بيماري و مداواي آن
اِنَّه م.ن ي.عِش مِنکُم فَسي.ري أختلافاً کثيراً فَع.لَيکُم » : اي جوان مسلمان، پيامبر محبوب ا صحابش را اندرز داد و فرمودند
« بس.نَّتِي و. س.نَّ. الخُلفَاءِ الرّاشدِين المهدي.ين، ع.ضُّوا ع.ليها بالنّواجذ و أي.اکُم و م.حد. ثاتِ الأم.ور فَأنّ کُلَّ بِدع..ٍ ضلال.
هر يک از شما اگر زنده بماند تفرقه » . ابوداوود و ترمذي اين حديث را روايت نموده و ترمذي مي گويد: صحيح است
و اختلاف زيادي را مشاهده مي نمايد . آنگاه سنت و روش من و خلفاي راشدينم ابوبکر و عمر و عثمان و علي را
دستاويز قرار دهد . اين چهار تن رهروان راه من هستند و به راه راست آگاهند . در برابر چيزهاي تازه اي که در دين
پيامبر .« ايجاد مي شوند مواظب خودتان باشيد، زيرا هرگونه بدعت و نو پيدايي متناقض با شرع اسلام، گمراهي است
تَفتَرقُ » : در حديث ديگري کمي.ت اين اختلاف را بر ايمان روشن فرموده و همان مطل ب قبلي را توصيه و مي فرمايند
ه.ذِهِ الأم.. ع.لي ثَلاثٍ و. سبعينَ مِله. کُله.ا في النّار، الا و.احِد.ة : و. هِي. الجماع. . و في رواي. قيل : م.ا هِي.؟ قال : ما أنا عليهِ
امت اسلام دچار پراکندگي، و به » . سندش صحيح و ابوداوود، ترمذي و حاکم آن را روايت کرده اند « الي.وم. و. أصحابي
هفتاد و سه گروه تقسيم مي شوند که همگي گمراه و اهل دوزخند به جز يک گروه که جماعت است . اين گ روه بر
.« روش کنوني من و يارانم هستند، يعني اهل سنّت و جماعت
از اين حديث بر ميآيد که تمام هفتاد و دو فرقه از جمله آن هفتاد و سه گروه اهل بدعت و گمراهند . همچنين از واژه
پيدا است که اين هفتاد و دو فرقه ي گمراه، همگي از گروههاي مذهبي اند نه علم اني (علم پرستان « ه.ذِهِ الام. »
اين است « کُلّها في النار » لائيک) چرا که علماني ها، احزاب خود را به نام دين تشکيل نميدهند . باز هدف از عبارت
که هفتاد و دو گروه مذکور بر اثر گمراهي داخل جهنم ميشوند نه به علت کفر، پس آنها مسلمان اند و در دوزخ ابدي
نخواند بود. والله اعلم
بهترين درمانگاه
اي جوان مسلمان، براي اينکه هيچ کس نتواند راه پيامبر صلي الله عليه و سلم و خلفاي چهارگانه و ساير ياران پيامبر
را از تو گم کند و تو را به بيماري گمراهي مبتلا نمايد، پيامبر صلي الله عليه و سلم بهترين درمانگاه را براي تو
- خوارج، وهابي و سلفي ها را بهتر بشناسيم - 6
بهترين امت » . روايت مسلم و بخاري « خَير أم.تي قَرني، ثم. الَّذّينَ ي.لُونَه.م ثم. الَّذِينَ ي. لُونَه.م » : تأسيس نموده، مي فرمايند
. شرح مسلم، ج 9، ص 419 .« من افراد معاصر من و سپس صد سال دوم، و بعداً صد سال سوم بعد از من هستند
از اين حديث چنين بر مي آيد که علماي اين سه قرن يعني تا پايان سيصد سال هجري در تشريح راه و روش پيامبر
براي آنان شهادت داده « خير أمتي » و چهار خليفه اش محل اعتماد و باورند . زيرا پيام بر صلي الله عليه و سلم با لفظ
است. پس علماي گرانقدر اين سه قرن که حامل رسالت و مانيفست پيامبرند، تنها و تنها ايشان شايسته اند که ما پير و
راهشان باشيم نه تحصيل کردگان نارس عصر ما . {به عنوان مثال بريدن از امام شافعي رحمه الله و تابعيت از امثال
أنّ أو.لُ ه.ذِهِ الأم.هِ » : قرضاوي بسي جاي سؤال، تعجب و تأسف است .م.} زيرا پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمودند
براستي اول اين امت بهترين » . روايت طبراني در الکبير با اسناد صحيح « خِي.ار.ه.م و آخرها شَرار.ه.م م.ختَلِفِين م. تفَرِّقِين
ايشانند، و آخرش بدترين آنان که از هم جدا و پراکنده اند . بنابراين اگر دنباله روشان باشيم تنها درسي که از ايشان
.« مي آموزيم درس اختلاف است نه اتحاد و احترام
السلف الصالح گذشتگان نيکوکار
با استناد به همين حديث است که دانشمندان و علماي ديني اين سه قرن را سلف صالح، يعني گذشتگان نيکوکار
مينامند. پس اگر تا کنون در پي يافتن حقيقت بوديد و الحمدلله که واقعيت را دريافتيد، خواهشمندم بسيار هوشيار و
گوش به زنگ خطر باشيد مبادا که داعيان بدعت و گمراهي در لباس اهل سنت و جماعت بر سر راهت بايستند و
شما را از شاهراه سلف صالح منحرف نموده و به دشمن علماي اسلام مبدل سازند . پس با نصب العين قرار دادن واژه
هيچگاه از مسير دانشمندان اين سه سده جدا نشويد. « خير امتي »
شجره نامه ي علمي چهار پيشواي سر مذهب
اي ج وان مسلمان، شجره ي علم ديني خود جزوي از دين است . همچنانکه امام محمد بن سيرين رحمه الله ميفرمايد:
براستي اين علم دين شماست. پس مواظب باشيد » . روايت مسلم « انَّ هذا العلم. دينٌ فانظروا ع.م.ن تَأخُذونَ دِينَکُم »
- خوارج، وهابي و سلفي ها را بهتر بشناسيم - 7
اي جوان مسلمان به اتفاق علماي هر سه قرن سلف صالح، باور و اطمينان به علم و .« دينتان را از چه کسي ميآموزيد
امامت پيشوايان چهارگانه حاصل شده و هر يک به پيشواي يکي از چهار مذهب اهل سنت برگزيده شده است.
اين بزرگواران عبارتند از : امام اعظم (ابوحنيفه)، امام مالک، امام شافعي، امام احمد بن حنبل رحمهم الله. پس نظر به
علماي ديني وارثان » . روايت ابو داوود « . الع.لماء. و.ر.ثَ.ُ الانبِي.اء » : اينکه پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمودند
ما مختصري از شرح حال و شجره نامه ي علمي اين چهار امام بزرگوار را به شما تقديم ميکنيم تا بدانيد « پيامبرانند
که چگونه اين علم را از پيامبر به ارث برده اند؟
1 امام ابوحنيفه رحمه الله
امام ابوحنيفه اسمش نعمان بن ثابت و اهل کوفه است . ايشان در سال 80 ه ق در شهر مذکور متولد و به سال 150
ه ق در بغداد وفات کرده اند . لذا اين بزرگوار از جمله ي سلف صالح به شمار مي رود زيرا در قرن ا ول و دوم
ايشان را شامل مي شود . گذشته از ،« خَيرُ أم.تي قَرني ثم. الَّذ ينَ ي.لُونَه.م، ثم. الَّذِينَ ي.لُونَه.م » هجري مي زيسته و حديث
اين، امام ابوحنيفه از زمره ي تابعين نيز به شمار مي آيد. زيرا به حضور سه الي شش نفر از صحابه ي پيامبر از جمله
.( أنس بن مالک شرفياب شده است. نگا: (المعلومات النافع.، ص 38 ) و (نور الابصار، ص 205
شجره نامه علمي امام ابوحنيفه از طريق عبدالله بن مسعود به پيامبر متصل مي گردد زيرا ايشان نزد حماد و او نزد
ابراهيم و او نزد علقمه و او نزد عبدالله بن مسعود، که يکي از اصحاب محترم پيامبر است، به کسب علم پرداخته اند .
.( نگا: (تاريخ التشريع الاسلامي، ص 303
امام ابوحنيفه به امام عبدالله بن مبارك، امام مالک، امام محمد و امام ابويوسف درس داده است يعني اين بزرگواران و
.( عد.ه ي ديگري از شاگردان آن امام همام بوده اند. نگا: (المعلومات النافع.، ص 120
امام ابوحنيفه مردي خداشناس، دين پرور و هميشه مشغول عبادت بود، به نحوي که مدت چهل سال با وضوي عشاء
.( نماز صبح را اقامه نموده اند خداوند از او راضي باد آمين. نگا: (نور الابصار، ص 206
مخالفت آقاي آلباني با امام ابوحنيفه رحمه الله
- خوارج، وهابي و سلفي ها را بهتر بشناسيم - 8
اي جوان مسلمان، در سطور گذشته روشن شد که امام ا بوحنيفه چه دانشمند محترمي است. شکي ندارم که قدر و
احترام اين بزرگوار در دل تمام مسلمانان متقي جاي دارد، ولي جاي تأسف و تحي.ر اين که يکي از رهبران خوارج
اين عصر به منظور خدمت به کفر با خدشه دار نمودن چهره و جايگاه و حرمت شکني ايشان مي خواهد در دل
جوانان اسلا م ايجاد شبهه نمايد و صف مسلمانان را بهم بزند !! بفرما با چشم خود ببينيد، که آلباني راجع به امام
ابوحنيفه چه مي گويد؟
که مربوط به فرود « مختصر صحيح مسلم، ص 548 / چاپ 6 » نامبرده در حاش يه ي حديث شماره 2060 مندرج در
آمدن عيسي عليه السلام است، مي گويد : اين حديث وا ضح است در اينکه، عيسي عليه السلام به شرع ما حکم مي
کند و طبق قرآن و حديث تصميم مي گيرد، و به غير از اين دو مورد به چيز ديگري چون انجيل و مذهب حنفي و
مذاهب ديگر رفتار نمي کند . اي جوان مسلمان، با چشم خود مي بينيد که اين گفته ي زهر آگين، چه بي ادبي
ناشايست و چه خدمت شاياني به کفر است و راه را براي دشمنان اسلام هموار مي سازد، تا در دل جوانان ما ايجاد
شک و ترديد نموده و بدين وسيله اطمينان و باورشان را نسبت به مذهب يکي از پيشوايان سلفِ صالح، که از زمره
ي تابعين به شمار مي رود، از دست بدهند . آيا هيچ مسلمان از خدا ترسي باور مي کند، که مذهب حنفي مانند انجيل
مخالف اسلام باشد !!؟ از اين گفته آشکارا فهميده مي شود، که مقل دين امام ابوحنيفه هم چون کافران ، دنباله رو انجيل
.«. س.بح.انَک. ه.ذَا ب.هتَانُ ع.ظِيم » !! گمراه باشند
آيا امام ابوحنيفه، به وسيله مذهبي که از قرآن و حديث استنباط کرده، به اسلام خدمت نموده است و يا اينکه مانند
جناب آقاي آلباني به سود کفر و کافران، به حرمت شکني مسلمانان پرداخته و آنان را نسبت به دين اسلام دچار
شک و شبهه ساخته است؟ به هر حال ، اين مقام علمي امام ابوحنيفه بود که با چهار واسطه، به پيامبر متصل مي شود،
بديهي است که شجره ي علم و آگاهي از دين، لزوماً بايد از طريق پيامبر صلي الله عليه و سلم دانشمندان سلف صالح
و سپس به وسيله ي علماي خلف به ما منتهي گردد . پس مي پرسيم که آقاي آلباني نزد چه کسي تحصيل نموده
امام « خير أمتي قرني » است؟ آيا علم او از آسمان به وي الهام شده يا ا ز درو ن زمين جهيده است؟ آري، حديث
،« شرار أم.تي آخرها » ابوحنيفه را در بر مي گيرد، ام.ا جناب آلباني چه حديثي ش ما را شامل مي شود؟ به جز حديث
زيرا شما در قرن پانزدهم قمري زندگي مي کنيد، و به حرمت شکني مسلمانان مي پردازيد!!
- خوارج، وهابي و سلفي ها را بهتر بشناسيم - 9
اي جوان مسلما ن، شما قض اوت کنيد آيا آلباني شايستگي دارد ما پيروش باشيم و فقط درس نزاع و حرمت شکني
مسلمانان را از او بياموزيم و از دانشمندان سلف اع راض نمايم؟ کسي که همچون تهمت هايي به علماي سلف نسبت
دهد، چگونه صحيح است به او اعتماد نمود، در حاليکه مي گويد اين حديث ضعيف است؟ آيا ص حيح است که
اين عصر است؟ يا اين که براستي نامبرده محدث، مبتدع و نو آفرين « محدث » پيروانش با جسارت مي گويند آلباني
عصر حاضر است !!؟
اي جوان مسلمان، جاي تأمل است که مي بينيد تمام جوانان فريب خورده و دنباله رو آلباني، در برابر علماي اسلام
بسيار بي ادب و همچون ر هبرشان تنها مشغول اختلاف تراشي و حرمت شکني مسلمانانند، خداوند ما را مصون
فرمايند آمين.
2 امام مالک رحمه الله
اين مرد محترم اسمش مالک پسر انس پسر مالک پسر ابوعامر اصبحي است . ابوعامر از اصحاب پيامبر و انس پدر
امام مالک از تابعين است . آن بزرگوار در سال 93 ه جري در مدينه ي منو.ره ديده به جهان گشود، و به سال 179
هجري در همان جا دارفاني را وداع گفت . لذا اين ارجمند به عنوان يکي از علماي سلف شناخته مي شود زيرا در
ايشان را شامل مي شود. ،« خير أم.تي قرني » قرن اول و دوم هجري زندگي نموده و حديث
زيرا هم چنانکه گفتيم، وي از شاگردان امام « عبدالله بن مسعود » شجره نامه ي علمي امام مالک از يکسو به وسيله
و « زهري » به پيامبر متصل مي گردد، چرا که امام مالک نزد « زيد بن ثابت » ابوحنيفه بودند و از سوي ديگر از طريق
که از ياران پيامبر و استاد مردم مدينه ي منوره بود، به تحصيل ،« زيد بن ثابت » و او نزد « سعيد بن مسيب » او نزد
.( پرداخته اند. نگا: (نورالابصار، ص 208 ) و (تاريخ التشريع السلامي، ص 302 و 318
امام مالک نزد نهصد استاد درس خوانده و با دست خويش صد هزار حديث را نگاشتند، و در سن هفده سالگي کار
تدريس را آغاز و هفتاد استاد بر لياقت ايشان براي تدريس گواهي داده اند. کتاب الموطأ را در حديث پيامبر تأليف
.( نموده است. نگا: (المعلومات النافع.، ص 137
- خوارج، وهابي و سلفي ها را بهتر بشناسيم - 10
3 امام شافعي رحمه الله
نام ايشان محمد پسر ادريس پسر عباس پسر شافع پسر سائب پسر عبيد پسر عبد يزيد پسر هاشم پسر عبدالمطلب
پسر عبد مناف قريشي است . يعني ايشا ن از قبيله ي محترم پيامبر اکرم صلي الله عليه و سلم بوده و نسبش در جد
سوم معني عبدالمناف به نسب حضرت متصل مي شود . همچنان که دو تن از نياکانش يعني شافع و سائب از ياران
پيامبر صلي الله عليه و سلم بوده اند . امام شافعي در سال 150 هجري در غزه ي فلسطين متولد و به سال 204
هجري در مصر متوفي گرديد، بنابر اين ايشان نيز از جمله ي علماي سلف به شمار مي آيند، زيرا در قرن دوم و سوم
ايشان را شامل مي شود . اين بزرگوار در سن هفت سالگي ،« خير ام.تي قرني ثم. الَّذِي » هجري زندگي کرده و حديث
حافظ کل قرآن و در ده سالگي موطاي امام م الک را حفظ نمود و در سن پانزده سالگي، اعتبار نامه فقهي را از
استادش امام مسلم بن خالد زنجي دريافت کرد . وي در همان سال نيز اعتبار نامه ديگري را از دومين استادش خود
.( يعني امام مالک أخذ نموده است. نگا: (نور الابصار، ص 212
شجره نامه ي علمي اين امام همام ، از طر يق حضرت عبدالله بن عباس به پيامبر مي رسد زيرا امام شافعي نزد مسلم
بن خالد زنجي و او نزد عکرمه و مجاهد و ايشان نزد ابن عباس، که هم يار پيامبر و هم عموزاده اش بود، به کسب
معارف ديني پرداخته اند . نگا: (تاريخ التشريع الاسلامي، ص 303 ). من نيز به نوبه خود، خداي ر ا شاکرم که ملت
مسلمان کرد نيز پيرو مذهب اين دانشمند پاك نژاد و خويشاوند پيامبر صلي الله عليه و سلم هستند.
4 امام احمد حنبلي رحمه الله
نام ايشان احمد پسر حنبل شيباني است، که به سال 164 هجري در بغداد متولد و در سال 241 هجري در همان جا
متوفي گرديد . پس ايشا ن به عنوان يکي از علماي سلف شناخته مي شوند، زيرا در قرن دوم وس وم هجري مي زيسته
است. اين بزرگوار درس فقه را از امام شافعي آموخت و به امام « خير امتي قرني، ثم. الَّذين ي.لُونَه.م » و مشمول حديث
بخاري درس داده و همزمان درس حديث را نزد امام شافعي قرائت کرده است. نگا: (المعلومات النافع. ، ص 104 ) و
.( (تاريخ التشريع الاسلامي، ص 221
- خوارج، وهابي و سلفي ها را بهتر بشناسيم - 11
امام احمد، حافظ يک ميليون حديث بوده و هر هفت روز يک بار قرآن را ختم مي کرد، و هر شبانه روزسيصد رکعت
هنگام ترك بغداد هيچ کس را متقي تر و دان اتر از احمد بن » : نماز را به جاي آورده است . امام شافعي مي فرمايند
.( نور الابصار، ص 225 ) .« حنبل برجاي نگذاشتم
اکنون بدانيد که شجره نامه ي علمي امام احمد، همانند امام شافعي از طريق عبدالله بن عباس به پيامبر صلي الله ختم
مي شود. زيرا امام احمد از شاگردان امام شافعي بوده است.
اي جوان مسلمان، بدين ترتيب اين چها ر دانشمند گرانقدر را شناختيد، حال بفرماييد نظر شما نسبت به اين تحصيل
کرده ي خام و نارسي که مي گويد: از اين چهار مذهب اعراض کند و پیرو من باش، چیست؟