دولت
"دانی که چیس دولت،دیدار یار دیدن."/یک چای داغ لب سوز،با قند سر کشیدن
عالی است با مکافات فوق لیسانس گشتن/وانگه سماق ها را با دوستان مکیدن
پُز می دهی که بازار، از جنس هست لبریز/کو پول و کو درآمد،کو قدرت خریدن
ما روز و شب نه ناچار،شبکار و روز کاریم/اما همیشه لنگیم با این همه دویدن
ای بخت لا مروت، تو معرفت نداری/حد و حساب دارد خوابیدن و کپیدن
تو کاهی ای در آمد!خرج است همچنان کوه/داری عجب تخصص در کار ور پریدن
وقتی که نیست پارتی، دانیشه بو خوت کاکه/در جست و جوی کاری هی گیوه ور کشیدن
پیش رییس رفتن سودی جز این ندارد/حرف حساب گفتن، پرت و پلا شنیدن