اگر در باغی باشید که غیر از شما انسانهای دیگر و موجودات دیگری هم زندگی می کنند و هر کسی مشغول کار خوش باشد هر کسی و هر موجودی فکر می کند که وجودش و کارش در آن باغ اصل بوده و بقیه و کارهای بقیه فرع است . یعنی هرکسی خود را اصل می داند . ولی واقعیت این است که آن باغ مالکی دارد که نظر او اصل است اگر او بخواهد در باغ گندم بکارد کسی نمی تواند مانع او باشد و اگر بخواهد جو بکارد باز هیچ موجودی در باغ نمی تواند مانع اوباشد.
عالم را یه باغی فرض کنید که هر کسی فکر می کند نظر و قدرت او اصل است و دیگران فرع و عجیب است که همه هم فکر می کنند می توانند این نظم و اساس را به خواست خو و به نفع خود بر هم بزنند اما نمی دانند که عالم صاحب و مالکی دارد و اراده او اجرا خواهد شد. در قرآن کریم بارها به انسان این مسئله تاکید و یاد آوری شده ولی انسانها با سعه صدر و حوصله مالک اصلی تصور می کنند که خود مالک شده اند ولی قرآن تاکید دارد که روزی قدرت مالک اصلی بر همه عیان می شود و کسانی که بر خلاف تصورات خود در این نظام تصرف مالکانه انجام داده اند باید پاسخ گو باشند و ان روز دیر نیست.
وقت یاران خوش