سئوال:
مي گويند مسلمانان تمامي افكار و پژوهشهايشان را از قرآن استنباط مي نمايند كه نزد آنان كتابي مقدس مي باشد؛ به همین خاطر اين قداست را به خودشان و افكارشان و احزابشان هم انتقال مي دهند و ديگر رأي هيچ كسي را نمي پذيرند؟
جواب عبدالرحمن صديق:
بله، قرآن كتابي الهي و تمام برنامه هايش بي عيب و نقص است، و ما مسلمانان آن را سر مشق و برنامه زندگي خويش قرار داده ايم، ولي اين بدين معنا نيست كه براي ديگران ارزشی قائل نباشیم.
اساسا واژه ی «مقدس» را در قرونِ وسطي براي انجيل و تورات به كار می بردند و هدفِ خاخامها نیز از اين كار اين بود كه مردم نتوانند و جرأت نداشته باشند تا خودشان مستقيما چيزي را از آنها استخراج نمایند و بايد تنها به آنها(خاخامها) مراجعه نمايند؛ اما متأسفانه اين واژه براي قرآن هم به كار گرفته شد؛ولي قرآن چنين نيست كه فقط پيشوايان مذهبي بتوانند از آن استفاده كنند و ديگر كسي حق نداشته باشد مستقيما آن را مطالعه و چيزي را از آن به دست آورد؛ بلكه قرآن كتابِ «كون مقروء»، یعنی: «هستي خوانده شده است» كه همه مي توانند بدان دسترسي داشته باشند.
يكي از صفات قرآن اين است كه «و هذا ذكر مبارك»؛ "مبارك" به معني مقدس نيست از ماده ی «بركه» گرفته شده و به قول دانشمندِ گرانقدر، شیخ راغب اصفهاني: «بركت يعني: ثبوتِ خير الهي در چيزي» ؛ پس مبارك يعني چيزي كه خير و نفعي خدايي در آن تا روز آخرت وجود داشته باشد؛ و يا خداوند در مورد قرآن مي فرمايد: «انه لقرآن كريم»؛ "كريم" نیز از ريشه ی «کَرَم» است و باز به قول راغب: «كرم يعني رساندن نفع وخير به مردم»؛ "مجيد" نیز يكي از صفات قرآن، به همان معناست.
پس ما قرآن را مانند خاخامها در انحصار خود در نمي آوريم بلكه هر كس حق انديشه و تدبر در آن را دارد...
«ابو درداء» ، از مكّه نامه اي به «سلمان فارسي» در «مدائن» نوشت و در آن گفته بود: «من از كنار كعبهكه سرزميني مبارك است اين نامه را براي شما مي نگارم»؛ سلمان در جواب او گفت: «آنچه من از اسلام فهميده ام اين است كه: «إن الارض لا تقدس احدا»، یعنی: «سرزمينها هيچ كسي را تقدس نمي بخشند...»