« فلمّا أتاها نودی یا موسی انّی أنا ربّک فاخلع نعلیک إنّک بالواد المقدس طوی»
در برخي تفاسیر نسبت به عبارت "فاخلع نعلیک؛ آمده كه حضرت موسی همسر و اهلش را خیلی دوست می داشت ؛ لذا خداوند متعال براي ملاقات با او اين شرط را نمود یعنی محبت بیش از حدّ به همسرت را کنار بگذار، محبت باید در طول محبت خدا باشد يعني بخاطر او اين محبت هم باشد ولي اگر محبت درعرض خداوند قرار بگیرد دوركننده انسان از خالق يكتاست و خطرناک است.
چرا در احادیث آمده که ایمان کامل نمی شود مگر اینکه انسان برای خدا دوست بدارد وبرای خدا دشمن بدارد؟
برای اینکه همه دوستیها و دشمنیها باید بازگشتشان به خدا باشد واگر بطور مستقل باشد در عرض خدا قرار گرفته و محبت او را تحت الشعاع قرار می دهند وچنین دوستیهايي هم هرگز پایدار نخواهد ماند.
انسان باید نسبت به این امور خیلی دقت داشته باشد و راهش اینستکه دائم محاسبه نفس داشته و خودش را بررسی کند و ببیند واقعاً محبتش به غیر ، از چه نوع محبّتی است در روايت داريم: حبّك للشيئ يعمي و يصمّ . يعني محبت تو نسبت به چيزي تو را كور و كر مي كند و نمي گذارد عيوب و نقايص او را ببيني زیرا از نوع محبت شیطانی است و خودش هم نمی فهمد مخصوصاً در سنین جواني وسنّ تجرّد و اوایل بلوغ و یک مقدار بعداز بلوغ که دراین هنگام محبتهای شیطانی زیاد است و نفس انسان دائم آنرا توجیه می کند تاآن را به شکل محبت الهی جلوه دهد.
خیلی باید مواظب باشیم یعنی اگر دیدیم چنین حالاتی داریم و در چنین محبتهایی واقع شدیم باید بدانیم که نسبت به محبت الهی کوتاهی کرده ایم و ازاین لحاظ دچار نقص می باشیم زیرا فطرت سالم همیشه دنبال کمال است و فطرت آلوده هرگز کمال را نمی بیند ودائم دنبال نقص و امور زائل شدنی است،انسان باید با تغییر دادن فطرت آلوده به دنبال امور باقی برود وهرچه روح کاملتر باشد بیشتر جذب منبع نور می گردد.
اللهم أتمم لنا أنوار معرفتك و أذقنا حلاوة عفوك و لذة مغفرتك و أخرج حبّ الدنيا من قلوبنا كما فعلت بالصالحين من صفوتك برحمتك يا أرحم الراحمين.