♥ امهات المومنین♥

در این بخش مقالات در زمینه دینی قرار داده می شود

مديران انجمن: CafeWeb, Dabir, Noha, bahar

Re: ♥امهات المومنین♥ --------> عایشه دختر ابوبکر رضی الله عن

پستتوسط Maryam-H » جمعه شهريور ماه 8, 1392 4:34 pm

اخلاق و عادات حضرت عایشه:
حضرت عایشه از لحاظ اخلاق از منزلت و جایگاه والایی برخوردار بودند.فوق العاده قانع بودند و از بدگویی و غیبت دیگران به شدت اجتناب می کردند.زیر بار منت و احسان دیگران نمی رفت.باوجود اینکه خود ستایی را دوست نمی داشت اما مراقب و مواظب عزت نفس خود بودند.در شجاعت و دلیری نیز بهره ی وافری برده بودند.
بخشش و سخاوت از صفات ممتاز ایشان بود.یک دفعه امیر معاویه صدهزار درهم خدمت ایشان تقدیم کرده بود ،حضرت عایشه تاموقع شام همه را توزیع نمود و برای خود چیزی نگذاشت و اتفاقا در آن روز روزه بودند.خادمه عرض کرد:برای افطار چیزی نداریم.ایشان فرمودند:قبلا چرا نگفتی؟حضرت عایشه فوق العاده خاشع،متضرع و عبادت گذار بودندو بدون وقفه نماز چاشت می خواندند.
همزمان با رسول الله شب ها برای نماز تهجد بلند می شد و چنان پای بند نماز شب بود که بعد از رسول الله هرگاه نماز شب از وی قضا می شد،قبل از نماز فجر بیدار شده آن را به جا می آوردند.برای نماز تراویح ماه رمضان بسیار خود را آماده می کردند و با توجه تمام،شب های رمضان را زنده نگاه می داشتند.
در بیشتر اوقات روزه می گرفتند و به شدت پای بند فریضه حج بودند و هر سال برای حج تشریف می بردند.در حق غلامان و بردگان ترحم و عواطف بخصوصی را از خود نشان می دادند و با صرف پول و خرید آنان،آزادشان می کردند.تعداد غلامان و بردگانی که ایشان آزاد کرده اند به شصت و هفت نفر می رسد.

لازم به ذکر است که حضرت عایشه چهل و هشت سال بعد از پیامبر در قید حیات بودند.یعنی چهل و هشت سال را به بیوگی گذراندند.ایشان در اواخر خلافت معاویه فوت کردند در حالی که شصت و هفت سال از عمر بابرکت شان را در راه دین گذراندند.خداوند از ایشان راضی و خوشنود باشد.

منبع:بانوان نمونه عصر پیامبرصلی الله علیه و سلم و صحابه

برای نویسنده این مطلب Maryam-H تشکر کننده ها: 5
Aryrang (جمعه شهريور ماه 8, 1392 7:06 pm), bahar (جمعه شهريور ماه 8, 1392 10:57 pm), hoda (جمعه شهريور ماه 8, 1392 6:51 pm), naseh_azizi (شنبه آبان ماه 4, 1392 6:42 pm), pejmanava (جمعه شهريور ماه 8, 1392 6:51 pm)
رتبه: 35.71%
 
Maryam-H
کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
 
پست ها : 35
تاريخ عضويت: چهارشنبه مرداد ماه 23, 1392 11:22 pm
تشکر کرده: 99 بار
تشکر شده: 121 بار
امتياز: 1210

Re: ♥امهات المومنین♥ --------> عایشه دختر ابوبکر رضی الله عن

پستتوسط pejmanava » چهارشنبه شهريور ماه 13, 1392 11:22 am


نویسنده: ایوب گنجی


حضرت ام المؤمنین عایشه رضی الله عنها فضایل و ویژگی های زیادی دارد که من به گونه مختصر به برخی آن تماس می گیرم، تا این جوابی باشد برای آن عده ی که برداشت ها و باورهای نادرستی در این مورد دارند.

عايشه –رضی الله عنها-‌ فقط‌ الله و رسول‌ را مي‌خواهد:
رسول‌ اكرم‌ صلی الله علیه وسلم ساده‌ زيستن‌ را مي‌پسنديد و زندگي‌ كاملاً توأم‌ با زهد و بي‌رغبتي‌ نسبت‌ به‌ دنيا را مي‌گذراند. ماه‌ها مي‌گذشت‌، اما آتش‌ در خانه‌ي‌ محمد صلی الله علیه وسلم براي‌ پخت‌ غذا روشن‌ نمي‌شد. روزانه‌ كمبود غذا و فشار گرسنگي‌ بر اهل‌ خانه‌ پيامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ سايه‌ افگن‌ بود. همسران‌ پيامبر، اگرچه‌ در اثر همراهي‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ از ساير همنوعان‌ خود، امتيازات‌ منحصر به‌ خودشان‌ را به‌ دست‌ آورده‌ بودند، اما طبيعت‌ بشري‌ و فطري‌ آنها به‌ طور كلي‌ از بين‌ نرفته‌ بود. آنها مي‌ديدند كه‌ در اين‌ روزها فتوحات‌ اسلامي‌ گسترش‌ يافته‌، و غنايم‌ نيز به‌ اندازه‌ي‌ زيادي‌ به‌ بيت‌المال‌ رسيده‌ است‌ كه‌ هر كس‌ با كمترين‌ آن‌ مي‌تواند زندگي‌ توأم‌ با رفاه‌ و آسايش‌ را داشته‌ باشد.
خلاصه‌ اينكه‌ شرايط‌ طوري‌ بود كه‌ كاسه‌ي‌ صبر اُمّهات‌ المؤمنين‌ مي‌خواست‌ لبريز شود و اندكي‌ از مال‌ و متاع‌ را درخواست‌ نمايند.
در همين‌ زمان‌ بود كه‌ خداوند متعال‌ وحي‌ فرستاد و رسول‌ الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ را دستور داد كه‌ به‌ همسرانت‌ بگو: يا مال‌ و متاع‌ دنيوي‌ را انتخاب‌ كنند، يا الله و رسول‌ و روز آخرت‌ را. يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا
وَإِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا
(احزاب / 28- 29)

«اي‌ پيامبر! همسران‌ خود را بگو، اگر شما زندگاني‌ و زيب‌ و زيور دنيوي‌ را طالبيد، بياييد تا من‌ مَهر شما را پرداخته‌ و همه‌ را به‌ خوبي‌ و خرسندي‌ طلاق‌ دهم‌، و اگر طالب‌ خدا و رسول‌ و مشتاق‌ دارآخرت‌ هستيد، همانا خدا به‌ نيكوكاران‌ از شما در روز قيامت‌ اجر بزرگي‌ عطا خواهد كرد».
و بدين‌ شكل‌ جدا شدن‌ از زناني‌ كه‌ طالب‌ دنيا و زيورآلات‌ دنيوي‌ بودند بر رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ واجب‌ شد و از فرمان‌ الله نمي‌توانست‌ سرپيچي‌ كند.
رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ علاقه‌ شديدي‌ به‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ داشت‌، اول‌ نزد او آمد و اين‌ آيه‌ را تلاوت‌ نمود و حكم‌ پروردگار را بيان‌ كرد. اما از آنجايي‌ كه‌ محبّت‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ در قلب‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ بود و مي‌ترسيد از اين‌ كه‌ اين‌ دختر جوان‌، زود تصميم‌ بگيرد، فوراً و قبل‌ از اينكه‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ جوابي‌ بدهد گفت‌: «البته‌ عجله‌ نكن‌، جواب‌ نده‌، برو با پدر و مادرت‌ مشورت‌ كن‌.»
عايشه –رضی الله عنها-‌ مي‌گويد: «به‌ خدا سوگند پيامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ مي‌دانست‌ كه‌ پدر و مادرم‌ هرگز به‌ من‌ دستور جدا شدن‌ از رسول‌ الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ را نخواهند داد.
خودم‌ جواب‌ دادم‌ و گفتم‌: آيا براي‌ چنين‌ كاري‌ از پدر و مادرم‌ اجازه‌ بگيرم‌؟ من‌ (صد البته‌ كه‌) خدا و رسول‌ و زندگاني‌ آخرت‌ را مي‌خواهم‌ (و آن‌ را بر هر چيز ديگر ترجيح‌ مي‌دهم‌)».
قلب‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ با شنيدن‌ اين‌ كلمات‌ شاد شد و از چهره‌ي‌ مباركش‌ آثار خوشحالي‌ هويدا گشت‌.
ساير همسران‌ نيز به‌ محض‌ شنيدن‌ جواب‌ عايشه –رضی الله عنها-‌، همين‌ جواب‌ را تقديم‌ رسول‌ اكرم‌ ـ صلی الله علیه وسلم ـ كردند و بدين‌ شكل‌ دنيا و متعلقات‌ دنيوي‌ را فداي‌ رضايت‌ الله و رسول‌ و همراهي‌ با پيامبر عطوفت‌ و مهرباني‌، كردند.
تقوی‌ و زهد عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ:
حضرت‌ عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ در خانه‌اي‌ به‌ دنيا آمد كه‌ مهد تقوی‌ و اخلاص‌ بود. از وقتي‌ كه‌ كم‌كم‌ مي‌فهميد، نور اخلاص‌ و ايمان‌ را در خانه‌ي‌ ابوبكر رضي الله عنه، درك‌ مي‌كرد و لذت‌ عبادت‌ و ارتباط‌ با الله جل جلاله را چشيده‌ بود.
همين‌ ارتباط‌ با الله بود كه‌ سبب‌ شد او نيز به‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ عشق‌ بورزد و توجهي‌ به‌ اختلاف‌ سني‌ و شرايط‌ سخت‌ زندگي‌ در خانه‌ي‌ پيامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ را نداشته‌ باشد.
آري‌! او معنا و مفهوم‌ تقوا و پرهيزگاري‌ را خوب‌ فهميده‌ بود. لذت‌ وصل‌ شدن‌ به‌ الله و راز و نياز و مناجات‌ با محبوب‌ واقعي‌ را در شب‌هاي‌ تار و تاريك‌ هجران‌، خوب‌ درك‌ كرده‌ بود. همين‌ لذّت‌ عبادت‌ و سجده‌ كردن‌ بود كه‌ دنيا را پيش‌ او چون‌ پره‌ كاهي‌ كرده‌ بود و به‌ محض‌ اينكه‌ چيزي‌ به‌ دستش‌ مي‌رسيد، فوراً در راه‌ الله انفاق‌ مي‌نمود.
در دوران‌ خلافت‌ فاروق‌ اعظم‌ ـ رضي الله عنه ـ، يك‌ كوزه‌ي‌ پر از جواهرات‌ از غنايم‌ حمله‌ به‌ عراق‌ به‌ دست‌ آمد.
حضرت‌ عمر ـ رضي الله عنه ـ پس‌ از مشورت‌ با تمامي‌ اصحاب‌، آن‌ جواهرات‌ را براي‌ حضرت‌ عايشه‌ي‌ صديقه‌ ـ رضي‌الله عنهاـ فرستاد.
حضرت‌ عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ پس‌ از مشاهده‌ي‌ آن‌، ناگهان‌ آه‌ سردي‌ كشيد و با چشم‌ اشك‌ بار فرمود: «ابن‌ خطاب‌ بر من‌ بسيار احسان‌ كرده‌، اميدوارم‌ كه‌ خداوند در آينده‌ مرا براي‌ قبول‌ چنين‌ احسان‌ها و عطايايي‌ زنده‌ نگذارد» (ملكه‌ي‌ عفّت‌، ص‌ 56.)
يك‌ بار امير معاويه‌ ـ رضي الله عنه ـ به‌ عنوان‌ هديه‌ صد هزار درهم‌ براي‌ عايشه ‌ي‌ صديقه‌ ـ رضي‌الله عنهاـ فرستاد، به‌ محض‌ دريافت‌ مبلغ‌، آن‌ را تا وقت‌ شام‌ بين‌ نيازمندان‌ تقسيم‌ كرد و براي‌ خود چيزي‌ نگذاشت‌»( بانوان‌ نمونه‌ اسلام‌)

دعا و عبادت‌ عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ:
حضرت‌ عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ تربيت‌ يافته‌ي‌ زيردست‌ كسي‌ بود، كه‌ به‌ او تعليم‌ داده‌ بود در تمام‌ احوال‌ و اوقات‌ فقط‌ متوجه‌ الله باشد، و هر آنچه‌ را كه‌ مي‌خواهد، فقط‌ از او تعالی‌ بخواهد.
نمونه‌ي‌ اين‌ خصلت‌ را مي‌توانيم‌ در جريان‌ افك‌ بيابيم‌، آن‌ هنگام‌ كه‌ به‌ او تهمت‌ زده‌ شد و در خانه‌ي‌ پدر به‌ سر مي‌برد، كارش‌ فقط‌ تضرع‌ و زاري‌ و دعا بود و متوجه‌ شدن‌ به‌ سوي‌ الله. او يقين‌ داشت‌ كه‌ الله او را تنها نمي‌گذارد؛ چراكه‌ خود وعده‌ داده‌ است‌:
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ     (بقره / 186)

عضويت  / ورود

و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزديكم و دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا بخواند اجابت مى‏كنم پس [آنان] بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند باشد كه راه يابند (و نياز او را برآورده‌ مي‌سازم‌)».
اين‌ مادر مهربان‌ در آن‌ آزمايش‌ سخت‌، اين‌ دعا را ورد كرده‌ بود و هميشه‌ آن‌ را مي‌خواند:
«يا سابغ النعم، ويا دافع النقم، ويا فارج الغمم، ويا كاشف الظلم، يا أعدل من حكم، يا حسب من ظلم، يا ولي من ظلم، يا أول بلا بداية، ويا آخر بلا نهاية، يا من له اسم بلا كنية، اللهم اجعل لي من أمري فرجاً ومخرجاً» (عايشه –رضی الله عنها-‌ در حيات‌ محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ، ص‌ 118) اي‌ صاحب‌ نعمت‌هاي‌ فراوان‌! اي‌ دافع‌ عذاب‌ها و بلايا! اي‌ رهاننده‌ي‌ مردم‌ از غم‌ها و تاريكي‌ها! اي‌ كسي‌ كه‌ در حكم‌ داوري‌ عادل‌تري‌! اي‌ حساب‌رس‌ كسي‌ كه‌ ظلم‌ مي‌كند! و اي‌ سرپرست‌ مظلوم‌! اي‌ اوّل‌ بي‌آغاز! و اي‌ آخر بدون‌ پايان‌! اي‌ كسي‌ كه‌ نام‌ داري‌ و كنيه‌ نداري‌! خدايا در كارم‌ گشايشي‌ روشن‌ برايم‌ قرار بده‌!
حضرت‌ عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ از نماز خواندن‌ بسيار لذّت‌ مي‌برد؛ چراكه‌ نمازش‌ نماز واقعي‌ بود. شب‌ها در كنار رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ به‌ نماز مي‌ايستاد، و خشوع‌ و خضوع‌ و دعا را از او درس‌ گرفته‌ بود. و هيچ‌ گاه‌ اجازه‌ نمي‌داد، نماز تهجدش‌ فوت‌ شود.
همراه‌ رسول‌ اكرم‌ ـ صلی الله علیه وسلم ـ نماز تراويح‌ را هم‌ به‌ جا مي‌آورد و به‌ آن‌ علاقه‌ي‌ خاصي‌ داشت‌. و از اين‌ عبادت‌ها لذّت‌ مي‌برد. خودش‌ مي‌فرمايد: «اگر پدرم‌ از قبر بلند شود و جلو مرا بگيرد، از عبادت‌ دست‌ نخواهم‌ كشيد».
عايشه –رضی الله عنها-‌، عالمي‌ بزرگ‌ و مجتهدي‌ توانا:
حضرت‌ عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ داراي‌ حافظه‌ و ذكاوتي‌ منحصر به‌ فرد بود. اين‌ تيزهوشي‌ و ذكاوت‌ و نيز معيّت‌ و همراهي‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ سبب‌ شد كه‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ به‌ عالمي‌ توانا مبدّل‌ گردد، تا جايي‌ كه‌ رسول‌اكرم‌ ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمود:
«خذوا نصف‌َ دينكم‌ عن‌ هذه‌ الحميراء» (امهات‌ المؤمنين‌ و بنات‌ الرسول‌، ص‌ 35. ابن كثير، و ابن قيم و آلباني باین نظر اند که این حدیث موضوع است)
نصف‌ دين‌تان‌ را از اين‌ حميرا (عايشه –رضی الله عنها-‌) ياد بگيريد.
در زمان‌ رسول‌ الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ زنان‌ براي‌ مسايل‌ مخصوص‌ به‌ خودشان‌ به‌ او مراجعه‌ مي‌كردند، اما پس‌ از رحلت‌ رسول‌ اكرم‌ ـ صلی الله علیه وسلم ـ، عايشه –رضی الله عنها-‌ مرجعي‌ براي‌ زن‌ و مرد، پير و جوان‌، عالم‌ و عامي‌، شد. همگي‌ براي‌ پاسخ‌ سؤالات‌ خويش‌ به‌ محضر او مي‌رفتند.
بزرگان‌ صحابه‌ نيز اگر در مسائل‌ فقهي‌ دچار مشكلي‌ مي‌شدند، به‌ ايشان‌ مراجعه‌ مي‌كردند.

ابوموسی‌ اشعري‌ ـ رضي الله عنه ـ مي‌فرمايد:
«هر مشكلي‌ براي‌ ما، اصحاب‌ پيامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ پيش‌ مي‌آمد و به‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ مراجعه‌ مي‌كرديم‌، حتماً براي‌ مشكلمان‌ راه‌ چاره‌ و راه حلي‌ مي‌يافتيم‌».
امام‌ زهري‌ ـ رحمه الله ـ يكي‌ از بزرگان‌ تابعين‌ مي‌فرمايد:
«كانت‌ عائشة أعلم‌ الناس‌ يسئلها الأكابر من‌ أصحاب‌ رسول‌الله  صلی الله علیه وسلم ».
عايشه –رضی الله عنها-‌ دانشمندترين‌ دوران‌ بود و حتی‌ بزرگان‌ صحابه‌ از ايشان‌ كسب‌ فيض‌ مي‌نمودند.
احاديث‌ و روايات‌ زيادي‌ در مورد مقام‌ علمي‌ حضرت‌ عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ وجود دارد كه‌ ما به‌ همين‌ دو مورد بسنده‌ مي‌كنيم‌ و همين‌ كافي‌ است‌ براي‌ مقام‌ علمي‌ ايشان‌ كه‌ در زمان‌ خلفاي‌ ثلاثه‌، فتوی‌ صادر مي‌كردند و به‌ آنها عمل‌ مي‌شد.
عايشه –رضی الله عنها-‌ اديبي‌ چيره‌دست‌:
حضرت‌ عايشه صديقه‌ ـ رضي‌الله عنهاـ احاديث‌ فراواني‌ را روايت‌ كرده‌اند، و همچنين‌ گفتارهاي‌ نغزي‌ از ايشان‌ به‌ جاي‌ مانده‌ كه‌ هر كدام‌ سندي‌ از توان‌ ادبي‌ بالاي‌ ايشان‌ به‌ شمار مي‌آيند.
به‌ عنوان‌ نمونه‌، حديث‌ افك‌ را كه‌ خود حضرت‌ عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ روايت‌ كرده‌ و در اكثر كتب‌ حديث‌ ثبت‌ شده‌، همه‌ي‌ بلغا، ادبا و شعرا را به‌ حيرت‌ آورده‌ كه‌ با چه‌ اسلوب‌ زيبايي‌ حالات‌ دروني‌ و تصويري‌ از اوضاع‌ آن‌ يك‌ ماه‌ را براي‌ خوانندگان‌ به‌ تصوير مي‌كشد.
«بيانات‌ او به‌ سبب‌ تأثير عجيبي‌ كه‌ داشت‌، فوراً در دل‌ها قرار مي‌گرفت‌ و مدعيان‌ بلاغت‌ و بيان‌ در برابرش‌ عاجز بودند. حاضر جواب‌ و زيرك‌ و شيرين‌ گفتار بود، نطق‌ و بياني‌ فصيح‌ و دلنشين‌ و طبعي‌ زنده‌ داشت‌. سخنانش‌ را در نهايت‌ رسايي‌ و بلاغت‌ ادا مي‌كرد، حتی‌ بسياري‌ از مؤلفين‌ از اسلوب‌ و شيوه‌ او پیروی‌ مي‌كردند.
«عايشه –رضی الله عنها-‌ در ادبيات‌ عرب‌، زن‌ دانشمندي‌ محسوب‌ مي‌شد، اشعار و قطعات‌ زيادي‌ از شعرا و نويسندگان‌ عرب‌ را در حفظ‌ داشت‌ كه‌ برخي‌ را مي‌پسنديد و بر بعضي‌ انتقاد مي‌كرد و ايراد مي‌گرفت‌» (عايشه –رضی الله عنها-‌ در حيات‌ محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ، ص‌ 152)
آري‌! او از خانه‌ي‌ بلاغت‌ متولد شده‌ بود و در خانه‌ي‌ بلاغت‌ نيز رشد كرده‌ بود.
عايشه –رضی الله عنها-‌ اولين‌ حافظه‌ حديث‌:
حضرت‌ عايشه‌ صديقه‌ ـ رضي‌الله عنهاـ با وجود اينكه‌ مدت‌ زمان‌ طولاني‌ را با رسول‌اكرم‌ ـ صلی الله علیه وسلم ـ زندگي‌ نكرد، اما بسياري‌ از مسايل‌ فقهي‌، حديث‌، و غيره ‌ را از رسول‌اكرم‌ ـ صلی الله علیه وسلم ـ آموخت‌.
عايشه صديقه‌ ـرضي‌الله عنهاـ به‌ صداقت‌ در علم‌، امانت‌ در روايت‌ و آگاهي‌ به‌ دقايق‌ و رموزات‌ عبادات‌ مشهور بود.
او داراي‌ حافظه‌اي‌ قوي‌ بود و به‌ همين‌ سبب‌ مرجع‌ بزرگ‌ و مطمئني‌ در علم‌ حديث‌ و فقه‌ به‌ شمار مي‌آمد.
هر حديثي‌ را كه‌ از رسول‌ اكرم‌ ـ صلی الله علیه وسلم ـ مي‌شنيد، حفظ‌ مي‌كرد و بدون‌ هيچ‌ نقصي‌ آنها را براي‌ اصحاب‌ بازگو مي‌نمود.
مجموعاً 2210 حديث‌ از احاديث‌ گهربار رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ از طريق‌ ايشان‌ روايت‌ شده‌ است‌؛ كه‌ 174 حديث‌ را شيخين‌‌، يعني‌ امام‌ بخاري‌ و امام‌ مسلم‌، در كتاب‌شان‌ نقل‌ كرده‌اند. 54 حديث‌ فقط‌ در بخاري‌ آمده‌ و 69 حديث‌ تنها در مسلم‌ ثبت‌ شده‌ است‌.
حضرت‌ عايشه صديقه‌ ـ رضي‌الله عنهاـ جزو هفت‌ نفري‌ است‌ كه‌ بيشتر از يك‌هزار حديث‌ را از پيامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ نقل‌ كرده‌اند، آن‌ هفت‌ تن‌ عبارتند از:
1) ابوهريره‌ ـ رضي الله عنه ـ
2) عبدالله بن‌ عمر ـ رضي الله عنه ـ.
3) انس‌ بن‌ مالك‌ ـ رضي الله عنه  ـ.
4) عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ .
5) عبدالله بن‌مسعود ـ رضي الله  ـ
6) جابر بن‌ عبدالله الانصاري‌ ر    ضی الله عنه
7) ابوسعيد الخدري‌ ـ رضی الله عنه ـ (نساء أهل البيت)
عايشه –رضی الله عنها-‌ و افتخارات‌ منحصر به‌ فردش:‌
خداوند متعال‌ در طول‌ حيات‌ عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ اين‌ مادر مهربان‌ و دلسوز، افتخارات‌ و امتيازات‌ زيادي‌ را نصيبش‌ كرد كه‌ افراد ديگر از آن‌ محروم‌ بوده‌اند.
در اينجا مختصراً و اجمالاً به‌ چند نمونه‌ اشاره‌ مي‌كنيم‌:

آيا افتخاري‌ بالاتر از اين‌ وجود دارد؟
دكتر «احمد خليل‌ جمعه‌» صاحب‌ كتاب‌ «نساء أهل‌ البيت‌» مي‌گويد: «مگر مي‌توان‌ از اين‌ افتخاري‌ بالاتر براي‌ عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ ذكر كرد كه‌ او در دنيا و آخرت‌ همسر رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ مي‌باشد و بر اين‌ مدعا، احاديث‌ صحيح‌، مهر صحّت‌ نهاده‌اند. پس‌ همين‌ كه‌ او در هر دو جهان‌ همسر رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ مي‌باشد و در كنار پيامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ به‌ سر مي‌برد، بزرگ‌ترين‌ افتخار است‌ براي‌ اين‌ مادر عزيز و جان‌فدا و مظلوم‌.

نزول‌ وحي‌ در شأن‌ او:

امتياز ديگر عايشه ‌ي‌ صديقه‌ ـ رضي‌الله عنهاـ اين‌ است‌ كه‌ برائتش‌ از بالاي‌ هفت‌ آسمان‌ نازل‌ شد و تا قيامت‌ مسلمانان‌ آيات‌ نازله‌ در شأن‌ او را در نماز و غيرنماز تلاوت‌ مي‌كنند و بدين‌ صورت‌ نامش‌ براي‌ هميشه‌ زنده‌ و جاودان‌ مي‌ماند و در مقابل‌ تلاوت‌ هر حرف‌ از اين‌ آيات‌، ده‌ ثواب‌ به‌ قاري‌ آن‌ مي‌رسد.

مادر مؤمنان‌ عالَم‌:
آري‌! از ديگر افتخارات‌ و امتيازات‌ حضرت‌ عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ اين‌ است‌ كه‌ بر امّت‌ اسلامي‌، حق‌ مادري‌ دارد؛ چراكه‌ خداوند متعال‌ فرمود: «زنان‌ پيامبر، مادران‌ مؤمنان‌ هستند». پس‌ به‌ عبارتي‌ تمام‌ مؤمنان‌، فرزندان‌ اين‌ محبوبه‌ي‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ مي‌باشند.

تنها دوشيزه‌ از ميان‌ همسران‌ پيامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ:
رسول‌ اكرم‌ ـ صلی الله علیه وسلم ـ طبق‌ روايات‌ و احاديث‌، با 15 زن‌ ازدواج‌ نموده‌، كه‌ يازده‌ زن‌ را در حال‌ حياتش‌، به‌ طور همزمان‌ در نكاح‌ داشته‌ است‌، كه‌ در حيات‌ مبارك‌ خويش‌ دو تن‌ از آنان‌ را از دست‌ داده‌ و در وقت‌ رحلت‌ مبارك‌، نُه‌ زن‌ از ايشان‌ به‌ جاي‌ مانده‌ است‌.
از ميان‌ اين‌ جمع‌ فقط‌ عايشه صديقه‌ ـ رضي‌الله عنهاـ ، باكره‌ و دوشيزه‌ بوده‌ است‌ و اين‌ افتخار بزرگي‌ است‌ براي‌ عايشه –رضی الله عنها-‌، كه‌ بدين‌ جهت‌ نيز رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ او را بسيار دوست‌ مي‌داشت‌.
ديگر همسران‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ همگي‌ بيوه‌ بوده‌ و قبل‌ از رسول‌اكرم‌ ـ صلی الله علیه وسلم ـ با فرد ديگر ازدواج‌ كرده‌ بودند.
با همه‌ي‌ اين‌ اوصاف‌، تمامي‌ اين‌ عزيزان‌، مادران‌ مؤمنان‌ هستند و احترامشان‌ براي‌ امت‌ اسلامي‌ واجب‌ و لازم‌ است‌.
اسامي‌ همسران‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ به‌ ترتيب‌ ازدواج‌ عبارتند از:
1ـ خديجه‌ دختر خويلد.
2ـ سوده‌ دختر زمعه‌.
3ـ عايشه دختر ابوبكر.
4ـ حفصه‌ دختر عمربن‌خطاب‌.
5ـ زينب‌ دختر خزيمه.‌
6ـ ام‌ سلمه‌.
7ـ زينب‌ دخترجحش.
8ـ جويريه‌ دختر حارث‌.
9ـ ريحانه‌ دختر شمعون‌.
10ـ ام‌ حبيبه‌ دختر ابوسفيان‌.
11ـ صفيه‌ دختر حي‌ بن‌ اخطب‌. (رضي‌ الله تعالی عنهن‌).

زني‌ كه‌ پدر و مادرش‌ از مهاجرين‌ بودند:
از ديگر افتخارات‌ عايشه‌ صديقه‌ ـ رضي‌الله عنهاـ اين‌ است‌ كه‌ او نه‌ تنها خود از اهل‌ بهشت‌ است‌، بلكه‌ پدر و مادرش‌ نيز جزو بهشتي‌ها هستند.
هر دوي‌ آنها از مهاجرين‌ به‌ مدينه‌ هستند كه‌ به‌ خاطر حفظ‌ ايمان‌ و اسلامشان‌ در كنار رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ، مجبور به‌ هجرت‌ شدند.

دچار نشدن‌ به‌ شرك‌ و بت‌پرستي‌:
عايشه صديقه‌ ـ رضي‌الله عنهاـ به‌ دليل‌ اينكه‌ زماني‌ ديده‌ به‌ جهان‌ گشود كه‌ پدر و مادرش‌ مسلمان‌ شده‌ بودند و نور توحيد و ايمان‌ در خانه‌ي‌ آنها تابيدن‌ گرفته‌ بود، از بت‌پرستي‌ و شرك‌ و معصيّت‌ محفوظ‌ ماند و از همان‌ اوان‌ طفوليّت‌، با نام‌ «الله» آشنا گرديد. اين‌ جزو افتخارات‌ عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ به‌ شمار مي‌آيد كه‌ هيچ‌گاه‌ براي‌ غيرخدا سر تعظيم‌ را فرود نياورد.

آوردن‌ صورت‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ توسط‌ جبرييل:‌
از ديگر افتخارات‌ صديقه‌ي‌ كبری‌، حميراي‌ رسول‌، عايشه صديقه‌ ـ رضي‌الله عنهاـ ، اين‌ است‌ كه‌ حضرت‌ جبرييل‌ همراه‌ خود صورت‌ و شكلي‌ از وي‌ را نزد رسول‌ اكرم‌ ـ صلی الله علیه وسلم ـ آورده‌ است‌.
رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ در حديثي‌ فرموده‌ است‌: «اي‌ عايشه! دوبار جبرييل‌ نزد من‌ آمد و چيزي‌ به‌ همراه‌ داشت‌ كه‌ در پارچه‌اي‌ سبز رنگ‌ پيچيده‌ بود. وقتي‌ پارچه‌ را باز كردم‌، ديدم‌ شكل‌ و صورت‌ تو در آن‌ پيچيده‌ شده‌ است‌. به‌ من‌ گفتند: اين‌ همسر تو در دنيا و آخرت‌ است‌.»

ديدن‌ جبرييل‌ امين‌ و حضور در خانه‌ وحي‌:
امتياز ديگر حضرت‌ عايشه صديقه‌ ـ رضي‌الله عنهاـ اين‌ است‌ كه‌ در خانه‌اي‌ زندگي‌ مي‌كرد كه‌ فرشتگان‌ آن‌ را احاطه‌ كرده‌ بودند و بارها و بارها وحي‌ در آنجا نازل‌ شد، در حالي‌ كه‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ در كنار رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ نشسته‌ بود.
طبق‌ گفته‌ خود عايشه صديقه‌ ـ رضي‌الله عنهاـ يكبار نيز حضرت‌ جبرييل عليه السلام را در حال‌ آوردن‌ وحي‌ ديده‌ است‌ كه‌ به‌ شكل‌ يكي‌ از اصحاب‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ آمده‌ بود(عايشه –رضی الله عنها-‌ در حيات‌ محمد، ص‌٩١)
كاتب‌ و جمع‌كننده‌ قرآن‌:
حضرت‌ ام‌المؤمنين‌ عايشه ي‌ صديقه‌ ـ رضي‌الله عنهاـ از جمله‌ي‌ كساني‌ است‌ كه‌ به‌ دليل‌ حافظه‌ي‌ قوي‌، بسياري‌ از آيات‌ قرآن‌ را حفظ‌ كرده‌ بودند و بسياري‌ از اوقات‌ نيز آن‌ را بازنويسي‌ مي‌كردند.
مي‌توان‌ گفت‌ كه‌ اكثر سوره‌هاي‌ طولاني‌ كه‌ در دل‌ شب‌هاي‌ تاريك‌ نازل‌ مي‌شد، در حجره‌ي‌ حضرت‌ عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ بوده‌ است‌ و اولين‌ كسي‌ كه‌ آن‌ را از پيامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ مي‌شنيد، عايشه ي‌ صديقه‌ است‌.
همين‌ امر سبب‌ شد تا بعدها كه‌ خلفاي‌ راشدين‌ براي‌ جمع‌آوري‌ قرآن‌ عظيم‌الشأن‌ اقدام‌ نمودند، در كار جمع‌آوري‌ و تطبيق‌ قرآن‌ از نظرات‌ ايشان‌ استفاده‌ي‌ زيادي‌ نمودند.
حضرت‌ عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ بعد از رحلت‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ، نسخه‌اي‌ از قرآن‌ را بازنويسي‌ كرد و آن‌ را نزد خود نگه‌ داشت‌ كه‌ به‌ آن‌ مصحف‌ عايشه مي‌گفتند. در بعضي‌ جاها نيز در صورت‌ ضرورت‌ حاشيه‌هايي‌ را نوشته‌ بود.
در بخاري‌ آمده‌ است‌ كه‌ شخصي‌ از عراق‌ به‌ حرمين‌ آمد و به‌ خدمت‌ ام‌المؤمنين‌ رفت‌ و در مورد مصحف‌ مبارك‌ سؤال‌ كرد و گفت‌: در عراق‌ براي‌ ترتيب‌ دادن‌ آيات‌ و نيز در قرائت‌، اختلافات‌ شديدي‌ رخ‌ داده‌ است‌، لذا مي‌خواهيم‌ از مصحف‌ شما استفاده‌ نماييم‌. حضرت‌ عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ نيز با گشاده‌رويي‌ اشكالات‌ آنها را مشخص‌ نمود.

دختر ابوبكر صدّيق رضي الله عنه:

امتياز ديگر عايشه صديقه‌ ـ رضي‌الله عنهاـ اين‌ است‌ كه‌ او دختر يار و همراه‌ شبانه‌روزي‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ، اولين‌ جانشين‌ برحق‌ پيامبر، يار غار سفر هجرت‌، و اولين‌ شخصي‌ كه‌ به‌ «صدّيق‌» ملقب‌ گرديد، مي‌باشد.
آري‌! او دختر همان‌ ابوبكري‌ است‌ كه‌ زماني‌ از تاجران‌ بزرگ‌ مكه‌ به‌ شمار مي‌آمد، اما به‌ خاطر دين‌ خدا همه‌ چيزش‌ را فدا كرد.
در غزوه‌ي‌ تبوك‌، رسول‌ اكرم‌ ـ صلی الله علیه وسلم ـ وقتي‌ او را ديد كه‌ كوله‌باري‌ براي‌ كمك‌ به‌ مسلمانان‌ آورده‌ بود، از او پرسيد: اي‌ ابوبكر! چه‌ چيزي‌ در خانه‌ به‌ جاي‌ گذاشته‌اي‌؟ فرمود: ‌ الله و رسولش‌ را.
او دختر همان‌ مردي‌ است‌ كه‌ در غار، پاي‌ مباركش‌ را در سوراخ‌ مار گذاشت‌، تا آسيبي‌ به‌ رسول‌ الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ نرسد.

مجتهد و مفتي‌ عهد صحابه‌:
بعد از رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ اكثر صحابه‌ و مردم‌ آن‌ زمان‌ براي‌ حل‌ مسايل‌ خود به‌ او مراجعه‌ مي‌كردند و او از بزرگان‌ اهل‌ حديث‌ و فقه‌ به‌ شمار مي‌آمد.

غروب‌ خورشيد نبوت‌ در حجره‌ي‌ عايشه –رضی الله عنها-:‌
رسول‌اكرم‌ ـ صلی الله علیه وسلم ـ در روزهاي‌ آخر حيات‌ مباركش‌، در حجره‌ي‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ به‌ سر مي‌برد، و هنگام‌ پرواز كردن‌ روح‌ مطهرش‌، سر مبارك‌ آن‌ حضرت‌ ـ صلی الله علیه وسلم ـ در آغوش‌ عايشه صديقه‌ ـ رضي‌الله عنهاـ قرار داشت‌.

سيره‌نگاران‌ و محدثين‌ واقعه‌ را اين‌گونه‌ نقل‌ كرده‌اند:
ماه‌ ربيع‌ الاول‌ بود، رسول‌ الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ در مريضي‌ به‌ سر مي‌برد، و هر روز بر شدت‌ مريضي‌اش‌ افزوده‌ مي‌شد. به‌ دليل‌ اينكه‌ اخلاق‌ كريمانه‌اي‌ داشت‌، صراحتاً نمي‌فرمود كه‌ دوست‌ دارد نزد كدام‌ يك‌ از همسرانش‌ باشد، بلكه‌ مي‌فرمود: فردا نوبت‌ كدام‌ خانه‌ است‌؟ همسران‌ نيز به‌ دليل‌ محبّت‌ رسول‌ الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ نسبت‌ به‌ عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ گفتند: يا رسول‌الله! در هر خانه‌اي‌ كه‌ دوست‌ داريد، بمانيد.
بالاخره‌ حضرت‌ علي‌ ـ رضي الله عنه ـ و حضرت‌ عباس‌ ـ رضي الله عنه ـ، رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ را به‌ خانه‌ي‌ حضرت‌ عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ منتقل‌ نمودند، تا آخرين‌ روزهاي‌ حياتش‌ را نزد محبوبه‌اش‌ بگذراند، و مي‌رفت‌ كه‌ اين‌ برگ‌ زرّين‌ بر دفتر افتخارات‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ افزوده‌ گردد.
رسول‌ اكرم‌ ـ صلی الله علیه وسلم ـ كاملاً ضعيف‌ شده‌، طوري‌ كه‌ براي‌ نماز نمي‌تواند به‌ مسجد برود. دستور مي‌دهد دوست‌ و همراه‌ هميشگي‌اش‌، يعني‌ ابوبكر صديق‌ ـ رضي الله عنه ـ در جايگاهش‌ براي‌ مسلمانان‌ امامت‌ كند.
عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ يك‌ لحظه‌ نيز پيامبر را تنها نمي‌گذارد. مي‌گويد: وقتي‌ به‌ او نگاه‌ كردم‌، ديدم‌ به‌ سوي‌ آسمان‌ مي‌نگرد و مي‌فرمايد:
«في‌ الرفيق‌ الأعلى‌، في‌ الرفيق‌ الأعلى‌»
نزد بالاترين‌ رفيق‌، نزد بالاترين‌ رفيق‌.
در اين‌ هنگام‌ «عبدالرحمن‌ بن‌ ابي‌بكر» براي‌ عيادت‌ آمد و مسواكي‌ در دست‌ داشت‌. رسول‌ اكرم‌ ـ صلی الله علیه وسلم ـ به‌ مسواك‌ نگاه‌ مي‌كرد، فهميدم‌ قصد دارد مسواك‌ بزند. من‌ مسواك‌ را گرفتم‌ و با دندان‌هاي‌ خودم‌ آن‌ را خوب‌ نرم‌ كردم‌. سپس‌ به‌ رسول‌ اكرم‌ ـ صلی الله علیه وسلم ـ دادم‌، مانند گذشته‌ دندان‌هايش‌ را مسواك‌ زد. بعد از آن‌ خواست‌ مسواك‌ را به‌ من‌ بدهد، اما نتوانست‌ و مسواك‌ از دستش‌ افتاد (نبي‌َّ رحمت‌)
پس‌ اينجا امتياز ديگري‌ نصيب‌ حضرت‌ عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ گرديد و آن‌، اينكه‌ در آخرين‌ لحظات‌ عمر مبارك‌ مسواكي‌ را كه‌ او استعمال‌ كرده‌ بود، پيامبر به‌ دندان‌هاي‌ مبارك‌ ماليد و از آن‌ استفاده‌ كرد.
* اتاق‌ عايشه –رضی الله عنها-‌، مدفن‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ:
جسد مبارك‌ پيامبر اكرم‌ ـ صلی الله علیه وسلم ـ در همان‌ اتاقي‌ كه‌ روح‌ مباركش‌ از آن‌ جدا شد، دفن‌ گرديد و اين‌ بر افتخارات‌ حضرت‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ افزوده‌ شد كه‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ تا هنگامه‌ي‌ قيامت‌ ميهمان‌ حجره‌ي‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ مي‌باشد. و هر روز و هر شب‌، هر ساعت‌ و هر آن‌، هزاران‌ عاشق‌ شيفته‌ در مقابل‌ درب‌ حجره‌ي‌ آن‌ بانوي‌ بزرگوار با ادب‌ مي‌ايستند و بر پيامبرشان‌ درود و سلام‌ مي‌فرستند.

ويژگي‌هاي‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ در چند جمله‌:
خود حضرت‌ عايشه‌ ـ رضي‌الله عنهاـ میگويد: «من‌ به‌ چند دليل‌ بر ديگر زنان‌ پيامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ برتري‌ دارم‌:
1) اينكه‌ پيامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ هيچ‌ زن‌ باكره‌اي‌ جز من‌ نگرفت‌.
2) هيچ‌ يك‌ از زنان‌ او پدر و مادرشان‌ با وي‌ هجرت‌ نكردند.
3) خداوند خودش‌ برائت‌ مرا در تهمتي‌ كه‌ به‌ من‌ زدند از آمان‌ نازل‌ كرد.
4) جبرييل‌ صورت‌ مرا در حريري‌ از آسمان‌ براي‌ رسول‌ خدا آورد و به‌ او گفت‌ با من‌ ازدواج‌ كند.
5) من‌ و او از يك‌ ظرف‌ غسل‌ مي‌كرديم‌ و با هيچ‌ يك‌ از زنان‌ ديگر خود اين‌ كار را نمي‌كرد.
6) وقتي‌ كه‌ پيامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ در خانه‌ي‌ من‌ بود بر وي‌ وحي‌ نازل‌ مي‌شد، اما در خانه‌هاي‌ ديگر چنين‌ اتفاقي‌ نمي‌افتاد.
7) وقتي‌ كه‌ خداوند روح‌ او را به‌ سوي‌ خود برد، سر مباركش‌ در دامان‌ من‌ بود.
  8  ) در حجره‌ي‌ من‌ رحلت‌ فرموده‌ و در همانجا دفن‌ گرديد.» (عايشه –رضی الله عنها-‌ در حيات‌ محمد، ص‌ 90.)









برای نویسنده این مطلب pejmanava تشکر کننده ها: 2
bahar (چهارشنبه شهريور ماه 13, 1392 12:26 pm), naseh_azizi (شنبه آبان ماه 4, 1392 6:41 pm)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
pejmanava
کاربر حرفه ای سایت
کاربر حرفه ای سایت
 
پست ها : 2997
تاريخ عضويت: جمعه آبان ماه 4, 1391 12:30 am
محل سکونت: Mahabad
تشکر کرده: 2893 بار
تشکر شده: 3332 بار
امتياز: 25740

Re: ♥امهات المومنین♥ --------> عایشه دختر ابوبکر رضی الله عن

پستتوسط bahar » چهارشنبه شهريور ماه 13, 1392 12:25 pm


سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

درودو رحمت  خداوند بر امهات مومنین

با تشکراز برادر گرامی پژمان

و خواهر خوبم مریم










برای نویسنده این مطلب bahar تشکر کننده ها:
pejmanava (چهارشنبه شهريور ماه 13, 1392 6:17 pm)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

Re: ♥امهات المومنین♥ --------> عایشه دختر ابوبکر رضی الله عن

پستتوسط bahar » دوشنبه شهريور ماه 18, 1392 4:56 pm




شعری در وصف ام المومنین عایشه رضی الله عنها

عشق دل خواهد كه وصف همسر طاها كند
آنكه تطهير و ثنايش ايزد يكتا كند

طوسن طبعم زشورش صد نوا دارد به دل  
مرغ بي پر چون سفر بر عرصه ي عنقا كند

دختر صديق اكبر در هياهو عفتش
اوكه نقش مادري اندر جهان ايفا كند

در صداقت چون پدر صديقه ي كبري بود
در عبادت مو به مو احكام حق اجرا كند

او نشان فقه و دانش قطب اقيانوس علم
كي مقامي اين چنين زن در جهان پيدا كند

هديه كرد او را به پيغمبر خداي مهربان
تا محمد را براي مسلمين معنا كند

مدح اين مادر ميان سوره ي نور آمده
منشأ پاكي او را خالق مولا كند

سوره اي كز نور او دلها سراسر نور شد
كيست او و آن سوره و آيات را حاشا كند

هركه دارد اعتراض از بهر ام المؤمنين
سوره و آيات اورا لعن وهم رسوا كند

صدهزاران جان فرزندان فداي عايشه
نام زيبايش ميان سينه ها مأوا كند




برای نویسنده این مطلب bahar تشکر کننده ها: 2
naseh_azizi (شنبه آبان ماه 4, 1392 6:41 pm), pejmanava (دوشنبه شهريور ماه 18, 1392 10:39 pm)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

Re: ♥امهات المومنین♥ --------> حفصه دختر عمر رضی الله عنها

پستتوسط bahar » جمعه شهريور ماه 21, 1392 12:00 am



ام المومنین حفصه رضی الله عنها

رسول اكرم صلي الله عليه وسلم:
«حفصه با كسي ازدواج خواهد كرد كه از عثمان بهتر است
وعثمان با كسي ازدواج مي كند كه از حفصه بهتر است» . (بخاری )


كلماتي كه به عنوان در آمدي بر سيره حفصه در ابتداي صفحه ذكر شد
كلماتي هستند كه پيامبر صلي الله عليه وسلم با اين كلمات چهره اندوهگين و افسرده عمر بن خطاب
را شاد وبشاش نمود. حفصه دختر عمر، شوهرش ((نيس بن حذيف سهمي) را از دست داده بود اما

خودش هنوز جوان وكوچك بود .عمر -رضی الله عنه- نزد ابوبكر -رضی الله عنه- رفت وبه او
پيشنهاد كرد كه با دخترش حفصه ازدواج كند اما ابوبكر سكوت را اختيار كرد وچيزي نگفت و
عمر نزد عثمان -رضی الله عنه- رفت و به او گفت كه با دخترم ازدواج كن.

عثمان گفت: من قصد ازدواج ندارم، احساسات عمر جريحه دارشده واو احساس مي كرد كه رفتار
ابوبكر وعثمان مناسب با شخصيت عمر نبوده است، بنابر اين عمر اندوهگين وافسرده نزد
پيامبر صلي الله عليه وسلم آمد ورسول الله  با اين جمله عمررا مسرور نمود و به عمر گفت:

حفصه با كسي ازدواج مي كند كه از عثمان بهتر است
وعثمان با كسي ازدواج خواهد كرد كه از حفصه بهتر است.

عمر هدف پيامبر صلي الله عليه وسلم را فهميد ودانست كه او با اين كلمات از حفصه خواستگاري مي كند،
بنابر اين با شادي وسرور به خانه برگشت و در راه ابوبكر را ديد ابوبكر ازگفتگوي او وپيامبرخبر شده بود
بنابر اين به عمر گفت: هنگامي كه تو به من پيشهاد كردي كه با دخترت حفصه ازدواج كنم ومن نپذيرفتم

شايد از من ناراحت وخشمگين شدي. اما من چون شنيده بودم كه پيامبر صلي الله عليه وسلم فرمود كه قصد
ازدواج با حفصه را دارد چيزي نگفتم ونپذيرفتم ونيز نمي خواستم راز پيامبر صلي الله عليه وسلم را فاش كنم،
اگر پيامبر صلي الله عليه وسلم قصد ازدواج با حفصه را نداشت من قبول مي كردم . عمر نيز دليل سكوت

ابوبكر را دانست بعدا پي برد كه عثمان بر اثر درگذشت همسرش رقيه دختر پيامبر صلي الله عليه وسلم
غمگين بوده است ونيز آرزو دارد با خواهر رقيه يعني با ام كلثوم ازدواج نمايد،
پيامبر صلي الله عليه وسلم با حفصه ازدواج كرد تا دل دوست جوانمردش عمر را بدست بياورد ضمنا از
شوهر فقيد مجاهد ومهاجر حفصه كه در راه اسلام جهاد كرده و شهيد شده بود تجليل نمايد وحفصه به خانه پيامبر(ص) پيوست.


ادامه دارد . . . .



برای نویسنده این مطلب bahar تشکر کننده ها: 2
naseh_azizi (شنبه آبان ماه 4, 1392 6:41 pm), pejmanava (جمعه شهريور ماه 21, 1392 12:18 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

Re: ♥امهات المومنین♥ --------> حفصه دختر عمررضی الله عنها

پستتوسط bahar » يکشنبه شهريور ماه 23, 1392 12:27 am


فضیلت ام المومنین حفصه رضی الله عنها :

از جمله فضايل حفصه مي توان به اين اشاره كرد كه جبرئيل در مورد او به پيامبر گفت:

حفصه روزه دار وشب نشين است، وهمسر شما صلي الله عليه وسلم در بهشت خواهد بود .

او زندگي را با روزه داري در روزها وعبادت در شبها سپري نمود وجز تقوا وخداترسي چيزي ديگر از او سر نزد.

حفصه زني نيكو وپاكيزه وپرهيزگار بود حدود شصت حديث وكل قرآن را از برداشت ونقش مؤثري در جمع آوري قرآن ايفاء نمود.

حفصه نوشتن را از شفا دختر عبدالله العدويه يادگرفته بود.

بعد از اينكه قرآن نوشته شد حفصه براي حفاظت ونگاهداري آن انتخاب گرديد، قرآن را كه خداوند بر پيامبرش نازل كرده بود

توسط مردان حفظ شد و آن را در سينه هايشان جاي داده بودند ونيز بر بعضي از تكه هاي كاغذ وپارچه نوشته شده بود،

عمر به ابوبكر پيشنهاد كرد تا قرآن را بنويسد بنابر اين زيد قرآن را نوشت وحفصه در خانه اش نگهداري نمود.

ودرعهد ابوبكر وعمر همچنان قرآن در خانه او نگهداري مي شد،

تا اينكه در عهد عثمان مصاحف جمع آوري گرديد وفقط يك مصحف بنام مصحف انتشار يافت.

حفصه حافظ حديث بود، او احاديث زيادي از پيامبر صلي الله عليه وسلم روايت كرد،

شصت حديث از او روايت شده كه امام بخاري ومسلم هر دو سه حديث را متفقا روايت كرده اند

وشش حديث را امام مسلم به تنهايي روايت كرده است .

روزهاي وسالها همچنان مي گذشت تا اينكه در سال چهل وپنج هجري دچار ضعف وبيماري گرديد وحيات را به درود گفت،

امير وقت، مروان به حكم بر جنازه اش نماز خواند سپس جنازه ام المؤمنين به سوي قبرستان بقيع برده شد و

در آن جا برادرانش عبدالله و عاصم خواهرشان را در قبر گذاشته وبه خاك سپردند.

ام المؤمنين حفصه در عمر شصت سالگي از جهان رخت بربست. او زني بود كه به بهشت مژده داده شده بود.

رحمت خداوند بر ام المؤمنين باد





برای نویسنده این مطلب bahar تشکر کننده ها: 3
Maryam-H (يکشنبه شهريور ماه 24, 1392 1:11 pm), naseh_azizi (شنبه آبان ماه 4, 1392 6:41 pm), pejmanava (يکشنبه شهريور ماه 24, 1392 5:56 pm)
رتبه: 21.43%
 
نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

Re: ♥امهات المومنین♥ --------> زينب بنت خزيمه

پستتوسط bahar » جمعه شهريور ماه 29, 1392 6:57 pm


ام المومنین زينب بنت خزيمه مادر بينوايان

﴿ وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَيَتِيماً وَأَسِيراً *
إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلا شُكُوراً *
إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبنَِّا يوَْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً *
فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ- ذَلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُوراً *
وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرا﴾
(الانسان: 8-12)


وخوراك مي دادند به بينوا ويتيم واسير به خاطر دست داشت خدا.

ما شما را تنها به خاطر ذات خدا خوراك مي دهيم و از شما پاداش وسپاسگزاري نمي خواهيم .

ما از (عذاب) پروردگارمان مي ترسيم از روزبس ترشرو وسخت اخمويي به همين خاطر ،

خداوند آنان را از شر وبلاي آن روز محفوظ مي دارد و ايشان را به خرمي وشادماني مي رساند

ودر برابر صبري كه نموده اند خداوند بهشت وجامه ابريشمين را پاداششان ميكند.

سخاوت ام المؤمنين زينب

سخاوت يعني بدون تكلف با سادگي و آساني چيزي را به كسي بخشيدن، وكريم وسخي به كسي گفته مي شود كه

به مردم بدون اينكه عوض بگيرد نفع برساند .سخاوت در قرآن عنوان نيكي وپرهيزگاري يادشده است.

زينب مادر بينوايان نيز سخاوتش اينگونه بود كه او را مادرهر مستمندي كه به كمك احتياج داشت قرارداده بود.

اوبعنوان مادر بينوايان (ام المساكين) مشهور بود زيرا سايه مهروعطوفت او همواره برسر فقرا وبينوايان بود ،

ايشان قبل از اسلام و درعصر جاهليت نيز به ام المساكين (مادر بينوايا ن) معروف بود و اسلام كه آمد يكي

از تعاليم حيات بخش همان بود كه زينب از نظر اخلاقي به آن پايبند بود ، يعني ، كمك ونيكي با فقر ا.

واين صفت افرادي است ، كه وجودشان نيرومند ودلهايشان نرم وهمت شان بلند و بالاست .

اما مؤرخين سيرت امهات المؤمنين در مورد زينب چه گفته اند؟

ديوگ يم يكي از مؤرخين :  ام المومنین زینب در جاهليت ام المساکین  (مادر بينوايان) خوانده مي شد :

1. چون به مستمندان زيادي غذا مي داد 2صدقات فراواني به فقرا مي داد و با آنها نيكي واحسان ميكرد.

زندگي زينب قبل از ازدواج با پيامبر صلي الله عليه وسلم

ام المساكين سيزده سال قبل از بعثت پيامبر صلي الله عليه وسلم به دنياآمد. وقتي بزرگ شد از همه دختران مكه بهتر بود .

مؤرخين نوشته اند كه او قبل از پيامبر صلي الله عليه وسلم با عبدالله بن جحش ازدواج كردوعبدالله در جنگ احد كشته شد .

وبعضي گفته اند كه او با طفيل بن حارث ازدواج كرده بود اما طفيل او را طلاق داد وبرادر طفيل ، عبيده بن حارث مطلبي

با او ازدواج كرد ودر جنگ بدر و يا احد به شهادت رسيد ،به هرحال اين زن سخاوتمند ومادر بينوايان در راه اسلام

شوهرش راهركس كه بود از دست داد و مي بايست اسلام با او مهرباني و عطوفت نشان مي داد.

اين كار بايد چگونه انجام مي گرفت؟


ازدواجي مبارك

در سال سوم هجري مشركين مكه توطئه كردند ولشكري را جمع نموده وبراي پيكار با

پيامبر صلي الله عليه وسلم حركت كردند ، جنگ درگرفت وبه ظاهر مشركين پيروز شدند

وتعداد زيادي از مسلمين به شهادت رسيدند، حمزه عموي پيامبر صلي الله عليه وسلم وشير مرد اسلام

در اين جنگ به شهادت رسيد ، همسر زينب در اين جنگ شهيد شد ،زينب با از دست دادن

همسر خود به شدت غمگين گرديد وشهيد شدن همسرش مصيبت بزرگي براي زينب بود ،

او ديگر خودش را در مدينه تنها مي ديد زير ا از مكه هجرت كرده بود و در مدينه كسي را جز خدانداشت.

اما خداوند بندگان صالحش را مي نوازد وزينب در مقامي از تقواوخداترسي قرار داشت كه خداوند

بي درنگ مشكل او را حل نمود ووقتي عدتش تمام شد چند روزي نگذشته بود كه پيامبر صلي الله عليه وسلم

از او خواستگاري نم ود. او امر ازدواج خود را به پيامبر صلي الله عليه وسلم واگذار كرد چون در مدينه

كسي را نداشت كه ولي امر اوباشد و محمد صلى الله عليه وسلم بهترين سرپرست و ولي امر او بود ، اما

عمويش عمر و هلالي آمد تا زينب را به ازدواج پيامبر صلي الله عليه وسلم در بياورد پيامبر صلي الله عليه وسلم

مبلغ چهار صد درهم به عنوان مهريه به زينب داد وبراي او اتاقي مانند اتاقهاي زنانش ساخت ،

و زينب مادربينوايان به عنوان همسر پيامبر صلي الله عليه وسلم ومادر مؤمنان در خانه پيامبر صلي الله عليه وسلم اقامت گزيد.

روزهايي در كنار پيامبر صلي الله عليه وسلم

زينب روزهايي كمي حدود دو ماه در خانه پيامبر صلي الله عليه وسلم گذراند. عايشه وحفصه آن طور كه نسبت به

ديگر همسران پيامبر صلي الله عليه وسلم كه به تازگي به همسران پيامبر مي پيوستند رشك مي بردند

نسبت به زينب نه رشك مي بردند ونه غيرتشان به جوش مي آمد، عايشه وحفصه ميدانستند پيامبر صلي الله عليه وسلم

به خاطر تجليل از سخاوت وبخشش زينب او را به همسري برگزيده است ونيز مهرباني وعطوفت

پيامبر صلي الله عليه وسلم سبيي ديگر در ازدواج پيامبر صلي الله عليه وسلم با زينب بود.

روزها به سرعت مي گذشت وبه گفته مؤرخين شصت روز 1 از زندگي پيامبر صلي الله عليه وسلم وزينب گذشت كه

زينب از جهان چشم فروبست بنابراين زندگي با او ياري نكرد تا حديثي روايت نمايد بلكه فروتنانه به لقاي پروردگارش شتافت ،

در واقع اين چند روز زندگي با پيامبر صلي الله عليه وسلم تجليل از زينب ومرحله اي بود براي انتقال به بهشت جاويدان.

مادر بينوايان وفات كرد وحديثي از صلي الله عليه وسلم روايت نكرد  او در سن سي سالگي در عنفوان جواني

در ربيع الاخر سال چهارم هجري چشم از جهان فروبست ودر قبرستان بقيع به خاك سپرده شد.


درود و رحمت خداوند براو باد
















برای نویسنده این مطلب bahar تشکر کننده ها: 4
Aryrang (جمعه شهريور ماه 29, 1392 11:25 pm), khezri (جمعه شهريور ماه 29, 1392 11:17 pm), naseh_azizi (شنبه آبان ماه 4, 1392 6:41 pm), pejmanava (جمعه شهريور ماه 29, 1392 11:11 pm)
رتبه: 28.57%
 
نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

Re: ♥امهات المومنین♥ --------> زينب بنت خزيمه مادر بينوايان

پستتوسط pejmanava » جمعه شهريور ماه 29, 1392 11:14 pm


با تشکر از مدیریت محترم تالار گفتمان

جزاک الله خیرا .

برای نویسنده این مطلب pejmanava تشکر کننده ها:
bahar (جمعه شهريور ماه 29, 1392 11:17 pm)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
pejmanava
کاربر حرفه ای سایت
کاربر حرفه ای سایت
 
پست ها : 2997
تاريخ عضويت: جمعه آبان ماه 4, 1391 12:30 am
محل سکونت: Mahabad
تشکر کرده: 2893 بار
تشکر شده: 3332 بار
امتياز: 25740

Re: ♥امهات المومنین♥ --------> ام سلمه (هند بنت ابی امیه )

پستتوسط bahar » دوشنبه مهر ماه 8, 1392 4:34 pm





ام المومنین ام سلمه رضی الله عنها

(بار خدايا غم او را برطرف كن، و به او شوهري بهتر از ابو سلمه عطاكن )

تسليت رسول اكرم صلي الله عليه وسلم به ام سلمه هنگام درگذشت شوهرش ابوسلمه.


خداحافظي با ابوسلمه

عبدالله بن عبدالاسد بن المغيره پسر بره دختر عبدالمطلب، پسر عمه پيامبر صلي الله عليه وسلم و برادر رضاعي اش بود ،

او يکی  از قهرمانان اسلام در جنگ احد ومورد اعتماد پيامبر صلي الله عليه وسلم وشوهر ام سلمه بود ،

در جنگ احد زخمي شده بود . پيامبر صلي الله عليه وسلم درروز غزوه عشيره ، ابوسلمه ر ا امير مدينه مقرر كرده بود

وقتي پيامبر صلي الله عليه وسلم از غزوه عشيره برگشت لشكري صد و پنجاه نفري به فرماندهي ابوسلمه

براي جنگ با بني اسد كه بعد از شكست مسلمانان درجنگ احد ، به آنها چشم طمع دوخته بودند ، فرستاد.

ابوسلمه در مسئوليتي كه به عهده او گذاشته شد موفق گرديد و پيروز مندانه به مدينه بازگشت ،

اما زخمي كه درجنگ احد به او رسيده بود . هنوز بهبود نيافته بود تا اينكه بر اثر همان زخم به بستر بيماري افتاد ،

ام سلمه دركنار شوهرش به مراقبت از او مشغول بود ، پيامبر صلي الله عليه وسلم چندين بار به عيادت ابوسلمه آمد.

در يكي از روزها كه پيامبر صلي الله عليه وسلم براي عيادت ابوسلمه آمده بود ابوسلمه آخرين نفسهاي زندگي را مي كشيد

و پيامبر صلي الله عليه وسلم در كنارش براي او دعا خير مي نمود ابوسلمه جان به جان آفرين تسليم نمود ،

پيامبر صلي الله عليه وسلم آنروز بر جنازه او به جاي چهار تكبير نه تكبير گفت ، از ايشان سؤال شد آيا به فراموشي

اينقدرتكبير گفته است ؟ فرمود : نه فراموش كردم نه اشتباهي رخ داد ، اگر هزارتكبير بر جنازه ابوسلمه مي گفتم

بازهم شايسته آن بود.ام سلمه از درگذشت همسرش ناراحت شد و به گريه افتاد واين جمله را بارها تكرار مي كرد :

(إنا لله وإنا إليه راجعون) (ما از آن خداونديم وبه سوي او باز مي گرديم ).

(خدايا مرا در مصيبتي كه برايم پيش آمده است.پاداش بده، وبعد از مصيبت زندگي ام را بهتر كن)


ادامه دارد . . . .(دوستان چون نمیخام زیاد طولانی باشه درچند قسمت براتون میزارم )





برای نویسنده این مطلب bahar تشکر کننده ها: 2
naseh_azizi (شنبه آبان ماه 4, 1392 6:41 pm), pejmanava (دوشنبه مهر ماه 8, 1392 10:52 pm)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

Re: ♥امهات المومنین♥ --------> ام سلمه (هند بنت ابی امیه )

پستتوسط bahar » دوشنبه مهر ماه 8, 1392 5:10 pm


ازدواجي مبارك

ام سلمه بعد از وفات شوهرش روزهاي سخت واندوهناكي را ميگذراند،

فرزندانش ((عمرو، دره وزينب )) را اطراف خود جمع مي نمود ووقتي آنها را يتيم مي ديد كه پدرشان را

ازدست داده اند بيشتر اندوهگين مي شد ، چهار ماه از وفات شوهرش گذشته وعدتش به پايان رسيده بود ،

ابوبكر وعمر از او خواستگاري كردند.ام سلمه به خاطر تربيت وپرورش فرزندان خود از ازدواج اباء ورزيد،

خداوند ازدواجي زيبا وسرنوشتي خوب براي ام سلمه تدارك ديده بود ،خداوند، سرپرستي، مهربان ونيكو براي

فرزندان ام سلمه بدو بخشيد.پيامبر صلي الله عليه وسلم فردي را براي خواستگاري ام سلمه فرستاد،

وقتي ام سلمه را گفتند كه پيامبر از تو خواستگارينموده است ونظر تو چيست ؟ ام سلمه حيران شد كه چه

عذري بيان كند ،بالاخره تصميم نهايي خود را گرفت وچنين عذر آورد : من جواني راسپري كرده ام ،

بچه هاي زيادي دارم، ونيز تند مزاج هستم شايد باعث ناراحتي ديگر زنانت شوم ، معلوم نيست اولياي من با

اين پيوند موافقت كنند يا خير و...پيامبر صلي الله عليه وسلم درپاسخ ام سلمه فرمود:

اگر سن تو بالااست سن من از تو بزرگتر است ، فرزندانت را به خدا وپيامبرش واگذاركن، واما اينكه مي گويي

تند مزاج هستم خداوند تند مزاجي تو را از بين خواهد برد ، واولياي تو با ازدواج با من موافقت خواهند كرد،

و آناني كه در اينجا نيستند نيز مخالفت نخواهند كرد سرانجام ام سلمه با ازدواج موافقت نمود

وپسرش سلمه به عنوان ولي وسرپرست مادرش او را به نكاح پيامبر صلي الله عليه وسلم در آورد ،

ديگر همسران پيامبر صلي الله عليه وسلم از ازدواج پيامبر صلي الله عليه وسلم با ام سلمه آگاه شدند ودر رأس

همه عايشه به حفصه گفت : غيرتم جوش مي كند ورشك مي برم.حفصه به عايشه گفت كه ازدواج پيامبر با ام سلمه

چيز مهمي نيستبلكه كاري ساده وعادي است.ام سلمه درخانه زينب، (ام المساكين ) كه قبل از ازدواج پيامبر با ام سلمه

وفات نموده بود جا گرفت. پيامبر صلي الله عليه وسلم مي خواست وارد خانه شود ونزد همسر جديدش برود اما ديد كه

ام سلمه دخترش زينب راشير مي دهد.پيامبر صلي الله عليه وسلم بيرون رفت وروز بعد دوباره آمد بازهم ديدكه

ام سلمه بچه اش را شير مي دهد پيامبر صلي الله علیه  وسلم برگشت،عمار برادر مادري ام سلمه آنچه را كه پيش آمده بود

درك كرده نزد ام سلمه آمد ودخترش را از آغوشش گرفته وگفت : اين بچه را بگذار تو به سبب همين بچه

پيامبر صلي الله عليه وسلم را اذيت مي كني ومانع ازتشريف فرمايي ايشان مي شوي.عمار دختر بچه را به يکی

از زنان در قبا سپرد تا او را شير بدهد پيامبرصلي الله عليه وسلم نزد ام سلمه آمد ودر مورد زينب از مادرش چنين پرسيد:

كوچولو كجاست ؟! كوچولو كجاست ؟! ام سلمه گفت: عمار بن ياسر او را برده است .

ام سلمه جايگاه بزرگي در قلب پيامبر صلي الله عليه وسلم داشت تا جايي كه عايشه گفته است :

بعد از من ام سلمه محبوب ترين همسر پيامبر بود.

ادامه دارد . . . .





برای نویسنده این مطلب bahar تشکر کننده ها: 3
Noha (دوشنبه مهر ماه 8, 1392 9:38 pm), naseh_azizi (شنبه آبان ماه 4, 1392 6:41 pm), pejmanava (دوشنبه مهر ماه 8, 1392 10:52 pm)
رتبه: 21.43%
 
نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

Re: ♥امهات المومنین♥ --------> ام سلمه (هند بنت ابی امیه )

پستتوسط bahar » يکشنبه مهر ماه 14, 1392 6:02 pm


جايگاه بلند ام سلمه

وحي بر پيامبر صلي الله عليه وسلم فقط در اتاق عايشه نازل مي شدودر خانه ديگر زنان پيامبر صلي الله عليه وسلم وحي نازل نمي شد .

به خاطر اين، عايشه به خود افتخار مي كرد. اما عایشه می گوید : شبي نشسته بودم پيامبر صلي الله عليه وسلم درخانه ام سلمه بود ،

شنيدم كه پيامبر صلي الله عليه وسلم دارد مي خنددوام سلمه از او پرسيد : خداوند شما را هميشه بخنداند . چرا مي خنديد ؟

پيامبر صلي الله عليه وسلم فرمود : خداوند توبه ابولبابه را پذيرفت ، -ابولبابه بر اثر گناهي كه مرتكب شده بود خود را با ستوني از ستونهاي

مسجد بسته بود -. ام سلمه گفت : اي پيامبر خد ا! آيا به او مژده ندهم ؟! آنحضرت صلي الله عليه وسلم فرمود:

بله، اگر مي خواهي به او مژده، ده.ام سلمه او را اين چنین  مژده داد : ابولبابه خوشح ال باش خداوند توبه ترا پذيرفته است .

واين زماني بود كه هنوز حجاب بر زنان فرض نشده بود.مردم وقتي مژده را شنيدند طنابهاي ابولبابه را باز كرده واو را آزادكردند اما او

قبول نكرد وگفت : بايد پيامبردست وپاي او را باز نمايد واو را آزاد كند.پيامبر صلي الله عليه وسلم آمد واو را بعد از اينكه شش روز

ستوني خود را بسته بود باز و آزاد نمود . همسرش فقط هنگام نماز دست وپاي او را بازمي كرد

بعد از نماز دوباره خود را به همان ستون مي بست . تااينكه در مورد ايشان نازل گرديد:

وَآخَرُونَ اعْتَرَفُواْ بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُواْ عَمَلاً صَالِحاً وَآخَرَ سَيِّئاً عَسَى اللّهُ أَن يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‏سوره توبة آيه 102

گروه ديگري به گناهان خويش اعتراف كردند، آنها عمل نيك را باعمل بد مخلوط نمودند ، اميد است كه خد اوند توبه

آنان را بپذيرد ، همانا خداوند بخشاينده ومهربان است)).


ام سلمه بانويي عاقل واهل بصيرت بود، در روز صلح حديبيه وقتي صحابه براي اينكه از وارد شدن مكه محروم شده بودند در

تراشيدن سروقرباني كردن تأخير نمودند ، پيامبر صلي الله عليه وسلم خشمگين واردخيمه ام سلمه شد.

ام سلمه وقتي حالت پيامبر صلي الله عليه وسلم را ديد گفت : مشكلي نيست آنها را سرزنش مكن براي آنها مشكل بزرگي پيش آمده

چون آنها بدون ورود به مكه و عمره بر مي گردند سپس به پيامبرصلي الله عليه وسلم گفت : قرباني ات را ذبح كن و موهاي

سرت را بتراش ، بدون اينكه با كسي از مسلمانان حرفي بزني.

پيامبر صلي الله عليه وسلم طبق مشوره ام سلمه بيرون رفت وقرباني اش را سر بريد و با صداي بلند تكبير گفت وسرش را تراشيد ،

مسلمانا ن وقتي پيامبر صلي الله عليه وسلم را ديدند از او اطاعت كرده وقرباني هايشان را سر بريدند و سرهاي يكديگر را تراشيدند

واينگونه مشوره ام سلمه باعث نجات مسلمين از فتنه اي شد كه براثر صلح حديبيه مي خواست ميان مسلمانان برپا شود . ونتيجه صلح

حديبيه فتح بزرگ مكه بود.د اام سلمه بعد  از وفات پيامبر صلي الله عليه وسلم همچنان با حكمت ودانش زيست ، ام سلمه احاديثي از

پيامبر روايت كرده است. اونود سال زندگي نمود وآخرين همسر پيامبر بود كه دنيا ر ا ترك مي كرد .او در زمان يزيد بن معاويه

درسال 62 هجري از جهان درگذشت وطبق وصيت خودش ، ابوهريره بر او نماز خواند وفرزندانش عمرو سلمه داخل قبر مادرشان رفته

وبا كمك عبدالله بن ابي اميه مادر شان را دفن كردند اودر كنار ديگر همسران پيامبر صلي الله عليه وسلم در قبرستان بقيع به خاك سپرده شد.

سلام ودرود بي پايان بر ام المؤمنين ام سلمه باد






برای نویسنده این مطلب bahar تشکر کننده ها: 3
Noha (يکشنبه مهر ماه 14, 1392 10:22 pm), naseh_azizi (شنبه آبان ماه 4, 1392 6:41 pm), pejmanava (يکشنبه مهر ماه 14, 1392 10:16 pm)
رتبه: 21.43%
 
نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

Re: ♥امهات المومنین♥ --------> ام سلمه (هند بنت ابی امیه )

پستتوسط erfan » يکشنبه مهر ماه 14, 1392 6:10 pm


سلام خدا بر ام سلمه ، همسرش و کسانی که از آنان به نیکی تبعیت میکنند

برای نویسنده این مطلب erfan تشکر کننده ها: 2
bahar (يکشنبه مهر ماه 14, 1392 6:21 pm), pejmanava (يکشنبه مهر ماه 14, 1392 10:16 pm)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
erfan
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 289
تاريخ عضويت: شنبه ارديبهشت ماه 9, 1391 11:30 pm
محل سکونت: روانسر_همدان
تشکر کرده: 172 بار
تشکر شده: 311 بار
امتياز: 2250

Re: ♥امهات المومنین♥ --------> زینب بنت جحش

پستتوسط bahar » چهارشنبه آبان ماه 1, 1392 3:16 pm



ام المومنین زینب رضی الله عنها

اي پيامبر خدا! من با زنان ديگرت فرق دارم . زيرا آنها توسط پدر ، يابرادر وديگر اعضاي خانواده شان به ازدواج تو در آمده اند ،

ولي مرا خداوند از فراز هفت آسمان به عقد شما در آورده است

زينب هميشه اين نعمت خداوندي را كه با هدايت آسماني به عقد پيامبر صلي الله عليه وسلم در آمده نزد پيامبر ياد مي كرد

وهمچنين بر ساير زنان افتخار مي كرد و مي گفت : شماها را خانواده هايتان به عقد پيامبر صلي الله عليه وسلم در آورده اند

اما مر اخداوند از بالاي هفت آسمان به عقد پيامبر صلي الله عليه وسلم در آورده است.

چرا خداوند پيامبر صلي الله عليه وسلم را دستور داد تا با زينب ازدواج نمايد؟

پدر زينب، ((جحش)) ومادر وي ((اميمه)) دختر عبدالمطلب ، عمه پيامبرصلي الله عليه وسلم بود ، زينب درزمان بعثت

پيامبرصلی الله علیه وسلم دختري زيبا وجوان بود كه با خانواده خود در مكه مي زيست ،اعضاي خانواده اش به پيامبر

صلي الله عليه وسلم ايمان آوردند و بعضي به حبشه هجرت كردند ، در ميان مهاجرين به سوي حبشه دو برادر زينب ،

عبدالله وعبيدالله نيز به چشم مي خوردند و آل جحش مكه را ترك كرده واز ديار خود هجرت نموده ، حمنه خواهر زينب با

زيباترين جوان قريش واولين نماينده پيامبردر مدينه ، مصعب بن عميرازدواج كرد ، خواهر ديگر

زينب ام حبيب بنت جحش با عبدالرحمن بن عوف كه از اشراف قريش بود ازدواج نمود ، فقط زينب باقي مانده بود او

منتظر بود كه با كسي ازدواج كند كه در نسب وشرافت با او برابر باشد.در يكي از روزها ، پيامبر صلي الله عليه وسلم

كسي را فرستاد تا زينب را براي غلام آزاد شده اش زيد بن حارثه خواستگاري كند ، پيامبر صلي الله عليه وسلم زيد را

دوست داشت و به او احترام مي گذاشت زيد راخديجه در كودكي به محمد صلي الله عليه وسلم بخشيده بود وايشان زيد را

تربيت وپرورش داده بود اما خانواده زينب نپذيرفتند و پيامبر صلي الله عليه وسلم ام ايمن حبشي را به ازدواج زيد

در آورد كه اسامه قهرمان مسلمين ازهمين مادر متولد شد.روزها گذشت و پيامبر صلي الله عليه وسلم ازمكه به

مدينه هجرت نمود وخداوند بر پيامبرش اين آيه را نازل كرد:


﴿ وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلا مؤُمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لهَهمُ الخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يعَعصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبِيناً﴾

هيچ مرد وزن مومنی ، در كاري كه خدا وپيغمبرش داوري كرده باشند اختياري از خود در آن ندارد هركس هم از

دستور خدا وپيغمبرش سرپيچي كند گرفتار گمراهي كاملا آشكاري مي گردد)).(الأحزاب: ۳۶)


زينب وبرادرش دانستند كه ازدواج فرزند حارثه با زينب قضاي الهي وخواست پيامبر خداست ، وزينب حاضر شد كه به اين

ازدواج تن درهد .برادرش نزد پيامبر صلي الله عليه وسلم آمده معذرت خواست وگفت :آنچه مي خواهي به من دستور بده.

زينب بخاطراجراي امر الهي با زيد ازدواج كرد ، اما احساس مي كردكه شوهر مناسبي ندارد . ديري نگذشت اختلاف ميان

زينب و همسرش شروع شد وهرگاه كه زيد نزد پيامبر صلي الله عليه وسلم از زينب شكايت مي كرد ، پيامبر صل ي الله عليه وسلم

او را سفارش مي كرد كه صبر كند ومي گفت: مشكلي نيست اختلاف زن وشوهر چيز عادي وساده اي است.

ازدواج با پيامبر صلي الله عليه وسلم


خداوند به پيامبر صلي الله عليه وسلم وحي نمود كه چون زينب با فردي كه ازنظر مقام از او پايين تر است بخاطر رضاي خد ا

وبر خلاف عادت عربها و ميل باطني ازدواج نموده است خداوند او را اكرام خواهدنمود وبه زودي شوهرش او را طلاق خواهد داد

وبه عقد پيامبر صلي الله عليه وسلم درخواهد آمد.زيد بار ديگر نزد پيامبر صلي الله عليه وسلم آمد واز دست زينب شكايت نمود

پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت : همسرت را نگاه دار .اما ازدواج ادامه پيدا نكرد و زيد ، زينب بنت جحش را طلاق داد .

واين آيه نازل شد:  يادآورشو زماني را كه به كسي كه خداوند بدو نعمت داده بودوتو نيز بدو لطف كرده بودي ، مي گفتي :

همسرت را نگاه دار واز خدابترس. تو چيزي را در دل پنهان مي داشتي كه خداوند آن را آشكار مي سازد، واز مردم مي ترسيدي

در حالي كه خداوند سزاوار تر است كه از اوبترسي هنگامي كه زيد نياز خود را بدو به پايان برد ما او را به همسري تو

در آورديم تا مشكلي براي مؤمنان در ازدواج با همسران پسرخواندگان خود نباشد بدانگاه كه نياز خود را بدانان به پايان ببرند .

فرمان خدا بايد انجام بشود.(احزاب :37)

زيد پسر خوانده پيامبر صلي الله عليه وسلم بود وزينب همانند زن پسرپيامبر صلي الله عليه وسلم ناميده مي شد چگونه پيامبر

صلي الله عليه وسلم از او خواستگاري كند ؟ ودستور خدا هم بر اين نازل شده است كه زينب خواستگاري نمايد ؟!

وچون وحي نازل شد پيامبر صلي الله عليه وسلم با لبخند گفت: چه كسي مي رود وزينب را مژده مي دهد كه

خداوند او را به ازدواج من درآورده است؟ سلمي خادم پيامبر صلي الله عليه وسلم رفت و به زينب مژده داد كه

خداوند تو را به عقد پيامبر صلي الله عليه وسلم در آورده است.


ادامه دارد. . . .











برای نویسنده این مطلب bahar تشکر کننده ها: 4
Noha (جمعه آبان ماه 3, 1392 8:27 pm), PesareBarooni (پنج شنبه آبان ماه 1, 1392 2:55 am), naseh_azizi (شنبه آبان ماه 4, 1392 6:40 pm), pejmanava (پنج شنبه آبان ماه 2, 1392 9:08 pm)
رتبه: 28.57%
 
نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

Re: ♥امهات المومنین♥ --------> زینب بنت جحش

پستتوسط pejmanava » جمعه آبان ماه 3, 1392 9:53 am

با سلام

خواهر بهار بابت زحماتتون در این تاپیک ازتون تشکر میکنم .



برای نویسنده این مطلب pejmanava تشکر کننده ها:
bahar (شنبه آبان ماه 3, 1392 12:09 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
pejmanava
کاربر حرفه ای سایت
کاربر حرفه ای سایت
 
پست ها : 2997
تاريخ عضويت: جمعه آبان ماه 4, 1391 12:30 am
محل سکونت: Mahabad
تشکر کرده: 2893 بار
تشکر شده: 3332 بار
امتياز: 25740

Re: ♥امهات المومنین♥ --------> زینب بنت جحش

پستتوسط bahar » شنبه آبان ماه 3, 1392 12:18 am


وعلیکم السلام ورحمه الله وبرکاته
برادرگرامی ممنونم ازتون  
زحمتی نیست خیلی هم خوشحالم
و از شما ممنونم که با گذشتن این پست
باعث شدین یکبار دیگه هر چند خلاصه و کوتاه
زندگی این بزرگواران رومطالعه کنیم

جزاک الله خیرا





برای نویسنده این مطلب bahar تشکر کننده ها:
pejmanava (شنبه آبان ماه 3, 1392 12:23 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

قبليبعدي

بازگشت به مقالات متنوع دینی

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 5 مهمان