ليسيدن انگشتان بعد از غذا

در این بخش مقالات در زمینه دینی قرار داده می شود

مديران انجمن: CafeWeb, Dabir, Noha, bahar

ليسيدن انگشتان بعد از غذا

پستتوسط shaker » جمعه تير ماه 2, 1391 2:57 pm

همیشه رزق کم را زیاد بشمار تا شاکر باشی؛ اصلاً خودِ زیاد شمردن کم، شکر الهی است و یکی از راههای شاکر بودن است.

اگر کسی به شما مثلاً یک خودکار بیک که خیلی  ارزش ندارد،هدیه دهد،شما می توانی به دو نحو از او قدردانی کنی: یکبار فقط می گویی دست شما درد نکند، ویکبار هم می گویی خیلی ممنون متشکر الآن همین را احتیاج داشتم و به موقع دادی و...،
همین که شما آن هدیه را بعنوان یک شیئ گرانبها قبول کنی و آن خودکارساده را به منزله یک خودنویس تلقی کنی این خودش یک نوع شکرگذاری و احترام به هديه دهنده می باشد.
یکبار شکر ما به حسب نعمت است و یکبار هم می تواند به حسب نعمت دهنده باشد؛
اگر شکر به حسب نعمت باشد ، شدت و ضعفش به نسبت به همان نعمت ، کم و زیاد می شود؛برای شیئ گرانبها بیشتر شکر می کنی تا برای یک چیز کم ارزش، امّا اگر شکر به اعتبار إنعام مُنعم باشد دیگر شدت وضعف در آن معنا ندارد چون نعمت دهنده برای تو بالا و والاست ویکی از راههای شکر این نعمت دهنده اینست که به اعتبار او همه نعمتهایش از ریز و درشت را بزرگ بشماری.
اگر شما در کوچه یک سکه بيست وپنج تومانی ببینید قطعاً خم نمی شوید تا آنرا بردارید اما اگر همین سکه را يكي از اولياي خدا به شما بدهد آن را بعنوان تبرک حفظ کرده و حاضر نیستید با پنجاه هزار تومان هم عوض کنید، این بخاطر اعتبار ارزش مُنعم است نه اعتبار ارزش نعمت،
حکمت اینکه در آداب غذاخوردن آمده که بعد از غذا ، لیسیدن انگشتان ،  سنت انبیاء است چه بسا همین باشد که اولیای خدا هر غذایی که می خورند همانند اینکه عسل می خورند برخورد می کنند ؛ کسی که انگشتانش آغشته به عسل است آنها را چگونه پاک می کند؟


درمورد یکی از بزرگان نقل مي كنند:
ایشان شبها برای راز و نیاز بلند می شد و صدای گریه اش به کوچه می رسید که با خدا اینگونه سخن می گفت:« خدایا؛ جُعیفر(یعنی جعفرکوچک) بودم جعفرم کردی، جعفر شدم مرا ملا جعفرکردی، ملا جعفر شدم مرا حاجي جعفر کردی، حاجي جعفر بودم مرا مورد رجوع مردم کردی، مورد توجه مردم شدم مرا محترم نزد خلائق کردی، خدایا من برای تو و براي دين تو چه کردم؟!» و شروع مي کرد به گریه و زاری تا صبح.

به هرحال شکر به إزای إنعام مهم می باشد یعنی اگر خداوند به او نان خشک هم داد در نظرش این باشد که خدای به آن عظمت این هدیه را داده و او را کسی دانسته چرا که افرادی که از گرسنگی می میرند این موهبت به آنها داده نشده است. لذا باید به تمام نعمتهای الهی با این دید نگاه کرد تا اینکه تخلّصاً إلی الشکر شود به اعتبار إنعام، یعنی با بزرگ شمردن نعمت از عهده شکر نعمتش برآییم.
در مناجاتها این عبارت آمده:
« الهی تصاغر عند تعاظم آلائک شُکری...فکیف لی بتحصیل الشُکر و شُکری إیّاک یفتقر إلی شکرآخر»

يعني: خدايا در پيشگاه نعمتهاي بزرگ تو شكر و سپاس من كم است... چگونه مي توانم تو را شاكر باشم درحاليكه همين شكر كردن تو نياز به شكر ديگر دارد.


حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر

برای نویسنده این مطلب shaker تشکر کننده ها: 3
Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), baran98 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), ghazal66 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 21.43%
 
نماد کاربر
shaker
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 56
تاريخ عضويت: شنبه آبان ماه 13, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 16 بار
تشکر شده: 97 بار
امتياز: 120

بازگشت به مقالات متنوع دینی

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 5 مهمان