گفته می شود که ماه ربیع الاول ماه تولد پیامبرمان(صلَّ الله علیه وآله وسلَّم) است لازم دانستیم ضمن تبریک،یک یادآوری داشته باشیم از الگوی خیر وبرکت :
لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يرْجُو اللَّهَ وَالْيوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا
مسلما براي شما در زندگي رسول خدا سرمشق نيکويي بود، براي آنها که اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند و خدا را بسيار ياد ميکنند.
لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يرْجُو اللَّهَ وَالْيوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا
مسلما براي شما در زندگي رسول خدا سرمشق نيکويي بود، براي آنها که اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند و خدا را بسيار ياد ميکنند.
بنا به قول اکثر بزرگان در سه قرن اول مسلمانان چیزی به نام عید تولد یا مولود پیامبر نداشتند .بعدها تحت تاثیر رسم مسیحیان یا مسائل دیگر کم کم در این ماه جشن هایی برگزار میکردند .در واقع می توان گفت اصحاب و تابعینی که پیامبر را از من وشما بیشتر دوست داشتند و عمل به قران وسنت بیشتری داشتندچیزی به عنوان سالگرد تولد پیامبر نداشتند.
حالا من دراین حد نیستم که در این باره نظر دهم اما شخصا برای خود دلم میخواهد در این ماه در مورد این شخصیت چیزهای بیشتری را یاد بگیرم.
بیاییم دراین ماه سنّت های این بزرگوار رایاد آوری کنیم خود ویارانش برای تبلیغ این دین چه زحمت هایی کشیدند ،بجای توصیف چشم وابرو وتشبیه کردنش به ماه وخورشید وسایر رجز خوانی ها، از سنت هایش بگوییم اخلاق نیکوییش که دشمنانش هم به آن اعتراف داشتند، بگوییم که ایشان یک انسان بودند.
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يوحَى إِلَي أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا
بگو: «من فقط بشري هستم مثل شما؛ (امتيازم اين است که) به من وحي ميشود که تنها معبودتان معبود يگانه است؛ پس هر که به لقاي پروردگارش اميد دارد، بايد کاري شايسته انجام دهد، و هيچ کس را در عبادت پروردگارش شريک نکند!(الکهف 110)
همیشه بجای تعصب وادعا واقعیت را قبول کنیم که دین به عمل است،اعمال هستند که در ترازوی روز حساب وزن می یابند. بجای اغراق و خواندن شعر و آوازدر این مراسمات، سیره ی عملی این بزرگوار رابگوییم :
لا تطرونيكما أطرتالنصاريعيسيابنمريمإنما أنا عبد فقولوا عبداللهو رسوله «در حقّ منآنچنانغلوّ و زيادهروينكنيد، همانگونهكهمسيحياندر مورد عيسيپسر مريمغلوّ كردند. همانا منتنها يكعبد و بندههستم، پسبگوييد: بندةخدا و فرستادهاش
امیدوارم که این ماه فرصتی باشد برای مطالعه ی بیشتردر سیره وسنّت این بزرگواروبتوانیم در سایه عمل به سنّت پیامبرخود رابیشتر به خدا نزدیک کنیم.
حالا من دراین حد نیستم که در این باره نظر دهم اما شخصا برای خود دلم میخواهد در این ماه در مورد این شخصیت چیزهای بیشتری را یاد بگیرم.
بیاییم دراین ماه سنّت های این بزرگوار رایاد آوری کنیم خود ویارانش برای تبلیغ این دین چه زحمت هایی کشیدند ،بجای توصیف چشم وابرو وتشبیه کردنش به ماه وخورشید وسایر رجز خوانی ها، از سنت هایش بگوییم اخلاق نیکوییش که دشمنانش هم به آن اعتراف داشتند، بگوییم که ایشان یک انسان بودند.
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يوحَى إِلَي أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا
بگو: «من فقط بشري هستم مثل شما؛ (امتيازم اين است که) به من وحي ميشود که تنها معبودتان معبود يگانه است؛ پس هر که به لقاي پروردگارش اميد دارد، بايد کاري شايسته انجام دهد، و هيچ کس را در عبادت پروردگارش شريک نکند!(الکهف 110)
همیشه بجای تعصب وادعا واقعیت را قبول کنیم که دین به عمل است،اعمال هستند که در ترازوی روز حساب وزن می یابند. بجای اغراق و خواندن شعر و آوازدر این مراسمات، سیره ی عملی این بزرگوار رابگوییم :
لا تطرونيكما أطرتالنصاريعيسيابنمريمإنما أنا عبد فقولوا عبداللهو رسوله «در حقّ منآنچنانغلوّ و زيادهروينكنيد، همانگونهكهمسيحياندر مورد عيسيپسر مريمغلوّ كردند. همانا منتنها يكعبد و بندههستم، پسبگوييد: بندةخدا و فرستادهاش
امیدوارم که این ماه فرصتی باشد برای مطالعه ی بیشتردر سیره وسنّت این بزرگواروبتوانیم در سایه عمل به سنّت پیامبرخود رابیشتر به خدا نزدیک کنیم.