اندیشه...

در این بخش داستانهای کوتاه و آموزنده قرار داده می شود

مديران انجمن: CafeWeb, Dabir, Noha, bahar

اندیشه...

پستتوسط فرمیسک » يکشنبه مهر ماه 16, 1391 5:03 pm

مردی در کنار جاده، دکه ای درست کرد و در آن ساندویچ می فروخت.
چون گوشش سنگین بود، رادیو نداشت، چشمش هم ضعیف بود، بنابراین روزنامه هم نمی خواند.
او تابلویی بالای سر خود گذاشته بود و محاسن ساندویچ های خود را شرح داده بود.
خودش هم کنار دکه اش می ایستاد و مردم را به خریدن ساندویچ تشویق می کرد و مردم هم می خریدند.

کارش بالا گرفت لذا او ابزار کارش را زیادتر کرد.
وقتی پسرش از مدرسه نزد او آمد .... به کمک او پرداخت.

سپس کم کم وضع عوض شد.
پسرش گفت: پدر جان، مگر به اخبار رادیو گوش نداده ای؟ اگر وضع پولی کشور به همین منوال ادامه پیدا کند کار همه خراب خواهد شد و شاید یک کسادی عمومی به وجود می آید.
باید خودت را برای این کسادی آماده کنی.

پدر با خود فکر کرد هر چه باشد پسرش به مدرسه رفته به اخبار رادیو گوش می دهد و روزنامه هم می خواند پس حتماً آنچه می گوید صحیح است.
بنابراین کمتر از گذشته نان و گوشت سفارش داده و تابلوی خود را هم پایین آورد و دیگر در کنار دکه خود نمی ایستاد و مردم را به خرید ساندویچ دعوت نمی کرد.
فروش او ناگهان شدیداً کاهش یافت.
او سپس رو به فرزند خود کرد و گفت: پسرجان حق با توست!
کسادی عمومی شروع شده است…



اندیشه های خود را شکل ببخشید در غیر اینصورت دیگران اندیشه های شما را شکل می دهند.

خواسته های خود را عملی سازید وگرنه دیگران برای شما برنامه ریزی می کنند.




برای نویسنده این مطلب فرمیسک تشکر کننده ها: 4
ModireTalar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), bahar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), salar67 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), tafgah72 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 28.57%
 
نماد کاربر
فرمیسک
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 250
تاريخ عضويت: دوشنبه مرداد ماه 30, 1391 11:30 pm
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 579 بار
تشکر شده: 480 بار
امتياز: 2270

پستتوسط bahar » يکشنبه مهر ماه 16, 1391 5:35 pm


باسلام وتشکر از شما دوست عریز


خیلی زبیا بود .

توهمانی که می اندیشی

این اندیشه ها هستند که سرنوشت  ما رو می سازند.

پس بیایید از امروز تصمیم بگیریم که به چیزهای خوب فکر کنیم  و هرگز منتظر کسی نباشیم. نه منتظر این و آن.

حتی منتظر خدا هم نباشید که خداوند مهربان در قرآن زیبایش فرمود:"

من سرنوشت هیچ قومی را تغییر نخواهم داد، مگر آنکه خود بخواهند و خود خالق سرنوشت خود باشند.

موفق باشید




برای نویسنده این مطلب bahar تشکر کننده ها:
فرمیسک (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

پستتوسط khozaima » يکشنبه مهر ماه 16, 1391 5:59 pm

بسیار عالی بود.

کسی که در آب نتواند شنا کند و جهت خود را تعیین کند هم جهت آب خواهد شد.
انا جعلنا ما علی الارض زینه لها لنبلوهم ایهم احسن عملا

برای نویسنده این مطلب khozaima تشکر کننده ها:
فرمیسک (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
khozaima
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 103
تاريخ عضويت: جمعه اسفند ماه 4, 1390 12:30 am
محل سکونت: به زودی لحد
تشکر کرده: 94 بار
تشکر شده: 149 بار
امتياز: 10


بازگشت به داستانهای کوتاه و آموزنده

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 0 مهمان