بارانِ عزیز، خیلی سپاسگزارم که برای نوشته هایم ارزش نهادی و خیلی از خودم رنجورم که نوشته هایم را طوری بیان نمودم که محصولش چنین بردداشت هایی بود که ارائه فرمودید! به هرحال ادب و درکتان را می ستایم.
برادرم ،تفهیم برخی اصطلاحات به شیوه ای ملایم به معنای قرار داشتن در جبهه ی تفریط نیست. همچنین فکر نمیکنم رعایت اصل جدیّت در مباحثه به معنای دشمن پنداشتنِ مخاطب باشد.
اگر قرار است احساسات و هیجان را معیار انتخابِ راهکار قرار دهیم، یقین داشته باشید که من استدلالهای احساسی تری برای تثبیت حرفهایم دارم! اما اگر قرار است نص و عقل ملاکِ شناختِ کنش و انتخابِ واکنش باشد، مسئله را طوری دیگر باید حل کرد!
«برادر من گناه کبیره کدوما هستن؟آیا خوردن مال یتیم گناه کبیره نیست؟.................نظرتون چیه بریم رو سر و صورت بانیان این وضعیت گل بپاشیم؟یا اینکه باهاشون محبت کنیم تا شاید اصلاح بشن؟ »
ظاهرا خیلی تمایل دارید که من را به جبهه ی کفر و ظلم سوق بدهید!!
دوستِ بزرگوار،بنده هیچکدام از آن ظلم هایی را که یادآوری کردید تایید و تشویق نمیکنم، و حتی آنها را محکوم و علیه آنها ایستادگی هم میکنم، الان چه با زور بازو باشد، چه با زور زبان، چه با زور قلم، و چه با زور دل(تبرا)! ولی چه کسی گفته که نبرد و پیکار به معنای لعن می باشد؟
کسی را لعن کردن یعنی کسی را از رحمت خدا دور و محروم نمودن. آیا یک مسلمان مجاهد (به قول مولانا) برای وصل کردن آمده یا برای فصل کردن آمده؟!
چرا انقدر بحث را به حاشیه می کشانید؟؟چه کسی گفته سکوت کردن در مقابل ظلم جایز است؟ اتفاقا علیه ظلم ایستادن همانند نماز و روزه و حج و... یک تکلیلف الهیست و بی تفاوت بودن نسبت به آن گناه محسوب میشود. اما این مسئله چه ربطی به لعن دارد؟؟؟ چه کسی لعن را عبادت و تکلیف دانسته است؟ آیا خدا و رسولش لعن کردن را توصیه کرده اند؟؟
اگر خداوند هرکس را لعن نماید حق خودش است، زیرا خداوند هم عالم الغیب است و هم مالک الملک.
عالم به غیب است و میداند چه کسی در نهایت ایمان می آورد و چه کسی نمی آورد. و نیز مالک همه چیز است و این حق را دارد که در موردِ املاکش خودش تصمیم بگیرد!!! هرکه را بخواهد لعن میکند،و به هرکه بخواهد رحم میکند! ولی من و شما چی؟؟؟ ما مالکِ چه کسی و یا چه چیزی هستیم؟
آیا انسانها بنده ی ما هستند که آنها را لعن میکنیم؟ آیا ما صاحبِ بهشت و جهنم هستیم که برخی را دوزخی میدانیم و برخی دیگر را بهشتی؟؟؟ مگر خداوند خودش نمیفرماید "لاتقنطوا من رحمة الله، إنّ الله یغفر الذنوب جمیعا" دیگر ما و شما این وسط چکاره ایم؟؟؟؟ مگر همان عمری(رض) که او را امیرالمومنین میخوانید،دخترانِ زنده اش را با دستانِ خود زنده بگور نکرد؟؟مگر آن خالد بن ولیدی(رض) که لقب سیف الله را گرفت علتِ شکستِ مسلمانان در جنگ احد نبود؟؟؟؟آیا ابوسفیان و همسرش هند که از رهبرانِ کافران و ظالمان در جنگ علیه مسلمانان بودند را میشناسید؟ آیا نام آن وحشی که سرور شهیدان، حضرت حمزه را شهید نمود را به خاطر دارید؟؟؟ سرانجام آنها و امثالهم چه شد؟؟ مغفرت و رحمتِ خدا نصیبشان گردید یا لعن و نفرین خدا؟؟؟ شاید حتی پیامبر(ص) هم تصورش را نمیکرد که روزی این افراد در صف مومنین قرار بگیرند، ولی قرار گرفتند.
در ضمن فکر نمیکنم که من درحال حاضر با کسی شوخی کرده باشم، و نمیدانم منظورتان از یادآوری وصایای امام البنّاء و شیخ سعدی چه بود. ولی به هرحال من هم با شما موافقم، اگرهم قبلا شوخی کرده ام،پوزش میخواهم.
امیدوارم ناراحتتان نکرده باشم.
با احترام فراوان