روانشناسی زندگی- گواهی بر خدا

در این بخش مقالات در زمینه دینی قرار داده می شود

مديران انجمن: CafeWeb, Dabir, Noha, bahar

پستتوسط erfan » شنبه آذر ماه 11, 1391 9:56 am

اینم یه شعر زیبا و تاثیرگذار از اقبال لاهوری:

دلت را خانه ی ما کن مصفا کردنش با من ////                              به ما درد خود افشا کن مداوا کردنش بامن

بیا بر قطره اشکی که من هستم خریدارش////                           بیا با قطره ای اخلاص دریا کردنش با من

به ما گو حاجت خود را اجابت میکنم آنی////                                   طلب کن هرچه میخاهی مهیا کردنش با من

بیا قبل از وقوع مرگ روشن کن حسابت را////                                بیا بر نیک و بد را جمع,منها کردنش با من

اگر گم کرده ای ای دل کلید استجابت را////                                   بیا یک لحظه با ما باش پیدا کردنش با من

اگر عمری گنه کردی مشو نومید از رحمت////                               تو توبه نامه را بنویس امضا کردنش با من


خییییلی از این شعر خوشم میاد.هر وقت دلم برا خدا تنگ میشه اینو میخونم...امیدوارم برای شما هم تاثیرگذار باشه...

برای نویسنده این مطلب erfan تشکر کننده ها: 4
Akam (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), bahar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), ostadelyass (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), saye (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 28.57%
 
نماد کاربر
erfan
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 289
تاريخ عضويت: شنبه ارديبهشت ماه 9, 1391 11:30 pm
محل سکونت: روانسر_همدان
تشکر کرده: 172 بار
تشکر شده: 311 بار
امتياز: 2250

پستتوسط erfan » شنبه آذر ماه 11, 1391 10:04 am

داده اوین انشاءالله خدا همه ما رو ببخشه و لایق رحمت خودش بدونه...

ما برا شما دعا میکنیم...شماهم یادتون نره برای ما دعا کنید...

برای نویسنده این مطلب erfan تشکر کننده ها:
avin (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
erfan
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 289
تاريخ عضويت: شنبه ارديبهشت ماه 9, 1391 11:30 pm
محل سکونت: روانسر_همدان
تشکر کرده: 172 بار
تشکر شده: 311 بار
امتياز: 2250

پستتوسط benvi3 » يکشنبه آذر ماه 12, 1391 10:30 pm

سلام خدمت کاربر عزیز اوین
انشاءالله خداوند خودش هادی ما باشد. راستش من هم مدتی هست که به این حادثه گرفتار شدم. شاید باور نکنید اما من بارها روی جانماز خوابم برده. به خاطر تداوم دعاهایم. همه ما منتظر معجزه هستیم. نه این معجزه نمی خواهد. یک انگیزه درونی...
رابطه خود را نه فقط در نماز و دعا بلکه در همه امور با خدا گسترش دهیم و دیدگاهمان را نسبت به خودمان تغییر دهیم. انسان به گونه ای خلق نشده که فقط بر روی یک زمین هموار قدم گمارد. بلکه زندگی دارد شبیه پله ها و سرشار از پستی و بلندی. حال احساس ما هم درست شبیه حالتی است که در حال پا نهادن به پله بالایی هستیم و پایمان نه روی پله پایین است و نه روی پله بالا. درست روی هوا معلق. گاهی احساس می کنیم که پله بالاتری وجود ندارد و این اوج نا امیدی است. گاهی درنگ کرده و به پله بالاتر نمی رویم و هزاران دلایل دیگر...
اما وقتی پایمان به پله بالاتر می رسد، احساس می کنیم که پله ها تا ابدالدهر ادامه دارند و سرانجامی ندارد. و این همان احساس ماست. شاید این احساس ما نشانه ترفیع خلوصیت در درگاه باری تعالی باشد.
انشاءالله که خدا ما را بالاتر کشیده باشد.
در دعاهایتان برای ما هم کروشه ای باز کنید.
خداوندا! یاریم کن تا با بندگی تو که سزاوار عبادت هستی از بندگی هرچه غیر توست دوری کنم و در برابر آنان که مرا به پستی ها فرا می خوانند بایستم و "

برای نویسنده این مطلب benvi3 تشکر کننده ها:
avin (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
benvi3
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 115
تاريخ عضويت: پنج شنبه آبان ماه 10, 1391 12:30 am
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 66 بار
تشکر شده: 147 بار
امتياز: 200

پستتوسط benvi3 » يکشنبه آذر ماه 12, 1391 10:52 pm

باز هم سلام
خواستم معقبا از شجاعت و اعتماد شما نهایت سپاس گزاری و تشکر را به عمل آورم.
دوست دارم که دوست داشته باشیم. با خدا بودن را. از خدا بودن را. پیش او رفتن را. خدایا چگونه و در کجا دنبالت بگردم که از محدوده مکانی و بازه زمانی، خارجی. امشب خیس اشکم الهی. طالب مطلوباتم و خواهش نعمت هایت. خدایا منور گردان دیده ام را به درک خویش و از خویشتن پروری به دورم کن. الهی دورم مگردان از نزدیکی هایت و بپذیر اشک های خشک جانماز خیسم را. خدایا همچنان شکرت که هنوز دیدگانم خشک نگشته و قطره آبی هست برای جاری کردن.
خدایا دوستت دارم،نه چون مرا دوست داری. دوستت دارم چون همه را دوست داری...
خداوندا! یاریم کن تا با بندگی تو که سزاوار عبادت هستی از بندگی هرچه غیر توست دوری کنم و در برابر آنان که مرا به پستی ها فرا می خوانند بایستم و "

برای نویسنده این مطلب benvi3 تشکر کننده ها: 2
avin (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), tafgah72 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 14.29%
 
benvi3
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 115
تاريخ عضويت: پنج شنبه آبان ماه 10, 1391 12:30 am
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 66 بار
تشکر شده: 147 بار
امتياز: 200

پستتوسط avin » دوشنبه آذر ماه 12, 1391 12:29 am

سلام.
قلم زیبا و دلنشینی دارین.واقعا نوشته هاتون جادو میکنن.
ممنونم.

ولی نه برعکس دید شما...من از پله هایی که بالا اومدم...چندتایی  و بی هیچ تاملی اومدم پایین...

الان دوباره دارم اون پله هارو از نو میرم بالا...

نمیخوام شعار بی عمل باشم...اینه که هر وقت احساس میکنم

عملم به اندازه شعارام نیست ...قلممو تکون نمیدم.اصلا خودش

حرکت نمیکنه،اگه هم بره خشک و بی احساسه!

شاید این بی احساسی نوشته هامو بعضی از کاربرای ریزبین متوجه شده باشن.

اصلا شاید دلیل وقفه فعالیتم تو پینوس همین بوده...

بازم محتاج دعام.
در روزگاری که خنده ی مردم از زمین خوردن توست ، برخیز تا بگریند...

برای نویسنده این مطلب avin تشکر کننده ها:
benvi3 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
avin
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 433
تاريخ عضويت: دوشنبه مرداد ماه 31, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 336 بار
تشکر شده: 531 بار
امتياز: 1820

پستتوسط benvi3 » دوشنبه آذر ماه 12, 1391 1:24 am

سلام
ممنون از تعریفتون. نظر لطف شماست.
به نظر من مهم بالا و پایین رفتن پله ها نیست. مهم راهیه که انتخاب کردی. همین طور که در بحث قبلی، دوچرخه سواری با خدا گفتم، کافیه که راه رو انتخاب کنی. اون موقع خدا خودش سوار دوچرخه میشه و شما روی ترک به سمت بالا صعود می کنین.
همین که شما دارین در مورد رابطه خودتون با خدا نگران می شین و احساس ناراحتی می کنین نشانه بیداری و هوشیاری و رسیدن به وادی انسانیت است.
هرکه او هشیار تر رخ زرد تر.........هرکه او بیدار تر پر درد تر
مطمین باشید این نشانه تجلی و بالا رفتن شماست. سعی کنید روحتان را با روحیه خودتان پیوند دهید.
خداوندا! یاریم کن تا با بندگی تو که سزاوار عبادت هستی از بندگی هرچه غیر توست دوری کنم و در برابر آنان که مرا به پستی ها فرا می خوانند بایستم و "

برای نویسنده این مطلب benvi3 تشکر کننده ها:
avin (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
benvi3
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 115
تاريخ عضويت: پنج شنبه آبان ماه 10, 1391 12:30 am
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 66 بار
تشکر شده: 147 بار
امتياز: 200

آورده اند که...

پستتوسط benvi3 » دوشنبه آذر ماه 13, 1391 5:58 pm

یکی از شاعران پیش امیرِ دزدان دفت و ثنایی بر او گفت. فرمود تا جامه از تن بر کنده و از ده بیرونش کنند. آن مسکین برهنه از سرما همی رفت. چون سگان به دنبال وی افتادند، خواست تا سنگی بردارد و سگان را دفع کند. از فرط سرما،زمین یخ گرفته بود. چون پس از اندی از زور زدن عاجز گشت، گفت: چه حرام زاده مردمانند! سنگ را بسته و سگ را گشاده!!!...امیر از دور یدید و بشنید و بخندید و گفت: ای حکیم از من چیزی بخواه.
این اضافه خودمه:
چون برتن نگریست، بگریست پس. کین داده را خواهانم و آمالم نیست اندر دست کس. نه جامه تازه مطلوبم و نه اسب قراضه. مرا دریاب، لخت و عریان، اندر این سودای سرما. چه سرگردان، به دنبال اندک سرمایه. می دهم از جان مایه. جامه خَلَق خویش صد به از آمال دنیا. گر همی در غنامت کمی است بر من. هر چه هست از سراغ دست و عمل است. چو دست من رازق این مال است. زبان را چه حاجت به انعام است.
گفت جامه خود می خواهم اگر لطف بفرمایی.
امیدواربُوَد آدمی به خیر کسان.......مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان
آخرين ويرايش توسط benvi3 on سه شنبه آذر ماه 14, 1391 1:49 pm, ويرايش شده در 2.
خداوندا! یاریم کن تا با بندگی تو که سزاوار عبادت هستی از بندگی هرچه غیر توست دوری کنم و در برابر آنان که مرا به پستی ها فرا می خوانند بایستم و "

برای نویسنده این مطلب benvi3 تشکر کننده ها:
tafgah72 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
benvi3
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 115
تاريخ عضويت: پنج شنبه آبان ماه 10, 1391 12:30 am
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 66 بار
تشکر شده: 147 بار
امتياز: 200

پستتوسط ostadelyass » دوشنبه آذر ماه 13, 1391 9:24 pm

توان در بلاغت به سحبان رسید /                 نه در کنه بی چون سبحان رسید

که خاصان در این ره فرس رانده‌اند/                    به لااحصی از تگ فرومانده‌اند

نه هر جای مرکب توان تاختن/                         که جاها سپرباید انداختن

وگر سالکی محرم راز گشت/                           ببندند بر وی در بازگشت

کسی را در این بزم ساغر دهند/                 که داروی بی هوشیش در دهند
نماد کاربر
ostadelyass
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 223
تاريخ عضويت: شنبه شهريور ماه 12, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 485 بار
تشکر شده: 272 بار
امتياز: 1050

پستتوسط benvi3 » پنج شنبه آذر ماه 16, 1391 5:48 pm

ترسِ از مرگ یا مرگِ با ترس
سلام به همه کاربران. داشتم انیمیشن سرود کریسمس(اقتباسی از داستان چارلز دیکنز) رو میدیدم که یه دفعه هوس شعر گفتن کردم. الته این انیمیشن رو خیلی توصیه می کنم.

لباس های سفیدم را نخواسته، پذیرفته ام/  اشک های ندیمم را نگریسته، دیده ام
من از بودن و ماندنم دور گشته ام/ واندر تاریکی خیال گم گشته ام
چه تنگ و تاریک است، فکر یخ بسته من/ جشن و پای کوبی است اندر روح خسته من
جشنی که با آن دنیا را ساختم/ آخرت را به دو کار و دیناری باختم
روی جا نمازم نه جای پیشانی من بود/ جای اندوخته و سکه و درهم بود
نه یار از من کرامت دید/ نه خالق از من اطاعت دید
چه فکر ها از برای خود ساختم/ چه ساده روحم را به تنم باختم
گناه نکرده را نکرده، کردم/ چون کرده شد، باز کردم
حال میبینم جسمی را که آراستم/ آخ... من مشتی استخوان آراستم
چون بودم، همه بوده معبودم/ چون رفتم، معبودان را نبوده دیدم
در فکرم تنها آراستگی است، جسم/ نیست تنها دلیل بودن، جسم
من غافل از حضور روح بودم/ وز هر چه بود و هست و می بود، بودم
چون تنها امروز دارم روح خود/ کشتم با دنیا من روح خود
با روح مرده من هیچ نیستم/ از بخششِ بخشندگان فارغ من نیستم
چون حرف ها زیاد بود و من مرده/ مردگان را نشاید گفت، گفته
خود بدان عاقبتم را ای خوش گناه/ مشو غافل از بخشش هور و ماه
کاش خوابی باشد و من خفته ی خفته/ بیدار شوم من از عمرِ گذشته ی خفته
چشم بگشایم من به روی خدا/ که خود را دیدم من، اندر چشم خدا
خدا بهشت را ساخت از برای ما/ این است عاقبت کار ما
کاش عاقبتم با آخرتم جور شود/ پیش از آنکه آخرتم با عاقبتم جور کنند

برای نویسنده این مطلب benvi3 تشکر کننده ها:
bahar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
benvi3
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 115
تاريخ عضويت: پنج شنبه آبان ماه 10, 1391 12:30 am
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 66 بار
تشکر شده: 147 بار
امتياز: 200

پستتوسط saye » جمعه آذر ماه 16, 1391 12:35 am

سلام
منم یه مدت خیلی سختی کشیدم

اما سوره ی زمر، همه شو سهل کرد

انگار که همون موقه نازل شده بود..
دو صد گفته چون نیم کردار نیست...
نماد کاربر
saye
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 258
تاريخ عضويت: شنبه آذر ماه 26, 1389 12:30 am
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 520 بار
تشکر شده: 213 بار
امتياز: 990

پستتوسط benvi3 » جمعه آذر ماه 16, 1391 12:42 am

سلام خیلی ممنون از راهنماییت

الهی وای بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم، حجابم
خداوندا! یاریم کن تا با بندگی تو که سزاوار عبادت هستی از بندگی هرچه غیر توست دوری کنم و در برابر آنان که مرا به پستی ها فرا می خوانند بایستم و "
benvi3
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 115
تاريخ عضويت: پنج شنبه آبان ماه 10, 1391 12:30 am
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 66 بار
تشکر شده: 147 بار
امتياز: 200

پستتوسط tafgah72 » پنج شنبه آذر ماه 23, 1391 6:57 pm

سلام

benvi3 نوشته است: توسل به امام زمان برای محروم نماندن از فیض نماز اول وقت و ...


بنویس جان برادر بزرگوارم فکر نمیکنید این حرف با عقاید و مذهب ما فاصله داشته باشد؟؟

چه کسی عظیم تر از خدا و چه چیزی لذت بخش تر از توکل بر خداست!!

برادرم امیدوارم ناراحت نشده باشی اما ممنون میشم اگر توضیحی بدهید.

tafgah72
کاربر طلایی
کاربر طلایی
 
پست ها : 932
تاريخ عضويت: پنج شنبه تير ماه 15, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 918 بار
تشکر شده: 1132 بار
امتياز: 6280

پستتوسط benvi3 » پنج شنبه آذر ماه 23, 1391 8:45 pm

سلام به همه کاربران
متاسفانه این مطلبم با یک آبروریزی بزرگ روبرو شد که کلی جنجال به پا کرد
من این موضوع را ابتدا در گروه دینی سایت طبیان اتشار دادم. موضوع من کاملا متناسب با احکام دین متین و شایسته ام اسلام و همینطور مذهب حق سنی بود. من برای تسریع وقت مطلب را کپی کردم تا روی پینوس منتشر کنم. اما متسفانه نظر کاربران شیعه در مورد مطلب من نیز کپی شده بود. من هم مطلب را ویرایش کردم اما به دلیل مشکلات word office بعضی از قسمت ها جابجا شده و حذف نشده بودند.
اما راجع به منابع:
منابع هم یکی از توصیه های کاربران شیعه به من برای آگاهی بیشتر بود. که بنا به دلیل بالا این نظر نیز حذف نشده بود و کلا یک فاجعه به بار آوردم.

از صمیم دل و با نهایت تاسف از همه کاربران محترم عذر خواهی میکنم
به بزرگی خودتو من رو ببخشید. کاش مدیر ها هم برای اصلاح به خودم می گفتن.
خداوندا! یاریم کن تا با بندگی تو که سزاوار عبادت هستی از بندگی هرچه غیر توست دوری کنم و در برابر آنان که مرا به پستی ها فرا می خوانند بایستم و "
benvi3
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 115
تاريخ عضويت: پنج شنبه آبان ماه 10, 1391 12:30 am
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 66 بار
تشکر شده: 147 بار
امتياز: 200

پستتوسط abdolmahdi » جمعه آذر ماه 24, 1391 9:18 am

tafgah72 نوشته است:سلام

benvi3 نوشته است: توسل به امام زمان برای محروم نماندن از فیض نماز اول وقت و ...


بنویس جان برادر بزرگوارم فکر نمیکنید این حرف با عقاید و مذهب ما فاصله داشته باشد؟؟

چه کسی عظیم تر از خدا و چه چیزی لذت بخش تر از توکل بر خداست!!


با سلام و آرزوي موفقيت و سلامتي براي همه كاربران پينوسي مخصوصاً جناب tafgah72 عزيز


توسل به امام زمان با عقيده هيچ مسلماني فاصله ندارد و همانطور كه شما گفتيد توكل  و واگذاري امر فقط برخدا بايد باشد.
توسل يعني وسيله قرار دادن كسي يا چيزي كه همه ما در زندگي مادي و معنوي خويش محتاج آنيم.

نمونه توسل در امور مادي: قال هي عصاي أتوكّـــؤ عليها و وأهشّ بها علي غنمي و ليَ فيها مآرب أخري.(آيه18سوره طه)
نمونه توسل در امور معنوي: واستعينوا بالصبر و الصلاة و انّها لكبيرة الا علي الخاشعين. (بقره 45)



هميشه حق را بپذير حتي اگر برايت تلخ باشد.

برای نویسنده این مطلب abdolmahdi تشکر کننده ها:
benvi3 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
abdolmahdi
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 139
تاريخ عضويت: يکشنبه دي ماه 17, 1390 12:30 am
محل سکونت: استان مركزي
تشکر کرده: 25 بار
تشکر شده: 35 بار
امتياز: 130

پستتوسط benvi3 » جمعه آذر ماه 24, 1391 12:35 pm

سلا برادر عزیزم
دقیقا به نکته ظریفی اشاره کردید:
توسل يعني وسيله قرار دادن كسي يا چيزي كه همه ما در زندگي مادي و معنوي خويش محتاج آنيم.
وما براستی که سخت محتاج خداییم. مگر خالقی که روح خویش را در ما دمیده، وسیله می خواهد برای نزدیکی به خویش؟
"و ما از رگ گردن به شما نزدیک تریم"
رگ گردنت وسیله توکل و ارتباط با خدا باشد:
یعنی تا زمانی که زنده ای و خون در رگ هایت جاری است، از راه دعا و راز و نیاز با من ارتباط برقرار کن.(نه هیچ وسیله ای دیگر) و چون مردی برای ارتباط نه رگ گردن به کارت آید و نه هیچ وسیله ای دیگر.
این نظر من بود. تنها وسیله برای ارتباط با خدا خودمان هستیم
خداوندا! یاریم کن تا با بندگی تو که سزاوار عبادت هستی از بندگی هرچه غیر توست دوری کنم و در برابر آنان که مرا به پستی ها فرا می خوانند بایستم و "

برای نویسنده این مطلب benvi3 تشکر کننده ها:
ghazal66 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
benvi3
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 115
تاريخ عضويت: پنج شنبه آبان ماه 10, 1391 12:30 am
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 66 بار
تشکر شده: 147 بار
امتياز: 200

قبليبعدي

بازگشت به مقالات متنوع دینی

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 5 مهمان