صبح جمعه تان بخير
اومدم تو سايت تا ادامه مقاله ام را بنويسم ديدم واي چه خبره!
واقعاً متاسف و متاثرم نسبت به دوستاني كه براي ايجاد مباحث اختلافي و مربوط به يك مذهب خاص اينجا را مناسب ديدند و باعث قفل شدن استمرار اين مقاله شدند خدا همه ما را ببخشد.
آدرس مطالب قبلي اين مقاله عبارتست از:
viewtopic.php?f=90&t=1649&start=15
ولي در ادامه مطلب لازمه به اشكال برادر گراميم كاك ابوذر اشاره كنم :
اما اگر به اصل متن حدیث که به شرح زیر هست خواهید دید که شما با سانسور بخش هایی از این متن درست به فریبکاری و تدلیس افکار زده اید
أخبرنا أبو يعلى، قال: حدثنا محمد بن يزيد بن رفاعة، قال: حدثنا أبو بكر بن عياش، عن عاصم بن أبي النجود، عن أبي صالح عن معاوية قال: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: "من مات وليس له إمام مات ميتة جاهلية"1 .
قال أبو حاتم: قوله صلى الله عليه وسلم "مات ميتة الجاهلية" معناه: من مات ولم يعتقد أن له إماما يدعو الناس إلى طاعة الله حتى يكون قوام الإسلام به عند الحوادث والنوازل مقتنعا في الانقياد على من ليس نعته ما وصفنا مات ميتة جاهلية.
__________
1 حديث صحيح، محمد بن يزيد بن رفاعة: هو محمد بن يزيد بن محمد بن كثير العجلي مختلف قيه، وقد توبع، وعاصم بن أبي النجود حسن الحديث، وباقي السند رجاله رجال الصحيح. أبو صالح: هو ذكوان السمان المدني. وهو في "مسند أبي يعلى" ورقة 345/1.
وأخرجه أحمد 4/96 عن أسود بن عامر، والطبراني 19/769 من طريق يحيى بن الحماني، كلاهما عن أبي بكر بن عياش، بهذا الإسناد.
والمراد بالميتة الجاهلية: حالة الموت كموت أهل الجاهلية على ضلال وليس له إمام مطاع، لأنهم كانوا لا يعرفون ذلك، وليس المراد أنه يموت كافراً بل يموت عاصياً، ويحتمل أن يكون التشبيه على ظاهره، ومعناه: أنه يموت مثل موت الجاهلي وإن لم يكن هو جاهلياً، أو أن لك ورد مورد الزجر والتنفير وظاهره غير مراد.
قسمت هایی را که با رنگ قرمز مشخص شده همان جایی هست که شما برای فریب افکار عمومی حذف کرده اید . لبته این دروغ پردازی های شما به ضرر خودتان تمام می شود چرا که مردم از شما کذابان اگاه تر هستند .
سلام بر دوست خوبم آقا ابوذر
اگر شما نوشته من را خوانده باشي متوجه مي شويد كه من فقط به روايت صحيح السندي از حضرت رسول گرامي صلي الله عليه وآله اشاره نموده ام و مهم براي من كلامي است كه از لبان مبارك آنحضرت خارج شده است ، استفاده از توضيحات بزرگان و علماء در مرحله بعدي است كه بنده فعلاً مي خواستم فقط به اصل حديث و صحّت آن اشاره كنم و گمان نكنم در نقل كردن حديث فريبكاري يا سانسوري انجام داده باشم بله توضيح مصنف كتاب را ذكر نكردم ولي اسم اين كذب و تدليس نيست و گرنه بيشتر مطالب دوستان كه به نقل متن حديث اكتفاء مي كنند مبتلا به اشكال شماست!!!
ابوذر مي نويسد:
نمومنه دوم خیانت شما در نقل احادیث نمونه ی زیر است که شما گفتید :
عمدة القاري شرح صحيح البخاري (16/ 74)
قلت: قيل: إِن الَّذين لم يزل قَائِما حَتَّى ولَّي اثْنَي عشر خَليفَة كلهم من قُرَيْش، وَأَرَادَ بِهَذَا خلَافَة النُّبُوَّة وَلم يرد أَنه لَا يُوجد غَيرهم، وَقيل: هَذَا الحَدِيث فِيهِ إِشَارَة بِوُجُود إثني عشر خَليفَة عادلين من قُرَيْش، وَإِن لم يوجدوا على الْوَلَاء وَإِنَّمَا اتّفق وُقُوع الْخلَافَة المتتابعة بعد النُّبُوَّة فِي ثَلَاثِينَ سنة، ثمَّ قد كَانَ بعد ذَلِك خلفاء راشدون مِنْهُم: عمر بن عبد الْعَزِيز، وَمِنْهُم الْمُهْتَدي بِأَمْر الله العباسي، وَ[]مِنْهُم الْمهْدي المبشر بِوُجُودِهِ فِي آخر الزَّمَان.
جالبه که اخرش رو هم نقطه گذاشتید که مثلا جمله تموم میشه دوست کذاب من
اصل متن به شرح زیر است و قسمت های قرمز را شما در خیانتی که انجام دادید بیان نکردید
قلت قيل إن الذين لم يزل قائما حتى ولي اثني عشر خليفة كلهم من قريش وأراد بهذا خلافة النبوة ولم يرد أنه لا يوجد غيرهم وقيل هذا الحديث فيه إشارة بوجود إثني عشر خليفة عادلين من قريش وإن لم يوجدوا على الولاء وإنما اتفق وقوع الخلافة المتتابعة بعد النبوة في ثلاثين سنة ثم قد كان بعد ذلك خلفاء راشدون منهم عمر بن عبد العزيز ومنهم المهتدي بأمر الله العباسي ومنهم المهدي المبشر بوجوده في آخر الزمان قوله إلا كبه الله وهذا الفعل من الشواذ لأن الفعل يتعدى بالهمزة وهذا الفعل ثلاثيه متعد ورباعيه لازم قال الله تعالى أفمن يمشي مكبا على وجهه ( الملك 22 ) قوله و..........الی اخر که همچنان این متن ادامه دارد
برادر گرامي كه براحتي نسبت كذب و خيانت به من مي دهيد اشكالي ندارد ولي شما اگر به اصل كتاب يا نسخه نرم افزاري در المكتبة الشاملة نگاه كنيد مي بينيد كه نقطه توسط خودِ مصنّف يا مكتبه گذاشته شده چون مطلب تمام مي شود و بقيه جملات مربوط به فراز ديگري از حديث است كه مربوط به محل صحبت ما نيست.
آيا شما حاضريد اين نسبتها را به مصنف كتاب هم كه نقطه گذاشته بزنيد؟!!!
آيا اگر مطلبي از كتابي نقل شد بايد براي اينكه خيانت نشود تا آخر كتاب را نقل كنيم!!!؟
ابوذر نوشت:
بنده با توجه به مشغله زیاد متاسفانه وقت چندانی ندارم اما تونستم ایه دو دروغ و عوام فریبی شما رو نقش بر ملا کنم
شاید برای انکه از خط مش شما اگاه شویم ذکر همین دو نمونه کافی باشه که شما رو به ترکستان می روید
از این تدلیس ها و دروغگویی ها و کذاب بازی ها دست بردارید و بیش از این ابروی خودتون رو نبرید
در نهايت نتوانستم بفهمم كجاي مطالب من دروغ يا عوام فريبي بوده بااينكه هدف من و روش من در اين مقاله فقط استناد به احاديث صحيح و معتبر نزد همه مسلمين بوده وهمانطور كه بارها گفته ام ابداً قصد تبليغ يا ترويج مذهب و مسلك خاصي را در اين مقاله نداشته و ندارم.
برادر گرامي از صميم قلب از اشكالات شما اگرچه وارد نبود تشكر مي كنم همين اندازه كه متن بنده را قابل خواندن دانستيد ممنونم ولي مشغله زياد داشتن عذر خوبي براي دقت نكردن به مطالب و ناراحت شدن از دست برادرتان نيست.
از مدیریت عزیز خواهش مندم اگر ایشان بیش از این از این کارها و حرفاهای دروغ خود دست برنداشتن بدون تعارف آی دی ایشان را حذف کنن و حقیقت را فدای مصلحت دروغی نکنند . کسی که در گفتار و امانت داری ان هم در دین خدا خیانت میکند نباید جایی داشته باشد.
من هم از مديريت محترم خواستارم اشتباهات بنده را تذكر بدهند چنانچه به تذكري كه در مقاله « كسر بدعت از سنت » به بنده دادند عمل كردم و بحث را ادامه ندادم ولي از دوستاني مثل جناب خيمه خواهش مي كنم بحثهاي اين مقاله را مخلوط به اختلافات مذهبي نكنند واگر بحثي دارند در پست ديگري به آن بپردازند تا به هدف اصلي اين مقاله ضربه اي نخورد.
ممنون از همه