چگونه همسر خود را انتخاب کنیم؟
انتخاب همسر یعنی انتخاب صالحترین، رازدارترین، همدلترین، همراهترین، صدیقترین، رفیقترین و سرانجام آرامشگرترین زوج برای زندگی مشترک.
هر جوانی که بلوغ جنسی را پشت سر گذاشته و از رشد و مطلوب جسمانی برخوردار باشد، همچنین از هوشمندی و کفایتهای عقلانی و تعادل عاطفی و روانی بهرهمند باشد و داری تعهد و مسئولیتپذیری اجتماعی و قابلیت همسری باشد، میتواند در اندیشه زوجیت باشد.
اصول و معیارهای انتخاب همسر مطلوب و شایسته در ابعاد زیستی، روانی، سلامت نفسانی، اعتقادی، اخلاقی و رفتارهای فردی و اجتماعی میباشد، که هر کدام از آنها را در بخشهای مجزا به اختصار شرح خواهیم داد.
در ارتباط با ویژگیهای زیستی میتوان به مسائلی از قبیل سلامت عمومی، سن، قد و قامت و هیأت ظاهری اشاره نمود.
۱) ویژگیهای زیستی:
الف) سلامت عمومی: به معنی عدم ابتلا به بیماریهای پیشرونده و سخت درمان میباشد.
واجب است که داوطلبان ازدواج قبل از عقد پیمان زوجیت از وضعیت جسمانی، شرایط حسی و حرکتی و و سلامت عمومی یکدیگر اطلاع صحیح داشته باشند، و این امر از حقوق حقه طرفین محسوب میشود.
پنهان کردن بیماریهای خاص و ناتوانیهای حسی و حرکتی که مستلزم تدابیر درمانی و توانبخشی مستمر و طولانی است، مثل سرطان و سرع، اماس و … نه تنها صحت پیمان زوجیت را خدشهدار میکند، بعضا میتواند فسخ نکاح را درپی داشته باشد.
ناگفته نماند، بدهی است که ازدواج با کسانی که دچار نقص عضو و یا ناتوانیهای جسمی میباشنداگر از روی اگاهی و هوشیاری و شناخت و بهدور از احساسات و هیجانهای زودگذر و با اندیشهای متعالی، ایمانی قوی و ارادهای استوار و خللناپذیر باشد عموما بیشترین آرامش روانی و رضایتمندی درونی را به همراه دارد و این اندیشه و تصمیم قابل تکریم و تحصین است.
ب)سن: با توجه به متغییرهای گوناگون، نمیتوان عدد مشخصی را به عنوان سن مطلوب ازدواج تعیین کرد، و همین طور صرف بلوغ جنسی هرگز نمیتواند دلیل یا معیار کافی برای احراز کفایتها، شایستگیها و آمادگیهای لازم برای زوجیت باشد.
در مجموع در ارتباط با مسأله سن و تفاوت سنی خانمها و آقایان به هنگام ازدواج نکات و ملاحظات زیر قابل توجه است:
۱ـ هیچ دلیل علمی و منطقی مبنی بر اینکه حتما باید دخترها به هنگام ازدواج کمسنتر از پسرها باشند به سادگی قابل ارائه نیست. بنابراین نه تنها هیچ مانعی برای دخترها و پسرهای هم سن و سال و داوطلب ازدواج که حائز شرایط و کفایتهای لازم برای زوجیت باشند نمیتواند وجود داشته باشد، بلکه در مواقعی نیز که دختر خانمی با برخورداری از شایستگیهای لازم برای زوجیت، یک یا چند سالی از آقا پسر داوطلب ازدواج با وی بزرگتر است، انجام عقد زوجیت بسیار مبارک خواهد بود.
۲ـ در جهان معاصر با پیشرفت علوم و اعتلای فرهنگ زیستی، دانشافزایی خانوادهها، فراهم شدن تحصیلات دانشگاهی برابر برای دخترها و پسرها، حضور فعالتر خانمها در عرصههای فرهنگی و اجتماعی، آشنایی بیشتر زنان نسبت به فرهنگ و بهداشت فرزندآوری، دیگر تفاوت قابل ملاحظهای بین میانگین عمر مردها و زنها در جوامع پیشرفته نمیتواند وجود داشته باشد.
۳ـ فرصت مطلوب برای فرزندآوری از دیگر ملاحظات مربوط به سن خانمها به هنگام ازدواج است. مطالعات مربوط به فرزندآوری و بارداری بیانگر این مطلب است که مناسبترین دوره فرزندآوری در حدود سنین ۲۳ تا ۳۶ سال با رعایت فواصل بارداری است.
البته باید توجه داشت که ” زوجیت” مستقل از فرزندآوری است. چهبسا زوجهایی که به دلائلی موفق به فرزندآوری نشده، یا خود راشایسته مسئولیت پدری و مادری نمییابند، لیکن بیشترین آرامش رادر زندگی مشترک خود تجربه میکنند.
۴ـ مسأله دیگر در ارتباط با سن و تفاوت سنی زن و مرد که میتواند مورد توجه قرار گیرد، بخصوص زمانی که مرد چند سالی از زن بزگتر میباشد، رضامندی غریزی توسط زوجین (به ویژه خانمها)، که از حقوق آنها است، میباشد. چه بسا اختلافات جدی خانوادگی، همسرگریزی، و ارتکاب به رفتارهای سازشنیافته در نتیجه عدم رضامندی متقابل در روابط مستمر و طولانی زناشویی پدیدار میشود.
۵ـ مسئله بسیار مهم دیگر در مورد سن و اختلافات سنی در نظر گرفتن سن زیستی و روانی، علاوه بر سن تقویمی یا شناسنامهای است.
سن زیستی: سن زیستی یا بیولوژیکی بر مبنای کیفیت و میزان مقاومت و قدرت سلولهای مختلف در بدن تعیین میگردد.
سن روانی: یعنی گستره انرژی حیاتی، میزان پویایی فکری قدرت ابراز احساسات، و سرزندگی افراد در سنین مشابه با هم متفاوت است.
سن روانی و سن زیستی در تعامل بوده و همدیگر را به طور کاملا محسوس متاثر میکنند. بدین معنی که هم روان، بدن را تحت تاثیر قرار میدهد و هم بدن روان را تحت تاثیر قرار میدهد.
سن حقیقی انسان آمیزهایی از سن تقویمی، سن زیستی و سن روانی است. بدیهی است که سن روانی، پویایی فکری و نشاط درونی فرد بیشترین نقش را در آرامشگری میتواند داشته باشد.
هیأت ظاهری: اصولا توجه به هیأت و ظاهر فرد نمیتواند به عنوان معیار اصلی مطرح شود. و در مقایسه با خصیصههای فکری و اخلاقی و جاذبههای روانی، صرف قیافه فرد نمیتواند نقش جدی و تعین کنندهایی داشته باشد. و هیأت ظاهر هرگز نمیتواند تضمینگر آرامش روان و امنیت خاطر در زندگی مشترگ گردد. چرا که زیبایی و جمال با تعالی فکر و اندیشه، کلام پرجاذبه، نگاه پرمهر، رفتار محبتآمیز، منش متواضعانه، سیرت پاک، نجابت و تقوا پیشگی معنای نیکو مییابد و بس. نکته دیگر اینکه در زمینه ظاهر مقبولیت و مطلوبیت قیافه فرد از نظر دختر و پسر داوطلب ازدواج، مهم است و نظریات اعضای خانواده و نزدیکان نباید موجبات ایجاد تردیدهای غیر ضروری در پذیرش متقابل گردد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اقتباس از: مبانی رونشناختی ازدواج
دکتر غلامعلی افروز