صندلــی داغ ~~~~~~> بــرادر saye

در این بخش مطالب متفرقه در زمینه طنز و سرگرمی قرار داده می شود

مديران انجمن: CafeWeb, Dabir, Noha, bahar

Re: صندلــی داغ ~~~~~~> بــرادر saye

پستتوسط donya » شنبه آذر ماه 16, 1392 11:05 pm

سلام وقتی اسم تاپیک رو دیدم خیلی تعجب کردم که سایه پسر باشه تا حالا نشنیده بودم

منم سوال بپرسم؟

1) ناقص الایمان یا کامل الایمان؟
2) اگر اولیه چرا؟
3) گفتید مذهبیم حالا برای ازدواج ملاکتون هم همینه یا مث پسرای این زمونه رسید به وقت زن گرفتن ملاک میشه پولداری و خوشکلی دختر ؟
4) یه جوک باحال بگید؟
5) اهل فوتبال نگاه کردن هستی ؟ کدوم تیم ؟
6) کدوم شهر درس میخونید ؟

فعلا اینها رو جواب بدین تا دوباره برگردم

برای نویسنده این مطلب donya تشکر کننده ها:
Maryam-new (يکشنبه آذر ماه 17, 1392 12:42 pm)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
donya
کاربر سایت
کاربر سایت
 
پست ها : 3
تاريخ عضويت: جمعه بهمن ماه 19, 1391 12:30 am
تشکر کرده: 0 دفعه
تشکر شده: 2 بار
امتياز: 20

Re: صندلــی داغ ~~~~~~> بــرادر saye

پستتوسط saye » يکشنبه آذر ماه 17, 1392 6:40 pm

با سلام به

عضويت  / ورود
همیشه گله مند و شاکی. والبته زحمت کش.


عضويت  / ورود
:  
... و اما سوالات مواظب خودت باش  :
آنرا که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟

1- آیا شما همانند اوایل ، که پینوس راه افتاد و پینوس برات دغدغه بود الانم هست ؟ اگه هست پس چرا پیدات نیست ؟؟
خیلی کلی پرسیدی.
دغدغه ی وجود سایتی با این تعاریف و این وظایف، برام کم نشده و بیشتر هم شده.
اما دغدغه های دیگری هم اضافه شدن که وزن سنگینی دارن.

سایت تاسیس شد تا هرکسی در زمینه تخصص خودش کار بکنه.
منم در زمینه تخصص و وظایف خودم کم کاری نداشتم، هیچ، که تلاش بسیاری هم برای توفیق بخشهای دیگر انجام داده ام.

سایت با نظر دادن و تشکر کردن من رونق می گیره؟!

2- بسیاری از کاربران در طول این چند ماه اعتراض شون رو نسبت به هیئت موسسین به من رسوندن که چرا حداقل در هفته یا ماه نمیان ، سایتی رو که پایه ریزی کردن بررسی کنن ببینن چه مشکلی داره و کم و کاستی اش کجاست و حداقل یه دکمه تشکر فشار بدن برای مطالب و ... چه جوابی براشون دارید ؟ ( کمبود وقت قابل قبول نیست چون قطعا هر کس به میزانی وقت آزاد داره حتی عالی ترین مقام های کشور ها حداقل در هفته چند ساعت وقت فراغت دارن پس بهانه نیاری )
اینکه من بیام سایت و سرکشی کنم کمترین مشکلی رو حل نمیکنه.
شما دارین بجای درمان مشکلات، به چیزایی گیر میدین که تنها بر مشکلات اضافه کنه.

اینجا رو به هیچ وجه فضایی برای پاسخگویی در مورد عدم حضورم در سایت (حداقل به شما) نمیدونم. (برای شما راههای بهتری وجود داره)
با این روش گره ای باز نمیشود.

(محض اطلاع:) بر مشکلات موجود هم واقف هستیم.

3- یک مصاحبه پارسال گرفتید و قرار بود بفرستید برامون بذاریم سایت ، ما هنوز دست مون نرسیده .. چی شد ؟ ( احتمال داره تو برف و کولاک گیر کرده باشه !! )
یه مدت صلاح نبود بفرستم.
یه مدت ترجمه کردنش گرفتاری شد.
الانم ویرایش میخواد و بعد از ویرایش باید به زبان اصلی ترجمه بشه تا برا طرف بفرستیم و ازش اجازه بگیریم و اطلاعات تکمیلی که برای کار ضروریه بهمون بده.
اگه کسی میتونه کمک کنه ممنون میشم.
درضمن: بعضی از تقصیراتش گردن خودته که دوست ندارم مچ گیری کنم...

4- بهترین خاطره از پینوس ؟
دوران خدمت تنها کانال ارتباطی با فضا و جوی که دوستش داشتم پینوس بود.
منو برای جایی که نیاز به نظر حفاظت اطلاعات منطقه داشت انتخاب کردن.
رفتم اونجا.
سرگرد گفت از خودت بگو!
گفتم و گفتم تا ... به فضای مجازی رسیدم.
ایشون روی این مورد خیلی حساسیت داشتن که تو این مدت باید خیلی حواست جم باشه.
فضا مجازی برای اونا خط قرمز بحساب میومد.
منم با پررویی تمام گفتم من عضو و موسس یه سایت هستم و براش مجوز هم گرفتیم.
از پرروییم تعجب کرد.
منم گفتم اساسنامه ی مکتوبش هست و میتونم براتون بیارم!!!
ما کار عجیبی انجام نمیدیم و...
من روزای تعطیلم رو به اون اختصاص میدم.
از اینکه راستشو گفتم خوشش اومد و توصیه های ایمنی ای هم بهم گفت!

اینطور شد که من یه روز سر کار بودم و یه روز استراحت.
اون روز استراحت رو با پینوس بودم...

بیشترین حضورم توی سایت هم نتیجه همین بود.

5- برای مراسم اولین سالگرد پینوس سربازی بودی و نمیتونستی بیای چه حسی داشتی ؟ ( آرزو کردی چون نیستی مراسم بهم بخوره ؟ )
خیلی برام سخت بود.
من از فعال ترین کاربرای سایت بودم و به قولی در اوج فعالیت خودم (درفضای مجازی سایت) بودم.
هنوزم حسرتش به دلم مونده..

6- مهم ترین دغدغه ات برای شهر پاوه ؟
بطور کلی مردم نمیدونن چی میخوان.
حالا پاوه هم جدا از این قضیه نیست.
باید به جایی برسیم که دانسته عمل کنیم.
و ما باید به دانایی مردم بیافزاییم.

7-  واقعا این سوال همیشه تو ذهنم بوده چطور توی سربازی همش تو پینوس بودی ولی بعدش که سربازی تموم شد غیب شدی ؟ یعنی دسترسی به اینترنت در سربازی راحتره ؟ ( بعضی وقتا آرزو میکنم بازم ببرنت سربازی )
با اون اتفاق که جریانشو گفتم، من مسئول بخش مرفوک (مرکز فرماندهی و کنترل) راهنمایی و رانندگی... شدم که نه قبل از من و نه بعد از من درهیچ جایی به هیچ سربازی سپرده نشده بود. نیروی کادر کم داشتن و باید کاری می کردن براش. ظاهرا سرباز توصیه شده و مورد تاییدی هم پیدا نکردن!
خدا به من لطف عجیبی داشت... مثل همیشه...
یک روز کار یک روز استراحت.
کافی نتی که در اون نزدیکیا بود نصف درآمدش از جیب من بود.
ماهانه بالای 50-60 تومن صرف اینترنت می کردم.

اواخر و بعد از سربازی، کسالت آور بود.
خیلی تو دوری من از پینوس تاثیرگذار بود.

دغدغه ها خیلی عوض میشن و به دنیای جدیدی وارد میشی...
















در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط saye در سه شنبه آذر ماه 18, 1392 3:36 am .
دو صد گفته چون نیم کردار نیست...

برای نویسنده این مطلب saye تشکر کننده ها:
ostadelyass (يکشنبه آذر ماه 17, 1392 10:27 pm)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
saye
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 258
تاريخ عضويت: شنبه آذر ماه 26, 1389 12:30 am
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 520 بار
تشکر شده: 213 بار
امتياز: 990

Re: صندلــی داغ ~~~~~~> بــرادر saye

پستتوسط saye » يکشنبه آذر ماه 17, 1392 9:23 pm

سلام بر شیخ و امیر

عضويت  / ورود


1) ماشین نکته سازی شما همواره به راه بوده. چندتا نکته بگید که پینوس و پینوسیان نافع گردند(در راستای فعالیت های سایت).
یکی از سوال قبلیا رو شما جواب دادین.(اینکه منو با چی میشناسن؟) جوابش نکته سازی بود ولی من نگفتمش.

سایت را باید کسانی اداره کنند که دغدغه، تخصص و وقت کافی داشته باشند. والسلام...
این دوستان که الان مشغولن، دارن از خودشون مایه میذارن و فشار زیادی به اونا تحمیل میشه.

با تمام این احوالات سایت پینوس رو یکی از سایتهای موفق می بینم و به زحمت کشان سایت تبریک میگم.

2) مسئولیت پذیری شما به نسبت صفحه فیسبوکتان بیشتر است یا به نسبت سایت پینوس
ماههاست میخوام چندتایی عکس و مطلب بذارم رو فیس بوکم، هنوزم که هنوزه قسمت نشده.
صفحه ی فیس بوکی که همه ش مطالب این و اون رو شیر میکنه، گواهی بر این مدعاست که وقتی هم برای اون نذاشتم.
از من چه کاری بر میاد تا پینوس رو بهترش کنم؟ بفرمایید تا اطاعت کنم.

3) در روز چقدر وبگردی می کنید؟
خیلی کم و در حد قابل چشم پوشی.
مگر اینکه کاری داشته باشم. به این شرح:
برای ایمیل فرستادن ها یا گرفتن های ضروری.
برای اخبار(خیلی محدود.)
و برای امورات درسی (که اکثریت اینترنتم رو تشکیل میده)
گاهی هم خوندن مطالب دوستان در فیسبوک...

اتفاقا عدم وبگردیم باعث شده تا اون مهارتهای صددرصدی لازم در اینترنت رو نداشته باشم...

4) یه نظر شما پینوس در حال حاضر چقدر می تواند پاسخگوی نیازهای مجازی جامعه ما باشد؟
فضای مجازی ما آئینه ی فضای واقعی جامعه س.
جامعه رو باید از جوانب مختلفش دید.
هجمه های سنگینی که از طرف انواع رسانه ها و فضاهای واقعی و مجازی جهان به ما و عقاید ما وارد میشه، در مقابل نور کم سویی که در بعضی مواقع خونمایی میکنه قابل قیاس نمیدونم.
تعداد و تنوع و قوت سایتهایی که (دانسته یا ندانسته) در مسیر معکوس جریان ما حرکت میکنن بسیار بیشتر از ماس.
ما باید واقع بینانه و امیدوارانه به این قضیه نگاه کنیم.
ما اگر لطمه می خوریم، بخشیش بخاطر نابرابری نیروهای ما با فضا، امکانات و قوت نیروهای مقابله.
اما با این وجود به سایت و عواملش نمره ی قبولی میدم.
و به آینده ش واقع بینانه خوش بینم.
این افرادی که من می بینم، قابلیتهای بالایی دارن که امید رو در من ایجاد کرده.








در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط saye در سه شنبه آذر ماه 18, 1392 3:37 am .
دو صد گفته چون نیم کردار نیست...

برای نویسنده این مطلب saye تشکر کننده ها: 2
ostadelyass (يکشنبه آذر ماه 17, 1392 10:25 pm), pejmanava (يکشنبه آذر ماه 17, 1392 10:08 pm)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
saye
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 258
تاريخ عضويت: شنبه آذر ماه 26, 1389 12:30 am
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 520 بار
تشکر شده: 213 بار
امتياز: 990

Re: صندلــی داغ ~~~~~~> بــرادر saye

پستتوسط ostadelyass » يکشنبه آذر ماه 17, 1392 10:27 pm

سلام علیکم. تشکر برادر عزیز saye . منظورم از سوال 3 فقط یک سوال بود و هیچ پیش قضاوتی نکرده ام. با عرض معذرت. انی احبک فی الله

برای نویسنده این مطلب ostadelyass تشکر کننده ها: 2
pejmanava (يکشنبه آذر ماه 17, 1392 11:07 pm), saye (پنج شنبه آذر ماه 21, 1392 1:31 pm)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
ostadelyass
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 223
تاريخ عضويت: شنبه شهريور ماه 12, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 485 بار
تشکر شده: 272 بار
امتياز: 1050

Re: صندلــی داغ ~~~~~~> بــرادر saye

پستتوسط abdulrahman » يکشنبه آذر ماه 17, 1392 11:36 pm

saye نوشته است:.

" ده درصد مردا عقل دارن بقیه شون زن دارن "
ارزش نظر دادن نداره

4



سلام وه شه نی عه زیز گیان

قسمت نشد حسابی سوال پیچت کنم ولی این جوابت ساعت ها جای بحث و تبادل نظر داره..............حالا بزار سر وقتش حضوری از خجالتت در میام...و این ارزش نظر رو واکاوی می کنیم....................!
مژده ده بندگانی را که سخنان مختلف را می شنوند و از بهترین آنان پیروی می کنند.
نماد کاربر
abdulrahman
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 237
تاريخ عضويت: چهارشنبه اسفند ماه 24, 1389 12:30 am
محل سکونت: کهکشان راه شیری/منظومه ی شمسی
تشکر کرده: 390 بار
تشکر شده: 249 بار
امتياز: 830

Re: صندلــی داغ ~~~~~~> بــرادر saye

پستتوسط saye » دوشنبه آذر ماه 17, 1392 12:49 am

.
کابر

عضويت  / ورود
خوش اومدین.

حساب دنیای مجازی از دنیای واقعی اینجا ها جدا میشه:

سلام وقتی اسم تاپیک رو دیدم خیلی تعجب کردم که سایه پسر باشه تا حالا نشنیده بودم
ما از روز تاسیس سایت تاحالا داریم با این مشکل دست و پنجه نرم میکنیم که ای اسم کاربری منه نه اسم خودم.
به اولین نظر همین پست مراجعه فرمایید.

1) ناقص الایمان یا کامل الایمان؟
2) اگر اولیه چرا؟
نمیدونم این اصطلاحات از کجا اومدن و با چه معیاری باید به جواب رسید اما ذهنیت و برداشت خودم رو میگم:
ایمان چیزی نیست که یه شبه به کمال برسه.
ایمان به مرور زمان و با اعمال و کردار مشخصی افزایش (و با اعمال دیگه ای کاهش) پیدا میکنه.
من هنوز به تعریف و جمع بندی درستی از ایمان نرسیدم تا ببینم دقیقا در چه درجه ای از ایمان قرار دارم.

اما میدونم با معیارهای ناقصی که ازشون اطلاع دارم، راه طول و درازی در پیش دارم...

3) گفتید مذهبیم حالا برای ازدواج ملاکتون هم همینه یا مث پسرای این زمونه رسید به وقت زن گرفتن ملاک میشه پولداری و خوشکلی دختر ؟
حالا کی به ما زن میده که من بخوام از گوشه ابروش ایراد بگیرم  

اما محض اطلاع: اگه در بحث ایمان گزینه هام افراط نکنم، تفریط هم نخواهم کرد.
ایمان چیز قابل معاوضه ای نیست که به ازدواج با... بشه اونو فروخت.

اونایی هم که فروختنش، یا از اول نداشتن، یا ضعیف بوده و خیال می کردن که دارن، یا گول خوردن.

4) یه جوک باحال بگید؟

من حداقل 15 حقیقت رو راجع به شما میدونم
1.الان توی اینترنتی

2.الان توی سایت .:.پینوس.:. هستی


3. یک انسان هستی


4.الان داری پست منو میخونی


5.تو نمیتونی با زبون بیرون بگی ژ


7.الان داری امتحان میکنی


8.الان خنده ات گرفت


9.اصلا ندیدی که عدد 6 رو جا انداخته ام


10.الان چک کردی ببینی واقعا جاانداختم عدد 6 رو یا نه


11. الان باز خندیدی


12. نمیدونی که من یه عدد رو هم چند بار نوشتم


13. الان چک کردی ببینی کدومه


14. پیداش نکردی و داری بهم بد و بی را


15. ولی نمیدونی که منم دارم میخندم چون منظورم

عدد 1 بود که 8 بار تا الان نوشتم .

5) اهل فوتبال نگاه کردن هستی ؟ کدوم تیم ؟
بله..
پرسپولیس رو عشقه.
منچستر.
آرژانتین...


6) کدوم شهر درس میخونید ؟
تهران







در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط saye در سه شنبه آذر ماه 18, 1392 3:37 am .
دو صد گفته چون نیم کردار نیست...
نماد کاربر
saye
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 258
تاريخ عضويت: شنبه آذر ماه 26, 1389 12:30 am
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 520 بار
تشکر شده: 213 بار
امتياز: 990

Re: صندلــی داغ ~~~~~~> بــرادر saye

پستتوسط saye » دوشنبه آذر ماه 17, 1392 1:04 am


عضويت  / ورود
عزیز، با منظور یا بی منظور انی خیلی احبک. والّا لله.


و اما

عضويت  / ورود
.
اولا عزیز گیان خودتی و هفت پشتت.
نمیدونم اونقدی که من دوسِت دارم دوست داشتنی هستی یا الکی خیلی احبک.



عضويت  / ورود
:
saye نوشته است:
" ده درصد مردا عقل دارن بقیه شون زن دارن "
ارزش نظر دادن نداره

قسمت نشد حسابی سوال پیچت کنم ولی این جوابت ساعت ها جای بحث و تبادل نظر داره..............حالا بزار سر وقتش حضوری از خجالتت در میام...و این ارزش نظر رو واکاوی می کنیم....................!

جرات داری بگو حرفش درسته تا همینجا با بچه ها از خجالتت در بیایم...

دو صد گفته چون نیم کردار نیست...
نماد کاربر
saye
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 258
تاريخ عضويت: شنبه آذر ماه 26, 1389 12:30 am
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 520 بار
تشکر شده: 213 بار
امتياز: 990

Re: صندلــی داغ ~~~~~~> بــرادر saye

پستتوسط Noha » دوشنبه آذر ماه 18, 1392 10:38 am

هوالمستعان

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

کاکsaye:خدا به ما رحم کنه. همچین سوالی فقط جهت خالی نبودن عریضه س. .ای به حال اصلیاش..


ای بابا!من که چیزی نپرسیدم!اگه شما هم مثل کاک استاد الیاس از سؤال پرسیدن

من ناراحت میشیدو اونجوری که ایشون به ذوقم زدن شما هم عمل می کنید که همین جا من دیگه اعلام می کنم که سؤال نمی پرسم!

(تافگه گیان دیگه حق اعتراض  نداری تقصیر مهمانهای شماست
).

(من فقط امشب به اینترنت مفصل! دسترسی دارم اگر اجازه هست بپرسم ؟)


اللهم وفقنا لماتحب و ترضی
الـلـهم ء ات أنــفـسنا تقـــواهــا و زکیـــها إنــک أنــت خــیر من زکــیها

نماد کاربر
Noha
معاون و ناظر سایت
معاون و ناظر سایت
 
پست ها : 1424
تاريخ عضويت: پنج شنبه اسفند ماه 25, 1389 12:30 am
محل سکونت: pavah
تشکر کرده: 2031 بار
تشکر شده: 1557 بار
امتياز: 4930

Re: صندلــی داغ ~~~~~~> بــرادر saye

پستتوسط tafgah72 » دوشنبه آذر ماه 18, 1392 5:34 pm

سلام علیکم

میبینیم با وجدانها " دَمشون گرم " منتظر این هفته بودن و حسابی امانتون رو بریدن ؟!! ماشاء الله چشم نخورن ان شاء الله !!!



بد نبود همراه با ابراز محبت یکی دو تا سوال هم حداقل کپی میکردید و میپرسیدید !



نها گیان دلم میخواد امشب بترکونی ها .. ویت ئاسای .. سوالات سخت و فلسفی و مذهبی و ... ! ببینم چیکار میکنی ( کوره بیخیالو ناراحتی ، فرسه تا )

1- درمورد کلمات زیر یه جمله بنویسید ؟

خدا:
محمد(ص) :
زندگی:
مرگ:
قیامت:
بهشت:
جهنم:
مادر:
پدر:
خواهر:
برادر:
سایر فک و فامیل:
دوست:
دشمن:
همسایه:
مسجد:
دانشگاه:
غذای دانشگاه:
حراست:
شب امتحان:
استاد:
خانومای کلاس:
آقایون کلاس:
خوابگاه:
مسئول خوابگاه:
-نصیحت:
-حجاب:
نماز:
-تنهایی:
مدرسه:
سربازی:
دلتنگی:
غربت:
تهران:
کرمانشاه:
پاوه:
خانقاه:
فیس بوک:
پینوس:
صندلی داغ:
تافگه: (علامت سوال قبول نیست)

واااای بسته دیگه خسته شدم  


2- 5 تا خاطره تعریف کنید ؟ ( از هرچی و هرکس و هرجایی دلتون میخواد تعریف کنید فقط اینطوری   باشن نه  اینطوری )

3-ضایع شدن چه حالی داره؟ چندبار ضایع شدید ؟ یکیشون رو تعریف کنید ؟ ( اهلش نیستم و شخصیه و ... قبول نیست)

4- نا عادلانه ترین چیزی که همیشه باعث ناراحتیتون میشه چیه؟

5- سخت ترین کار دنیا چیه؟

6- چرا با اینکه بیشتر مردم از مخارج زیاد مراسم های شادی و غم مینالن بازهم مراسم های آنچنانی میگیرن؟

7- نظرتون در مورد حجاب چیه؟به نظرتون حجاب میتونه جلوی فساد اخلاقی رو بگیره؟ ( شرح کامل )



دعا کنید برم دیگه برنگردم  


در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط tafgah72 در دوشنبه آذر ماه 18, 1392 5:50 pm .

برای نویسنده این مطلب tafgah72 تشکر کننده ها:
bahar (دوشنبه آذر ماه 18, 1392 5:42 pm)
رتبه: 7.14%
 
tafgah72
کاربر طلایی
کاربر طلایی
 
پست ها : 932
تاريخ عضويت: پنج شنبه تير ماه 15, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 918 بار
تشکر شده: 1132 بار
امتياز: 6280

Re: صندلــی داغ ~~~~~~> بــرادر saye

پستتوسط tafgah72 » دوشنبه آذر ماه 18, 1392 5:39 pm

دنیا جان به پینوس خوش اومدی عزیزم ، ان شاء الله همراه همیشگی پینوس و مخصوصا صندلی داغ باشی .

موفق و سربلند باشی !
tafgah72
کاربر طلایی
کاربر طلایی
 
پست ها : 932
تاريخ عضويت: پنج شنبه تير ماه 15, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 918 بار
تشکر شده: 1132 بار
امتياز: 6280

Re: صندلــی داغ ~~~~~~> بــرادر saye

پستتوسط donya » دوشنبه آذر ماه 18, 1392 6:48 pm

سلام منظورم از ناقص الایمان و کامل الایمان مجرد و متاهل بود ؟
ممنون

خانم تافگه 72 ممنون - دنیا منظورم دنیاییه که دراون زندگی میکنیم نام دخترانه نیس.
نماد کاربر
donya
کاربر سایت
کاربر سایت
 
پست ها : 3
تاريخ عضويت: جمعه بهمن ماه 19, 1391 12:30 am
تشکر کرده: 0 دفعه
تشکر شده: 2 بار
امتياز: 20

Re: صندلــی داغ ~~~~~~> بــرادر saye

پستتوسط saye » دوشنبه آذر ماه 18, 1392 7:42 pm

.
سلام به همه.


عضويت  / ورود
خانم
شما هر سوالی دلتون میخواد بپرسین.
هر چندتا که به ذهنتون خطور کرد.
ما از اون جور آدماش نیستیم...

سعی میکنم طوری جواب بدم که ناراحت نشین...
استاد هم پسر خوبیه اینجوری نیگاش نکنین       

امشب یا هر وقت دیگه که شما بپرسین، ما باکمال میل(چون مجبوریم) جواب میدیم...

لطفا برما ببخشایید..


دو صد گفته چون نیم کردار نیست...

برای نویسنده این مطلب saye تشکر کننده ها:
ostadelyass (دوشنبه آذر ماه 18, 1392 9:17 pm)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
saye
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 258
تاريخ عضويت: شنبه آذر ماه 26, 1389 12:30 am
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 520 بار
تشکر شده: 213 بار
امتياز: 990

Re: صندلــی داغ ~~~~~~> بــرادر saye

پستتوسط Noha » دوشنبه آذر ماه 18, 1392 10:57 pm

هوالفتاح

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

کاک سایه: شما هر سوالی دلتون میخواد بپرسین،هر چندتا که به ذهنتون خطور کرد.

من:مطمئن اید؟!پشیمون نشید!

کاک سایه:استاد هم پسر خوبیه اینجوری نیگاش نکنین ....  

ایشون از برادران بزرگوار من هستند اما صندلی داغشون برای خاطره ی خوبی نیست!

(یکی از دلایلش به این خاطر که قرار بود یکی از سؤالات(نقاط ضعف) رو در پیغام شخصی جواب بدن ولی هنوز هم جواب ندادند.)



1-سؤالات کوتاه پاسخ:

الف)چه چیزی بهتون خیلی آرامش میده چه چیزی آرامش رو ازتون سلب می کنه؟

ب)بهترین نعمت و یاهدیه ی خداوند به شما؟..........سخت ترین امتحان زندگی تا کنون؟................

ج)مؤثرترین فرد در زندگی تان؟(گذشته و اکنون)

ح)مهمترین دغدغه ی کنونی تان؟

د)مهمترین اولویت فعلی؟

س)بیشترین دعایی که می کنید؟

ش)مؤثرترین شخص از اعضای خانواده؟

ص)تا حالا شده از تأسیس پینوس احساس پشیمانی کنید؟دلسردی چطور؟


2-سؤالات عادی!:

الف)اهمیت نماز جماعت و میزان پایبندی تان در دوران دانشجویی و میزان تشویق دوستان تان؟

ب)به نظر شما چرا مدیر پینوس از بقیه ی هیئت مؤسسین احساس تعلق و مالکیت بیشتری به پینوس دارند

(و کم فعالیتی دیگران رو سر ما جبران می کنند ؟ )

ج)اگر دیگران(اطرافیانی که مهم هستن براتون)در موردتون فراتر از اون چیزی که هستید فکر کنند چکار می کنید؟

برعکسش چطور؟(مثلا  به نسبت شما سوءظن داشته باشند؟)

ح)اگر پدر و مادر تون در مورد موضوعی با هم اتفاق نظر نداشته باشند و عمل به هر کدام از این

دو مورد از نظر شما فرقی نداشته باشه به نظر کدام یک عمل می کنید؟

ذ)چه فرد یا محیط یا جمعی به شما را لحاظ ایمانی و معنوی کمک می کنه یا

به عبارتی با کدام یک از موارد ایمان تان فزونی می یابد؟


3)سؤالات متفاوت!:

الف)5 خصوصیت مهم و ضروری برای یک دختر مسلمان در محیط زندگی ؟در محیط دانشگاه چطور؟

ب)از خودتان راضی هستید؟برای تغییر(مثلا ترک «بدی»و یا ایجاد«نیکی» رفتار ) در خود از چه روشهایی استفاده می کنید؟

ج)چه رفتارهایی شایسته ی یک دوست ایمانی نیست؟چه خصوصیاتی را باید داشته باشد؟(حداقل3 مورد)

د) تاحالاپیش آمده به خاطر ترس،سرزنش و یا نارضایتی اطرافیان و ...از کاری که به آن ایمان دارید دست بردارید؟

اگر آری چرا ؟اگر خیر چگونه مبارزه نموده اید؟(اگر مقدور است استدلال هایتان را شرح دهید).

س)اگر از دست کسی خیلی ناراحت باشید(در حق شما ناحق کرده باشه) چکار می کنید؟با گذشت هستید؟راهکار برای بخشش؟

ش)معیار سنجش برای عهده دار شدن مسؤلیت دینی؟


4)نظرتون در مورد این جملات چیه؟موافق یا مخالف با دلیل.

-خیلی سخته  وقتی مسئولیتی را عهده دار شوی با وجود اینکه تمام توان رو به کار می بری اما نتیجه مطلوب به دست نمی آید.

-انسان باید اول خودش رو تقویت و کامل کنه  یا به عبارتی لبریز از دانش بشه بعد اقدام

به عطای داشته ها کنه و برای دعوت دیگران تلاش کنه.

-با بدان بد و باش و نیکان نیکو       جای گل گل باش و جای خار خار



5)سؤالات پاسخ ضروری(لطفا و خواهشا)

الف) فرمودید نها :صاحبش؛ یعنی چی؟!متوجه نشدم

ب)تفاوت نها و نصیره با توجه به شناختی که دارید؟

ج)چه نقاط ضعفی از من دیدید که دوست داشتید بهم تذکر بدید اما شرایطش پیش نیومده؟(فذکر فإن الذکری تنفع المؤمنین).

ح)چه حرف یا رفتاری از من موجب رنجش و یا ناراحتی شما شده؟(بی تعارف لطفا)

د) اول تذکراتی و نصایحی به خواهرتون (من) و دوم به دیگر خواهران پینوسی؟


ازحق  دو سؤال مانده که می تونم بپرسم گذشت می کنم!!

از صبر و حوصله ای که در پاسخ ها به خرج می دهید نهایت تشکر را دارم و امیدوارم

لحاظی که سپری می کنید برای تان عبادت محسوب شود.


ببخشید مجبور شدم همه رو با هم بفرستم هفته ی پیش نپرسیدم که مزاحم کارهای دیگه تون نشه،

این هفته هم من فقط امشب برام مقدور بود.پیشاپیش عفو نمایید برادرم.


اللهم وفقنا لما تحب و ترضی










الـلـهم ء ات أنــفـسنا تقـــواهــا و زکیـــها إنــک أنــت خــیر من زکــیها

نماد کاربر
Noha
معاون و ناظر سایت
معاون و ناظر سایت
 
پست ها : 1424
تاريخ عضويت: پنج شنبه اسفند ماه 25, 1389 12:30 am
محل سکونت: pavah
تشکر کرده: 2031 بار
تشکر شده: 1557 بار
امتياز: 4930

Re: صندلــی داغ ~~~~~~> بــرادر saye

پستتوسط tafgah72 » دوشنبه آذر ماه 18, 1392 11:30 pm

وه ی یا الله !!!!  دیگه چرا منع برادر سایه رو میکردید برادر دنیا ! ببخشید متوجه نشده بودم معذرت !



مهمان گرامی انقدر منتظرمون نذارید دیگه  


1.سینوس 2 ضربدر کسینوس 4 تقسیم بر 8 چند میشه؟  
2- رفتن به حج یا کمک به فقرا ؟ چرا با شرح ؟
3- به یادماندنی ترین لحظه ای که احساس کردید هیچ وقت مانند آن لحظه آنقدر به خدا نزدیک نبوده اید؟
4- سه تا "چرا" که توی زندگیتون وجود داره و هنوز جوابی براشون پیدا نکردید؟
5-  3  تا اسماء الله را بگویید و تعریف و تفسیر کنید ؟
6-چه چیزهایی باعث تقویت ایمان می شود؟(از تجربیات خودتان)
7- عامل اصلی طلاق و بد حجابی و ناهنجاری اخلاقی و اجتماعی در شهر پاوه؟


خدا نویسنده ی قبلی این سوالات رو خیر بده !  


tafgah72
کاربر طلایی
کاربر طلایی
 
پست ها : 932
تاريخ عضويت: پنج شنبه تير ماه 15, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 918 بار
تشکر شده: 1132 بار
امتياز: 6280

Re: صندلــی داغ ~~~~~~> بــرادر saye

پستتوسط saye » سه شنبه آذر ماه 18, 1392 12:45 am

.

عضويت  / ورود
ما که عذرخواهی کردیم که...

من که کلی از وقتمو دارم برا جواب دادن میذارم...


1- درمورد کلمات زیر یه جمله بنویسید ؟
خدا:
دوست خوب

محمد(ص) :
آدم خوب

زندگی:
جاریست...

مرگ:
دم دره

قیامت:
همین فردا

بهشت:
جای خوبا

جهنم:
جای بدا

مادر:
صادق بی ریا

پدر:
از جان گذشته

خواهر:
دل خوشی آدم

برادر:
دوست

سایر فک و فامیل:
دلگرمی

دوست:
آینه ی شخصیت

دشمن:
داناش خوبه

همسایه:
نزدیکتر از فامیل

مسجد:
مایه حیات معنویت

دانشگاه:
خوبش خوبه

غذای دانشگاه:
شلم شوربا

حراست:
پشمک

شب امتحان:
مرگ و زندگی

استاد:
همه کاره

خانومای کلاس:
امان از دستشون...

آقایون کلاس:
بر و بچ

خوابگاه:
هیچ موقه اونجا نبودم.

مسئول خوابگاه:
گیر

-نصیحت:
کمش خوبه

-حجاب:
حصار

نماز:
معراج

-تنهایی:
برا خدا خوبه

مدرسه:
تا پنجش خوبه

سربازی:
مرد سازی

دلتنگی:
خدا قسمت نکنه

غربت:
سخته

تهران:
جای پیشرفت

کرمانشاه:
هفتاد و یک ملت

پاوه:
بهترین شهر دنیا

خانقاه:
بهترین جای پاوه

فیس بوک:
قاتل وقت

پینوس:
قلم

صندلی داغ:
سردش خوبه

تافگه: (علامت سوال قبول نیست)
!!!!!

2- 5 تا خاطره تعریف کنید ؟ ( از هرچی و هرکس و هرجایی دلتون میخواد تعریف کنید فقط اینطوری   باشن نه  اینطوری )
اصلا آدم کل عمرش پنج تا خاطره داره که الان من بخوام برا شما تعریف کنم؟!

اولی یه کم خشنه(خلاصه ش میکنم):
یه عروسک برا کادو گرفته بودم.
با بچه های هم شهری و هم خونه ایم توی ترکمن بازار ساری قدم میزدیم ..... دعوامون شد!
ما بزن، اونا بزن.
ما بزن، اونا بخور.
ما بزن، اونا فرار.
مامورای بازار اومدن و ما چون کرمانشاهی بودیم مقصر شدیم.
اونا ده تا ما دو تا
رضایت دادن.
بعد از اینکه از اونجا خارج شدیم، عروسک کوچولو هنوز تو دستای دوست بزنم بود.
الانم هنوز هست.
اون بیچاره های پر مدعا، نتونستن ده نفری  از پس سه تا دست بر بیان


دومی کماندوییه:  
دوران آموزشی مارو بردن کوههای اطراف اراک.
اونجا که رسیدیم، فرمانده مون گفت چن تا آدم تر و فرز میخوام.
مام رفتیم.
رفتیم یه گوشه؛ گفت: برین بین سکو هایی که جای چادر گروهانهای دیگه س، برام میخ چادر (برای اتصال چادر های بزرگ و از میل گرد های قوی) جم کنین(بدزدین) ولی اگه کسی شما رو ببینه من گردن نمی گیرم و باید خودتون جواب بدین.
مام رفتیم.
با موفقیت برگشتیم.
این قضیه برای بیل ها هم تکرار شد.
دو روز بعد بارون و باد عجیبی شروع به وزیدن کرد.
ما رفته بودیم تیر اندازی و جایزه ی همین کار، و خدمات دیگه، فرمانده مون من رو بعنوان تیر انداز تیر بار گرینف(از اونا که گلوله هاش یه هم وصلن) با پارتی خودش(خارج از اصول معمول) انتخاب کرد. (چون گلوله به اندازه کافی نبود، فقط چند نفر میتونستن تیراندازی کنن)
برگشتنی دیدیم باد و بارون همه چادرها رو از ریشه در آورده الا یک ردیف.
نزدیک که شدیم دیدیم چادرای ما بخاطر داشتن میخ و گِل هایی که روی لبه های اضافه ی چادر ریختیم، از جاشون تکون نخوردن.
فرمانده پادگان که از تلفات باد و بارون باخبر شده بودن، اومد اونجا.
گفت اون سری چادرا که اونجاس مال کدوم گروهانه؟
گفتن شهادت از گردان کربلا.
گفت وسایل شخصی شون رو بردارن و برن پادگان تا پس فردا استراحت کنن.
اونای دیگه که اینجا می مونن باید وسایل و تمام تجهیزات اونا رو با خودشون بیارن پادگان...


یَک حالی داد...




سومی سوتیه:
از ساری اومدم تهران که با یکی از آشنا ها درمورد تغییر رشته مشورت کنم.
نتیجه گرفتم که باید برم یزد و دانشگاهی که این رشته رو پذیرش میکنه ببینم.
رسیدم اونجا، بعد از ظهر پنج شنبه بود و تعطیل بود!!!!!!!!!!!
هیچی دیگه، مجبور شدم تا شنبه آویزون یکی از همشهریا شم.


چهارمی:
خاطرهههههههههههه


پنجمی:
خاااااااااااطره


3-ضایع شدن چه حالی داره؟ چندبار ضایع شدید ؟ یکیشون رو تعریف کنید ؟ ( اهلش نیستم و شخصیه و ... قبول نیست)
چون سعی می کنم با آرامش کارا مو انجام بدم (البته اگه سعی هم نکنم، بازم همینجوری هستم) کمتر سوتی میدم.
یه بار مسجد سابقی، دکتر ویسی رو دعوت کرده بودیم برا سخنرانی.
من هماهنگی کاراشو انجام دادم و مجری هم خودم بودم.
آقایون جلو و خانوما عقب نشستن.
منم بغل دست استاد رو به جمعیت.
بحث استفاده ی مفید از زمان بود و استاد تاکید داشتن که تا چهل سالگی بیشتر نمیتونی اخذ درست و حسابی داشته باشی و با جمع و تفریق داشت حساب می کرد که چقدر از سن ما برای خواب و چقدر برا.... و...
گفت مثلا راشد!
از خیالات درم آورد و یه لحظه دیدم همه دارن منو نیگا میکنن...
الان چن سالته؟
21
چن سال دیگه داری تا 40؟
20! نه ببخشید اممممممممم 19
(خنده ی حضار...)
خب اگه نصفش رو برای خواب و .... کنار بذاریم چقدش می مونه؟
امممم 11
نه ببخشید 10؟
خنده ی حضار....
استاد خودش گفت 9/5...
ایشون هم ماشالا مث همیشه سرحا بودن و یه تیکه ی آبدار به ما انداختن که تکمیلش کرد....
حالا بیا و مراسم رو جمش کن


4- نا عادلانه ترین چیزی که همیشه باعث ناراحتیتون میشه چیه؟
سلب آزادی جامعه از طرف حکام.


5- سخت ترین کار دنیا چیه؟
جواب سوالات شما...


6- چرا با اینکه بیشتر مردم از مخارج زیاد مراسم های شادی و غم مینالن بازهم مراسم های آنچنانی میگیرن؟
چشم و هم چشمی و هوس.
البته نه همه شون.


7- نظرتون در مورد حجاب چیه؟به نظرتون حجاب میتونه جلوی فساد اخلاقی رو بگیره؟ ( شرح کامل )
حجاب اگه از درون آدما بیاد، چه برای خانوما چه برای آقایون، قطعا بهترین مانع فساد است.
البته این امر باید از درون انسان نشات بگیره.
نه از اجبار حاکمیت و...


دعا کنید برم دیگه برنگردم  
وفقک الله...

















































آخرين ويرايش توسط saye on سه شنبه آذر ماه 18, 1392 3:32 am, ويرايش شده در 2.
دو صد گفته چون نیم کردار نیست...

برای نویسنده این مطلب saye تشکر کننده ها: 2
bahar (سه شنبه آذر ماه 19, 1392 12:18 pm), ostadelyass (سه شنبه آذر ماه 19, 1392 11:25 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
saye
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 258
تاريخ عضويت: شنبه آذر ماه 26, 1389 12:30 am
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 520 بار
تشکر شده: 213 بار
امتياز: 990

قبليبعدي

بازگشت به متفرقه

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 4 مهمان