انسان درعبادت باید به دو نکته توجه داشته باشد: اول اینکه عبادتش را في نفسه چیزی نشمرد و دوم اینکه نسبت به عبادتهای دیگران چیزی بحساب نیاورد.
شخصی خدمت حضرت علي بن الحسين السجّاد علیهماالسلام رسید و عرض کرد: شما چرا اینقدر عبادت می کنید؟ می ترسم ضعیف شوید. ايشان به او فرمود: اگر عبادت جدّم امیرالمؤمنین را می دیدی چه می گفتی؟
خلاصه باید عبادات خود را کم حساب کنی تا دچار عُجب نشوی ؛ حتی اگر این عبادتها را از توفیقات الهی هم بداند باز مختصری عُجب پیدا کرده چون خودش را قابل این توفیقات دانسته لذا اگر با بزرگ شمردن طاعت دچار عُجب شویم دیگر در معرض بخشش وعنایت خداوند متعال قرار نمی گیریم چون در حدیث داریم عُجب باعث حبط و نابودی اعمال می گردد.
اگر آدم بگوید:« من چنین وچنانم و دراین سنّ کم چقدر توفیق دارم درحالیکه جوانان همسنّ من با چه قیافه ها و لباسها و کارهای خلافی هستند ولی الحمدلله من خیلی خوبم و...» این حرفها همه از علائم عُجب است.
انسان باید ادب عبودیت را یاد بگیرد و همواره بگوید:« الحمدلله كه خداوند تفضلاً و از روی بزرگواریش این توفیقات را به من داده و این تفضّل هم بخاطر شیر پاک مادر و دعای والدین و مؤمنین حاصل شده و خودم قابلیتی نداشته ام.»
اگر قرار بود از روی قابلیت باشد کدامیک از ما قابلیت اینهمه نعمت و رحمت الهی را داریم چه مادی و چه معنوی؟ چه کسی می تواند واقعاً از ته دل بگوید که من قابلیت این توفیقات را دارم؟
« اللهم اهدني من عندك و أفض عليّ من فضلك وانشُر عليّ من رحمتك وأنزل عليّ من بركاتك یا من یقبل الیسیر و یعفو عن الکثیر اللهم إنّي أسئلك عافيتك في اموري كلّها و أعوذ بك من خزي الدنيا و عذاب الآخرة»