مــختصر در مــورد دروغ و دروغ گــفتن

در این بخش مقالات در زمینه فرهنگی و اجتماعی قرار داده می شود

مديران انجمن: tarannom, CafeWeb, Dabir, Noha, bahar, Modir-Farhangi

مــختصر در مــورد دروغ و دروغ گــفتن

پستتوسط bahar » شنبه مهر ماه 6, 1392 4:40 pm

بنام خداوند بی همتا

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

گاهی حتی بدون اینکه فکر کنیم دروغ می‌گوییم و خودمان نیز

نمی‌دانیم که چرا الان و در رابطه با موضوعی دروغ گفتیم!

چرا دروغ یکی از عادت های روزمره ی همه‌ی ما شده است؟

آیا برای رسیدن به هدف خاصی دروغ می‌گوییم یا نه؟

آیا بدون دروغ هم می‌توان زندگی کرد؟

آیا تاکنون فکر کرده اید که دروغ چیست و چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟

اگر به افرادی که در اطرافتان هستند خوب توجه کنید، درخواهید یافت که

بسیاری از آنها در طول روز دروغهای فراوانی می گویند.

در واقع این مسئله گویای این است که تقریبا همه افراد در این سیاره خاکی

به شیوه های متفاوتی در زندگی دروغ می گویند.

آنها بر این باورند که غالب شدن شرایطی در آن لحظه افراد را وادار به دروغگویی می نماید.

در بسیاری از موارد، افراد برای حفظ علایق شخصی خود دروغ می گویند.

اما افرادی هم هستند که برای گول زدن دیگران دروغ می گویند.

گروه دیگری از افرادنیز به دروغگویی معتاد شده اند. خیلی ها هم به این دلیل

دروغ می گویند که از هر گونه مورد انتقاد قرار گرفتن در اجتماع دور باشند.

اما بطورکلی می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که :


کسی که سخنانش نه راست است و نه دروغ "فيلسوف" است.

کسی که راست و دروغ برای او يکی است، "چاپلوس" است.

کسی که پول مي گيرد تا دروغ بگويد، "دلال" است.

کسی که دروغ می گويد تا پول بگيرد، "گدا" است.

کسی که پول می گيرد تا راست و دروغ را تشخيص دهد،
"قاضی" است.

کسی که پول می گيرد تا راست و دروغ را بهتر نمایان سازد،
"وکيل" است.

کسی که با دروغ غریبه است و جز راست چيزی نمی گويد، "بچه" است.

کسی که به خودش هم دروغ می گويد، "متکبر" است.

کسی که حتی دروغ خودش را باور می کند، "ابله" است.

کسی که سخنان دروغش شيرينست،
"شاعر" است.

کسی که علیرغم ميل باطنی خود دروغ می گويد، "همسر" است.

کسی که اصلا دروغ نمی گويد،
"مرده" است.

کسی که دروغ می گويد و قسم هم می خورد،
"بازاری" است.

کسی که دروغ می گويد و خودش هم نمی فهمد،
"پرحرف" است.

کسی که دروغ گفتنش را مصلحت آمیز عنوان می کند،
"خوش خیال" است.

کسی که مردم سخنان دروغ او را در برخی مواقع راست می پندارند،
"سياستمدار" است.

کسی که مردم سخنان راست او را دروغ می پندارند و به او می خندند،
"ديوانه" است.










برای نویسنده این مطلب bahar تشکر کننده ها: 2
pejmanava (شنبه مهر ماه 6, 1392 9:17 pm), yosra69 (شنبه مهر ماه 6, 1392 10:43 pm)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

Re: مــختصر در مــورد دروغ و دروغ گــفتن

پستتوسط bahar » چهارشنبه اسفند ماه 14, 1392 1:06 pm


داستانی در مورد دروغ گویی

برای سفر به اصفهان رفته بودم . کنار سی و سه پل نشسته بودم . نگاهم به دختر بچه سه یا چهار ساله خارجی افتاد که از پدر و مادرش اندکی فاصله گرفته بود و داشت مرا نگاه میکرد. بقدری چهره زیبا و بانمکی داشت که بی اختیار با دستم اشاره کردم به طرفم بیاید اما در حالتی از شک و ترس از جایش تکان نخورد. دو سه بار دیگر هم تکرار کردم اما نیامد. به عادت همیشگی، دستم را که خالی بود مشت کردم و به سمتش گرفتم تا احساس کند چیزی برایش دارم. بلافاصله به سویم حـرکت کرد. در همین لحظه پدرش که گویا دورادور مواظبش بود بسرعت به سمت من آمد و یک شکلات را مخفیانه در مشتم قرار داد. بچه آمد و شکلات را گرفت. به پدرش که ایتالیایی بود گفتم من قصد اذیت او را نداشتم. گفت میدانم و مطمئنم که میخواستی با او بازی کنی اما وقتی مشتت را باز میکردی او متوجه میشد که اعتمادش به تو بیهوده بوده است. کار تو باعث میگردید که بچه، دروغ را تجربه کند و دیگر تا آخر عمرش به کسی اعتماد نکند .

حال ما ایرانی ها چگونه عمل میکنیم . بابا میشینه تو خونه جلوی بچه کوچک به زنش میگه، فلانی زنگ زد بگو من نیستم. مامانه به بچه میگه اگه غذاتو بخوری برات فلان چیزو می خرم بعد انگار نه انگار. بابا به بچه اش میگه مامانت اومد نگو من به مامان بزرگ زنگ زدم بعد این بچه بزرگ میشه میره تو جامعه . معلمش میگه چرا مشق ننوشتی براحتی دروغ میگه که خاله ام مرده بود نبودیم. فروشنده میشه مثل آب خوردن جنس بنجل را بدروغ جای اصلی میفروشه مهندس میشه بجای دو متر، یک متر فونداسیون میریزه ، دکتر میشه، اهمال در عمل جراحی را ایست قلبی گزارش میکنه، تولید کننده محصولات پروتئینی میشه، گوشت شتر و اسب مصرف میکنه، و...

دروغ فساد و تباهی جامعه را ببار می آورد. اعتمادها را زایل میکند . لذت زندگی جمعی و مدنی را از بین میبرد. ظلم و بی عدالتی را گسترش میدهد. منشا بسیاری از معضلات اجتماعی دروغ است. دروغ ریشه جامعه را خشک میکند .دروغ در تمامی اجزای زندگی ما ایرانیها براحتی جاری است و چون سیلی که هر لحظه بزرگتر میشود در حال نابودی ما است
مادر، از آن لحظه که بدلیل تنبلی خود، شیشه شیر خالی را در دهان نوزاد قرار میدهد تا او را ساکت کند، آموزش دروغ را به او آغاز کرده است





نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890


بازگشت به مقالات

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 3 مهمان