وال استریت روحی برای سرمایه داری بی روح
کردپرس: هدف جنبش وال استریت اعتراض به اوضاع وخیم اقتصادی آمریکا و سیاست کنونی، نفوذ نظام سرمایه داری در سیاست آمریکا، وضع نامطلوب اقتصاد و بیکاری حاصل از سیاستهای غلط دولت و اعمال نفوذ لابیهای سرمایهداری است.
شکل گیری جنبش وال استریت
جنبش «وال استریت را اشغال کنید» متاثر از اوضاع نامساعد کنونی آمریکا است و به سرعت در میان برخی گروه های سیاسی و اجتماعی جا باز کرده است . اولین نشانه ظهور این جنبش به روز 17 سپتامبر باز می گردد که تعدادی از فعالان در برابر ساختمان بورس اوراق بهادار نیویورک در خیایان وال استریت تجمع و اعلام کردند تا زمانی که به خواسته هایشان رسیدگی نشود، به اعتراض خود پایان نخواهند داد. خواستههایی که گستردگی آنها از بیمه تامین اجتماعی هست تا پایان بخشیدن به جنگهای آمریکا در جهان و ایجاد شغل برای جوانان. آنچه که این خواستههای گوناگون را به هم وصل کرده، این است که این گروهها اعتقاد دارند مدیران مالی در وال استریت هستند که مسبب این مشکلات هستند.هدف این جنبش اعتراض به اوضاع وخیم اقتصادی آمریکا و سیاست کنونی، نفوذ نظام سرمایه داری در سیاست آمریکا، وضع نامطلوب اقتصاد و بیکاری حاصل از سیاستهای غلط دولت و اعمال نفوذ لابیهای سرمایهداری است. خواسته اشغالکنندگان وال استریت عمدتا رفع نابرابریهای اقتصادی، مبارزه با فرهنگ اقتصادی سرمایهداری و از بین بردن دسترسی و نفوذ دلالان شرکتی و غولهای پولی در دولت آمریکا میباشد.
تاثیرات وال استریت
وال استریت نفوذ زیادی در سیاست خارجی و داخلی آمریکا دارد و از این زوایه این تظاهرات پیام نسبتا جدیدی دارد. خیابان وال استریت مرکز اقتصادی آمریکاست. بسیاری از بانک ها و نهادهای اقتصادی برجسته در این خیابان قرار دارد. از آنجایی که این گروه می خواهد نشان دهد که مشکل اصلی در واقع همین یک درصد ثروتمند جامعه است که در ساختار سیاسی نیز نفوذ دارند، آنجا را انتخاب کرده اند. در واقع به نوعی تبلیغ و تفهیم افکار عمومی آمریکا نیز هدف آنهاست تا مردم معمولی که چندان توجهی به مسائل سیاسی ندارند، متوجه واقعیات جامعه کنند. در واقع این گروه با جمع شدن در وال استریت می خواهند بت بزرگ اقتصادی را بشکنند، مردم را متوجه لابی هایی کنند که براساس ایده های این گروه، مسبب مشکلات امروز آمریکاست. هرچند اعتراضات در آمریکا بیشتر ناظر بر مطالبات اقتصادی است، اما گستردگی و سرایت زودهنگام آن به سایر شهرهای مهم می تواند تبعات سیاسی مهمی داشته باشد که در کنار سایر بحران های موجود در جامعه آمریکا در خور تأمل است. به طور مثال می توان از راه افتادن جنبشی دیگر با عنوان جنبش تسخیر واشنگتن نام برد که خواهان ایجاد رهبری جدیدی در امریکا است.
تظاهرات اعتراضی ضدسرمایهداری در آمریکا به دیگر شهرها نظیر لسآنجلس، بوستون، شیکاگو، دنور و سیاتل نیز رسیده است. همچنین دانشجویان در بیست و پنج ایالت امریکا کلاسهای درس را ترک کردند و به نشانه اعلام همبستگی با جنبش تسخیر وال استریت تجمع کردند. گسترش این شیوه اعتراضی به تمام کشورهای اروپایی نیز مسئله ای است که نمی توان به راحتی از کنار آن گذشت و بدون شک در آینده نزدیک اروپا و آمریکا آبستن حوادث بسیاری خواهد بود.
زمینههای پیداش جنبش
استمرار بحران اقتصادی آمریکا و مشکلات ناشی از آن بهویژه بیکاری گسترده، یکی از مهمترین زمینههای پیداش جنبش اشغال وال استریت محسوب میشود. بحران اقتصادی عملاً از سال 2008 و در اثر عدم بازپرداخت وامهای بانکی آغاز شد و به سرعت به دیگر نهادهای مالی آمریکا و سپس به تمام بازارهای مالی در آسیا و اروپا تسری یافت. دولت آمریکا مجبور به دخالت در این بحران شد و صدها میلیارد دلار در اختیار نهادهای مالی گذاشت که برای مالیات دهندگان آمریکایی، خوشایند نبود. علیرغم شعارهای انتخاباتی، دولت در عمل نتوانست به شکلی مطلوب بحران را مهار کند و تبعات آن باعث شد که در سال 2011، آمریکا با بحران جدید بدهیهای دولتی و کسری بودجه مواجه شود.
به دنبال این بحران، دولت آمریکا برای جبران مشکلات مالی خود مجبور به اعمال محدودیتهای اقتصادی شد که بر بخش قابل توجهی از جامعه فشار آورد و آنها را با مشکلاتی نظیر از دست دادن کار و یا کاهش درآمد روبرو ساخت. از طرف دیگر، طرحهای حمایتی دولت بیشتر در جهت حمایت از بانکها و موسسات مالی بوده است. این امر برای مردمی که سه سال وعدههای بیثمر دولت اوباما را مبنی بر مهار بحران اقتصادی شنیدهاند، قابل تحمل به نظر نمیرسد.
یکی دیگر از زمینههای شکلگیری جنبش اشغال وال استریت که مورد توجه قرار دارد، شکافهای اجتماعی فروخفته در آمریکاست. شکافها و نابرابری های اقتصادی و اجتماعی، در دهه های اخیر گستردهتر شده و این امر نارضایتی گستردهای را در قشر وسیعی از جامعه آمریکا فراهم کرده است. شعار 99 درصد که در تظاهرات مردم در شهرها و مناطق گوناگون به چشم میخورد، اعتراض به چنین شکافهایی نیز هست که تنها درصد کمی از مردم آمریکا امکان بهرهبرداری از امکانات و ثروت این کشور را دارند. گسترش شکافهای اجتماعی در جامعه آمریکا همواره از جمله مسائلی قلمداد میشود که باعث نگرانی کارشناسان آمریکایی بوده است.
از دیگر مسائلی که به بروز جنبش اشغال وال استریت کمک کرده است، جهانی شدن پدیده اعتراض در کشورهای گوناگون است که اوج آن را در کشورهای منطقه خاورمیانه شاهد هستیم. در جنبش اشغال وال استریت، شکل اعتراضات در برخی موارد با دیگر اعتراضات در کشورهایی نظیر مصر و اسپانیا شباهت دارد. حتی در برخی شهرهای آمریکا روزهایی را به عنوان روز خشم آمریکا نام گذاری کردهاند که شبیه عملکرد مردم در کشورهای عربی است. چنین امری تنها به کمک ارتباطات گسترده جهانی محقق شده است. مانند جنبش های دیگر در سراسر جهان، اینترنت و شبکههای اجتماعی نیز نقش قابل توجهی در آغاز و گسترش جنبش اشغال وال استریت داشته است. با این حال، تحولی که در رفتارهای اعضای جنبش اشغال وال استریت دیده میشود، این است که آنها برای مقابله با محدودیتهای ایجاد شده توسط دولت آمریکا در شبکههای اجتماعی معروف همچون فیسبوک و توئیتر، از شبکههای فرعی برای ارسال پیامهای خود استفاده میکنند که کمتر قابل پیگیری است.
دورنما
جنبش اشغال وال استریت، صرفنظر از هیاهوهای تبلیغاتی و خبری که در اطراف خود دارد، یک نوع اعتراض مدنی به مشکلات رو به گسترش در معیشت مردم آمریکاست. قدر مسلم این جنبش تنها یک ابراز خشم نیست و برخی اعضای آن تلاش میکنند تا برای بهبود وضعیت زندگی مردم آمریکا دستآوردی داشته باشند. تظاهرات خیابانی و جنبشهای اعتراضی در آمریکا سابقهدار است و در گذشته نیز مردم آمریکا در اعتراض به استمرار جنگ ویتنام و یا نابرابریهای اجتماعی و تبعیض نژادی، دست به اعتراضات بسیار گستردهای زده بودند که در زمان خود دستاوردهای قابل توجهی در پی داشت. در حال حاضر نیز نحوه عملکرد دولتمردان آمریکایی با این جنبش، تا حد زیادی آینده جنبش و اثرات را آن در جامعه مشخص میسازد. اما آنچه که در این میان حائز اهمیت فراوان است، فرصتی است که این جنبش پیش روی سرمایه داری قرار می دهد، فرصتی برای بازبینی و تجدید نظر در بسیاری از عملکردهایی که سالها سرمایه داری به آن خو کرده است. فرصتی برای درک انسانهایی که خود ابزار سرمایه داری شده اند و از هر گونه روح انسانی تهی شده اند. باید وال استریت را روحی برای سرمایه داری بی روح خواند.
منبع:
http://kurdpress.com
پژوهشگر اندیشه سیاسی
/مهدی روزخوش