صفحه 2 از 12

Re: ... ... حرف حساب ... ...

پستارسال شده در: چهارشنبه تير ماه 5, 1392 11:19 pm
توسط pejmanava


مثل کبریت کشیدن در باد زندگی دشوار است

آخرین دانه کبریتم را میکشم در این باد

هرچه باداباد...!!!



Re: ... ... حرف حساب ... ...

پستارسال شده در: پنج شنبه تير ماه 6, 1392 3:00 pm
توسط bahar

در روزگاری زندگی می کنیم

که اگر صدقه تان را در سطل آشغال بیندازید

زودتر به دست نیازمند می رسد





Re: ... ... حرف حساب ... ...

پستارسال شده در: پنج شنبه تير ماه 6, 1392 3:03 pm
توسط bahar

چرا نگران فردا باشم؟

آنکس که همه عمر از من مراقبت کرده است،

آیا فردا مراقب من نخواهد بود؟

«او» یگانه ی تغییر ناپذیر است.




Re: ... ... حرف حساب ... ...

پستارسال شده در: پنج شنبه تير ماه 6, 1392 7:11 pm
توسط hoda
واقعا از همتون نهایت تشکر رو دارم نکات جالب وبسیار زیبایی بود

Re: ... ... حرف حساب ... ...

پستارسال شده در: پنج شنبه تير ماه 6, 1392 10:46 pm
توسط tarannom




اول مطمئن باش که نمیریزد


بعد تکیه کن


هرکس که تکیه گاه نمیشود...


Re: ... ... حرف حساب ... ...

پستارسال شده در: پنج شنبه تير ماه 6, 1392 10:48 pm
توسط tarannom




کسانی هستند که از خودمان می رنجانیم؛


مثل ساعت هایی که صبح، دلسوزانه زنگ می زنند؛


و در میانِ خواب و بیداری، بر سرشان می کوبیم؛


بعد می فهمیم که خیلی دیر شده ...!




Re: ... ... حرف حساب ... ...

پستارسال شده در: پنج شنبه تير ماه 6, 1392 11:31 pm
توسط golbahar
گل بهــــــار

Re: ... ... حرف حساب ... ...

پستارسال شده در: جمعه تير ماه 7, 1392 11:39 pm
توسط bahar

درختان و طبیعت را بنگر

آنها تو را به مبارزه فرا می خوانند

گاهی سبز سبز ، گاهی خشک و پژمرده

اما واقعیت این است همگی درگذراست

آنها در هنگام سر سبزی به خود غره نمی شوند

و به هنگام خشکی مایوس و ناامید نمی شوند

چون می دانند زندگی تلفیقی از هر دوی اینهاست

آنها تو را به مبارزه بی امان با مشکلات زندگی فرا می خوانند

نمی خواهی دعوتشان را بپذیری ؟




Re: ... ... حرف حساب ... ...

پستارسال شده در: شنبه تير ماه 7, 1392 12:09 am
توسط pejmanava
به یک زن نگو :

تو که خانه بودی چیکار کردی؟  

خستگیت واسه چیه؟  

باید دقیق تر نگاه کنی  ریز بین باشی !  

او هیچ کاری هم نکرده باشد ، امیدت را در این خانه زنده نگه داشته است.....♥





Re: ... ... حرف حساب ... ...

پستارسال شده در: سه شنبه تير ماه 11, 1392 8:37 pm
توسط bahar

تکبر شیطان رو از درگاه خداوند روند؛


و طمع انسان را،


و حسد فرزند آدم را ...


چه معامله و رفتاری با ما خواهد شد ؛


اگر در این دنیا :


متکبر ، طمعکار ، حسود ، دروغگو ، ریاکار ، دنیادوست و ...  باشیم .






Re: ... ... حرف حساب ... ...

پستارسال شده در: سه شنبه تير ماه 11, 1392 11:31 pm
توسط tarannom




هر شب ما به رختخواب میرویم،‌ ما هیچ اطمینانی نداریم که فردا صبح زنده بر می خزیزیم،
با این حال ساعت را برای فردا کوک می کنیم.« این یعنی اُمید»

ـ کودکی یکساله ای را تصور کنید، زمانی که شما او را به هوا پرتاب می کنید،
او می خندد، چرا که او می داند که شما او را خواهید گرفت.«این یعنی اعتماد»

ـ روزی،‌ تمام روستایی ها تصمیم گرفتند، تا برای بارش باران دعا کنند،
در روزی که برای دعا همگی دور هم جمع شدند،تنها یک پسر بچه با خود چتری داشت.«این یعنی ایمان»


: ... ... حرف حساب ... ...

پستارسال شده در: يکشنبه تير ماه 16, 1392 11:15 pm
توسط pejmanava


غم موهایم را داشتم که یکدست و لخت نیست که میریزد وچقدر ناسپاسی ات کردم

و

ندیده بودم کودکی که موهایش را شیمی درمانی برده است


ولی ایمانش به تو ازمن بیشتراست ومیخندد  ومیخند وراضیست به رضای تو ومن  چه ناسپاسم !






Re: ... ... حرف حساب ... ...

پستارسال شده در: سه شنبه تير ماه 18, 1392 11:35 pm
توسط pejmanava


٠•˙۩˙كل عام و أنتم بخير و صائمون .. ٠•˙۩˙




..٠•˙۩˙و على طاعة الرحمن مداومون ..٠•˙۩˙




..٠•˙۩˙و لليالـــــــــى رمضـــان قائمون ..٠•˙۩˙





..٠•˙۩˙و علـــــى كل الخير مجتمعـــون..٠•˙۩˙





..٠•˙۩˙كل عام و أنتم جميعا .. طيبون ..٠•˙۩˙





پستارسال شده در: جمعه تير ماه 21, 1392 7:01 pm
توسط pejmanava

چشمانم را التماس می کنم..

سحر نزدیک است، اما دیگر افق رنگ باخته و از برای سر کشیدن

از پس کوه های بلند مظلومیت.. توانی ندارد.

   خدایا! خداوندا! صبح فرا می رسد،

  اما مظلومیت تا انتهای تاریخ ادامه دارد...







Re: ... ... حرف حساب ... ...

پستارسال شده در: جمعه تير ماه 21, 1392 11:46 pm
توسط tarannom









به حرفهایی که میخواهی بزنی دقت کن ؛
                       شاید همین حرفها ، دلی را ناخواسته برنجانند...
ونسبت به حرفهایی که میشنوی بی دقت باش،  

                                       شاید از دهانی
شنیده باشی



                 که قبل از حرف زدن به آن فکر نکرده ...