با قرآن، سوره ی دو آیه 10: بیماری دروغگویی

مديران انجمن: CafeWeb, Dabir, Noha, bahar

با قرآن، سوره ی دو آیه 10: بیماری دروغگویی

پستتوسط TalareDini » سه شنبه خرداد ماه 8, 1391 1:20 am

دوستانی که بار اولشون هست این تاپیک رو می بینن اول این توضیحات را ملاحظه کنند :
http://www.penous.com/ftopict-1394.html ... 3f0cff8d61
براي دیدن آرشیو آیات قبل، از منوی بخش دینی قسمت تفسیر را انتخاب کنید یا به طور مستقیم از لینک زیر استفاده کنید :
http://www.penous.com/forum-53.html&sid ... c23e8d66d0

سوره ی دو آیه 10: بیماری دروغگویی

فىِ قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا  وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمُ  بِمَا كاَنُواْ يَكْذِبُونَ(10)


1.     برداشت کلی:

عمل و عکس العمل قانون سوم نیوتون نیست، بل سنتی است که خداوند در جهان خلقت گذاشته است.
قانون عمل و عکس العمل به روشنی حاضر است، بعد از لطف عام خداوند، بسته به انتخاب انسان، هر راهی که انتخاب شود، انسان در پیمودن آن راه یاری میشود. بی توجهی به هشدار منجر به مهر و موم شدن چشم و گوش و قلب انسان می شود و بر مرض جا خوش کرده در قلب اضافه می شود.
پشت سر این همه قول دروغ، پشت این تظاهر این ریا، این خدعه و این نیرنگ بیماری نهفته است، مرضی که در قلب صاحبش لانه کرده و جا خوش کرده است.
انحراف فقط آغازش نیست که ویرانگر است، ادامه اش آدمی را نابود می کند. {متن از کاربر گرامی Hawre }
دستاورد این گروه، عذابی دردناک است! پایانی غم انگیز. محصولی که ناشی از کاشته دروغ است. تکلیف ما را با دروغ روشن می کند. مرضی که با دروغگویی عجین شده است و چه دردناک است دروغگو بودن. و فرورفتن در منجلاب دروغ و دروغ پشت دروغ برای اثبات دروغ اول. و اضافه شدن مرض بر مرض.

2.     سوالات و نکات : ( برای تدبر بیشتر)

1.     معنی دقیق مرض؟ زاد؟ الیم؟ کذب؟
2.     مگر جای چنین بیماری ذهن و مغز آدمی است یا قلب آن؟ { در راستای سوال 9 آیه 7}
3.     مرض چرا نکره است؟
4.     هر دروغی عذابی الیم در پی دارد یا این دروغ؟
5.     تکرار کلمه مرض؟ می شد با ضمیر آن را آورد؟
6.     فعل مستمر برای دروغ گفتن؟
7.     اگر منظور این است که در قلب ایشان مرضی است که خداوند این مرض را افزود، مرض دوم نباید معرفه بود؟ آیا منظور این است که بر آن بیماری افزود یا بیماری دیگری به بیماری قبلی اضافه کرد؟
8.     این مرض باعث دروغگوی ایشان می شود یا دروغگویی باعث مرض؟ یا هیچ کدام؟
9. آیا انسان براحتی می تواند افراد مریض را بشناسد یا فقط خداوند می داند؟ {سوال از کاربر گرامی Noha }

3.     نتیجه گیری های احتمالی :

1.     خداوند مرض کسانی را که مدعی ایمانی هستند که ندارند، بیشتر می کند.
2.     خداوند دروغگویان را عذابی دردناک می چشاند.
3.     اراده خداوند با فعل مفرد مذکر ماضی. { در راستای نتیجه گیری احتمالی 3 آیه 7 و نتیجه گیری احتمالی 6 آیه 3}

در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط TalareDini در پنج شنبه شهريور ماه 23, 1391 8:54 pm .

برای نویسنده این مطلب TalareDini تشکر کننده ها: 4
ModireTalar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), abdulrahman (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), mehr (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 28.57%
 
نماد کاربر
TalareDini
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 90
تاريخ عضويت: دوشنبه ارديبهشت ماه 4, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 86 بار
تشکر شده: 193 بار
امتياز: 0

پستتوسط Noha » چهارشنبه خرداد ماه 10, 1391 12:08 pm

بسم الله المستعان

سلام الله علیکم

این مرض چگونه است که جایگاهش فقط در قلب است؟

آیا قابل درمان است؟اگر درمان دارد درمانش چیست؟

این مرض در رفتارشان  هم متجلی می شود یا فقط در ذهن آنان است؟

نشانه های و علائم این مریضی چیست؟

آیا انسان براحتی می تواند افراد مریض را بشناسد یا فقط خداوند می داند؟

چرا خداوند بر مرض شان می افزاید؟



5. تکرار کلمه مرض؟ می شد با ضمیر آن را آورد؟


شاید به خاطر تأکید و مهم تر جلوه دادن آن باشد!


جنة الفردوس مأوایتان


الـلـهم ء ات أنــفـسنا تقـــواهــا و زکیـــها إنــک أنــت خــیر من زکــیها


برای نویسنده این مطلب Noha تشکر کننده ها: 2
Hawre (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), TalareDini (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
Noha
معاون و ناظر سایت
معاون و ناظر سایت
 
پست ها : 1424
تاريخ عضويت: پنج شنبه اسفند ماه 25, 1389 12:30 am
محل سکونت: pavah
تشکر کرده: 2031 بار
تشکر شده: 1557 بار
امتياز: 4930

پستتوسط Hawre » چهارشنبه خرداد ماه 17, 1391 7:56 pm

سلام به همه دوستان
طاعات و عبادات همه تون، قبول درگاه محبوب

انحراف فقط آغازش نیست که ویرانگر است، ادامه اش آدمی را نابود می کند.

خط راستی را در نظر بگیرید که تا بینهایت کشیده شده است.
حال خط دیگری را در نظر بگیرید، که نقطه آغازش با نقطه آغاز خط اول یکی است، ولی اندکی با خط اولی زاویه دارد؛ مثلا دو سه درجه، لازم نیست خیلی زیاد باشد!
حالا هرقدر خط دوم را امتداد دهیم، فاصله زیاد می شود، هر چه طول بیشتر می شود سرعت افزایش فاصله هم بیشتر می شود...!
این یعنی انحراف، یعنی کجی، یعنی اینکه اگر منحرف شدی و بازنگشتی منحرف تر می شوی.
این همان سنت الهی است؛ مثال از هندسه است، اما در زندگی و در ایمان هم مصداق دارد.
قانونی است که خداوند گذاشته، بنابراین خداوند است که منحرف ترشان می کند.
بیماری انحرافشان را بیشتر و عمیق تر می گرداند؛ و چه خوب هم حقشان را کف دستشان می گذارد!

سوالات:
3. مرض چرا نکره است؟
شاید چون بیماری، بیماری ناشناخته ای است! برای هرکسی یک چیز است؛ یکی را حرص مال به این دروغ گویی و انحراف و نفاق کشانده، آن دیگری را مقام و جایگاهش در بین مردم و در مسند قدرت. یکی دیگر را غرورش؛ و کس دیگر را ترسش. خلاصه هر کس به دردی مبتلاست و همه شان هم بیماری اند!

5. تکرار کلمه مرض؟ می شد با ضمیر آن را آورد؟
دو واژه مرض که آورده شده اند، دارای یک نقش نیستند تا بتوان به جای دومی از ضمیر استفاده کرد.
اولی مبتدای مؤخر است و باید مرفوع باشد. اما دومی دارای اعراب منصوب(فکر کنم «تمییز» باشه) است. معنای بخش دوم آیه به صورت تحت اللفظی چنین می شود «پس خداوند آنها را زیاد کرد از نظر بیماری»
((برای درک بهتر مفهوم عبارت  «زیاد کرد» می توانید به تفسیر دکتر محمود ویسی از عبارت «لإن شکرتم لأزیدنکم»(که در مجموعه بحث «تزکیه» به آن اشاره می کند)، مراجعه نمایید))


7. اگر منظور این است که در قلب ایشان مرضی است که خداوند این مرض را افزود، مرض دوم نباید معرفه بود؟ آیا منظور این است که بر آن بیماری افزود یا بیماری دیگری به بیماری قبلی اضافه کرد؟

ارجاع می دم به جواب سوال 5: چون تمییز است تنوین گرفته.

جواب قسمتی از سوال خواهرمون نها:
این بیماری ها، بیماری هایی نیستند که جسم را (در ظاهر) دچار اختلال کنند، بیماری های روان اند، بیماری های وجود افراد، بیماری هایی هستند که عملکرد افراد را تحت تأثیر قرار می دهند، حق پذیری شان را از بین می برند نه (به عنوان مثال) بینایی شان را!

پیش از اعلام وجود بیماری، خداوند خود، بارزترین علامت بیماری را معرفی کرد: دروغگویی اولین و برجسته ترین نشانه بیماری نفاق است.







برای نویسنده این مطلب Hawre تشکر کننده ها: 4
Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), TalareDini (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), abdulrahman (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), bahar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 28.57%
 
نماد کاربر
Hawre
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 183
تاريخ عضويت: چهارشنبه مرداد ماه 26, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 614 بار
تشکر شده: 258 بار
امتياز: 1360

پستتوسط Noha » شنبه خرداد ماه 20, 1391 11:31 am

بسم الله المستعان

Hawre نوشته است:سلام به همه دوستان
طاعات و عبادات همه تون، قبول درگاه محبوب



سوالات:
3. مرض چرا نکره است؟
شاید چون بیماری، بیماری ناشناخته ای است! برای هرکسی یک چیز است؛ یکی را حرص مال به این دروغ گویی و انحراف و نفاق کشانده، آن دیگری را مقام و جایگاهش در بین مردم و در مسند قدرت. یکی دیگر را غرورش؛ و کس دیگر را ترسش. خلاصه هر کس به دردی مبتلاست و همه شان هم بیماری اند!

5. تکرار کلمه مرض؟ می شد با ضمیر آن را آورد؟
دو واژه مرض که آورده شده اند، دارای یک نقش نیستند تا بتوان به جای دومی از ضمیر استفاده کرد.
اولی مبتدای مؤخر است و باید مرفوع باشد. اما دومی دارای اعراب منصوب(فکر کنم «تمییز» باشه) است. معنای بخش دوم آیه به صورت تحت اللفظی چنین می شود «پس خداوند آنها را زیاد کرد از نظر بیماری»
((برای درک بهتر مفهوم عبارت  «زیاد کرد» می توانید به تفسیر دکتر محمود ویسی از عبارت «لإن شکرتم لأزیدنکم»(که در مجموعه بحث «تزکیه» به آن اشاره می کند)، مراجعه نمایید))


7. اگر منظور این است که در قلب ایشان مرضی است که خداوند این مرض را افزود، مرض دوم نباید معرفه بود؟ آیا منظور این است که بر آن بیماری افزود یا بیماری دیگری به بیماری قبلی اضافه کرد؟

ارجاع می دم به جواب سوال 5: چون تمییز است تنوین گرفته.

جواب قسمتی از سوال خواهرمون نها:
این بیماری ها، بیماری هایی نیستند که جسم را (در ظاهر) دچار اختلال کنند، بیماری های روان اند، بیماری های وجود افراد، بیماری هایی هستند که عملکرد افراد را تحت تأثیر قرار می دهند، حق پذیری شان را از بین می برند نه (به عنوان مثال) بینایی شان را!

پیش از اعلام وجود بیماری، خداوند خود، بارزترین علامت بیماری را معرفی کرد: دروغگویی اولین و برجسته ترین نشانه بیماری نفاق است.



سلام خدای رحمن بر بندگان شایسته اش

چند تا سؤال از جوابای کاک هاوری برام پیش اومد!

یکی اینکه: ما بر چه اساسی غرور و ترس و .....رو جز امراضی قرار می دهیم که ازجمله ی بیماری ریاکاران است؟(لطفا اگر آیه یا حدیثی هست ذکر کنید،ممنون)

2_مگر نقش کلمه در تکرار کردن یا نکردن اون مؤثره؟نمیشه  ضمیر جانشین اون کلمه  اعراب محلی بگیره؟

3 _خداوند آنها را زیاد کرد از نظر بیماری؟!!!!یا خداوند بر بیماری شان افزود؟

خیلی ازتون ممنونم بابت جواب سؤالات .

جنة الفردوس مأوایتان








الـلـهم ء ات أنــفـسنا تقـــواهــا و زکیـــها إنــک أنــت خــیر من زکــیها


برای نویسنده این مطلب Noha تشکر کننده ها:
TalareDini (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
Noha
معاون و ناظر سایت
معاون و ناظر سایت
 
پست ها : 1424
تاريخ عضويت: پنج شنبه اسفند ماه 25, 1389 12:30 am
محل سکونت: pavah
تشکر کرده: 2031 بار
تشکر شده: 1557 بار
امتياز: 4930

پستتوسط Hawre » شنبه خرداد ماه 20, 1391 4:36 pm

سلام و عرض ادب
با تشکر از خواهرمون نها

جواب سوال اول:

قرار نیست این بیماری ها فقط مخصوص ریاکاران و منافقان باشند. این ها بیماری های قلب هستند و هر انسانی ممکن است بدانها مبتلا شود.
اما شدت یافتن هر کدام از بیماری های قلب حتی ممکن است آدمی را به شرک و کفر هم بکشاند. شیطان که از فرمان خداوند سرپیچی کرد، به خاطر کبرش بود؛ حکایت فرعون؛ داستان دو مرد در سوره کهف؛ و ... نمونه هایی از ابتلا به چنین بیماری هایی هستند.

بنده هم عرض کردم هر کسی از منافقان را یکی از این بیماری ها ممکن است به ورطه نفاق کشانده باشد؛ نه اینکه این بیماری ها مختص ریاکاران است و هر کس چنین بیماری داشته باشد منافق است.


جواب سوال دوم:

راستش نمیدونم! من تا حالا ترکیبی به این صورت که شما میگین ندیدم(!) و هر کاری هم کردم نتونستم یه همچین ترکیبی تشکیل بدم؛ برای همین(در نهایت اعتماد بنفس کاذب!) فکر کردم دلیلش این باشه که نقششون و اعرابشون فرق داره!!!(اولش که اینو نوشتم با اطمینان نوشتم ولی الان به شک افتادم!) ممنون می شم اگه کسی بتونه جواب این سوال رو بده!

البته تکرار واژه «مرض» ممکنه دلیل دیگه ای هم داشته باشه؛ اونم اینکه، خداوند یک بیماری دیگر به بیماری شان اضافه می کند تا بیماری هایشان دو تا یا چند تا شوند! مثلا ابتدا از روی طمع به نفاق روی آورده باشند و حالا دچار غرور هم بشوند!


جواب سوال سوم:

بنده عرض کردم این ترجمه تحت اللفظی عبارته. و طبیعیم هست که ترجمه تحت اللفظی از زبان عربی در زبان فارسی یا هر زبان دیگه ای، زیاد مفهوم و واضح نباشه. ترجمه روان همونیه که شما نوشتین. نکته اینجاست که اگه بخوایم عبارت ترجمه شده به صورت روان رو درباره به عربی ترجمه کنیم دیگه عبارت اصلی بدست نمیاد؛ میشه این: «فزاد الله علی مرضهم» -- پس معلوم میشه یه تفاوتی بین این دو نوع بیان وجود داره. و منظور من از مطرح کردن این نوع ترجمه(تحت اللفظی) این بود که به تفاوت های این دو نوع بیان توجه بشه.

امیدوارم تونسته باشم جوابای مناسبی بدم!

بازهم ممنون از سوالای خوبتون!

در پناه خداوند باشید.





برای نویسنده این مطلب Hawre تشکر کننده ها: 2
Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), TalareDini (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
Hawre
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 183
تاريخ عضويت: چهارشنبه مرداد ماه 26, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 614 بار
تشکر شده: 258 بار
امتياز: 1360

پستتوسط Noha » يکشنبه خرداد ماه 21, 1391 3:53 pm

بسم الله المستعان

سلام الله تعالی بر بندگان اهل علم

برادر گرامی؛ممنون از شما به خاطر اهتمام تون؛مأجور باشید.


-اگر لطف کنید:

1- برای سؤال اول بیشتر توضیح بدید ممنون میشم.

با توجه به اینکه این  آیه در مورد ریاکاران است و برشماری نوع بیماری آنها؛نسبت دادن غرور و ....به زیر مجموعه ی بیماریهای

آن ها بر چه اساس است؟

منظور شما این است( فی قلوبهم مرض)یعنی هر بیماری ای که جایگاهش در قلب باشد ؟


-2ببخشید ولی از توضیحاتتون اصلا قانع نشدم!!(در مورد اعراب و نقش)

فکر کنم قسمت دوم نظرتون نزدیک تر به معنی این آیه باشد؛اینکه مرض دوم معنای دیگری داشته باشد یا

شامل نوع دیگری از بیماریها باشد.



3-فکر می کنم ترجمه ی تحت اللفظی به این صورت«پس بر آن ها می افزاید خداوند ،بیماری(یا بیماری ای) را»صحیح ترباشه.

جنة الفردوس مأوایتان



الـلـهم ء ات أنــفـسنا تقـــواهــا و زکیـــها إنــک أنــت خــیر من زکــیها


برای نویسنده این مطلب Noha تشکر کننده ها: 2
Hawre (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), TalareDini (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
Noha
معاون و ناظر سایت
معاون و ناظر سایت
 
پست ها : 1424
تاريخ عضويت: پنج شنبه اسفند ماه 25, 1389 12:30 am
محل سکونت: pavah
تشکر کرده: 2031 بار
تشکر شده: 1557 بار
امتياز: 4930

پستتوسط Hawre » يکشنبه خرداد ماه 21, 1391 4:24 pm

سلام

خواهش می کنم. وظیفه س.

در مورد سوال اولتون:

بله. برداشت من اینه.
اینکه آیه در مورد ریاکاران است، درست. اما
قرار نیست بیماری ای که در قلب آنهاست خاص خودشان باشد.
حداقل من از متن و ظاهر آیه چنین برداشتی نمی کنم!
ضمنا با توجه به اینکه واژه «مرض»، به صورت نکره آمده، دلالت بر عام بودن آن دارد؛
یعنی در واقع ممکن است بیماری خیلی های دیگر هم باشد؛
اما هر چه هست، این گروه را به نفاق کشانده! و شاید کسان دیگری با همین بیماری ها به ورطه های دیگری کشیده شده باشند:
یکی دچار معصیت شده ولی به حد نفاق نرسیده باشد و...!



در مورد سوال دوم:

حق داشتید قانع نشید! چون واسه اعراب و نقش من اصلا استدلالی نداشتم!

ضمنا با یه نگاه به کتاب «گنجینه صرف و نحو — دکتر مصطفی خرم دل» متوجه شدم که
در مورد تمییز بودن «مرضاً» اشتباه کردم!
درواقع این واژه مفعول دوم فعل «زاد» هست.

هرچند تو این حالت هم اعراب  و نقش فرق داره، ولی اینکه تفاوت اعراب و نقش، علت تکرار باشه، مطمئن نیستم. فقط یه حدس بود!

در مورد استدلال دوم؛ اطمینان نسبی دارم.
دکتر خرم دل در تفسیر نور هم همچین توضیحی میدن با این تفاوت که نوع بیماری مد نظر ایشون، چیز دیگه ایه:
ایشون میگن منظور از «مرض» نخست بیماری معنوی نفاق است؛ و منظور از «مرض» دوم بیماری حقد و کینه و اندوه به خاطر پیروزی مؤمنان.


در واقع، اینکه «خداوند یک بیماری دیگر را به بیماری پیشین منافقان اضافه می کند»، برداشت دکتر خرم دل هم هست.

و در مورد سوال سوم:

بله، شما درست میگید. با توجه به اینکه «مرض» دوم نقش مفعول رو داره، ترجمه به این شکلی که شما گفتین صحیحه.
اشتباهم به خاطر عجله و عدم مطالعه بود  8O  ممنون.


بازم ممنون از مشارکت و توجهتون.

در پناه خداوند باشید و همیشه همراه با قرآن.






برای نویسنده این مطلب Hawre تشکر کننده ها: 2
Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), TalareDini (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
Hawre
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 183
تاريخ عضويت: چهارشنبه مرداد ماه 26, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 614 بار
تشکر شده: 258 بار
امتياز: 1360

پستتوسط Noha » جمعه خرداد ماه 26, 1391 2:24 pm

بسم الله المستعان

سلام الله تعالی برشما

ممنون از کاک هاوری به خاطر جواباشون.

در مورد: فی قلوبهم مرض فزداهم الله مرضا

اگر منظور از مرض ؛بیماری های دروغ و کینه و حسد باشد؛شاید بشوددر پاسخ به اینکه چگونه خداوند بر مرضشان می افزاید؛

گفت:با نازل کردن قرآن و پیروز کردن مسلمانان بر شک و شبه وحسد و کینه را در دل آنها می افزاید!


جنة الفردوس مأوایتان


الـلـهم ء ات أنــفـسنا تقـــواهــا و زکیـــها إنــک أنــت خــیر من زکــیها


برای نویسنده این مطلب Noha تشکر کننده ها:
TalareDini (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
Noha
معاون و ناظر سایت
معاون و ناظر سایت
 
پست ها : 1424
تاريخ عضويت: پنج شنبه اسفند ماه 25, 1389 12:30 am
محل سکونت: pavah
تشکر کرده: 2031 بار
تشکر شده: 1557 بار
امتياز: 4930

پستتوسط TalareDini » پنج شنبه شهريور ماه 23, 1391 8:46 pm

با سلام و تشکر فراوان از کاربران گرامی Noha  و Hawre
به خاطر بحث زیبا و مفیدشان.
تاپیک باتوجه به نظرات دوستان اصلاح شد.
در مورد تجلی این مرض در رفتار، باید گفت به احتمال زیاد این مرض در رفتا متجلی است. سیاق آیات طوری است که علت دروغ گویی را به این مرض نسبت داده است. و نیز در آیات بعدی صحبت از خصوصیاتی است که می توان آنها را ناشی از مرضی قلبی دانست.
سوال "آیا انسان براحتی می تواند افراد مریض را بشناسد یا فقط خداوند می داند؟‎ ‎" به قسمت سوالات اضافه شد. و در ادامه سعی میشود با بررسی آیات به پاسخ آن رسید.
"چرا خداوند بر مرض شان می افزاید؟" ظاهرا سنت "جزا" در مورد همه مردم، بر قرار است. هم گروه توصیف شده در آیات 2 تا 5 و هم گروه توصیف شده در آیات 6و 7 و نیز گروه جدید.
ضمن تشکر از دوستان گرامی بابت مشارکت زیبا و عالمانه شان در معنای دو کلمه مرض موجود در آیه، اگرچه از خلال توضیحات دوستان نیز تا حد زیادی مشخص شد، نکات زیر یادآوری میشود.
1. مرض دوم مفعول به دوم است.
2. شاید بهتر بود سوال اینگونه مطرح شود :
کدام ترجمه زیر را ترجیح می دهید؟
الف . در دلهايشان بيمارى‏اى هست، پس خداوند بيمارى را به آنان افزون داد. و به [سزاى‏] آنكه دروغ مى‏گفتند، عذابى دردناك [در پيش‏] دارند (10) "ترجمه انصاری"
ب.  در دلهاى آنان بيمارى [نفاق و عناد] جاى گرفته است، در نتيجه خدا بر بيماريشان افزود و به كيفر دروغ پردازى‏شان عذابى دردناك [در انتظار] دارند " ترجمه از طاهری قزوینی"

برای نویسنده این مطلب TalareDini تشکر کننده ها:
bahar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
TalareDini
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 90
تاريخ عضويت: دوشنبه ارديبهشت ماه 4, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 86 بار
تشکر شده: 193 بار
امتياز: 0

پستتوسط abdulrahman » شنبه شهريور ماه 24, 1391 12:05 am

با سلام و تشکر بسیار از همگی چه بخش دینی و چه کاک هاوری و داد نها

واقعا لذت بردم... اینجاست که احساس می کنی هر چقدر وقت بزاری وقتت رو تلف

نکردی و ارزشش رو داره...

به همین خاطر از این جمع صمیمانه می خوام که به کارشون ادامه بدن ....


فقط یه خواهش اگه بشه بین هر دو خط، یک خط فاصله بزارید خیلی راحت تر میشه مطالب رو خوند.
مژده ده بندگانی را که سخنان مختلف را می شنوند و از بهترین آنان پیروی می کنند.

برای نویسنده این مطلب abdulrahman تشکر کننده ها:
TalareDini (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
abdulrahman
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 237
تاريخ عضويت: چهارشنبه اسفند ماه 24, 1389 12:30 am
محل سکونت: کهکشان راه شیری/منظومه ی شمسی
تشکر کرده: 390 بار
تشکر شده: 249 بار
امتياز: 830

پستتوسط TalareDini » سه شنبه شهريور ماه 28, 1391 8:55 am

با سلام به کاربر گرامی abdulrahman  و ضمن تشکر از توجه به تاپیک ، پیگیری و ابزار لطف شان.

و تشکر بابت پیشنهادشان. امید است که  با تداوم پیشنهادات دوستان شاهد بهتر شدن هر روز تاپیک باشیم!

اضافه کردن فاصله خطوط برای قسمت اصلی تاپیک، { قسمت برداشت کلی و...} یا برای نظرات و مشارکت در تاپیک منظور است؟

اضافه کردن فاصله بین خطوط چگونه باید انجام شود؟! بطور دستی؟

چون ظاهرا گزینه ای برای تنظیم فاصله خطوط وجود ندارد!
نماد کاربر
TalareDini
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 90
تاريخ عضويت: دوشنبه ارديبهشت ماه 4, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 86 بار
تشکر شده: 193 بار
امتياز: 0

پستتوسط abdulrahman » سه شنبه شهريور ماه 28, 1391 1:36 pm

سلام

فاصله ی خطوط در کل این بخش  رعایت شود هم توسط شما هم توسط ما!

اضافه کردن فاصله هم همین طور است که انجام داده اید یعنی در پایان هر سطر یک

سطر در وسط خالی باشد

با تشکر

برای نویسنده این مطلب abdulrahman تشکر کننده ها:
TalareDini (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
abdulrahman
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 237
تاريخ عضويت: چهارشنبه اسفند ماه 24, 1389 12:30 am
محل سکونت: کهکشان راه شیری/منظومه ی شمسی
تشکر کرده: 390 بار
تشکر شده: 249 بار
امتياز: 830


بازگشت به تفسیر

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 0 مهمان