صفحه 1 از 1

قـصه ای که قلب را به گریه انداخت!!

پستارسال شده در: شنبه فروردين ماه 17, 1392 2:21 pm
توسط pejmanava


یکی از بزرگ ترین الگو های صبر و استقامت بر اطاعت و فرمان برداری از خدا

و در راه خدا، آرایشگر دختر فرعون است. روزی موهای دختر فرعون را شانه

می زد و مشغول آرایشش بود که شانه از دستش افتاد او گفت: بسم الله

فراموش کرد، چون ایمانش را مخفی نگه داشته بود ولی مؤمن این گونه

است اخلاقمان ما را لو می دهد. در این هنگام دختر فرعون گفت:

پدرم خدا است؟ آرایشگر گفت: پروردگار من و تو و پدرت الله است.

دختر  گفت: آیا تو خدای دیگری غیر از پدرم داری؟

او گفت: پروردگار من و تو و پدرت الله است.

دختر گفت: به پدرم می گویم، و این کار را هم کرد.

فرعون به او گفت: آیا تو خدای دیگری غیر از من داری؟

زن آرایشگر گفت: پروردگار من و تو الله است. فرعون گفت: آیا این زن فرزندی

دارد؟ گفتندچهار فرزند که یکی از آنان شیر خوار است. فرعون گفت: آنان را

بیاورید و یک گاو فلزی نیز بیاورید و در آن آتش روشن کنید تا ذوب شود.

سعی کن تصور کنی که چه اتفاقی خواهد افتاد، خودت را به جای

آرایشگر قرار بده. فرعون پسر بزرگش را گرفت و از زن پرسید:

آیا خدایی جز من داری؟ او گفت: پروردگار من و تو الله است.

آنها پسر را جلوی چشمان مادرش در آتش انداختند. پسر شروع به جیغ

و داد کرد تا این که زغال شد و از بین رفت. پسر دوم و سوم را نیز گرفتند

و زن پاسخی جز این که پروردگار من و تو الله است، نداشت. آن دو را نیز

به کام آتش انداختند. این صحنه جلو چشمان مادر اتفاق می افتد.

نوبت فرزند شیر خوار رسید، این جا قلب مادر برای فرزند شیر خوارش

سوخت. او را محکم گرفت. در این هنگام کودک شیر خوار به صدا

در آمد و گفت صبور و بردبار باش مادر، چون تو بر حق هستی.

پس بچه و مادرش را در آتش انداختند.


پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم می فرماید:« بینما انا اعرج فی السماء

رائحة ما سمعتُ مثلها من قبل فقلت: یا جبرئیل! ما هذه الرائحة؟

قال: هذه رائحةُ ما شطة بنت فرعون و اولادها الاربعة»

وقتی به آسمان بالا می رفتم بوی خوشی به مشامم رسید که تا کنون

چنین بویی به مشامم نخورده بود. گفتم: ای جبرئیل! این بو چیست؟

گفت: این بو آرایشگر دختر فرعون و چهار فرزندش است.
خدایا! در

غم و شادی اشک از چشمانم سرازیر می شود!


« انما یوفی الصابرین اجرهم بغیر حساب» ( زمر/ 10)

(قطعا به صابران اجرشان به تمام و کمال و بدون حساب داده می شود.)







________________________________________________________________________________________
هدایت




Re: قـصه ای که قلب را به گریه انداخت!!

پستارسال شده در: شنبه فروردين ماه 17, 1392 2:59 pm
توسط tafgah72
pejmanava نوشته است:
او گفت: بسم الله

فراموش کرد، چون ایمانش را مخفی نگه داشته بود ولی مؤمن این گونه

است اخلاقمان ما را لو می دهد.


سلام علیکم

جالب بود ممنون


این جمله خیلی برام جالب بود .. واقعا همینطور هست

رفتار و اخلاق انسانها  نشان دهنده ی درون آنهاست .. مومن واقعی حتی اگر بخواهد ایمان خود رو مخفی کنه اخلاق و رفتارش این اجازه رو نمیده و برعکس کسانی که تظاهر به خوب بودن میکنن بازهم رفتار و اخلاقشان این اجازه رو نمیده ..

Re: قـصه ای که قلب را به گریه انداخت!!

پستارسال شده در: شنبه دي ماه 10, 1395 1:47 am
توسط ramindiyar24
جالب بود واقعا ممنون عزیز