sayf نوشته است:ده ست وه ش بو یاخوا کاک عبدالرحمن. ئه من چون جه موبایلی په ئینترنتی ئیستفاده مه که روو نه تا وام مه تله به عه سلیه که یت بوانونو به لام وه ختیوه جواوه که تم په ی کاک خالدی و براکه یم وه نه وه واتم فرسه ته ن ئی سؤالی په رسوو:
(فارسی مه نویسووش) نور یه موج الکترومغناطیسیه و ماده نیست پس چطوره که یه ماده-هرچندهم چگالیش زیاد باشه- اونو به طرف خودش میکشه و جذب میکنه؟ آیا این نوع جاذبه(جذب امواج الکترومغناطیسی) توی سایر احجام کیهان هم وجود داره اما تاثیرش بخاطر پایین بودن نسبی چگالی اون احجام و نتیجتا جاذبه کمترشون، کمتره و به چشم نمیاد؟ یا اینکه چنین خاصیتی فقط مخصوص سیاهچاله هاس؟ و اصلا آیا این مساله "جذب نور توسط سیاهچاله ها" عملا اتفاق افتاده یا اینکه فقط صرف محاسبات فیزیکی نسبت چگالی و سرعت گریز چنین چیزی مطرح شده؟
سلام خدمت کاک یحیی
قبل از جواب ها مطلبی را ذکر نمایم که خیلی
ضروری است:
یکی از خاصیت هایی که علم ما انسان ها دارد اینست که نمی شود گفت این مسئله ی علمی صد در صد درست است و همیشه جواب های یکسانی به ما می دهد برای مثال مکانیک نیوتونی تا چند صد سال بعد از خود او به عنوان قوانین درستی که همیشه صدق می کنند تصور می شد اما هنگامی که انسان میخواست سرعت های بالایی مثل سرعت های نزدیک نور را با مکانیک نیوتونی توضیح دهد با خطا مواجه می شد که نظریاتی مثل نسبیت توانستند خیلی از مشکلات پیش آمده را حل کنند و هیچ بعید نیست نسبیت (که تا جایی که اطلاعتم اجازه می دهد بسیاری از مسائل نجوم و فیزیک را توضیح می دهد) هم زمانی کلا زیر سوال برود.
این هم جواب هایی که توانستم برای سوال هایتان پیدا کنم.(اگر کسی مشکلی میبیند تذکر دهد)
جواب سوال اول:
همون طور که گفتید نور نوعی انرژی الکترومغناطیسی است که معمولاً به عنوان امواج الکترومغناطیسی توصیف میشود و از آنجا که نور دارای میدان الکتریکی و مغناطیسی میباشد این میدانها با ماده بر هم کنش نشان میدهند. میدان مهم میدان الکتریکی است چون با الکترونهای کوچک که در ترکیبات مواد شرکت دارند بر هم کنش دارد.
(نظریه جدید نور شامل اصولی از تعاریف نیوتون و هویگنس است. بنابرین گفته میشود که نور خاصیت دو گانهای دارد بر خی از پدیدهها مثل تداخل و پراش خاصیت موجی آن را نشان میدهد و برخی دیکر مانند پدیده فتوالکتریک، با خاصیت ذرهای نور قابل توضیح هستند.)
جواب سوال دوم:
فکر کنم همین طوری باشه که ذکر کردید ولی اطمینان کامل ندارم.
جواب سوال سوم:
این خاصیت تغییر مسیر عبور نور توسط جرم سنگینی ،مخصوص سیاهچاله ها نیست برای مثال در خورشید گرفتگی سال 1919 گروهی از دانشمندان با آزمون نظریه ی نسبیت عام انیشتن که پیش بینی می کرد نور هنگام عبور از کنار جسم سنگینی مثل خورشید تغییر مسیر می دهد این گفته را تایید کردند و دیدند که جواب آزمایششان با پیش بینی انیشتین درست در می آید(این موضوع در فیلم سینمایی *انیشتین و ادینگتون* که از شبکه ی یک پخش شد به نمایش در آمده است).
مقدمه برای جواب به سوال آخر:
برای اینکه بدانیم سیاهچاله ها در منطقه ای حضور دارن یا نه به بیان دو روش که در کتاب *ساختار ستارگان وکهکشانها * نوشته ی پاول هاج آمده است می پردازیم:
1-آشکارسازی آنها از روی تاثیر گرانشی که بر اجسام مجاور دارند...برای مثال پیشنهاد می شود که اگر اختر شناسان جرم های تمام ستارگان موجود در یک خوشه ی ستاره ای را به دقت تعیین کنند و ببینند که مجموع جرم این ستارگا ن مرئی به طور قابل ملاحظه ای کمتر از جرم کل خوشه است(که از روی حرکت ستارگان خوشه تعیین می شود)پس باید جرم غیر قابل مشاهده ای-که نشانه ی وجود سیاهچاله هاست-در خوشه وجود داشته باشد.
2-یافتن اثرات سیاهچاله ها بر روی مواد میان ستاره ای مجاورشان.......
محاسبات نشان می دهند که پیش از آنکه گاز به درون سیاهچاله سرازیر و برای همیشه ناپدید شود، نخست در یک حلقه یا لایه به دور سیاهچاله می چرخد.تحت چنین شرایطی حلقه ی گاز می تواند ویژگی های اپتیکی غیرعادیی داشته باشد که آشکار سازی آنها از زمین محتمل است.
حالا جواب به آخرین سوالتون به نظر خودم:
همینکه سیاه چاله ها را (در طیف های مختلف نوری) نمی توانیم مستقیما رصد کنیم دلیلی بر جذب نور توسط آنهاست یعنی اجازه نمی دهند نوری از آنها به ما برسد و حتی نور را هم محبوس می کنند و به همین خاطر هم هست که به آنها سیاه چاله می گویند ...(مقاله ی خانم نقشبندی با عنوان زمان penous.com/article92.html که قبلا در پینوس گذاشته شده رو هم بخونید برای مطالب بعدی در زمینه ی نجوم پیش زمینه ی خوبی فراهم کرده).باز هم سوالی هست درخدمتم.
به شدت به همه پیشنهاد می کنم که در زندگیشان وقتی را برای مشاهده ی مستند های نجومی بگذارند .