همسران پاک پیامبر (ص)

در این بخش سیره ی اصحابِ کرام و تابعین قرار داده می شود

مديران انجمن: CafeWeb, Dabir, Noha, bahar

همسران پاک پیامبر (ص)

پستتوسط Sanam1 » شنبه تير ماه 24, 1391 2:06 pm

همسران پاک پیامبر(ص)


1-حضرت خدیجه کبری(رضی الله عنها)

2-حضرت سوده بنت زمعه(رضی الله عنها)

3-حضرت عایشه بنت ابوبکر صدیق(رضی الله عنها)

4-حضرت حفصه بنت عمر بن خطاب(رضی الله عنها)

5-حضرت زینب بنت خزیمه(رضی الله عنها)

6-حضرت ام سلمه بنت امیه(رضی الله عنها)

7-حضرت زینب بنت جحش(رضی الله عنها)

8-حضرت جویریه بنت حارث(رضی الله عنها)

9-حضرت صفیه بنت حیی بن اخطب(رضی الله عنها)

10-حضرت ام حبیبه بنت ابوسفیان(رضی الله عنها)

11-حضرت میمونه بنت حارث هلالی(رضی الله عنها)

12-حضرت ماریه ی قبطی بنت شمعون(رضی الله عنها)


در میان همسران پیامبر فقط حضرات خدیجه و زینب بنت خزیمه در زمان حیات پیامبر در گذشتند سایر همسران پس از درگذشت پیامبر بزرگوار در گذشتند.

که به شرح مختصری از زندگانی این عزیزان (مادران مؤمنان) می پردازیم به این امید که در زندگیمون از این بزرگواران تبعیت کنیم به گونه ایی زندگی کنیم که مورد رضایت الله

متعال و پیامبر عزیزمون قرار بگیریم.

منابعی که من استفاده کردم یکی همسران پاک پیامبر تألیف محمد محمود صواف و دیگری همسران پیامبر تألیف عمرو خالد می باشد.

برای نویسنده این مطلب Sanam1 تشکر کننده ها: 2
CafeWeb (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), mehr (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
Sanam1
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 308
تاريخ عضويت: يکشنبه خرداد ماه 7, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 568 بار
تشکر شده: 528 بار
امتياز: 40

پستتوسط Sanam1 » شنبه تير ماه 24, 1391 2:16 pm

1-حضرت خدیجه(رضی الله عنها)

سیده خدیجه دختر خوَیلِد می باشد او با پیامبر (ص) خویشاوند است هم از طرف پدر و هم از طرف مادر.

خدیجه بنت خویلد بن اسد بن عبدالعزی بن قصی و در جدش قصی به رسول الله (ص) می رسد. محمد بن

عبدالله بن عبدالوطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصی.

سیده خدیجه رضی الله عنها ویژگی هایی داشت که او را از دیگر زنان متمایز می ساخت. این صفات عبارتند از: شرافت، منزلت و بلند پایگی، او بزرگترین و

مشهورترین و بلند پایه ترین زن در مکه بود و از عقلی سلیم، حکمت و تیز هوشی و علاوه بر همه ی اینها از فطرتی پاک برخوردار بود.

ام المؤمنین خدیجه خصوصیاتی داشت که کمتر زنی یک جا از همه ی آنها برخوردار است. او زنی بسیار خردمند، بسیار زیرک، و بسیار مهربان است.

سیده خدیجه صفتی داشت که در جاهلیت بدان مشهور بود و قریش این لقب را به او داده بودند، این لقب "طاهره" بود، به خاطر عفت و پاکدامنی بسیار

بویژه در برخورد با مردان.

سیده خدیجه پیش از رسول الله (ص) دو بار ازدواج کرده بود، اولین شوهرش عتیق مخزومی و دومین شوهرش ابوهاله ی تمیمی بود، از هر یک از آنان یک دختر

و یک پسر به دنیا آورد و هر دو شوهرش مردند و سیده خدیجه لز عتیق مخزومی ثروت هنگفتی به ارث برد. و به خاطر ذکاوتش با این ارث سرمایه گذاری

کرد تا چندین و چند برابر آنچه عتیق از خود بر جای گذاشته بود، شد.

پس از مرگ شوهر دوم سه سال لزدواج نکرد تا اینکه به ازدواج رسول الله درآمد.خدیجه همواره اوضاع و احوال مردانی را که به اداره ی تجارتش می

پرداختند، جویا می شد. او برده ای به نام "میسره" داشت که این کار را برایش انجام می داد. ابوطالب نزد سیده خدیجه رفت تا مشارکت پسر برادرش را در

تجارت او پیشنهاد کند. سیده خدیجه در جواب گفت : که اگر این کار را برای شخصی ناآشنا و کینه توز می طلبیدی، می پذیرفتم، چه رسد به خویشاوند

شرافتمند، چگونه او را رد کنیم؟

رسول الله (ص) به قصد تجارت برای سیده خدیجه می رود و در حالی باز می گردد که تجارتش ثروتی بیش از آنچه تصور می کرد، کسب کرده بود. پس از بازگشت

قافله، سیده خدیجه از برده اش میسره درباره ی رسول الله (ص) طبیعت و ویژگیهایش می پرسد، میسره به او می گوید:



ادامه دارد

برای نویسنده این مطلب Sanam1 تشکر کننده ها: 3
Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), bahar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), ghazal66 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 21.43%
 
نماد کاربر
Sanam1
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 308
تاريخ عضويت: يکشنبه خرداد ماه 7, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 568 بار
تشکر شده: 528 بار
امتياز: 40

پستتوسط Mmm » شنبه تير ماه 24, 1391 2:41 pm

سلام؛ بابتِ اینکه وسطِ مطلبتان پریدم پوزش می طلبم!

ای کاش زندگی هر کدام از امهات المومنین را بصورت جداگانه در یک پست می گذاشتید و وقفه ای را بوجود نمی آوردید.

پیشنهاد میکنم، بر روی اصالتِ امهات المؤمنین و همچنین بررسی چرایی و چگونگی ازدواج آنها با رسول(ص) بیشتر تاکید کنید.

در پایانِ بررسی زندگی هریک از امهات المومنین، جوابِ شبهاتی را که بر ازدواج آنان با رسول(ص) مطرح است، بیان دارید؛ و علل ازدواجهای

رسول(ص) را -اعم از  اجتماعی و سیاسی و تشریعی و تعلیمی و..- موردِ اشاره قرار دهید.


سپاسگزارم_

نماد کاربر
Mmm
 

پستتوسط bahar » شنبه تير ماه 24, 1391 7:47 pm

سلام خواهر عزیزم زینب

ببخشید من هم مثل آقا متین پریدم وسط مطلبتون

ولی نتونستم  ازتون تشکر نکنم بابت این پستی که گذاشتین.

زندگی این بزرگواران رو هرچند بارهم که مطالعه کنیم

بازم ارزش خواندن رو دارد باشد که زندگی آنها الگو و سرلوحه زندگیمان باشد

دورد خداوند برپیامبر (ص) و همسران پاکش

نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

پستتوسط Sanam1 » يکشنبه تير ماه 25, 1391 10:37 am

با سلام و تشکر خدمت برادر گرامی کاک متین و شما خواهر عزیزم بهار

کاک متین اتفاقا یکی از هدفهای من که همسران پیامبر(ص) رو انتخاب کردم همین

دلائل ازدواج بود. چشم انشاءالله به طور کامل خواهم نوشت. و اینکه چون زندگانی حضرت خدیجه رضی الله عنها طولانی بود در یک پست قرار ندادم به خاطر

اینکه خواننده عزیز احساس خستگی نکند.

در پایان از همه ی عزیزان خواهانم که هر جا کم و کاستی ایی مشاهده نمودند خواهرشون رو تنها نذارن و خود کاستیها را جبران نمایند.


موفق و پیروز باشید

برای نویسنده این مطلب Sanam1 تشکر کننده ها: 2
ghazal66 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), mehr (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
Sanam1
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 308
تاريخ عضويت: يکشنبه خرداد ماه 7, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 568 بار
تشکر شده: 528 بار
امتياز: 40

فلسفه تعدد همسران پیامبر(ص)

پستتوسط Sanam1 » يکشنبه تير ماه 25, 1391 6:09 pm

خلاصه ای از فلسفه ی تعدد همسران پیامبر(ص)

لازم دیدم ابتدا فلسفه ی تعدد آنان را بنویسم بعد ادامه ی مطالب

امیدوارم مورد قبول عزیزان واقع گردد

به آنانی که به پیامبر(ص) طعنه زده و به غلط و دروغ بیجا و بدون آگاهی، گمان بد بردند، این سؤال پیش می آید که آیا رسول اکرم(ص)

ازدواجش با زنانی که

ازدواج کرد، برای پاسخ گویی به انگیزه های هوای نفسانی و سیر کردن احساسات شهوانی بود؟

چه زمانی انگیزه ی شهوت رانی شدید است؟ آیا در دوران نوجوانی و جوانی نیست؟ بدون شک در دوران پیری نیست. آن حضرت(ص) در حالی با سیده

خدیجه وصلت نمود که خود در عنفوان جوانی و ابتدای شکفته شدن گل زندگی یعنی 25 ساله بود. و سیده خدیجه در آن روز بیوه زنی سالخورده، که

نشانی از شکوفه بوستان جوانی در باغ زندگی نداشت، یعنی چهل ساله بود. با این تفاوت بعید پیغمبر خدا او را به همسری برگزید و در کنار او خوشبخت

گردید. و در عالم هستی بعنوان دو همسر با سعادت و خوشبخت پا نهادند. و آن حضرت(ص) شکوفه گلستان جوانی و چکیده ی دفتر زندگی خود را در پای

سیده خدیجه خلاصه کرد و در دوران بهار زندگی، خود را تنها و تنها در کنار سیده خدیجه به خزان رساند. و تا زمانیکه حضرت خدیجه در قید حیات بود با کسی

وصلت نکرد. و حضرت خدیجه در آن روزها بازوی راست و تکیه گاه محکمی در راه دعوت و حرکت و جهاد برای پیامبر(ص) بود.

هیچگاه پیامبر(ص) مبادرت به ازدواج نفرمود مگر بعد از اینکه مسأله ی ازدواج ضرورتی از ضروریات دعوت دینی گردید. بی شک پیامبر(ص) بعد از حضرت

خدیجه هیچ گونه نیازی به ازدواج با هیچ زنی را نداشت، جز اینکه حرص بر دعوت اسلامی در وجود مبارکش بود. و همین علاقه ی به حرکت اسلامی باعث

کشش او بسوی این پیوندها گردید تا بوسیله ی این خویشاوندی، قدرتش افزایش یافته و کوله بار سنگین دعوت بر دوشش سبکتر نماید. مخصوصا بعد از

فقدان عمو و همسر بزرگوارش! آنانیکه در حقیقت دو رکن از ارکان بزرگ پیروزی و تثبیت و حمایت پیامبر(ص) بودند. این از یک طرف، اما از طرف دیگر

شفقت، مهر و دلسوزی آن حضرت نسبت به آن زنانیکه با آنان وصلت نمود، از پیره زنان بیوه و شوهر از دست داده و بی یار و یاور. چه بسیار قبیله هایی را

که دشمن اسلام بودند پیامبر(ص) با وصلتی همه ی آن کینه ها و دشمنی ها را به دوستی تبدیل نمود و بیشتر آنان به اسلام گرویدند. اگر همه و همه

ی اینها برای تسلط نیروی نفسانی و شهوانی بر قلب پیامبر(ص) می بود باید که قبل از نبوت، در ابتدای جوانی و کمال نیرومندی، در حالیکه هیچ قانون و

راه و رسمی نمی توانست مانع خواسته های او گشته و جلو برآورده کردن شهوات او را بگیرد و یا مانع استفاده نمودن او از لذتهای زندگی و متاع دنیا

شوند.و مخصوصا در این زمینه مورد رغبت و محبت همه ی مردم بوده و از جهت خصلتهای پسندیده و عادات ستوده و مکارم اخلاقی و آراستگی ظاهری و

کمال قدرت جسمانی و زیبایی چهره و جوانمردی زبانزد عام و خاص بود. اما با وجود همه ی اینها آن حضرت(ص) هرگز این کار را نکرد و قبل از نبوت با هیچ

زن دلخواهی وصلت نکرد. در حالیکه در آغاز جوانی خود بود. و عادتا عرب آن روز به زیاد زن گرفتن مشهور بودند و چه بسا بعضی از آنان در یک زمان ده تا

بیست زن داشتند.

دیدگاه پیامبر(ص) با اهداف و تفکرات مردم بسیار متفاوت است. ایشان هیچگاه به سن، زیبایی و مال و منال نمی نگریست. همه ی این وصلتها رحمت

بلند و اهداف عالی بودند که باعث پربار شدن دعوت اسلامی گردیدند. و این امر افقهای تازه و پهناوری را برای حرکت پر برکت اسلامی، آن حرکتی که

حضرت رسول(ص) همه ی هستی اش را فدای آن کرد، و دار و ندارش را پی آن ریخت و در راه خدا حق جهاد را نمود تا به لقای محبوب خویش پیوست.


شکر و سپاس برای پروردگار جهانیان و درود و سلام الهی بر محمد(ص) رحمت ارزانی شده به بشریت، سرور و راهنمایان و پیشوای دعوت

کنندگان و

فرمانروایان. امید که الله متعال ما و شما را از پیروان و یاران . انصار و نصرت دهندگان دعوت و نشر شریعت و آیینش گرداند و شکر و سپاس در ابتدا و انتها

از آن خداوند است

برای نویسنده این مطلب Sanam1 تشکر کننده ها: 4
CafeWeb (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), ghazal66 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), sondos (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 28.57%
 
نماد کاربر
Sanam1
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 308
تاريخ عضويت: يکشنبه خرداد ماه 7, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 568 بار
تشکر شده: 528 بار
امتياز: 40

پستتوسط Sanam1 » دوشنبه تير ماه 26, 1391 10:52 am

سلام علیکم

ادامه ی زندگی نامه ی حضرت خدیجه(رضی الله عنها)

من در این جوان چیزهای عجیبی ملاحظه نمودم، من ابری را دیدم که در همه جا بر او سایه می افکند، با حرکت او حرکت می کرد و اگر می ایستاد بالای

سرش می ایستاد تا اینکه به او گفتم: آیا با من مسابقه می دهی؟ تا ماجرای این ابر را بفهمم، اما این ابر از او جدا نمی شد، هنگامیکه مردم غرق در

عرق بودند، این ابر بر او سایه می افکند. در ادامه میسره گوید: روزی او را زیر درختی دیدم که در پرتو خورشید خوابیده بود، در این هنگام درخت شاخه

هایش را خم کرد تا او را زیر سایه اش بگیرد. سبحان الله! تمام جهان، از انس گرفته تا جن، هر انسان، حیوان، گیاه و بی جانی به رسول الله مهر می ورزید.

میسره گوید من شگفت زده شدم و گفتم شاید هواست که این شاخه ها را تکان می دهد، در این هنگام یکی از اسقف های یهود به نام مستور مرا صدا

زد و گفت: این مرد کیست؟ گفتم: محمد بن عبدالله یکی از جوانان حرم. راهب گفت: این جوان پیامبر است، فقط پیامبر زیر این درخت می نشیند. سیده

خدیجه با شنیدن این سخنان شادمان شد. زیرا او پسر عمویش ورقه بن نوفل را به خاطر آورد که نزدش می آمد و او را از صفات و ویژگیهای پیامبر آخرالزمان

مطلع می ساخت و اینکه در یکی از شبهای عید قریش، زنان برای جشن گرفتن دور هم جمع شده بودند و خدیجه نیز یکی از آنان بود. در این هنگام مردی

یهودی بر آنان وارد شد و گفت: ای زنان قریش! زمان پیامبر آخرالزمان فرا رسیده است. هر کس از شما توانست با او ازدواج کند، زنان این کار مرد را انکار

کردند به جز سیده خدیجه، زیرا او می دانست که این سخنان حقیقت دارد. سیده خدیجه با شنیدن سخنان میسره بیش از پیش به رسول الله اهمیت می

داد و به فکر ازدواج با او افتاد،
ولی چگونه؟

او نمی توانست این مسأله را با وی در میان بگذارد. سیده خدیجه دوستی بسیار صمیمی به نام نفیسه داشت. او به توجه بیش از اندازه سیده خدیجه به

رسول الله پی برد و به او گفت تو را چه شده است ای خدیجه؟ گفت: من تا بحال مردی مثل محمد بن عبدالله ندیده بودم، بردبار، بخشنده، با اصل و نسب،

راستگو و امانتدار است. علاوه بر این، قلبم به من می گوید که او پیامبر آخرالزمان است. نفیسه به او گفت: امیدوارم که همسرت شود. آیا این کار را به

من می سپاری؟ سیده خدیجه گفت: این کار را بکن نفیسه! نفیسه نزد رسول الله رفت و گفت: ای محمد! نمی خواهی ازدواج کنی؟ رسول الله فرمود:

چیزی ندارم که با آن ازدواج کنم. نفیسه گفت اگر این را از تو نخواهیم، ازدواج می کنی؟ پیامبر به او گفت با چه کسی؟ نفیسه گفت: خدیجه بنت خویلد.

رسول الله فرمود آیا او راضی است؟ نفیسه گفت: از او می پرسم. نفیسه نزد سیده خدیجه رفت تا به او مژدگانی دهد، سپس نزد رسول الله بازگشت تا

اول او را از فکر کردن خدیجه در این مسأله مطلع سازد و در آخر موافقت وی را به او اعلام کند.



برای نویسنده این مطلب Sanam1 تشکر کننده ها: 3
Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), bahar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), mehr (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 21.43%
 
نماد کاربر
Sanam1
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 308
تاريخ عضويت: يکشنبه خرداد ماه 7, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 568 بار
تشکر شده: 528 بار
امتياز: 40

پستتوسط Sanam1 » دوشنبه تير ماه 26, 1391 11:01 am

بزرگترین عشق در تاریخ

برخی گمان می کنند که لیلی و مجنون، رامیو و  ژولیت، صاحب بزرگترین داستانهای عشق در تاریخند، حال آنکه این داستانها منجر به ازدواج نشد،اگر میشد

شاید وضعیت تغییر می کرد. و ما خیلی اوقات شاهد این اتفاق هستیم. چه عشقهایی که بعد از ازدواج منجر به طلاق گردیده. ولی  عشق رسول الله و

سیده خدیجه به مدت 25 سال به طول انجامید. تا اینکه پس از وفات سیده خدیجه این عشق تا زمان وفات رسول الله ادامه یافت.

سیده خدیجه در آن زمان، چهل ساله بود و چهار فرزند داشت که سه تا از فرزندانش ازدواج کرده بودند و پسر کوچکش به نام هند بن ابی هاله با او باقی ماند و

رسول الله 25 سال داشت.

ابوطالب نزد سیده خدیجه رفت تا او را برای پسر برادرش خواستگاری کند و حمزه بن عبدالمطلب عمو و دوست رسول الله ولیمه ای داد. ازدواج صورت

گرفت و

سیده خدیجه سه پسر به نامهای قاسم، عبدالله و طاهر و چهار دختر به نامهای زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه برای رسول الله به دنیا آورد.


" ادامه دارد "

برای نویسنده این مطلب Sanam1 تشکر کننده ها:
Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
Sanam1
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 308
تاريخ عضويت: يکشنبه خرداد ماه 7, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 568 بار
تشکر شده: 528 بار
امتياز: 40

پستتوسط Sanam1 » سه شنبه تير ماه 27, 1391 1:10 pm

پیش از بعثت، رسول الله(ص) در غار حرا به عبادت می پرداخت و سیده خدیجه سرپرستی و تربیت فرزندان را به عهده داشت. او فرزندان زیادی داشت،

علاوه بر هفت فرزندش از رسول الله(ص) پسر شوهر سابقش، و نیز علی بن ابی طالب، زید بن حارثه و زبیر بن عوام را نیز تربیت می کرد. بدین ترتیب زبیر،

علی، زید و فاطمه همگی نتیجه ی تربیت سیده خدیجه هستند. روزیکه امت امثال سیده خدیجه را از دست داد، از هم فرو پاشید. سیده خدیجه با وجود

فرزندان زیاد، با پذیرفتن علی بن ابی طالب و زید بن حارثه توسط رسول مخالفت نکرد و از این امر هیچ نارضایتی از خود نشان نداد. او غذا می پخت و به غار

حرا می برد تا علی رغم مشقت و دشواری این کار، آن را به رسول الله برساند. آیا دیدید که یک زن چگونه می تواند به عنوان بهترین یاری گر و پشتیبان در

کنار شوهرش زندگی کند؟ وقتی سیده خدیجه این کارها را می کرد مطمئن نبود که رسول الله(ص) به پیامبری خواهد رسید، بلکه به خاطر اخلاق والایش

این کارها را انجام می داد. پیامبر به سن چهل سالگی رسید. شبی رسول(ص) در غار حرا بود که وحی بر او نازل شد. پیامبر(ص) هراسان از آنچه دیده بود

به خانه بازگشت تا همسرش خدیجه را، از آنچه دیده مطلع سازد و ماجرا را برایش تعریف کند.


نکته: ممکن بود رسول(ص) نزد دوستش حضرت ابوبکر یا عمویش ابوطالب برود، ولی نزد همسرش رفت تا او را مطلع سازد. چه کسی از مردان و زنان

امروزی اتفاقی برایش پیش آید نزد همسرش می رود و با او مشورت می کند و از او راهنمایی می گیرد؟


رسول(ص) به همسرش می گوید: مرا بپوشان! مرا بپوشان! سیده خدیجه گفت: تو را چه شده ای پسر عمو! فرمود: ترسیده ام. پیامبر(ص) از این می

ترسید که جن زده شده باشد، اما سیده خدیجه در جواب گفت: نه هرگز، به خدا قسم خداوند هرگز تو را خوار نمی سازد، امیدوارم پیامبر این امت باشی.

در ادامه گفت: تو صله ی رحم به جای می آوری، میهمان را گرامی می داری، به کسی که ندارد می بخشی، بی سر و سامان را پناه می دهی و در

حوادث روزگار کمک می کنی.

سیده خدیجه او را نزد پسرعمویش ورقة بن نوفل برد و به او گفت: ای پسرعمو سخنان محمد(ص) را بشنو . پیامبر ماجرا را برای ورقه تعریف کرد. ورقه

گفت: این جبریل بود که نزد موسی و عیسی نیز آمده است و من تو را پیامبر این امت می بینم. ای کاش زمانیکه قومت تو را بیرون می کنند، با تو باشم.

رسول(ص) فرمود آیا آنان مرا بیرون می کنند؟ ورقه گفت: هر کسی که با چنین اموری بیاید، مورد دشمنی قرار می گیرد. سیده خدیجه در این گفتگو

نشانه های راه را در آینده دریافت.


جهاد سیده خدیجه

حضرت خدیجه در حدود شصت سالگی جهاد در کنار رسول را آغاز کرد. او ثروت، وقت و تلاشش را صرف دفاع از اسلام و رسول الله(ص) کرد وقتی محاصره

مسلمانان در شعب ابی طالب آغاز می شود، این محاصره سه سال به طول انجامید، تا آنجا که مسلمانان از شدت گرسنگی برگ درختان را می خوردند.

قریش به خدیجه پیشنهاد کرده بود که همراه مسلمانان در غار نباشد و همچنان با عزت و احترام در خانه اش بماند، اما حضرت خدیجه گفت: هر جا که

مسلمانان باشند من نیز همان جا هستم. این زن ثروتمند و صاحب مقام به شعب می رود تا مثل بقیه ی مسلمانان گرسنگی و تشنگی بکشد و به هر

چه که بر سر مسلمانان می آید، دچار شود. قریش نگران حال خدیجه می شود که مبادا در این شعب وفات کند. برایش غذا می فرستد او می گوید: تا

وقتی مسلمانان و بچه هایشان غذا نخورند من هم نمی خورم. ای زنان! و ای مردان! از سیده خدیجه یاد بگیرید که چگونه در راه خداوند جان فشانی نمود.

حضرت خدیجه 65 ساله شد، و هم اکنون در بیماری به سر می برد که منجر به وفاتش شد، در حالیکه رسول الله به شدت به خاطر او اندوهگین است.

جبریل می آید که به رسول الله(ص) بگوید: خداوند به خدیجه سلام می رساند و به تو می گوید: مژدگانی قصری از مروارید را در بهشت به خدیجه می

دهد که نه هیاهویی در آن است و نه خستگی. این بدان خاطر است که زمینیان قدر و منزلت حضرت خدیجه را نزد الله بدانند و سعی کنند به او اقتدا کنند.

عمار بن یاسر می گوید: سالی که حضرت خدیجه در گذشت "عام الحزن" نامیده شد، به خدا قسم ترسیدیم که از فرط غم و اندوه، اتفاقی برای رسول الله

بیفتد.




برای نویسنده این مطلب Sanam1 تشکر کننده ها: 3
Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), bahar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), mehr (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 21.43%
 
نماد کاربر
Sanam1
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 308
تاريخ عضويت: يکشنبه خرداد ماه 7, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 568 بار
تشکر شده: 528 بار
امتياز: 40

پستتوسط mehr » سه شنبه تير ماه 27, 1391 1:15 pm

سلام زینب عزیز

"اللّهم انّا نسالک عیش السعداء و موت الشهداء و مرافقه الانبیاء و النصر علی الاعداء"

برای نویسنده این مطلب mehr تشکر کننده ها:
Sanam1 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
mehr
کاربر طلایی
کاربر طلایی
 
پست ها : 924
تاريخ عضويت: دوشنبه فروردين ماه 8, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 1274 بار
تشکر شده: 1137 بار
امتياز: 1630

پستتوسط Sanam1 » سه شنبه تير ماه 27, 1391 1:41 pm

ویژگی‌ها ی حضرت خدیجه

1- اولین کسی که اسلام آورد و با جان و مالش دین اسلام را یاری کرد.

2- پیامبر(ص) در موردش فرمود: (کمل من الرجال کثیر و لم‌یکمل من النساء إلا أربع مریم بنت عمران و آسیه امرأة فرعون و خدیجه بنت خویلد

و فاطمه بنت

محمد) «بسیاری از مردان به مرحله کمال و تکامل (معنوی) رسیدند و از میان زنان به مرحله کمال نرسیدند مگر چهار نفر

که عبارتند از مریم‌ دختر عمران و

آسیه زن فرعون و خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد».

3- پیامبر(ص) او را بر تمامی همسرانش حتی زمانی كه فوت کرده بود برتری می‌داد و در زمان حیاتش با کسی دیگر غیر از او ازدواج نکرد.

برای نویسنده این مطلب Sanam1 تشکر کننده ها: 2
Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), mehr (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
Sanam1
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 308
تاريخ عضويت: يکشنبه خرداد ماه 7, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 568 بار
تشکر شده: 528 بار
امتياز: 40

پستتوسط Sanam1 » چهارشنبه تير ماه 28, 1391 9:15 am

همسر دوم حضرت سوده (رضی الله عنها)


سیده سوده دختر زمعه و از قبیله قریش است و در نسب در لؤی جد رسول الله(ص) به هم می رسند. پدرش کافر بود. حضرت سوده از جمله افراد است

که در ابتدای دعوت ایمان آورد. در زمان هجرت به حبشه، سوده همراه شوهرش هجرت نمود. او زنی سالخورده بود. بنابر نقل کتابهای سیره، زنی مهربان

بود با اینکه خیلی زیبا نبود، اما بسیار شوخ طبع بود و تا خلافت حضرت عمر(رض) زنده بود. وقتی مهاجرین به حبشه خبر  پیروزی مسلمانان در مکه و

اسلام آوردن مکیان را شنیدند به مکه بازگشتند. در راه بازگشت شوهر سیده سوده درگذشت. او پس از دریافتن این مسأله که مکیان مسلمان نشده اند و

حتی بر آزار و اذیتشان نسبت به مسلمانان افزوده اند، می بایست با دو مسأله روبرو شود: اولی از دست دادن شوهرش و دومی استقبال خانواده و پدر

کافرش. اگر به سوی خانواده خویش بازمی گشت بدون شک مورد شکنجه و آزار آنان قرار می گرفت و بسا که او را به قتل می رساندند. رسول (ص) وقتی

جریان سوده را شنید و از حال او آگاه گردید، و از ایمان عمیق سوده نسبت به دین اسلام، اطلاع حاصل کرد، از سختگیری و خشونت خانواده اش نسبت به

او ترسید. چرا که پیامبر(ص) می دانست که خانواده سوده مردمانی سنگدل و بی رحم و دشمن خدا و رسول هستند. بنابراین آن حضرت او را تحت کفالت

خویش درآورد. چرا که پیامبر(ص) نمونه والای اراده و دستگیری و جوانمردی است. پیامبر(ص) می خواست که با این پیوند، الفتی بین قبیله حضرت سوده

یعنی بنی عبد شمس که از دشمنان پیغمبر(ص) و بنی هاشم بودند، ایجاد نماید. از همه مهمتر تنها چیزی که می توانست پاسخگوی تلاشها و نیکوکاریها

و دردهای مذابی که حضرت سوده در راه آرمان اسلامی متحمل شده بود، ازدواج رسول(ص) با او بود که آن هم با خواست رسول (ص) تحقق پذیرفت.

مردم این اهتمام پیامبر(ص) را با اعجاب و ستایش استقبال کردند و در نتیجه

قبیله سیده سوده کینه های خود را در دشمنی و خصومت با رسول الله (ص) را کم کردند و همچنین سیده سوده برای همیشه از مرگ حتمی و هلاکت

نجات یافت. با این دیدگاه ، اگر برای رسول (ص) در این وصلت شائبه ای از رگه های شهوت رانی می بود، بدون شک به عوض این پیر زن 55 ساله از

نوجوانان باکره پاکدامن ، دختران با ایمان قریش ازدواج می کرد. اما آن پیامبر نیکوکار بزرگوار بالاتر و برتر از این سخنهاست، تلاش او برای این امور بی فایده

نبود. بلکه تمام سعی او، پیروزی دعوت اسلامی و استوار کردن دین و تقویت آن در قلوب همه مردم بود. لذا بسیاری از مردم قبیله حضرت سوده مسلمان

شده و به سبب جذابیت دعوت اسلامی که یقینی که به آن پیدا کرده و به خاطر محبت و اعجابی که به صاحب این رسالت عظیم و جوانمردی او و به پاس

اخلاق عالی و وفاداری زیبا و همت والایش، فوج فوج داخل دین اسلام گردیدند. سیده سوده پنج سال با رسول الله(ص) بود. او در دوران خلافت حضرت

عمر(رض) در گذشت و در بقیع دفن شد. سیدنا ابوهریره بر او نماز خواند و پیکرش را تشییع کرد.



لطف سیده سوده به حجاج


سیده سوده زنی چاق و سنگین بود و به سختی حرکت می کرد. سنت است که وقتی فرد از عرفات تمام می شود به مزدلفه برود و تا نماز صبح همانجا

بماند، سپس به راه بیفتد. در حجة الوداع که سیده سوده همراه رسول الله(ص) مراسم حج را به جای آورد، نمی توانست حرکت کند، به پیامبر(ص) گفت:

ای رسول خدا ! نمی توانم تا صبح بمانم. رسول الله(ص) به او اجازه مرخص شدن داد تا رمی جمرات را به جای آورد و پیش از طلوع سپیده دم که ازدحام

کمتر است، طواف افاظه را انجام دهد، و این رخصتی است برای کسانیکه معذور هستند.

برای نویسنده این مطلب Sanam1 تشکر کننده ها: 3
Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), bahar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), mehr (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 21.43%
 
نماد کاربر
Sanam1
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 308
تاريخ عضويت: يکشنبه خرداد ماه 7, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 568 بار
تشکر شده: 528 بار
امتياز: 40

پستتوسط Sanam1 » چهارشنبه تير ماه 28, 1391 9:24 am

ویژگی‌ها ی حضرت سوده(رضی الله عنها)

بعد از خدیجه اولین کسی بود که با پیامبر(ص) ازدواج کرد، روزی به پیامبر(ص) گفت: (ای پیامبر خدا(ص) در دنیا به چیزی علاقمند نیستم مگر اینکه روز قیامت

در میان همسرانت محشور شوم و ثوابی برابر ثواب آنان داشته باشم).

گاهی اوقات با گفتن چیزهايی او را می‌خنداند، یک بار به او گفت: (شبی پشت سر تو نماز خواندم پس با تو به رکوع رفتم ولی آنقدر طولانی بود  بینی‌ام را از

اینکه مبادا خون جاری شود گرفتم) پس پیامبر(ص) به خنده افتاد.

برای نویسنده این مطلب Sanam1 تشکر کننده ها: 2
Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), mehr (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
Sanam1
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 308
تاريخ عضويت: يکشنبه خرداد ماه 7, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 568 بار
تشکر شده: 528 بار
امتياز: 40

پستتوسط Sanam1 » چهارشنبه تير ماه 28, 1391 7:36 pm

همسر سوم حضرت عایشه (رضی الله عنها)

از نوشتن این قسمت خودداری می کنیم بخاطر اینکه برادر گرامیمون آقای مشرقی زحمت کشیده اند

و زندگانی مادر عزیزمان حضرت عایشه رو تحت عنوان بگذارید از مادرم عایشه صدیقه برایتان بگویم

را در بخش سیره اصحاب و کرام درج نموده اند که از ایشون نهایت تشکر و قدردانی می کنم و توجه

شما علاقمندان را به این قسمت جلب می نمایم. لذا فقط مختصر اشاره ای به شناسنامه و  ویژگیهای

حضرت عایشه می نمایم.



نام: عایشه.

نام پدر: ابوبکر صدیق.

نام مادر: زینب دختر عبد دهمان [ام‌رومان].

تاریخ ولادت: 9 ق. ه‍.

محل و تاریخ ازدواج: مدینه منوره 1 ه‍.

مَهر: 400 درهم.

مدت ازدواج: 11 سال.

سبب ازدواج: او تنها دختر دوشیزه میان همسرانش بود، و پیامبر(ص) برای محکم کردن رابطه‌اش با وزیرش ابوبکر(ص) با او ازدواج کرد، مسئولیت علم را

برای زنان پیامبر(ص) از سوی ایشان برعهده گرفت و آن به خاطر نزدیکی وی با پیامبر(ص) و کم‌سن و سال بودنش بود، و یاران پیامبر(ص) آن را تأکید

می کنند( هرگز حدیثی بر ما سخت نیامد، و در مورد آن از عایشه سؤال کرده باشیم مگر اینکه نزد وی علمی در مورد آن داشته باشد).

محل و تاریخ وفات: مدینه منوره رمضان 58 ه‍.

فرزندانش از پیامبر(ص): فرزندی نداشت.

همسر سابق: نداشت.


ویژگیهای همسر سوم حضرت عایشه صدیقه(رضی الله عنها)

1- پیامبر(ص) فرمود (فضل عایشة على النساء کفضل الثرید على سائر الطعام).

«برتری عایشه بر زنان به مانند برتری ترید به نسبت سایر غذاها است».

2- از آسمان برای برائتش در حادثة مشهور افک آیه نازل شد.

3- پیامبر(ص) به او کنیة [ام‌ عبدالله] پسر خواهرش عبدالله بن زبیر داد.




برای نویسنده این مطلب Sanam1 تشکر کننده ها: 3
Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), bahar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), mehr (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 21.43%
 
نماد کاربر
Sanam1
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 308
تاريخ عضويت: يکشنبه خرداد ماه 7, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 568 بار
تشکر شده: 528 بار
امتياز: 40

پستتوسط Sanam1 » جمعه تير ماه 30, 1391 1:13 pm

همسر چهارم حضرت حفصه (رضی الله عنها) بنت حضرت عمر(رضی الله عنه)

سیده حفصه پنج سال پیش از بعثت رسول الله (ص) متولد شد بنابراین او 35 سال کوچکتر از پیامبر بود و در سن دوازده سالگی با خلیف بن خذافه سهمی،

ازدواج کرد. او پس از اولین هجرت یعنی سال هفتم بعثت با خلیف ازدواج کرد و تا غزوه احد در سال سوم هجرت، ازدواجشان همچنان ادامه داشت، این

ازدواج شش سال در مکه و سه سال در مدینه به طول انجامید. خلیف پس از دفاعی سرسختانه از رسول خدا(ص) در غزوه احد به شهادت رسید. سیده حفصه

در آن هنگام 21 ساله بود و حدود 7 یا 8 ماه بیوه ماند. نزد صحابه عرف این بود که زنان فورا ازدواج می کردند. همچنانکه در سوره مبارکه ی قصص آیه ی 27 به

حضرت شعیب اشاره می کند که به حضرت موسی گفت: می خواهم یکی از این دو دختر خود را به نکاح تو درآورم.

حضرت عمر(رض) نزد حضرت ابوبکر(رض) می رود و به او می گوید ای ابوبکر!با حفصه ازدواج نمی کنی؟ ابوبکر جوابی نداد و نزد حضرت عثمان(رض) می

رود و همان حرف را تکرار می کند این امر پس از وفات همسرش سیده رقیه دختر پیامبر(ص) اتفاق افتاد و حضرت عثمان می گوید این روزها نمی خواهم

ازدواج کنم. بالاخره نزد رسول(ص) می رود و می گوید: ای رسول خدا نزد نزد ابوبکر وعثمان رفتم تا ازدواج با دخترم را به آنان پیشنهاد کنم و ابوبکر جواب

نمی دهد و عثمان هم می گوید این روزها ازدواج نمی کنم. پیامبر(ص) لبخندی زد و فرمود: ای عمر! من از حفصه خواستگاری می کنم و عثمان با دخترم

ام کلثوم ازدواج می کند. حضرت عمر با شوق فراوان از آنجا بیرون رفت و ابوبکر را در راه دید. ابوبکر دانست که رسول با او صحبت کرده لذا گفت: ای عمر به

خدا قسم هیچ چیز مانع خواستگاری من از حفصه نشد مگر اینکه رسول(ص) او را در حضورم نام برد از طرفی من نمی توانستم راز رسول(ص) را فاش

کنم.


نکته: در رابطه با فاش کردن اسرار، باید ما رازدار باشیم. رسول(ص) می فرماید: « یکی از بزرگترین گناهان در روز قیامت آن است که مرد با همسرش سخن

بگوید و وقتی صبح شد، همسرش مردم را از آن مطلع سازد و با مردم در رابطه با آن صحبت کند.»


سپس حضرت عمر حضرت عثمان را دید. عثمان به او گفت: به خدا قسم ای عمر می ترسم که از من عصبانی باشی، هیچ چیز مانع خواستگاری من از


حفصه نشد مگر اینکه رسول(ص) او را در برابرم یاد کرد و نمی توانستم راز رسول(ص) را فاش کنم.

بنابراین ازدواج رسول(ص) با حفصه فقط جهت تقویت و ثبات ستونهای ده سالی است که پس از آن خواهد آمد و آن دوران خلافت حضرت عمر (رض) است.


سپس پیغمبر خدا (ص) با مادر مؤمنان «حفصه دختر عمر فاروق» که در آن زمان بیوه‌زن خنیس بن حذاقه انصاری بود، ازدواج نمود.

و در این جا رسول گرامی اسلام با پیوند خویشاوندی و دامادی بین او و بین وزیر اول خود ابوبکر صدیق در مفتخرساختن وی به این ازدواج برابری ایجاد کرد.

آری، ابوبکر و عمر ب چشم و گوش رسول خدا(ص) بودند.

امام بیهقی از رسول خدا(ص)  روایت می‌‌کند که آن حضرت  عرض کرد، خداوند متعال مرا از میان اهل آسمان بوسیله جبرئیل و میکائیل یاری نمود و از میان

اهل زمین بوسیله ابوبکر و عمر نصرت داد و چون رسول خدا آنان را در هنگام آمدن‌شان دو نفری به حضور مبارک رسول الله دید، فرمود: همانا این دو نفر

چشم و گوش من هستند.

و از حضرت عمر روایت است که فرمود: رسول خدا داخل مسجد گردید در حالی که ابوبکر در سمت راستش و عمر در سمت چپش نشسته بودند، فرمود:

همانند این نشستن ما در روز قیامت مبعوث خواهیم شد.

با استقرار پیوند با عمر بن خطاب بود که پیوند خویشاوندی رسول معظم اسلام باکبار صحابه و بزرگان دین و جانشین خود و برگزیدگان خود، آنانی که

پرچم دین را بر دوش خود حمل نموده و در راه خدا جهاد نموده و دعوت بعد از او را پیش بردند، آنانی که سیرت او را در میان مسلمانان به گونه‌ای دنبال کردند

که انگار خود آن حضرت این مردم را برای حمل رسالت بعد از خودش آماده و مهیا کرده و از مدرسه بزرگ دینی خود فارغ التحصیل نموده و با دیدگاه الهی آنان

را تربیت نمود، و آنان را مقربین بارگاه خود قرار داده است.

لذا رسول خدا (ص) با عائشه دختر ابوبکر صدیق ازدواج نمود و تنها به دوستی مستحکم بین خود و بین پدرش اکتفا نکرد، بلکه بعد از او حفصه دختر عمر بن

خطاب را نیز به ازدواج خود درآورد تا رابطه نزدیکی و پیوند به نهایت درجه کمال خود برسد. و براساس همین حکمت دختر عزیز خود حضرت فاطمه زهرا را به

ازدواج پسر عموی خود پهلوان بی‌نظیر اسلام حضرت علی درآورد و تنها به قرابت خانوادگی بین خود و حضرت علی اکتفا نکرد، بلکه این نزدیکی  فامیلی

را با این وصلت هرچه بیشتر قدرت بخشید و مستحکم کرد.

و دو دختر خود رقیه و أم‌کلثوم را، یکی بعد از فوت دیگری به ازدواج خلیفه سوم حضرت عثمان بن عفان  درآورد.

اگر پیغمبر خدا (ص)دختر سومی می‌داشت آن را نیز به ازدواج حضرت عثمان در‌می‌آورد، فقط بخاطر منزلت عظیم او در دین اسلام و جانفشانی بزرگی که در

راه این آیین عظیم نمود، و نهایت این که بخاطر جاگیری محبت و دوستی حضرت عثمان در قلب مبارک رسول خدا (ص) بود.

و برای هرکدام از این وصلت‌ها فلسفه خاصی است، هرکه بطور مفصل و روشن بر اوضاع و احوال همه ازدواج‌ها آگاهی پیدا کند به آن هدف بزرگی که

رسول خدا (ص) از ازدواج‌های کریمانه نشانه رفته است، دست خواهد یافت.

اما حالات پیوند حضرت حفصه دختر عمر بن خطاب  اینگونه است که آن بانوی بزرگ شوهردار بودند، همسرش از یاوران مخلص و مؤمنان و پیروان هدایت

رسول خدا،ص، بودند. او فردی بود که در راه خدا جهاد کرد تا این که با تمام صبر و شکیبایی و خلوص نیت پیشتاز شد و به شهادت رسید،

تاریخ بزرگ

اسلامی صفحه‌ای از صفحات بزرگواری و قهرمانی و جوانمردی و جهاد او را به ثبت رسانده است، او کسی بود که هرگاه زخمی به او می‌رسید آن را

پاسمان کرده و دوباره به جنگ برمی‌گشت. و اینگونه به کارش ادامه می‌داد تا این که بالاخره تیرهای دشمن جسدش را پاره پاره ساخت و سپس ناتوان

گردید، و بر زمین افتاد و دعوت پروردگارش را لبیک گفته و بیوه‌زن مصیبت‌زده، شوهر از دست داده، آن بانوی مجاهد در راه خدا، او که در میدان کارزار به

پرستاری مجروحین و پاسمان زخمی‌هایشان می‌پرداخت و تشنگی آنان را با آب فرو می‌نشاند، بجا گذاشت.

به علت درگذشت همسرش اندوه سختی او را دربر گرفت و درد و رنج زیادی بر او وارد گشت و غم و غصه بر بالین او خیمه زد. وقتی که رسول امین از حال

او اطلاع پیدا کرد، بر این حال دلش سوخت. بنابراین، او را برای خود خواستگاری نمود و به ازدواج خود درآورد، به خاطر سپاسگزاری از زحمات شوهر

شهیدش و به خاطر تلافی آنچه که در راه خدا به او رسیده بود، و به دلیل پاداش‌دادن به پدر بزرگوارش، و چه پاداش و بزرگداشتی بالاتر و وفادارتر از این پاداش

است!

ازدواج رسول خدا با این زن می‌تواند دلیل دیگری از دلایل زهد پیامبر نسبت به دنیا و چشم‌پوشی از متاع آن و همه لذایذ دلربای آن باشد.

خوانندۀ محترم و باانصاف، تو را قسم به خدای پاک، در این چنین ازدواجی چه دلیلی می‌توان برای تحرک شهوت یافت جز این که باید گفت: این نشان‌دهندۀ

رحمت، نیکویی، عمق اندیشه، دوراندیشی و علو اخلاقی سجایای والای رسول خدااست!

و این اخلاق شایسته را جای تعجب نیست! چرا که این سرشت پاک و بی‌آلایش محمد  است در مورد دنیا و دوری آن حضرت از متاع فانی دنیا و لذایذ آن.

و خداوند از حضرت حفصه ام المؤمنین و سایر همسران پاک رسول خدا راضی باد.

برای نویسنده این مطلب Sanam1 تشکر کننده ها: 3
Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), bahar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), mehr (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 21.43%
 
نماد کاربر
Sanam1
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 308
تاريخ عضويت: يکشنبه خرداد ماه 7, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 568 بار
تشکر شده: 528 بار
امتياز: 40

بعدي

بازگشت به سیره ی اصحابِ کرام و تابعین

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 1 مهمان