در این بخش شعر و نوشته های ادبی مختلف قرار دارد
مديران انجمن: tarannom, CafeWeb, Dabir, Noha, bahar, Modir-Farhangi
توسط bahar » پنج شنبه اسفند ماه 27, 1394 4:10 pm
به مناسبت آمدن فصل بهار
وزنده شدن دوباره طبیعت
سفارش پیامبرصلی الله علیه وسلم درباره حفاظت ازمحیط زیست
قال رسول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم:«ما مِنْ مُسْلِمٍ يَغْرِسُ غَرْساً إلاَّ كانَ ما أُكِلَ مِنْهُ لهُ صدقةً، وما سُرِقَ مِنْه لَه صدقَةً، ولا يرْزؤه أَحَدٌ إلاَّ كَانَ له صدقةً»《رواه مسلم》
وفي رواية له : «فَلا يغْرِس الْمُسْلِم غرساً، فَيَأْكُلَ مِنْهُ إِنسانٌ ولا دابةٌ ولا طَيرٌ إلاَّ كانَ له صدقَةً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامة».وفي رواية له:«لا يغْرِس مُسلِم غرْساً، ولا يزْرعُ زرْعاً، فيأْكُل مِنْه إِنْسانٌ وَلا دابَّةٌ ولا شَيْءٌ إلاَّ كَانَتْ لَه صدقةً،
از جابر( روایت شده است که پیامبرصلی الله علیه و سلم فرمودند: «هر مسلمانی درختی بکارد، در برابر هر میوهای که از آن خورده میشود، برای او صدقهای محسوب میشود و آنچه که از آن دزدیده شود و مردم از آن کم کنند، برای او صدقه خواهد بود».
و در روایتی دیگر از او آمده است:«مسلمان چیزی نمی کارد که از آن انسان و نه حیوان و نه پرنده ای می خورد مگر آنکه برایش تا روز قیامت صدقه ای خواهد بود».و در روایتی دیگر از او (مسلم) آمده است:«مسلمان نهالی نمی کارد و چیزی زراعتی نمی رویاند مگر آنکه هر انسان و جانور و موجودی که از آن بخورد برایش صدقه ای خواهد بود».
پس بسم الله در نقاشی طببعت ماهم سهمی داشته باشیم....
-
bahar
- مدیر انجمن
-
- پست ها : 3506
- تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
- تشکر کرده: 5837 بار
- تشکر شده: 5121 بار
- امتياز: 33890
-
توسط bahar » جمعه فروردين ماه 6, 1395 7:04 pm
فرا رسیدن بهار و نوشدن طبیعت و بیداری درختان و گیاهان، حادثەای نیست که به چشم یک مسلمان بیاید امّا جانش را نشوراند! سعدی شیرازی می نویسد:یاد دارم که شبی در کاروانی همه شب رفته بودم و سحر در کنار بیشه ای خفته شوریده ای که دران سفر همراه ما بود نعره ای برآورد و راه بیابان گرفت و یک نفس آرام نیافت چون روز شد گفتمش آن چه حالت بود گفت بلبلان را دیدم که بنالش در آمده بودند از درخت و کبکان از کوه و غوکان در آب و بهایم از بیشه. اندیشه کردم که مروّت نباشد همه در تسبیح و من به غفلت خفته
دوش مرغی به صبح مینالید..
عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
یکی از دوستان مخلص را
مگر آواز من رسید به گوش//
گفت باور نداشتم که ترا..
بانگ مرغی چنین کند مدهوش//
گفتم این شرط آدمیت نیست...
مرغ تسبیح گوی و ما خاموش
آری درسی که از فصل بهار میتوان آموخت این است که همانگونه که طبیعت خزان و بهاری دارد، دنیای درون آدمی نیز خزان و بهاری دارد و تحولات مشابهی را از سر میگذراند. بلکه بالاتر از این، از منظر عارفان خزان و بهار جهان بیرون بازتاب خزان و بهار جهان درون ماست.
اي برادر عقل يکدم با خود آر ...
دم بدم در تو خزانست و بهار...
باغ دل را سبز و تر و تازه بين ...
پر ز غنچه و ورد و سرو و ياسمين
خزان و بهار دنیای درون هرکس تحت کنترل و اختیار خود اوست. ما میتوانیم دنیای درون خود را به نحوی عوض کنیم که به جای اینکه دائماً میان خزان و بهار در نوسان و رفت و آمد باشیم، همیشه بهار و سرسبز و خرم باشیم و درخت وجودمان همواره میوههای شیرین ببار آورد. بلکه از این بالاتر، از طریق سرسبز کردن جهان درون خود میتوانیم جهان بیرون خود را هم سبز کنیم و به آن خرمی همیشگی ببخشیم.
-
bahar
- مدیر انجمن
-
- پست ها : 3506
- تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
- تشکر کرده: 5837 بار
- تشکر شده: 5121 بار
- امتياز: 33890
-
بازگشت به شعر و نوشته های ادبی
کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 3 مهمان