بخش دینی------> مقاله شماره سه: عقیده: هدایت

مديران انجمن: CafeWeb, Dabir, Noha, bahar

بخش دینی------> مقاله شماره سه: عقیده: هدایت

پستتوسط sayf » جمعه مهر ماه 28, 1390 1:45 am

باسمه تعالی

قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى. طه(50)
موسی گفت : پروردگار ما آن کسی است که هر چیزی را وجود بخشیده است و سپس( در راستای آن چیزی که برای آن آفریده شده است) رهنمودش کرده است.

وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا. فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا. قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا. وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا
. الشمس(9-7)
سوگند به نفس آدمی وآن که او را ساخته و پرداخته کرده است سپس به او بدی گناه و زیبایی تقوی را الهام کرده است كسي رستگار و كامياب مي‌گردد كه نفس خويشتن را  پاكيزه دارد و بپيرايد  . ‏و كسي نااميد و ناكام مي‌گردد كه نفس خويشتن  پنهان بدارد و بپوشاند ، و بيالايد .‏

راه خیر و شر نشان داده شده است وراه هدایت و ایمان از راه گمراهی و کفر تمیز داده شده اند و این انسان مخلوق است که باید مامور سنن الهی باشد و ناچار به خود آید ویکی از دو راه را انتخاب کرده وبه مقتضیات آن عمل کند در بخشی از یک حدیث قدسی (به روایت مسلم از ابوذر غفاری)  خداوند متعال بندگانش را مخاطب قرار داده و می فرماید
«... يَا عِبَادِى كُلُّكُمْ ضَالٌّ إِلاَّ مَنْ هَدَيْتُهُ فَاسْتَهْدُونِى أَهْدِكُمْ...»( رواه مسلم في كتاب البر والصلة، باب تحريم الظلم، ورواه الترمذي في كتاب صفة القيامة وابن ماجة في كتاب الزهد.)
ای بندگان من همگی تان گمراهید مگر کسی که من او را هدایت کرده ام بنابراین از من راهنمایی بخواهید تا شما را هدایت کنم.

توانایی وظرفیت هدایت در وجود فرزندان آدم قرار داده شده وخداوند وعده داده است که:
وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ. الغابن(11)
هر کس به خدا ایمان داشته باشد خدا دل او را به( ثبات و آرامش و خوشنودی به قضا وقدر الهی میرساند) رهنمود می گرداند .

در مسیر هدایت به سوی نور موانع ومشکلاتی سر راه آدم قرار میگیرد از این رو مقرر شده است که انسان اهم آنچه را که از خدا بخواهد هدایت بر صراط مستقیم باشد.
هدایت انسان از تاریکی های جهل ،شرک و فساد به سوی نور ایمان به خواست انسان و در احاطه ی مشیت الهی است. واین موضوع در آیه ی 16 مائده آمده است :
يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ. المائدة(16)
خداوند به وسیله ی قرآن کسانی را به راه های امن وامان ( از ترس وهراس دنیا و آخرت ) هدایت می کند که جویای خوشنودی او باشد.

از آنجایی که انسان های گمراه از دایره ی «كُلَّ شَيْءٍ »(درایه ی 50 سوره ی طه) خارج نیستند آنان نیز به گونه ای هدایت می یابند . اما در واقع در گمراهی گمراهان نوعی هدایت به ضلالت نهفته است. و همانطور که هدایت راه یافتگان دلیل بر وجود هدایت است ،هدایت گمراهان به سوی گمراهی نیز دلیل هدایت است. قرآن کریم عامل ضلالت گمراهان را به خود آنها متوجه میسازدوبیان می دارد که چون آنها به آفت های کبر، جهل ، کژراهگی وستمگری دچار بوده اند از هدایت برصرات مستقیم باز مانده اند.

سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ. الأعراف(146)
‏از آيات خود كساني را باز مي‌دارم كه در زمين به ناحق تكبّر مي‌ورزند ، و اگر هر نوع آيه‌اي را ببينند بدان ايمان نمي‌آورند ، و اگر راه هدايت را ببينند آن را راه خود نمي‌گيرند ، و چنان كه راه گمراهي را ببينند آن را راه خود مي‌گيرند ، اين  هم بدان سبب است كه آيات ما را تكذيب كرده و از آنها غافل و بي‌خبر گشته‌اند .‏
در این شکی نیست که :
وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا... . السجده(13)
‏اگر ما مي‌خواستيم به هر انساني هدايت لازمه‌اش را مي‌داديم  ...

و هدایت منوط  به اراده ی خداوند است اما در این باره برای فرد بهانه گیر،سهل انگار،گریزان و کسی که گناهانش را از خود نمیداند وآن را گردن کس دیگری می اندازد ،عذری باقی نمی ماند.و خداوند سبحان فرموده است
إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ. لِمَنْ شَاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ. التکویر(28 )
‏اين قرآن جز پند و اندرز جهانيان نيست.‏ ‏براي كساني از شما كه بخواهند راستاي راه را در پيش بگيرند .‏
در میان گمراهان کسانی هستند که ضلالت خود را به قضا و قدر بر می گردانند . وصف این افراد در قران آمده و پاسخ محکمی به ادعای آنها داده می شود:
وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ. وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ. النحل(36-35)
‏كافران  مي‌گويند : اگر خدا مي‌خواست نه ما و نه پدران ما ، چيزي جز خدا را نمي‌توانستيم بپرستيم ، و چيزي را بدون اجازه او نمي‌توانستيم حرام بكنيم .  كساني كه پيش از ايشان هم بودند اين چنين مي‌كردند. مگر بر پيغمبران وظيفه‌اي جز تبليغ آشكار  است‌ ؟   . ما به ميان هر ملّتي پيغمبري را فرستاده‌ايم كه خدا را بپرستيد و از طاغوت دوري كنيد . خداوند گروهي از مردمان را هدايت داد ، و گروهي از ايشان گمراهي بر آنان واجب گرديد پس در زمين گردش كنيد و بنگريد و ببينيد كه سرانجام كار كساني که تكذيب كرده‌اند به كجا كشيده است.‏

سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكْنَا وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ شَيْءٍ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتَّى ذَاقُوا بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِنْدَكُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ. الأنعام(148)
‏مشركان  خواهند گفت :  اگر خدا مي‌خواست ، ما و پدران ما مشرك نمي‌شديم ، و چيزي را تحريم نمي‌كرديم . كساني كه پيش از آنان بوده‌اند نيز همين گونه تكذيب مي‌نمودند تا عذاب ما را چشيدند. بگو : آيا دليل قاطعي  داريد تا آن را به ما ارائه دهيد ؟ ! شما فقط از پندارهاي بي‌اساس پيروي مي‌كنيد و از روي ظنّ و تخمين كار مي‌كنيد .‏


کافران، احاطه ی مشیت الهی را بهانه ی گمراهی شان قرار می دهند، ولیکن خداوند متعال مشیت و خواستی که خود شان از آن بر خوردارند  و آن را در مسیر غلط به کار گرفته اند حجتی علیه ایشان قلمداد فرموده است، خداوند از انسان سلب اختیار نمی کند و اشتباه است اگر از آیه هایی همچون آیه ی زیر چنین برداشت کنیم که خداوند انسان را وادار به هدایت ومجبور به ضلالت می سازد
وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ. النحل(93)
گر خدا مي‌خواست شما را ملّت واحدي مي‌كرد  . ليكن هر كه را بخواهد گمراه مي‌نمايد و هر كه را بخواهد هدايت عطاء مي‌فرمايد ،   و به طور قطع در برابر كارهائي كه مي‌كنيد و از شما بازخواست مي‌شود.‏
بلکه در آیه های دیگر روشن فرموده است که چه کسانی را هدایت می دهد و چه کسانی را گمراه می سازد.همچون
فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ. الصف(5)
آنان چون از حق منحرف شدند ، خداوند دلهايشان را بيشتر از حق دور داشت . يزدان مردمان نافرمان را هدايت نمي‌دهد .‏

قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا. وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا. الشمس(10-9)
كسي رستگار و كامياب مي‌گردد كه نفس خويشتن را  پاكيزه دارد و بپيرايد  .‏ ‏و كسي نااميد و ناكام مي‌گردد كه نفس خويشتن  پنهان بدارد و بپوشاند ، و بيالايد.

إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ. لِمَنْ شَاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ. وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ. التکویر(29-27)
‏اين قرآن جز پند و اندرز جهانيان نيست. ‏براي كساني از شما كه بخواهند راستاي راه را در پيش بگيرند .‏ ‏و حال اين كه نمي‌توانيد بخواهيد جز چيزهائي را كه خداوند جهانيان بخواهد.‏

و در آیات زیر بیان می دارد که مانع اصلی گمراهی گمراهان از خود آنهاست
وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَوْلَا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ. البقرة(118)
‏آنان كه نميدانند ميگويند : چه ميشود اگر خدا با ما سخن گويد ، و يا اين كه معجزهاي براي ما بيايد. كساني كه پيش از آنان نيز بودند همين سخنان ايشان را ميگفتند . دلهايشان با هم همانند است. ما آيهها را براي حقيقتجويان آشكار و بيان كرده ايم.‏

وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلَائِكَةُ أَوْ نَرَى رَبَّنَا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ وَعَتَوْا عُتُوًّا كَبِيرًا. الفرقان(21)
‏آنان كه اميدي به ملاقات ما ندارند مي‌گويند : چرا فرشتگان به پيش ما نمي‌آيند  يا چرا پروردگار خود را نمي‌بينيم واقعاً آنان خويشتن را بزرگ پنداشته‌اند و در ظلم و طغيان سخت سركشي نموده‌اند.‏

وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ. البقرة(55)
‏و  به ياد آوريد آن گاه را كه گفتيد : اي موسي ! هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد ، مگر آن كه خدا را آشكارا ببينيم . پس صاعقه آسماني شما را فرا گرفت ، در حالي كه ميديديد.‏

يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَى أَكْبَرَ مِنْ ذَلِكَ فَقَالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَنْ ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُبِينًا. النساء(153)
‏اهل كتاب از تو مي‌خواهند كه  كتابي را از آسمان بر آنان نازل كني .  چرا كه از موسي چيز بزرگتر از اين را خواستند و گفتند : خدا را آشكارا به ما نشان بده . به خاطر اين ستم ، صاعقه ايشان را فرا گرفت  پس از آن همه دلائل روشني  كه براي آنان آمد  گوساله  را  به خدائي  گرفتند ! ولي ما از اين درگذشتيم و به موسي حجّت روشني داديم.

قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِينَ. الأنبیاء(53)
گفتند : ما پدران خويش را ديده‌ايم كه اينها را پرستش مي‌كرده‌اند.

ختم سخن این است که یزدان جهان همه چیز را آفریده است  محسوسات را و معنویات را، اخلاق پسندیده را و اخلاق ناپسند را، انسان و همه ی جهان را و بر هر چیزی هم رهنمود ویژه بخشیده است . خودبزرگ بینی راه خود را می چوید، حسادت راه خویش را می جوید ،گمراهی نتیجه خویشتن را می دهد . هر نوع هدایتی و هر گونه ضلالتی به همان راهی می رود که باید برود . شاخه های درخت مو باید که دور چیزی بپیچند ،که بدان می رسند . خورشید و ماه کار خود را بکنند و آنگونه باشند و بگردند که فرمان است . و اما هدایت خاص انسان ، ذات او نفس او جسم او و همه چیز سراپا وجود او اگر به سرشت خود واگذار گردد و به حال خود رها شود قطعا به راه حقیقی خویش راهیاب می شود و راهی را می جوید که باید بپوید . انسان از آنجایی که انسان است و در او توانایی هایی سرشته شده است که با آنها شایستگی تکلیف را پیدا کرده است.
وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ. الأنبیاء(35)

ما شما را با سود و زيان و بديها و خوبيها كاملاً مي‌آزمائيم ، و سرانجام به سوي ما برگردانده مي‌شويد.‏
وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ. البلد(10)
‏ و راه خير و شرّ را بدو نموده‌ايم‌.

وجود انسان به گونه ای سرشته شده است که می تواند از راه گمراهی دوری گزیند هرچند که برای وی دلنشین باشد وراه هدایت را با وجود سختی های آن طی کند . همانطور که پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم می فرماید :
حُجِبَتِ النَّارُ بِالشَّهَوَاتِ وَحُجِبَتِ الْجَنَّةُ بِالْمَكَارِهِ.
اطراف دوزخ با خوشی ها و هوس ها و جوانب بهشت با ناگواری ها و نا خوشی ها پوشانده شده است .(صحیح بخاری)

چیزی در گستره ی جهان هستی وجود ندارد مگر اینکه نوعی از هدایت همگانی به او داده شده است حتی اگر این چیزمعنوی و غیر محسوس بوده و خیر یا شر به حساب آید ، اما به انسان نوعی از هدایت ویژه عطا شده است لذا بر او لازم است طبق این هدایت ویژه راه را بسپرد و آن را هدایت بنماید و در زنگی خود پیاده نماید . مهم این است که بدانیم هدایتی که در همه چیز موجود است و در خمیره اش سرشته شده است جز با اجازه پروردگار هادی انجام پذیر نبوده و راهیاب نمی گردد.


در تهیه این مطلب از کتاب الله نوشته سعید حوی ترجمه مصطفی خرمدل استفاده شده است . و ترجمه آیات از تفسیر نور گرفته شده است.[fade]










در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط sayf در دوشنبه آبان ماه 2, 1390 2:14 pm .
ما میخواهیم با بینشی عمیق و صحیح، به سوی پروردگار دعوت دهیم.

برای نویسنده این مطلب sayf تشکر کننده ها: 5
Akam (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), Ramin (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), bahar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), parvaz69 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), saye (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 35.71%
 
نماد کاربر
sayf
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 172
تاريخ عضويت: دوشنبه ارديبهشت ماه 5, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 128 بار
تشکر شده: 130 بار
امتياز: 10

پستتوسط sayf » جمعه مهر ماه 28, 1390 2:07 am

سلام بر دوستان عزیز
مجددا تاکید می کنم که مطالبی که در این بخش دینی(سیرت، حدیث، عقیده، تفسیر) قرار داده میشنف حاصل زحمات دوستان و همکاران بنده در گروه دینی سایت بوده و بنده صرفا به عنوان مسئول این گروه و بخش، مسئولیت کذاشتن این مطالب رو روی سایت دارم.
برای بنده و این دوستان دعای خیر کنید
والسلام علیکم...
ما میخواهیم با بینشی عمیق و صحیح، به سوی پروردگار دعوت دهیم.
نماد کاربر
sayf
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 172
تاريخ عضويت: دوشنبه ارديبهشت ماه 5, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 128 بار
تشکر شده: 130 بار
امتياز: 10

پستتوسط lenous » شنبه مهر ماه 29, 1390 12:47 am

ba tashakor az shoma
Matlabe khubi bood
نماد کاربر
lenous
کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
 
پست ها : 31
تاريخ عضويت: يکشنبه شهريور ماه 20, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 1 دفعه
تشکر شده: 6 بار
امتياز: 100

پستتوسط saye » شنبه مهر ماه 30, 1390 11:49 am

سلام
والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا.
هدایت را کسی می یابد که بخواهد. برایش بکوشد و به آن امید وار باشد.
دو صد گفته چون نیم کردار نیست...
نماد کاربر
saye
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 258
تاريخ عضويت: شنبه آذر ماه 26, 1389 12:30 am
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 520 بار
تشکر شده: 213 بار
امتياز: 990

پستتوسط Noha » يکشنبه آبان ماه 1, 1390 11:14 am

هوالمستعان

سلام الله علیکم

ازجمع آوری این مطلب خیلی ممنونم.

جزاکم الله خیرا


رستگار باشید
الـلـهم ء ات أنــفـسنا تقـــواهــا و زکیـــها إنــک أنــت خــیر من زکــیها

نماد کاربر
Noha
معاون و ناظر سایت
معاون و ناظر سایت
 
پست ها : 1424
تاريخ عضويت: پنج شنبه اسفند ماه 25, 1389 12:30 am
محل سکونت: pavah
تشکر کرده: 2031 بار
تشکر شده: 1557 بار
امتياز: 4930

پستتوسط abdulrahman » يکشنبه آبان ماه 1, 1390 3:01 pm

سلام بر همه ی دست اندرکاران تالار دینی....اگر میشود این قسمت را بیشتر توضیح دهید:

{
از آنجایی که انسان های گمراه از دایره ی «كُلَّ شَيْءٍ »(درایه ی 50 سوره ی طه) خارج نیستند آنان نیز به گونه ای هدایت می یابند . اما در واقع در گمراهی گمراهان نوعی هدایت به ضلالت نهفته است. و همانطور که هدایت راه یافتگان دلیل بر وجود هدایت است ،هدایت گمراهان به سوی گمراهی نیز دلیل هدایت است. قرآن کریم عامل ضلالت گمراهان را به خود آنها متوجه میسازدوبیان می دارد که چون آنها به آفت های کبر، جهل ، کژراهگی وستمگری دچار بوده اند از هدایت برصرات مستقیم باز مانده اند. }

(البته هر وقت که وقت کردید ولی مثل سوال قبلیم(خطاب به کاک یحیی) بی جواب نماند بی زحمت!!!)
نماد کاربر
abdulrahman
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 237
تاريخ عضويت: چهارشنبه اسفند ماه 24, 1389 12:30 am
محل سکونت: کهکشان راه شیری/منظومه ی شمسی
تشکر کرده: 390 بار
تشکر شده: 249 بار
امتياز: 830

پستتوسط sayf » دوشنبه آبان ماه 2, 1390 6:20 pm

abdulrahman نوشته است:سلام بر همه ی دست اندرکاران تالار دینی....اگر میشود این قسمت را بیشتر توضیح دهید:

{از آنجایی که انسان های گمراه از دایره ی «كُلَّ شَيْءٍ »(درایه ی 50 سوره ی طه) خارج نیستند آنان نیز به گونه ای هدایت می یابند . اما در واقع در گمراهی گمراهان نوعی هدایت به ضلالت نهفته است. و همانطور که هدایت راه یافتگان دلیل بر وجود هدایت است ،هدایت گمراهان به سوی گمراهی نیز دلیل هدایت است. قرآن کریم عامل ضلالت گمراهان را به خود آنها متوجه میسازدوبیان می دارد که چون آنها به آفت های کبر، جهل ، کژراهگی وستمگری دچار بوده اند از هدایت برصرات مستقیم باز مانده اند. }

(البته هر وقت که وقت کردید ولی مثل سوال قبلیم(خطاب به کاک یحیی) بی جواب نماند بی زحمت!!!)


کاک عبدالرحمن عزیز مجددا بابت اون تاخیر کذایی عذر میخوام.
و حالا این سوال شما؛ پیشاپیش عرض میکنم که این جواب رو با کسب اجازه از مسئول بخش عقیده میدم(یعنی از خودش اجازه گرفتم):
ج: ابتدا باید مفهوم هدایت رو بدونیم: خیلی خلاصه میشه گفت که هدایت یعنی:نمایاندن مسیر، رهنمون کردن شخصی به یه مسیر.
همونطور که در جمله اول این قسمت اومده تمامی مخلوقات رو مشمول هدایت کرده؛ این هدایت در انسان و جن، بر دو نوعه: تکوینی و تشریعی. هدایت تکوینی در تمام مخلوقات، مساویه، اما هدایت تشریعی مخصوص مخلوقات مختاره. حالا نکته کلیدی دیگه ای که باید بهش توجه داشت اینه که: اصل معنی هدایت-همونطور که ذکر شد-، عام و مطلق هست، اما این ما هستیم که به خاطر اینکه این کلمه اکثرا به معنی مثبت اون یعنی راهنمایی به طرف خیر و سعادت به کار رفته، فقط معنی مثبت اون رو براش متصور میشیم، درحالیکه اینطوری نیست، بلکه شامل راهنمایی به مسیر شر و بدبختی و هلاکت هم هست، اما ما الان این نوع هدایت منفی رو به اسم گمراه کردن(إضلال) میشناسیم.
پس هدایتی که خدا ذکر کرده شامل هردو نوعه؛ هم خیر و هم شر؛ وخداوند استعداد گرایش به هردو طرف رو در وجود اون گذاشته: «فألهمها فجورها و تقواها» یا «و هدیناه النجدین» و این خود انسانه که نوع اون رو انتخاب میکنه: «إنّا هدیناه السّبیلَ إمّا شاکراً و إمّا کَفُوراً»
پس راهیابی انسان به دو طرف بیشتر نیست، یا خیر و یا شر؛ بنابراین هرکس طالب هدایت به طرف خیر باشه خداوند اون رو در این راه کمک میکنه، یعنی به طرف خیر هدایتش میکنه؛ و هرکسی هم طالب راهنمایی به طرف شر باشه باز خداوند در این راه کمکش میکنه: «یهدی مَن یشاءُ و یُضِلُّ مَن یَشاءُ».
«والّذِن اهتدَوا زادَهُم هُدیً و آتاهُم تقواهُم» « فلمّا زاغوا أزاغ الله قلوبَهُم»....
برای ادامه بحث هم میتونید به ادامه متن همون قسمتی که نوشتید مراجعه کنی.
اگه بازم سوالی بود درخدمتم(البته به موقعش)...
والسلام
ما میخواهیم با بینشی عمیق و صحیح، به سوی پروردگار دعوت دهیم.

برای نویسنده این مطلب sayf تشکر کننده ها: 2
abdulrahman (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), parvaz69 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
sayf
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 172
تاريخ عضويت: دوشنبه ارديبهشت ماه 5, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 128 بار
تشکر شده: 130 بار
امتياز: 10

پستتوسط soham » جمعه اسفند ماه 4, 1390 1:09 am

اجرتون با خدا از اینکه عضو این سایت شدم به خودم میبالم....خدایا به خاطر این همه لطفت شکر هزاران هزاران مرتبه شکر
نماد کاربر
soham
کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
 
پست ها : 40
تاريخ عضويت: سه شنبه اسفند ماه 1, 1390 12:30 am
محل سکونت: paveh
تشکر کرده: 6 بار
تشکر شده: 25 بار
امتياز: 0

پستتوسط andishe » دوشنبه فروردين ماه 19, 1392 4:03 pm

[b]سلامsayf گرامی مطالب مفید و پرباری گذاشتید استفاده کردیم. میخواستم در باره آیه ای که آورده اید:  
اشتباه است اگر از آیه هایی همچون آیه ی زیر چنین برداشت کنیم که خداوند انسان را وادار به هدایت ومجبور به ضلالت می سازد
وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ. النحل(93) گر خدا مي‌خواست شما را ملّت واحدي مي‌كرد . ليكن هر كه را بخواهد گمراه مي‌نمايد و هر كه را بخواهد هدايت عطاء مي‌فرمايد ، و به طور قطع در برابر كارهائي كه مي‌كنيد و از شما بازخواست مي‌شود.‏

به نظر من يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ  یعنی هر کسی که بخواهد به سوی ظلالت یا هدایت برود .این خواستن از طرف مخاطبین (بندگان) میباشد.
لذا این خود انسان است که با روی گردانی به سوی الله موجب هدایت خودش میشود و یا با روی گردانی از الله موجب ظلالت خودش میشود.
مانند کارکنان یک کارخانه میباشد که کارمند میخواهد تمام و کمال در خدمت کارخانه و وظایف محوله باشدو موجب ترفیع یافتن باشد (همان هدایت). ویا کارمندی بخواهد با عدم انجام وظایف محوله و با کجروی موجب تنبیه و نزول مقامش شود.(ضلالت).
پس به نظر من این مدیر کارخانه نیست که بخواهد او را ترفیع یا اخراجش میشود بلکه فرد با عملکرد خودش چنین حالتی را برای خود ساخته است.
الله اعلم
www.andishe92.blogfa.com
www.alirezahashemi77.blogfa.com]
نماد کاربر
andishe
کاربر کوشا
کاربر کوشا
 
پست ها : 10
تاريخ عضويت: سه شنبه فروردين ماه 13, 1392 11:30 pm
تشکر کرده: 8 بار
تشکر شده: 0 دفعه
امتياز: 0


بازگشت به عقیده

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 1 مهمان