذی الحجه ۞

پستتوسط yasina » پنج شنبه شهريور ماه 26, 1394 11:23 pm

‌فضيلت‌ حج:‌

«عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ عَنِ النَّبِىِّ صلی الله علیه و سلم  قَالَ: مَنْ حَجَّ فَلَمْ يَرْفُثْ وَلَمْ يَفْسُقْ رَجَعَ كَيَوْمِ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ».
«از حضرت‌ ابو هريره رض روايت‌ است‌ كه‌ رسول‌ اكرم صلی الله علیه و سلم  فرمودند:
هر كس‌ حج‌ كند و در آن‌ فحش‌ نگويد و بدگويي‌ نكند و مرتكب‌ گناهي‌ نشود، چنان‌ از گناهان‌ پاك‌ مي‌شود كه‌ گويا تازه‌ از مادر متولد شده‌ است».

«عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم  أَنَّهُ قَالَ: الْحُجَّاجُ وَالْعُمَّارُ وَفْدُ اللَّهِ إِنْ دَعَوْهُ أَجَابَهُمْ وَإِنِ اسْتَغْفَرُوهُ غَفَرَ لَهُمْ».
«از حضرت‌ ابو هريره رض روايت‌ است‌ كه‌ رسول‌ اكرم صلی الله علیه و سلم  فرمودند:
«حج‌ كنندگان‌ و عمره‌ كنندگان، مهمانان‌ خداوند هستند اگر او را بخوانند، اجابت‌شان‌ خواهد كرد و اگر از او طلب‌ بخشايش‌ كنند، مورد آمرزش‌ شان‌ قرار خواهد داد».

برای نویسنده این مطلب yasina تشکر کننده ها:
bahar (شنبه شهريور ماه 28, 1394 2:27 pm)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
yasina
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 203
تاريخ عضويت: جمعه اسفند ماه 10, 1391 12:30 am
تشکر کرده: 97 بار
تشکر شده: 252 بار
امتياز: 2440

Re: ۞ ماه پربرکت ذی الحجه ۞

پستتوسط bahar » شنبه شهريور ماه 28, 1394 2:38 pm





تصور کن اگرتو را بر خزینه های یک بانکی قرار بدهند
و بگویند ده دقیقه وقت داری تا هر چه بخواهی برای خودت جمع کنی
چقدر حس خوبی دارید ........
الان خداوند اعلام کرده در این ده روزهر چه میخواهی از خیرات و حسنات
برای خودت جمع کن باید چه احساسی داشته باشیم


نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

Re: ۞ ماه پربرکت ذی الحجه ۞

پستتوسط bahar » يکشنبه شهريور ماه 29, 1394 1:51 pm

از آداب قربانی
عَنْ أُمِّ سَلَمةَ رضِيَ اللَّه عَنْهَا قَالَتْ: قَالَ رسُولُ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَ
لَّم: "مَنْ كَانَ لَهُ ذِبْحٌ يَذْبَحُهُ، فَإِذا أُهِلَّ هِلالُ ذِي الحِجَّة
فَلا يَأْخُذَنَّ مِنْ شَعْره وَلا منْ أَظْفَارهِ شَيْئاً حتى يُضَحِّيَ" رَواهُ مُسْلِم.

از ام المؤمنين ام سلمه ـ رضی الله عنها ـ روايت شده است
که پيامبرصلی الله علیه و سلم فرمودند: "
کسي که حيوان قرباني دارد و ميخواهد آن را قرباني کند،
وقتي به دهه ي ذي الحجه رسيد،
ديگر قطعاً چيزي از مو يا ناخنهايش را نگيرد تا وقتي که قرباني را انجام ميدهد".


نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

Re: ۞ ماه پربرکت ذی الحجه ۞

پستتوسط mahshid » پنج شنبه شهريور ماه 11, 1395 1:59 pm

شکی نیست که دهه اول ذوالحجه ازبهترین ایام وموسم های سال هست
که هیچ ایامی دراجروپاداش به پای آن نمی رسد حتی رمضان..
اما جای تعجب اینجاست،که مردم اون اندازه که دررمضان جهدوتلاش میکنند
وبه اعمال صالح مشغول میشوند(که بدون شک ایم مطلوب هست) ..
دراین ایام تلاش نمیکنند درحالیکه فقط 10روز هم بیشترنیست..

یادآوری میکنم فضل وبرتری این ایام ازهمه ماهها بیشترهست
این ایام کوتاه مدت وپرفضیلت راازدست ندهیم که شایدآخرین فرصت عمر ماباشد..
دراین ایام عرفه وحج اکبروقربانی هست که ازبزرگترشعایر ومناسک هست..
پس بشتابیم..کمترخودرا به چیزهای بیهوده مشغول کنیم...
نماد کاربر
mahshid
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 101
تاريخ عضويت: دوشنبه بهمن ماه 21, 1392 4:24 pm
تشکر کرده: 26 بار
تشکر شده: 179 بار
امتياز: 1830

قبليبعدي

بازگشت به مقالات متنوع دینی

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 13 مهمان