در این بخش داستانهای کوتاه و آموزنده قرار داده می شود
مديران انجمن: CafeWeb, Dabir, Noha, bahar
توسط praise » شنبه دي ماه 30, 1391 12:51 pm
قیمت نعمت
یکی درپیش بزرگی ازفقرخودشکایت می کردوسخت می نالید
گفت:خواهی که ده ها هزاردرهم داشته باشی وچشم نداشته باشی ؟
گفت:البته که نه دوچشم خود راباهمه ی دنیا عوض نمی کنم
گفت:عقلت راباده هزاتر درهم معارفه میکنی؟
گفت :نه
گفت:گوش ودست وپای خود راچطور؟
گفت :هرگز
بزرگ گفت:پس هم اکنون خداوند صدها هزار درهم در دامان توگذاشته است باز شکایت داری وگله می کنی؟بلکه تو حاضرنخواهی بود که حال خویش رابا حال بسیاری ازمردمان عوض کنی؟ پس آنچه توراداده اند بسیار بیشتراز آن است که دیگران را داده اندوتو هنوز شکر این همه را به جا نیاورده ای ، خواهان نعمت بیشتری هستی
- برای نویسنده این مطلب praise تشکر کننده ها: 2
- ghazal66 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), tafgah72 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
-
praise
- کاربر ویژه
-
- پست ها : 124
- تاريخ عضويت: شنبه آذر ماه 24, 1391 12:30 am
- تشکر کرده: 284 بار
- تشکر شده: 110 بار
- امتياز: 30
-
توسط pejmanava » شنبه دي ماه 30, 1391 10:42 pm
یکى در پیش بزرگى از فقر خود شکایت می کرد و سخت می نالید.
خردمند گفت: خواهى که ده هزار درهم داشته باشى و چشم نداشته باشى؟
گفت: البته که نه. دو چشم خود را با همه دنیا عوض نمی کنم.
خردمند پرسید : عقلت را با ده هزار درهم، معاوضه می کنى؟
گفت: نه.
باز از او پرسید : گوش و دست و پاى خود را چطور؟
گفت: هرگز.
بزرگ گفت: پس هم اکنون خداوند، صدها هزار درهم در دامان تو گذاشته است، باز شکایت دارى و گله می کنى؟!
بلکه تو حاضر نخواهى بود که حال خویش را با حال بسیارى از مردمان عوض کنى و خود را خوش تر و خوشبخت تر از بسیارى از انسان هاى اطراف خود می بینى.
پس آنچه تو را داده اند، بسیار بیش تر از آن است که دیگران را داده اند و تو هنوز شکر این همه را به جاى نیاورده، خواهان نعمت بیشترى هستى؟
-
pejmanava
- کاربر حرفه ای سایت
-
- پست ها : 2997
- تاريخ عضويت: جمعه آبان ماه 4, 1391 12:30 am
- محل سکونت: Mahabad
- تشکر کرده: 2893 بار
- تشکر شده: 3332 بار
- امتياز: 25740
-
بازگشت به داستانهای کوتاه و آموزنده
کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 1 مهمان