نمیخواهم بدانم...

در این بخش شعر و نوشته های ادبی مختلف قرار دارد

مديران انجمن: tarannom, CafeWeb, Dabir, Noha, bahar, Modir-Farhangi

نمیخواهم بدانم...

پستتوسط boshra » چهارشنبه آبان ماه 25, 1390 3:47 pm

نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد ؟



نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم



چه خواهد ساخت ؟



ولی بسیار مشتاقم ،



که از خاک گلویم سوتکی سازد.



گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش



و او یکریز و پی در پی ،



دَم گرم خوشش را بر گلویم سخت بفشارد ،



و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد .



بدین سان بشکند در من ،



سکوت مرگ بارم را



(دکتر علی شریعتی)

برای نویسنده این مطلب boshra تشکر کننده ها:
saye (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
boshra
کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
 
پست ها : 31
تاريخ عضويت: پنج شنبه مرداد ماه 13, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 1 دفعه
تشکر شده: 39 بار
امتياز: 0

پستتوسط saye » پنج شنبه آبان ماه 26, 1390 1:06 pm

سلام
تشکر فراوان از boshra . دارم
من از این متن خیلی خوشم میاد و ازش تاثیر میگیرم.

تواین متن دکتر شریعتی با فن بیان بسیار زیباش میخواد بگه که حتی راضی نیست بعد از مرگشم ساکت بشه و دست از بیدار کردن "خفتگان خفته" ور داره.


البته من چند متن با همین مضمون و با بعضی تغییرات تو کلماتش دیدم که نمیدونم کدومش اصلیه.
دو صد گفته چون نیم کردار نیست...
نماد کاربر
saye
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 258
تاريخ عضويت: شنبه آذر ماه 26, 1389 12:30 am
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 520 بار
تشکر شده: 213 بار
امتياز: 990


بازگشت به شعر و نوشته های ادبی

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: Google [Bot] و 3 مهمان