گذری بر تاریخ هورامان

در این بخش مطالب فرهنگی و اجتماعی قرار داده می شود

مديران انجمن: CafeWeb, Dabir, Noha, bahar

گذری بر تاریخ هورامان

پستتوسط mosabsalehii » سه شنبه مرداد ماه 11, 1390 12:08 pm

معنی واژه ی هورامان

هورامان(کردی=هه‌ورامان) یکی از مناطق قشنگ و دلربای کردستان است که به سختی کوهها، جنگلها، قلههای پربرف و درههای سرسبز مشهور است. در دامن این کوههای بلند و مناظر دیدنیش، چندین شاعر مشهور مانند: بیسارانی، صیدی هورامی، کاردوخی، ملا خدری رواری، میرزا عبدالقادر پاوهای و ... و همچنین هنرمندانی همچون: عثمان هورامی، محمدحسین کیمنهای، جمیل نوسودی و ... زاده و پرورده شدهاند.
مرز جغرافیایی منطقه ی هورامان در شرق، شهرستان سنندج، در غرب، منطقهی شهرزور عراق، در شمال، شهرستان مریوان و در جنوب، شهرستان جوانرود است.
در مورد واژه ی هورامان معانی مختلفی وجود دارد و هر صاحب نظری در مورد ریشه و اساس این کلمه، به اندازهی توانایی و فهم خود، بحث کرده است. بعضی محققان توانستهاند در مورد کلمهی هورامان تحقیقاتی را انجام دهند و ریشهی تاریخی آن را پیدا و تجزیه و تحلیل کنند. برای اینکه از معنی واژهی هورامان چیزی دستگیرمان شود، لازم است بعضی از این نظریات را به اختصار توضیح دهیم:

1) واژه ی (هور- آمان) که در زبان سورانی به معنی«روَژ ههلَاتن» یا بیرون آمدن و طلوع خورشید است.

2) واژهی (ههور- آمان) جملهایست خبری به معنای آمدن ابر در آسمان و بارندگی.

3) واژهی (هاواری- آمان) به معنی طلب پناه دادن آمده است.

4) واژهی (ههواری- آمان) به معنی خانه و پناهگاه محافظت شده و آرام است. چون هورامان منطقهای است کوهستانی و امن.

5) به نظر محمدامین هورامی، واژهی هورامان، از کلمهی «ئوروموَن» استخراج شده است. صیدی شاعر هورامانی در شعرهای خود از کلمهی «ئوروموَن» استفاده کرده است. عقیده بر این است که در زمان زندگانی صیدی، مردم از این کلمه استفاده کرده اند.

6) عدهای هم نظرشان این است که واژهی «هورامان» از «ئوورامهن» استخراج شدهاست که نام یکی از آهنگهای قدیمی کرد در دوران پیش از اسلام است.

7) در فرهنگ «برهان قاطع» در مورد این واژه، نوشته شده كه «ئوورامان» به معنی خانه و  پناهگاه سخت و محكم است. این واژه، از دو قسمت «ئوورا» به معنی قلعهی محكم و سخت و «مان» به معنی خانه و محل اقامت درست شده است.

8) تعدادی از صاحبنظران واژهی هورامان را به «هوورئامای» بر میگردانند كه به معنی بالاآمدن و صعود كردن است. چون هورامان هم مكانی سخت و مرتفع است كه برای رسیدن به آن از هر طرف باید از ارتفاعات عبور كرد.
مناطق هورامان

آشكار است كه اورامان به كلی منطقهای یكپارچه نیست و تعدادی از روستاها و مناطق آن، به دلیل مرزهای قراردادی، از هم جدا شدهاند. مناطق هورامان، بین دو كشور ایران و عراق تقسیم شدهاست. بخش اعظم اورامان درشرق کردستان (ایران) می باشد. در تقسیم و نامگذاری مناطق اورامان، اتفاق نظر وجود ندارد. نویسندگان و محققان در تألیفات خود، اورامان را به چند شیوه، كه در زیر آنها را توضیح می دهیم، تقسیم كردهاند:

محمد بهاءالدین ملا صاحب در تألیف خود، اورامان را به دو منطقهی بزرگ به صورت زیر تقسیم میكند:

* هورامان تخت                                              

* هورامان لهون

اما در تقسیم بندی دیگری، رشید هورامی، اورامان را به پنج منطقه تقسیم میكند:

* هورامان تخت                                              

* هورامان شامیان

* هورامان جوانرود                                           ‌‌‌

* هورامان ژاورود

* هورامان لهون

مناطق اورامان در تقسیم بندی محمد امین هورامی به شرح زیر است:

* هورامان لهون

* هورامان دزلی

* هورامان تخت

* هورامان رزاب

* هورامان جوانرود

* هورامان كندوله

به غیر از آنچه در بالا ذكر شد، تقسیمات بهتر و پختهتری از طرف بهرام ولدبیگی ارائه شده كه می توان گفت از  بقیهی تقسیمات پسندیدهتر است، چون توانسته است اورامان را به شیوهای زیربنایی و كارآمد از نظر جغرافیایی تقسیم كند و سپس شهرها، روستاها و مرزهایشان را تعین كند. در این تقسیم بندی، مناطق اورامان عبارتند از:

هورامان لهون:

آن منطقه از جنوب کردستان (عراق) كه از دو شهر تاریخی بیاره و تویله و چندین روستای اطراف آن شامل: نارنجله، گولپ،گهچینه، سهرگهت، خارگیلان، احمد آباد، خرپانی، هیلامپی و ... تشكیل شده است. منطقهی دیگر آن در شرق کردستان (ایران) شامل پاوه، نودشه، نوسود و روستاهای اطراف آن شامل: هانهگرمله، كیمنه، بیرواس، هجیج، دره هجیج، شیخان، هیروی و ... تشكیل شده است.

اورامان تخت:

از بخش اورامان تخت و چند روستای اطراف آن مانند: سرپیر، كاله، رودبر، بلبر، ژیوار، ناو، نوین و ... تشكیل شده است.

اورامان دزلی و شامیان:

شامل روستاهای دزلی، بهرام آباد، زكریان، قلعهجی، قلعهگا، تازه‌ آباد و ... میباشد.

اورامان رزاب:

شامل رزاب، دوزناب، دگاگا، خانگا و چندین روستای دیگر است.

اورامان ژاورود و گاورود:

این منطقه هم از روستاهای پلنگان، باینگلان، بیساران، چشمیهر، هرسین، تفین، گلین و ... تشكیل شده است.

گویش اورامانی

برای شناساندن و مشخص كردن گویش اورامی، باید به تقسیمبندی اصلی زبان كردی برگردیم:

امیر شرف خان بدلیسی در تقسیمبندی خود، گروههای اصلی را به چهار بخش تقسیم میكند:

* كرمانج

* لر

* كلهر

* گوران

همچنین گویش گوران را یكی از گویشهای اصلی زبان كردی میداند، اما مینورسكی در تقسیمبندی خود، زبان كردی را به سه لهجه به صورت زیر تقسیم كرده است:

* لهجهی جنوبی (باشوور) كه از لهجههای كرمانشاهی و سنندجی به وجود آمده است.

* لهجهی شرقی (روژ ههلات) كه ازلهجههای سلیمانی و مهابادی تشكیل شده است.

* لهجهی غربی (روژئاوا) كه در اكثر مناطق كردستان دیده می شود.

دلایل مهمی وجود دارد كه زبان كردی را به لهجههای مختلف تقسیم كردهاست و باعث تفاوت در شیوهی حرف زدن مردم بومی این مناطق شده است. از مهمترین این دلایل میتوان به تفاوتهای جغرافیایی، سیاسی و ... اشاره كرد.

بر طبق تقسیمات، هورامی جزء یكی از لهجههای اصلی گوران شناخته شده است. (هورامی یا گوران بر طبق جدیدترین نظریات به تمیزترین (purest) و قدیمی Mosleh Ghader

اورامی لهجه است یا زبان؟ ...................... احمد شریفی

شاید حدود چهل پنجاه سال پیش، بعضی از خیرخواهان كُرد كه چشم دیدن زبان و فرهنگ، ادبیات و موجودیت، كردایتی و هویت كُردی را نداشتند، طی - به اصطلاح - كُردشناسی خود این موضوع توطئه و تفرقه برانگیز را علم كردند كه اورامی ها در ایران و عراق و زازاكی ها در استان پرجمعیت، كوهستانی و جنگلی استان‌ «درسیم» در كردستان تركیه كُرد نیستند.

سال ها از این ترهات گذشت و دانشمندان كُرد و كُرد شناسان دولت كُرد كم و بیش به این ذهنیت غیر علمی پاسخ ها دادند و چنان مدعیانی نیز خاموش گشتند. ولی متاسفانه در این اواخر و چندسال گذشته، این تز نامیمون این بار گریبانگیر بعضی از به اصطلاح نویسندگان كُرد به ویژه در اورامان ایران شده است و بدون كنكاش و پژوهش در زبان و لهجه های كُردی، به دنبال هویت غیركُردی برای اورامانی ها و لهجه ی همیشگی كردی اورامی برآمدند .


شیخ ورجاوند آیت الله «مردوخ» اورامی را جزو لهجه ی كردی به حق معرفی كرده اند ، و زبان شناس نامور روس «ای.م. ارانسكی» نیز اورامانی را لهجه ای از گورانی كردی میدانند و پای را فراتر نهاده و همه‌ی لهجه های مركزی ایران (سمنانی) و سرزمین فارس و سیوندی و هم چنین كرانه های خزر را در همین دایره ارزیابی می كنند و عالمانه لهجه های لری و بختیاری را در سیطره زبان كردی می دانند و بسیاری دیگر از زبان شناسان اروپایی نیز اورامی را لهجه محض كُردی دانسته اند.
واقعیت این است كه به دنبال گسترش آیین ها و باورداشت های كردی یاری و یارسان، كاكه ای و اهل حق و برگزیده شدن لهجه ی اورامی به عنوان زبان متون مقدس و به ویژه در دوران حضرت «سلطان سهاك» (سلطان اسحق برزنجی) در قرن هشتم، دوران شكوفایی این لهجه فرا رسیده بود و اكنون ده ها و صدها متون مقدس آن آیین ها به لهجه ی اورامی در دسترس است. در عصر فرایندتری با شكل گیری امارت مستقل و نیمه مستقل اردلان، لهجه ی اورامی در سراسر جنوب كردستان ایران و كرمانشاه و لرستان فرا گسترتر گردید، بر همه ی لهجه های دیگر جنوبی تسلط یافت و صدها تن از شعرای لك و لر، اورامی و جاف، بختیاری و خوزیانی شاهكارهایی به این لهجه ی كردی سروده و خلق كردند و هیچ كدام از آن شعرا نیز، اورامی را لهجه ی مستقل و غیر كردی ندانستند. در همین راستا باید به سروده معروف «خانای قبادی» اشاره كرد كه در حدود سال 1153 هـ.ق مثنوی شیرین و خسرو را به لهجه‌ی اورامی سروده و با افتخار بر كرد بودن اشاره كرده و می فرمایند:


راسته ن مواچان فارسی شه كه ره ن


كوردی جه فارسی بل شیرین ته ره ن


په ی چیش، نه ده وران ته ی دنیای به ركێش


مه خفوره ن هه ر كه س به زبان وێش


جه لای عاقلان ساحب عه قل و دین


دانا بزورگان كوردستان زه مین


به له فز كوردی كوردستان ته مام


پیش بووان مه حفوز باقی وه سه لام


گذشته از این، اندیشمند بزرگ كُرد دكتر «سعید خان كردستانی»‌كه خود اهل اورامان بوده و كتاب وزینی به نام‌»نزانی مزگانی« به لهجه ی اورامی سروده و از خود باقی گذاشته اند و در مقدمه ی كتاب به زبان فارسی به جستاری زبان شناختی كردی پرداخته و به نكات بسیار جالبی درباره سنندج سال 1300، اشاراتی دارند و می نویسند:

«سنندج دارالعلوم به دار الجهل مبدل گشته، دیدن این اوضاع مرا بسیار پریشان نمود، خلاصه چون دیدم خانقه معمور درویشان خراب و .... لهجه نرم و شیرین اورامی از میان رفته، شاید چند نفر پیرزن در گوشه و كنار هنوز به آن متكلم باشند ... اشعار آبدار شاعران قدیم را فراموش كرده اند، نه »صیدی قدیمی«‌معروف صحبتی و نه از »صیدی ثانی« حرفی در میان است و«بیسارانی» را به طاق نیسان گذارده اند، شفیع و شهاب، اشعار«امان الله خان ثانی» و «حسین قولی خان» و »مولوی معنوی« خبر ندارند و از «خانای قبادی» كه در آزادی خیال و تنفیذاتش بر خیام رجحان دارند اطلاعاتی در بین نیست، حتی از اشعار «مصطفی دلی دلی»‌كه مقداری كثیری از شاهنامه را به كردی درآورده بی اطلاعند واز شعرای شمال حتی اسمی هم نشنیده اند و اشعار ملا پریشان و ملا حق علی به گوششان نخورده است».

دكتر «كردستانی» ساكنان دامنه های دماوند، سمنان، دامغان و غیره را كردانی می دانند كه پراكنده شده اند، به این وصف نیز لغات كردی خود را حفظ كرده اند. اشعار «باباطاهر» و «سلطان سهاك» و یارانش یعنی «پیر بنیامین» و «داوود ورزوار» را كردی می خوانند ، و قدیمی ترین شكل الفبای كردی قدیم را ارائه می دهند كه «احمد نبطی» در سال 1060 سال قبل آن را انتشار داده و سپس می نویسند:

مخفی نماناد اورامان به ملاحظه سختی و صعوبت عبور از جنگل ها، اسكندر كبیر آنجا را زندان قرار داده بودند،‌مقصرین بزرگ را به آنجا تبعید می نمود و فردوسی می گوید:

سكندر بهر كس غضب در گشود

اشاره به زندان اورامن نمود


دكتر سعید خان كردستانی در دیوان اشعار 515 صفحه ای و 5705 بیتی كه به لهجه اورامی سروده اند و نیز در مقدمه ی 20 صفحه ای به زبان فارسی، بارها و كرارا اورامی را لهجه ای از زبان كردی دانسته و معرفی كرده است. این را نیز باید خاطرنشان كنم كه دكتر سعید خان كردستانی در دانشگاه های سوئد و انگلستان تحصیل كرده و با كرد شناسان عصر خود رابطه ی نزدیكی داشته است و در انتقال و خواندن قواله و قباله های اورامان نقش اساسی داشته است و هرگز هم فراموش نكرده اند كه ایشان یك كرد اورامی لهجه می باشند و در دیوانش به كرات به این مسئله اشاره ورزیده اند.

گذشته از این، صدها تن از پیران و رهبران آیین یاری و یارسان، رهبران و شاعران اورامی گوی آنان، در شعر و سروده های خود، خود را از كردان جدا ندانسته و به كرد بودن خود نیز افتخار كرده اند.

بهلول ماهی در سال 219 هـ.ق به لهجه ی اورامی می فرمایند:

چه نی ئیرمانان، مه گه لێم هه وردان

مه كۆشم پری، ئایین گردان

«شاه ویس قولی»‌ متولد 810 هـ.ق در كوهستان شاهوی اورامان خود را چنین معرفی می كنند:

ئه سلمه ن جه كورد، ئه سلمه ن جه كورد

بابۆم كوردنانه ن، ئه سلمه ن جه كورد

اگر در این راستا به نامه ی سرانجام و دیكر كتب و متون مقدس یارسان نگریسته شود، مشاهده خواهد شد كه صدها تن از شاعران و رهبران كرد یاری (یارسانی) كه اغلب اورامی تبار و به لهجه ی اورامی شعر سروده اند،‌ همگی خود را كرد معرفی كرده و زبان خود را كردی دانسته و اورامی را جدا از كردی ندانسته اند كه یكی از معروف ترین آنان «مصطفی بن محمود گورانی» است، هم چنان كه دكتر سعید خان نیز اشاره كرده اند، بخش اعظمی از شاهنامه را به كردی و لهجه اورامی سروده اند كه دكتر «ایرج بهرامی» كه خود نیز از پیروان آیین یاری هستند آن را به نام شاهنامه كردی به چاپ رسانیده اند.
از دگر سوی منطقه اورامان تخت و لهون و دربند در قلب كردستان جای دارند و اورامان را نمی توان جدا از كردستان دانست. در همین راستا ضروری است كه اشاره شود اكنون در كردستان تركیه به دو لهجه ی رسای و اصلی كرمانجی و زازاكی تكلم می شود. متكلمین بی سواد و روستایی به این دو لهجه گاهی مجبورند و ناچار برای بیان مطالب خود با همدیگر به تركی سخن بگویند، چون این دو لهجه از نظر ساختار و واژگان با همدیگر تفاوت های گویشی و تلفظی دارند، با این وصف نیز آنها خود را كرد می دانند و تفاوت لهجه مانع از آن نخواهد بود كه خود را جدا از یكدیگر قلمداد كنند. اگرچه كلام حضرت پیرولات (سید رضای درسیمی علوی) و «پیر سلطان ابدال» و «پیر سلطان بگتاش» كه به لهجه درسیمی هستند در بسیاری از موارد برای ساكنان آمید، وان، موش، شمزینان، چولیك، جولمرگ و بدلیس و ... تا حدودی غیرقابل فهم و درك است، ولی هرگز گویشوران این دو لهجه خود را جدا از هم نمی دانند و خواست خیر نخواهان كرد اهمیت نمی دهند و این لهجه ها را جدا از زبان كٌردی تلقی نمی كنند.
در بهار سال 1364 مرحوم استاد «هیمن» به كرمانشاه آمده بودند و كاك «هادی ضیاءالدینی» نیز شاهد هستند. عصر یكی از روزها كه می خواستیم به طاق بستان برویم، جلو پارك شهرك مسكن، پیر مرد لكی خیار چنبر می فروخت و داد می زد: «خیار شینگ سه گله میدوم یه تومن». استاد هیمن رحمتی كه از این جمله سر در نیاوردند ودرك نكردند خطاب به مرد لك گفت: «چه هرا هرایه كته ده لێ چی؟» مرد لك نیز چیزی از جملات سورانی مامه هیمن نفهمیدند، من دخالت كردم و جمله ی مام هیمن را برای مرد لك بیان كردم، مرد لك عصبــــــانی شدند و با صدای بلند داد زدند: بچــه و بچـــه و خالــــو كوردی نه‌مزانی.
جملات مرد لك را هم به سورانی به مام هیمن گفتم. مام هیمن رحمتی پیر مرد لك را در آغوش گرفت و بوسید و فرمودند راست می گویی موقعی كه من لهجه ی شما را نمی دانم معلوم است كه كردی نمی دانم و حق با توست.

آری مردمی كه هویتش در كتمان است، اجازه نمی دهند به زبان خود تحصیل و تدریس نمایند، زبان متحده ای ایجاد نمی شود و لهجه ها به دلایل دوری مسافت و رفت و آمد كمتر، برای گویشوران ناآشنا می نمایند و اگر سورانی و كرمانجی لهجه ای به درستی لهجات اورامی، لكی و لری و بختیاری را درك نكنند و نفهمند دلیل بر استقلال و مستقل بودن هیچ یك از این لهجه ها نیست. لهجه ی اورامی نیز جدا از این رویكرد نیست و نباید آن را زبان تلقی كرد. بلكه این لهجه مدت های مدیدی زبان سرایندگان اغلب شاعران كرد اعم از لك و لر، جاف وسوران، اورامی و گوران، كلهر و فیلی بوده است و سرایندگان به این لهجه اورامی نیز هیچ یك خود را از كردها جدا ندانسته اند و نخواسته اند هویت غیركردی برای لهجه اورامی بتراشند.

--------------------------------------

منابع و پای نوشته ها:
1- آیت الله مردوخ كردستانی - تاریخ كرد و كردستان ج 1 ص 41 چاپ سنندج 1351
2- ای . م. ارانسكی، مقدمه فقه اللغه ایرانی، ترجمه كریم كشاورز، ص 311 چاپ تهران 1458
3- شیرین و خسرو،‌خانا قبادی، چاپ مه حمه دمه لا كه ریم لاپه ره 10 به غدا 1975
4- شیرین و خسرو، خانا قبادی، م. اورنگ با همكاری صدیق بوره كه ی ص 20 چاپ تهران 1348
5- شیرین و خسرو،‌ خانا قبادی، دكتر صدیق بوره كه ای (صفی زاده) ص 20 چاپ تهران 1369
شماره های 6، 7، 8، 9، 10، 11 و 12 دكتر سعیدخان كردستانی مقدمه ی كتاب نزانی مزگانی چاپ لندن 1309 هه تاوی 1935 زایینی
13- دكتر ایرج بهرامی، اسطوره ی اهل حق، ص 89 چاپ تهران 1378
14- دكتر صدیق بوره كه ی، دانشنامه نام آوران یارسان ص 302 چاپ تهران 1376
15- شاهنامه ی كردی سروده مصطفی بن محمود گورانی به اهتمام ایرج بهرامی چاپ تهران 1383
16- چندین نسخه خطی از شاهنامه كردی به لهجه اورامی سروده ی مصطفی بن محمود گورانی و سرهنگ الماس خان كنوله ای در آرشیو این جانب وجود دارد و سرایندگان آنها نیز خود را كُرد دانسته و در صدد هویت جعلی زبان و ملت اورامی درنیامده اند. نگارنده در این راستا در كنگره ی جهانی فردوسی به معرفی چندین نسخه خطی شاهنامه به لهجه اورامی پرداخته است.
طلوع هر چیز که زیبا باشد ، به زیبایی دیدن خوشحالی دوست نیست
نماد کاربر
mosabsalehii
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 139
تاريخ عضويت: پنج شنبه تير ماه 16, 1390 11:30 pm
محل سکونت: کرمانشاه - پـــاوه - دوریسان
تشکر کرده: 1 دفعه
تشکر شده: 138 بار
امتياز: 10

بازگشت به فرهنگی و اجتماعی

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 1 مهمان