در این بخش داستانهای کوتاه و بلند قرار داده می شود
مديران انجمن: tarannom, CafeWeb, Dabir, Noha, bahar, Modir-Farhangi
توسط iman » پنج شنبه شهريور ماه 24, 1390 10:55 pm
روزی مرد کوری روی پله های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد:
من کور هستم لطفا کمک کنید.
روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود.
او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت آن را برگرداند و اعلان دیگری روی ان نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و انجا را ترک کرد.
عصر آن روز روزنامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که ان تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی آن چه نوشته است؟روزنامه نگار جواب داد:چیز خاص و مهمی نبود،من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد:
امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم !!!!!
وقتی کارتان را نمیتوانید پیش ببرید استراتژی خود را تغییر بدهید خواهید دید
بهترینها ممکن خواهد شد باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز برای زندگی است.
حتی برای کوچکترین اعمالتان از دل،فکر،هوش و روحتان مایه بگذارید این رمز موفقیت است ….
لبخند بزنید
- برای نویسنده این مطلب iman تشکر کننده ها:
- mehr (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
-
iman
- کاربر ویژه
-
- پست ها : 156
- تاريخ عضويت: يکشنبه مرداد ماه 23, 1390 11:30 pm
- محل سکونت: روانـســـــر
- تشکر کرده: 4 بار
- تشکر شده: 83 بار
- امتياز: 1000
-
توسط ModireTalar » جمعه شهريور ماه 25, 1390 5:06 pm
سلام
داستان زیبای بود.
کاری را که این روزنامه نگار انجام داده می توان به تمام زندگی تعمیم داد و بر این اساس کارهایمان را همیشه با درایت و ظرافت خاصی انجام دهیم.
بیشتر اوقات برای رسیدن به یک هدف راههای متفاوتی وجود دارند. چه خوب است که ما بهترین راه را برای رسیدن به آن هدف انتخاب کنیم.
همانطوری که قرآن می فرماید با حکمت و پند نیک به سمت خدایتان دعوت کنید، ما باید این حکمت را در انجام تمام امور زندگیمان به کار بریم.
-
ModireTalar
- کاربر ویژه
-
- پست ها : 395
- تاريخ عضويت: جمعه اسفند ماه 26, 1389 12:30 am
- تشکر کرده: 633 بار
- تشکر شده: 275 بار
- امتياز: 2640
توسط mehr » شنبه شهريور ماه 26, 1390 6:26 pm
با سلام
ممنون کاک ایمان زیبا بود.
تنها راه رهایی از مشکلات ،سخن گفتن از نکات مثبت و نعمت های موجود در زندگی و سپاسگزاری بابت آنهاست.
شکر نعمت نعمتت افزون کند/کفر نعمت از کفت بیرون کند.
ما نه فقط به دلیل مذهبی ،بلکه به دلیل علمی نیز باید سپاسگزار برکات الهی باشیم.ناسپاسی ،درٍ ورودٍ نعمت ها را قفل می کند و هر چه بیشتر شکایت کنیم،بر تعداد قفل ها افزوده می شود.!
فرض کنید ،به دو نفر هدیه می دهید. یک نفر از ارزان بودن آن گله می کند،اما دیگری از شما تشکر می کندو سلیقه شما را می ستاید. شما دفعه ی دیگر حاضرید به کدام یک هدیه بدهید؟
"جهان نیز برکاتش را به کسی می دهد که سپاسگزار باشد و قدر آنها را بداند."
"اللّهم انّا نسالک عیش السعداء و موت الشهداء و مرافقه الانبیاء و النصر علی الاعداء"
-
mehr
- کاربر طلایی
-
- پست ها : 924
- تاريخ عضويت: دوشنبه فروردين ماه 8, 1390 11:30 pm
- تشکر کرده: 1274 بار
- تشکر شده: 1137 بار
- امتياز: 1630
توسط kchikurd » شنبه شهريور ماه 26, 1390 10:54 pm
با تشکر از کاک ایمان .
جالب بود
خوشبخت کسی است که شکوه رفتارش آفریننده لبخند زندگی در چهره دیگران است .
-
kchikurd
- کاربر فعال
-
- پست ها : 66
- تاريخ عضويت: شنبه فروردين ماه 13, 1390 11:30 pm
- محل سکونت: پاوه
- تشکر کرده: 11 بار
- تشکر شده: 86 بار
- امتياز: 10
بازگشت به داستانهای کوتاه و بلند
کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 0 مهمان