انسان باید خیلی زحمت بکشد تا از آن گروه مؤمنینی شود که ایمانشان مستقرّ و ثابت است ، وقتی ایمان در دل قوی شد باز هم اطمینان به نجات پیدا نمی کند زیرا چه بسا گمانش به او إلقاء کرده که ایمانش مستقر است ولی در واقع اینطور نیست.
بعضی از مؤمنین به چنان مقامی از خوف و قرب الهی می رسند که دیگر معصیت برایشان شیرین نیست بلکه از معصیت بدشان می آید بخاطر این خوفی که از عاقبت معصیت پیدا نموده اند و لذا اصلاًً دنبال معصیت نمی روند حتی اگر آن کار به حسب مادی شیرین ولذیذ باشد، این یک مقام عالی است مخصوصاً برای جوانی که بتواند به این مرحله برسد و خودش را از گناهانی که اقتضای جوانی دارد و لذت بخش هست حفظ نماید که در احادیث داریم این جوان مقام انبیاء را پیدا می کند و حتی آثار نبوت را هم تا حدودی در خود درک می کند.
پیامبراکرم - صلی الله علیه وآله- فرمودند: «فضل الشاب العابد الذی تعبّد فی صباب علی الشیخ الذی تعبّد بعد ما کبرت سنّه کفضل المرسلین علی سائر الناس» یعنی : برتری جوانی که در سنین کم مشغول عبادت خداوند شود بر پیرمردی که بعد از گذشت سن و سال به عبادت روی آورده مثل برتری پیامبران مرسلین بر بقیه مردم است.
در حدیث دیگر دارد: هیچ جوانی لذت و خوشی های دنیا را بخاطر خدا ترک نکرد مگر اینکه خداوند پاداش هفتاد صدّیق را به او ارزانی داشت و او را مانند بعضی از ملائکه خود به حساب آورد.
حضرت امیرالمؤمنین علی -علیه السلام- می فرمایند: پاداش مجاهدی که در راه خدا شهید می شود از پاداش کسی که قدرت بر انجام گناهی دارد ولی خود را حفظ می کند بالاتر نیست!!! هرآینه شخص عفیف( پارسا و خودنگهدار) نزدیک است به خاطر مقامش تبدیل به ملکی از ملائکه گردد.
در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است
ورنه هر گبری به پیری می شود پرهیزکار
اللهم افعل بنا ما انت اهله و لاتفعل بنا ما نحن اهله يا اهل التقوي والمغفرة يا ارحم الراحمين