معرفی و شناخت اندیشه اخوان المسلمین.

این بخش به معرفی،بررسی و یا نقد مکاتب و اندیشه ها اختصاص دارد

مديران انجمن: tarannom, CafeWeb, Dabir, Noha, bahar, Modir-Farhangi

معرفی و شناخت اندیشه اخوان المسلمین.

پستتوسط Termata » جمعه مرداد ماه 10, 1393 5:27 am

دعوت اخوان المسلمین دعوتی عمومی است و به هیچ دیدگاهی که نزد مردم با رنگ خاص و خواست های ویژه شناخته شده باشد گرایشی ندارد
این دعوت به اصل و جوهر دین توجه دارد ما می خواهیم دیدگاه ها و کوشش ها یکی شوند تا کار بهتری انجام شود و نتیجه مفید باشد
دعوت اخوان المسلمین دعوتی روشن و پاکیزه و از رنگ های متداول بدور است این دعوت با حق همراه است و حق را هرجا بیابید از ان پشتیبانی می کند ، اجماع را دوست دارد و از تک روی بیزار است ، زیرا بدترین چیزی که مسلمانان بدان گرفتار آمده اند تفرقه و اختلاف و بنیان پیروزیشان محبت و وحدت است
آخر این امت بازسازی نمب پذیرد ، مگر به همان ابزاری که با ان بازسازی پذیرفته است این قاعده ایی اساسی و هدفی روشن برای هر مسلمان است و مردم را بدان فرا می خوانیم


سلام هر کسی چیزی می دونه بسم الله
من با چند خط شروع کردم
اللهم انصر الاسلام والمسلمين
اللهم انصر اخواننا فی مصر و في غزة

برای نویسنده این مطلب Termata تشکر کننده ها: 5
Noha (جمعه مرداد ماه 10, 1393 10:15 am), Ronahi (چهارشنبه مرداد ماه 15, 1393 3:51 pm), asmaa (يکشنبه فروردين ماه 30, 1394 9:18 am), ostadelyass (شنبه مرداد ماه 25, 1393 9:23 am), yosra69 (جمعه مرداد ماه 10, 1393 10:57 am)
رتبه: 35.71%
 
Termata
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 77
تاريخ عضويت: چهارشنبه تير ماه 7, 1391 11:30 pm
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 22 بار
تشکر شده: 121 بار
امتياز: 1210

Re: معرفی و شناخت اندیشه اخوان المسلمین.

پستتوسط Noha » جمعه مرداد ماه 10, 1393 10:36 am

هوالمتعال

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

کاربر گرامی خوش آمدید ؛امید است بهترین ها راپینوس هدیه ببرید و بهترین را به پینوسیان هدیه دهید.

از دیدگاه من تا کنون؛ نزدیک ترین اندیشه  و خط مشی به سیره پیامبر (صلی الله علیه و علی آله و صحبه و سلم)است.







اللهم ارنا الحق حقا و ارزقنا اتباعه و ارنا الباطل باطلا و ارزقنا اجتنابه
الـلـهم ء ات أنــفـسنا تقـــواهــا و زکیـــها إنــک أنــت خــیر من زکــیها


برای نویسنده این مطلب Noha تشکر کننده ها: 2
Termata (پنج شنبه مرداد ماه 16, 1393 3:23 pm), asmaa (يکشنبه فروردين ماه 30, 1394 9:19 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
Noha
معاون و ناظر سایت
معاون و ناظر سایت
 
پست ها : 1424
تاريخ عضويت: پنج شنبه اسفند ماه 25, 1389 12:30 am
محل سکونت: pavah
تشکر کرده: 2031 بار
تشکر شده: 1557 بار
امتياز: 4930

Re: معرفی و شناخت اندیشه اخوان المسلمین.

پستتوسط Termata » يکشنبه مرداد ماه 12, 1393 9:01 am


امام البنا می فرمایند که روش کار ما این گونه است که همانند فرد نابینایی حرکت می کنیم
اول عصا را به زمین می زنیم که بدونیم مانعی یا مشکلی نیست
بعد قدمی را که بر می داریم جای پا را خوب می دانیم و با آگاهی و استحکام کامل قدم را بر می داریم
این روش کار ماست.

اخوان المسلمین به آرامی حرکت می کند و همه جنبه ها را در نظر می گیرد بعد به جلو می رود
و با آمادگی کامل مقابل مشکلات می ایستد و با صبر آنها را پشت سر می گذارد

اللهم انصر الاسلام والمسلمين
اللهم انصر اخواننا فی مصر و في غزة

برای نویسنده این مطلب Termata تشکر کننده ها: 3
Ronahi (چهارشنبه مرداد ماه 15, 1393 3:52 pm), ostadelyass (شنبه مرداد ماه 25, 1393 9:23 am), yosra69 (يکشنبه مرداد ماه 12, 1393 11:27 am)
رتبه: 21.43%
 
Termata
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 77
تاريخ عضويت: چهارشنبه تير ماه 7, 1391 11:30 pm
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 22 بار
تشکر شده: 121 بار
امتياز: 1210

Re: معرفی و شناخت اندیشه اخوان المسلمین.

پستتوسط ostadelyass » يکشنبه مرداد ماه 12, 1393 11:19 am

با سلام
وصایای ده گانه امام حسن البنا
http://s5.picofile.com/file/8133213434/ ... e.flv.html

برای نویسنده این مطلب ostadelyass تشکر کننده ها: 4
Ronahi (چهارشنبه مرداد ماه 15, 1393 3:52 pm), Termata (يکشنبه مرداد ماه 12, 1393 8:33 pm), asmaa (يکشنبه فروردين ماه 30, 1394 9:20 am), yosra69 (يکشنبه مرداد ماه 12, 1393 11:27 am)
رتبه: 28.57%
 
نماد کاربر
ostadelyass
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 223
تاريخ عضويت: شنبه شهريور ماه 12, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 485 بار
تشکر شده: 272 بار
امتياز: 1050

Re: معرفی و شناخت اندیشه اخوان المسلمین.

پستتوسط Termata » چهارشنبه مرداد ماه 15, 1393 5:26 am

حسن الهضیبی رهبر دوم اخوان المسلمین :

كلمات للأستاذ حسن الهضيبي رحمه الله :

✅ ... و تلك هي دعوتنا للناس ، ايضا"قامت علي ذلك منذ بداية أمرها و قلناها لأنفسنا وللناس من بادي ء الأمر واضحة صريحة:

 أقيموا دولة الاسلام في قلوبكم تقم علي أرضكم .

📚 انظر: دعاة ..لا قضاة /46
                                                                                                       ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

 کلماتی از استاد حسن هضیبی رحمه الله :

✅ ما مردم را اینچنین فرا خوانده ایم ، و از بدو شکل گیری دعوت نیز بدین سان بوده است که ما همواره به خود و مردم به صورتی شفاف و صریح گفته ایم :

 دولت اسلام را در دلهای تان بر پا کنید ،در سرزمین تان برپا خواهد شد .

📚 مراجعه شود به کتاب : دعاة .. لا قضاة ➖ دعوتگران و نه قضاوتگران ! ➖ / 46
اللهم انصر الاسلام والمسلمين
اللهم انصر اخواننا فی مصر و في غزة

برای نویسنده این مطلب Termata تشکر کننده ها: 3
Ronahi (چهارشنبه مرداد ماه 15, 1393 3:51 pm), ostadelyass (شنبه مرداد ماه 25, 1393 9:22 am), yosra69 (چهارشنبه مرداد ماه 15, 1393 12:54 pm)
رتبه: 21.43%
 
Termata
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 77
تاريخ عضويت: چهارشنبه تير ماه 7, 1391 11:30 pm
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 22 بار
تشکر شده: 121 بار
امتياز: 1210

Re: معرفی و شناخت اندیشه اخوان المسلمین.

پستتوسط Termata » پنج شنبه مرداد ماه 16, 1393 3:22 pm

امام شهید حسن البنا
اگر گفته شود به چه چیز دعوت می کنید? بگویید به اسلامی که حضرت محمد (ص)آورده است.حکومت نیز بخشی از آن است و آزادی یکی از فرایض آن است.
اگر گفتند این سیاست است? بگویید این اسلام است و ما این تقسیم بندی را نمی شناسیم
اللهم انصر الاسلام والمسلمين
اللهم انصر اخواننا فی مصر و في غزة

برای نویسنده این مطلب Termata تشکر کننده ها: 3
Ronahi (پنج شنبه مرداد ماه 16, 1393 3:28 pm), ostadelyass (شنبه مرداد ماه 25, 1393 9:22 am), yosra69 (پنج شنبه مرداد ماه 16, 1393 6:39 pm)
رتبه: 21.43%
 
Termata
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 77
تاريخ عضويت: چهارشنبه تير ماه 7, 1391 11:30 pm
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 22 بار
تشکر شده: 121 بار
امتياز: 1210

Re: معرفی و شناخت اندیشه اخوان المسلمین.

پستتوسط Termata » شنبه مرداد ماه 25, 1393 6:01 am

اخوان‌المسلمین:این نهضت که در سال ۱۹۲۸توسط شیخ حسن البنا تأسیس شد، جماعتی اسلامی و اصلاحی است که هدف و آرمانش پیشرفت امت اسلامی در ذیل سایه قرآن و سنت پیامبر-صلی‌الله‌علیه‌وسلم- است. اخوان‌المسلمین دارای عقیده‌ی سلفی و منهج سنّی بوده و به‌عنوان یک سازمان منظم و منسجم در عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی فعالیت دارد.
اللهم انصر الاسلام والمسلمين
اللهم انصر اخواننا فی مصر و في غزة

برای نویسنده این مطلب Termata تشکر کننده ها: 3
Ronahi (شنبه مرداد ماه 25, 1393 11:19 am), ostadelyass (شنبه مرداد ماه 25, 1393 9:21 am), yosra69 (شنبه مرداد ماه 25, 1393 10:20 am)
رتبه: 21.43%
 
Termata
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 77
تاريخ عضويت: چهارشنبه تير ماه 7, 1391 11:30 pm
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 22 بار
تشکر شده: 121 بار
امتياز: 1210

Re: معرفی و شناخت اندیشه اخوان المسلمین.

پستتوسط Termata » شنبه مرداد ماه 25, 1393 4:24 pm

اخوان‌المسلمین:این نهضت که در سال ۱۹۲۸توسط شیخ حسن البنا تأسیس شد، جماعتی اسلامی و اصلاحی است که هدف و آرمانش پیشرفت امت اسلامی در ذیل سایه قرآن و سنت پیامبر-صلی‌الله‌علیه‌وسلم- است. اخوان‌المسلمین دارای عقیده‌ی سلفی و منهج سنّی بوده و به‌عنوان یک سازمان منظم و منسجم در عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی فعالیت دارد.
اخوان‌المسلمین، نخستین جماعت اسلامی بود که در دفاع از ملت مظلوم فلسطین و علیه رژیم اشغالگر اسرائیل، نبرد مسلحانه را آغاز نمود؛ همچنین تنها جماعت مسلمان در جهان است که در بیش از ۹۰کشور دنیا فعالیت فرهنگی-اجتماعی و دینی دارد.
از رهبران گذشته و حال حاضر این جماعت می‌توان چهره‌های زیر را نام برد: سید قطب، یوسف هواش، عبدالفتاح اسماعیل، عمر التلمسانی، حسن الهضیبی، محمدحامد ابونصر، مصطفی مشهور، مصطفی السباعی، محمد محمود صواف، احمد یاسین، محمد مرسی، خیرت شاطر، یعد الکتاتنی، محمد البدیع، و محمد البلتاجی و…
اهداف این جماعت:۱- رهایی کشورهای اسلامی از زیر سلطه استعمار و یوغ استثمار؛۲- تلاش در جهت پیشرفت امت اسلامی ‌در حوزه‌های اقتصادی و نظامی و ارتقای تکنولوژی و فن‌آوری در سطح جامعه؛۳- احیای خلافت اسلامی با در نظر داشتن متغیرات سیاسی زمانه؛۴- دفاع از مقدسات اسلامی از جمله فلسطین و مسجدالاقصی؛۵- اصلاح حکومت وقت مصر؛۶- تلاش برای آزادی امت‌های مسلمان
اللهم انصر الاسلام والمسلمين
اللهم انصر اخواننا فی مصر و في غزة

برای نویسنده این مطلب Termata تشکر کننده ها: 2
Ronahi (شنبه مرداد ماه 25, 1393 4:26 pm), yosra69 (شنبه مرداد ماه 25, 1393 10:35 pm)
رتبه: 14.29%
 
Termata
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 77
تاريخ عضويت: چهارشنبه تير ماه 7, 1391 11:30 pm
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 22 بار
تشکر شده: 121 بار
امتياز: 1210

Re: معرفی و شناخت اندیشه اخوان المسلمین.

پستتوسط Termata » يکشنبه مرداد ماه 26, 1393 9:13 am

علامه قرضاوی در همایش شاگردانش :
تکفیر ناپذیرفتنی است حتی در برابر آنان که ما را کافر می خوانند ،
ما در بهره گیری از ابزار ها و وسایل و همچنین در تعیین اهداف و آرمان هایمان،
به مبادی و اصول خویش پایبندیم...جدا تاکید می کنم مراقب فروغلتیدن در تعصب و تکفیر باشید...
به توده ها بیاموزید حتی درباره کسانی که آنان را تکفیر می کنند، واژه کفر را بر زبان نیاورید،
معنا ندارد که تکفیر را با تکفیر متقابل پاسخ دهیم
به جای این واکنش گفتگو را به عنوان راه تعامل با تمام مخالفان برگزینید ... چرا باید تعصب مذهبی داشت
در حالی که صدها نفر از عالمان فرا مذهبی بوده اند و اصحاب و تابعین نیز هیچ یک پایبند مذاهب نبوده اند ?!
آیا می توان گفت اینان خارج از مسیر حقیقت بوده و ک ژرو بوده اند!
آسانگیری مبنای دین و فقه است ...بر مردم سخت نگیرید و دینداری را برایشان دشوار نسازید
شریعت بسیار از برداشت های ما فراخ تر است و فتوا با تغییر زمان و مکان و شرایط و شخص تغییر پذیر است
دعوت شما گسترده و مفتوح است و هیچ کسی را استثنا و محروم نمی سازد مادام که سبک فکری ما را که مبتنی بر میانه روی و نو اندیشی و آسانگیری و گشودگی و مهربانی و فراخی دین است ، قبول داشته باشید
اللهم انصر الاسلام والمسلمين
اللهم انصر اخواننا فی مصر و في غزة

برای نویسنده این مطلب Termata تشکر کننده ها: 2
Ronahi (يکشنبه مرداد ماه 26, 1393 11:34 am), yosra69 (يکشنبه مرداد ماه 26, 1393 10:43 am)
رتبه: 14.29%
 
Termata
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 77
تاريخ عضويت: چهارشنبه تير ماه 7, 1391 11:30 pm
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 22 بار
تشکر شده: 121 بار
امتياز: 1210

Re: معرفی و شناخت اندیشه اخوان المسلمین.

پستتوسط Termata » يکشنبه مرداد ماه 26, 1393 4:14 pm

جوانان اخوانی چنین آموخته اند که …

eslahe.com

۱- آموخته‌اند همه‌ی جماعت‌‌‌های اسلامی به تشخیص و اجتهاد خود، در حال خدمت به اسلام هستند و نباید به‌ دیده‌ی تحقیر در کار آنان نگریست، نباید شخصیت آنان را مورد قضاوت قرار داد، زیرا خداوند با نیتها معامله خواهد کرد و چه بسا نیتِ آنان پالوده‌تر از همگان باشد.
۲- آموخته‌اند بیشتر جماعتهای اسلامگرا در مسیر صراطِ مستقیم قرار دارند و هرکدام در زمینه‌ای از دیگران سبقت می‌گیرند و نباید همیشه خود را در تمامی جوانب برتر  از آنان بپنداریم.
۳- آموخته‌اند نباید باور داشت که فقط «اخوان» فرقه‌ی ناجیه است و اهل بهشت، و آنانکه غیر اخوان هستند اهل ضلالت‌اند و اهل آتش؛ یک مسلمان همیشه می‌بایست خود را بین «خوف» و «رجاء» بداند و همان اندازه که به وصال بهشت و کسب رضایت خداوند امیدوار است، به همان انداره هم از گرفتارشدن در جهنم ترس داشته باشد.
۴- آموخته‌اند آنان قاضی نیستند و نباید حولِ آینده و سرنوشتِ دیگران حکم صادر کنند، بلکه آنان داعی هستند و تنها وظیفه‌شاندعوتِ مردم به سمتِ اسلام است و مهمترین دغدغه‌شان اصلاح اوضاع جامعه.
۵- آموخته‌اند در هر امر خیری که‌ به‌ سود دین یا دنیای مردم باشد، با هر جماعتِ اسلامی و غیر اسلامی تعاون و همکاری داشته باشند.
۶- آموخته‌اند که ما کاری به نحوه‌ی دعوتِ هیچ مرام و مکتبِ دیگری اعم از اسلامی و غیر اسلامی نداریم، آنان فعالیت خود را می‌کنند و ما نیز فعالیت خود را می‌کنیم؛ جلوی پای آنان سنگ نمی‌اندازیم و وجهه‌ی آنان را در جامعه تخریب نمی‌کنیم، ما کالای خود را بدونِ هیچ ترس و شرمی به مردم عرضه می‌کنیم، آنان نیز کالای خود را عرضه کنند؛ تصمیم‌گیری در انتخابِ کالا را به خود مردم واگذار می‌کنیم.
۷- آموخته‌اند اصلاح خود را أولی‌تر  از اصلاح دیگران بدانند، و آموخته‌اند تا عمق مطالعاتِ خود را افزایش نداده و درونِ خود را پالایش نکرده، و تا اصلاح و ترقی جامعه دغدغه‌شان نشده، و تا نفس خود را تزکیه و تصفیه نکنند، نمی‌توانند در جامعه آنگونه که شایسته است مؤثر واقع شوند.  
۸- آموخته‌اند احتیاط بالاترین مرحله‌ی شجاعت است و می‌بایست در کنشها و واکنشها، حکیمانه تصمیم گرفت و سازماندهی‌شده رفتار کرد و نباید فراموش کرد که موفقیت، محصولِ «برنامه ریزی» و «تلاش» است.
۹- آموخته‌اند نباید «شعور» و «حکمت» و «مصلحت» را با «ترس» اشتباه گرفت. پیامبر(ص) با اینکه خداوند وعده‌ی حفظ، مصونیت و نصرت را به او داده بود، اما هنگام هجرت، شب را برای حرکت بر می‌گزیند تا مبادا دعوتش در معرض خطر قرار گیرد. آیا اینکه رسول(ص) تصمیم می‌گیرد شب‌هنگام هجرت کند تا مبادا دشمنان متوجه او شوند، به معنای «ترسو» بودن رسول(ص) است؟!!
۱۰- آموخته‌اند قبل از اینکه یک اخوانی باشند، یک فرد پیرو نهج اهل سنت پیامبر (ص) هستند؛ قبل از اینکه یک اهل سنت باشند، یک مسلمان هستند؛ و قبل از اینکه یک مسلمان باشند، یک انسان هستند! پس مخرج مشترک آدمیان، انسانیت است و برای همگان می‌بایست احترام قائل بود! شاید اندیشه‌‌‌ها و مناسکها و مراسمهای دیگران برایمان قابل قبول نباشد، اما بدونِ شک برایمان قابل احترام است. رسول خدا(ص) در مقابل جنازه‌ی یک یهودی بلند شدند، اصحاب عرض کردند: یا رسول الله او یک یهودی بود، چرا به نشانه‌ی احترام جلوی او بلند شدید؟ ایشان جواب دادند: قبل از اینکه یهودی باشد، یک انسان است!
۱۱- آموخته‌اند هیچگاه به هیچ شخصیتی نتازند و هیچ جماعتی را تخریب نکنند و شخصیتِ افراد را مورد بحث و قضاوت قرار ندهند، بلکه اعمال آنان را بررسی نمایند؛ و نباید برای بالا کشیدنِ فکر و شخصیتِ خود، هیچ فرد و جمعی را تحقیر کرد و به آنان تعرض نمود.
۱۲- آموخته‌اند در دنیای پر از غوغای امروزی، «تخصص در علوم فنی، تجربی و انسانی»، یکی از مؤثرترین ابزارهای توفیق در امر دعوت و یکی از مهمترین پیش‌نیازهای عمرانِ زمین است.
۱۳- آموخته‌اند «تزکیه‌ی نفس» و «آبادانی زمین» از وظایفِ اصلی انسان بر روی زمین است و تحقق «عبادت و بندگی» مشروط به برقراری تعادل در انجام این دو وظیفه است!
۱۴- آموخته‌اند علم را اگر عملی نکنند، در قیامت هم نباید از خدای رحمان، هیچ انتظار فضل، رحمت و مغفرت داشته باشند. راز سعادت اصحاب کرام (رض)، عمل به حداقل دانسته‌‌‌هایشان بوده؛ وقتی رسول(ص) آیه‌ای را تلاوت می‌کردند، اصحاب خدمتِ ایشان عرض می‌کردند: یا رسول الله بگذارید این آیه را عملی نماییم، سپس آیه‌ی بعد را برایمان بخوانید!
۱۵- آموخته‌اند انسان در سنِ جوانی همچون یک شاخه‌ی تر است که به هر حالتی شکل می‌گیرد، پس در همین سن می‌بایست شخصیتِ خود را با صفاتِ نیک و پسندیده شکل داد و رفتارها را با قرآن و سنت مزّین نمود؛ زیرا زمانی فرا می‌رسد که این شاخه‌ی تر، خشک شده و بسیار سخت می‌توان شکل قبلی آن را تغییر داد!
۱۶- آموخته‌اند درون و برون خود را با صفاتی چون: تواضع، جدیّت، اخلاص و متانت را بیارایند، تا بلکه خدای رحمان ایمانِ آنان را فزونی بخشد و دعوتشان را پرخیر و برکت سازد.
۱۷- آموخته‌اند اخوان، در درجه‌ی اول همانندِ مدرسه‌ای است برای تربیت صحیح اسلامی، که به موجب این تربیت، انسان به ایمان و آرامشی ژرف دست می‌یابد و برای خود و خانواده‌اش و اعلای کلمه‌ی «الله» و تحکیم شریعت و یگانگی امّت کار می‌کند.
۱۸- آموخته‌اند «تربیت» تنها وسیله‌ی تغییراتِ اجتماعی است و مردانِ راستین را می‌سازد و به آرزوها تحقق می‌بخشد. تنها راهِ نجات و تحقق آرمانها فقط با تربیتِ صحیح میسر است و لاغیر، و هیچ بدل و جانشینی برای آن وجود ندارد و انسان هرگز از آن بی‌نیاز نخواهد شد. این همان راهی است که رسول الله(ص) پیمود و از همین طریق، آنچنان انسانهای ربانی‌ای تربیت نمود که چشم جهانیان همانندشان را ندیده است.
۱۹- آموخته‌اند تربیت اخوان دارای هدف واضح و روشن است و مسیر گامها در آن مشخص و معلوم می‌باشد، و در این هدفِ روشن، شیوه‌‌‌ها و اسلوب‌‌‌های متنوع و صحیحی در نظر گرفته شده و قائم بر فلسفه‌ای است که فقط از اسلام نشأت و یاری گرفته است.
۲۰- آموخته‌اند حیاتِ اسلامی از طریق راهنمایی و مشارکت وجدانی و عملی زنده خواهد شد، بطوریکه انسان نسبت به خود کم و نسبت به برادرانش در کثرت است، و به «تنهایی» ضعیف و با «جماعت» نیرومند است. بنابراین «جماعت» علاوه بر اینکه نیرویی بر انجام خیر و طاعت بوده، عاملِ دورشدن  از شر و گناه نیز می‌باشد. این را می‌توان از احادیث رسول(ص) دریافت:«دستِ خدا با جماعت است» و «گوسفندِ منفرد و یکه را گرگ می‌خورد.»
۲۱- آموخته‌اند رهبرانِ آگاهی که براساس فطرتِ پاکِ خدادادی تربیت شده و خداوند متعال به آنان ایمانی برتر از حد معمول عنایت فرموده، رفتار و گفتارشان در وجودِ دیگران اثر می‌گذارد و دلهای بسیاری از مردم را به نور ایمان روشن می‌کنند و در دلهای افراد نفوذ کرده و همیشه در رشدِ اطرافیانشان نقش مثبت داشته‌اند، و در سایه‌ی لطف خدا، جنبش «اخوان» دارای چنین رهبرانی بوده و هست.
۲۲- آموخته‌اند مبنای ایمان، همان ایمان صحابه و پیروانِ شایسته‌شان از پیشینیان است. آنانکه ایمانشان شامل اعتقاد قلبی و اقرار زبانی و عمل اعضاء و جوارح بوده و این ایمان به زندگیشان رنگ و رونق بخشیده و در مسجد و خانه و اجتماع و خلوت، و در شب و روز و کار دنیا و آخرت، هیچگاه برای آنان تفاوتی نداشته، و بلکه ایمان در هرجا رهگشایشان در همه‌ی امور بوده است.
۲۳- آموخته‌اند نسبت به برادرانِ ایمانیشان(چه اخوانی و چه غیراخوانی) احساس محبت داشته باشند و همیشه فرمایش رسول الله(ص) را به یاد داشته باشند که می‌فرماید:«مؤمنان در دوستی و مهرورزی نسبت به همدیگر بمانندِ بدن می‌باشند که هرگاه عضوی از آن به درد آید، دیگر اعضای بدن با شب زنده‌داری و تب، همصدای آن می‌شوند.»همچنین می‌فرماید:«قسم به کسی که وجودم در دستِ اوست، هیچ یک از شما مؤمن کامل نیست، مگر اینکه آنچه را برای خود دوست دارد، برای برادر نوعی خود نیز دوست بدارد.»
۲۴- آموخته‌اند نباید اجازه دهند که اختلافِ عقلهایشان با سایر برادرانشان (چه اخوانی و چه غیر اخوانی) باعثِ اختلافِ قلبهایشان شود؛ زیرا این پدیده (ایجاد عداوت و کینه‌) آرزوی شیطان و دشمنانِ اسلام و موجبِ نارضایتی خداوند است.
اللهم انصر الاسلام والمسلمين
اللهم انصر اخواننا فی مصر و في غزة

برای نویسنده این مطلب Termata تشکر کننده ها: 2
Ronahi (يکشنبه مرداد ماه 26, 1393 5:25 pm), yosra69 (يکشنبه مرداد ماه 26, 1393 10:55 pm)
رتبه: 14.29%
 
Termata
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 77
تاريخ عضويت: چهارشنبه تير ماه 7, 1391 11:30 pm
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 22 بار
تشکر شده: 121 بار
امتياز: 1210

Re: معرفی و شناخت اندیشه اخوان المسلمین.

پستتوسط Termata » دوشنبه مرداد ماه 26, 1393 12:13 am

تشکیلات و ساختار اخوان المسلمین در خاورمیانه                            اردلان متیناخوان المسلمین نامی است که چندین سازمان اسلامی در خاورمیانه را در بر می گیرد. اولین شاخه از اخوان المسلمین که شعبه مرکزی آن است در سال ۱۹۲۸ در مصر تأسیس شد. از آن زمان به بعد اخوان المسلمین در کشورهای دیگر هم تأسیس شد.بنیانگذار اخوان المسلمین حسن بنا بود که این سازمان را در ماه مارس ۱۹۲۸ به همراه شش کارگر شرکت کانال سوئز در مصر تأسیس کرد. این گروه جدید با الگو برداری از اجتماعات مخفی آن روزها و برای ایجاد تغییرات اجتماعی مبنی بر تعلیمات اسلامی و متدین در مخالفت با بی عدالتی سیاسی و اجتماعی حاکمان استعمار انگلیس تأسیس شد. اخوان المسلمین که حسن بنا بنیانگذار، آن یک معلم مدرسه بود، در ابتدا فعالیت هایی در حوزه آموزشی و خیریه انجام می داد اما به سرعت به یک نیروی سیاسی تبدیل شد که برای بهبود وضعیت نیازمندان و طبقه فرودست تلاش می کرد. این جنبش در حرکت ملی گرایانه مصر نقش زیادی داشت و ارتباطات از دست رفته آن زمان میان سنت و مدرنیته را احیا کرد. شعار اخوان المسلمین در آن زمان مخفی بودن سازمان و علنی بودندعوت آن بود.اخوان هم یک جنبش مذهبی بوده و هست و هم یک جریان سیاسی اجتماعی. بنا خواستار بازگشت به اسلام حقیقی و پیروی از متفکرانی چون محمد عبده و رشید رضا بود. به گفته بنا اسلاممعاصر نفوذ اجتماعی خود را در آن زمان از دست داده بود چون حضور استعمار غرب اکثر مسلمانان را تحت تأثیر قرار داده بود. بنا قرآن و سنت را قوانین نوشته شده الهی می دانست که باید در همه بخش های زندگی بشر حضور داشته  باشد.اخوان المسلمین خود را یک جنبش انقلابی سیاسی و اجتماعی می دانست. بنا تلاش می کرد توجه عامه مردم را جلب کند و رویکرد جنبش را به سوی حمایت از کارگران در مقابل ستم شرکت های انحصاری و خارجی سوق می داد. تأسیس نهادهای اجتماعی مانند بیمارستان، داروخانه و مدرسه بخشی دیگر از برنامه های این گروه بود. اخوان المسلمین همچنین یک شاخه نظامی داشت به نام الجهاز الخاص که اعضای آن را بیشتر نیروهای ارتش و پلیس مصر تشکیل می دادند.تا سال ۱۹۳۶ یعنی هشت سال بعد از تأسیس، اخوان المسلمین ۸۰۰ عضو داشت که این رقم در سال ۱۹۳۸ به دویست  هزار عضو رسید. در سال ۱۹۴۸ اعضای اخوان به نیم میلیون نفر رسید. یکی دیگر از اهداف اخوان المسلمین تبدیل شدن به یک نهاد اسلامی بین المللی بود به همین دلیل گروه هایی در لبنان (۱۹۳۶)، سوریه (۱۹۳۷) و اردن (۱۹۴۶) تأسیس کرد. همچنین عده ای از دانشجویان خارجی مشغول به تحصیل در قاهره هم به این جنبش پیوستند. مقر این سازمان در قاهره به مرکزی برای برگزاری جلسات نمایندگان اخوان از سراسر کشورهای اسلامی تبدیل شد. رهبران اخوان المسلمین همواره به سیاست ها و رویکرد غیر خشونت آمیز و اصلاح طلبانه به اسلام متعهد بودند. از سال ۱۹۵۴ بعد از ترور نافرجام جمال عبدالناصر در مصر که حاکمان نظامی مصر اعضای اخوان را به انجام این ترور متهم کردند، این سازمان غیرقانونی اعلام شد. از آن زمان به بعد دستگیری های جمعی اعضای اخوان در مصر و دیگر کشورهای اسلامی شروع شد و ادامه یافت. به این ترتیب اخوان المسلمین تا سال گذشته محبوب ترین گروه اپوزیسیون در مصر بود که درخواست نظام باز سیاسی را مطرح می کرد.همان  طور که گفته شد اخوان المسلمین چند سال بعد از تأسیس توسط حسن بنا، در چندین کشور اسلامی شعبه تأسیس کرد. در ادامه این گزارش نگاهی داریم به فعالیت این گروه در کشورهای مصر، سوریه.مصرهمانطور که گفته شد مصر مرکز اصلی و جایگاه اولیه اخوان المسلمین است. مقابله استعمار و احیای رابطه کم رنگ شده میان سنت و مدرنیته و وارد کردن اصول اسلامی در جنبه های مختلف زندگی مردم از اهداف محقق شده اخوان المسلمین در مصر بود. بنا به اصرار اعضای جوان تر اخوان ایجاد شاخه نظامی  آن را پذیرفت. اما این شاخه در سراسر جنگ جهانی دوم غیر فعال باقی ماند. در دهه ۱۹۴۰ رشد اخوان المسلمین در مصر به سرعت ادامه یافت و در پایان آن دهه بیش از یک میلیون عضو داشت. بعد از جنگ جهانی دوم اخوان رهبری جنبش ملی گرای مصر را در دست داشت. شاخه نظامی این جنبش هم دست به حملات مسلحانه زد. محبوبیت رو به رشد این سازمان در مصر، نخبگان حاکم در این کشور را متوجه تهدید اخوان کرد. به همین دلیل، بنّا در سال ۱۹۴۹ توسط پلیس مصر ترور شد. حسن اسماعیل الهدیبه که یک قاضی سابق مصری بود جانشین بنّا شد. هدیبه قصد داشت شاخه نظامی اخوان را منحل کند اما این شاخه بدون اطلاع رهبری سازمان همچنان به فعالیت خود ادامه می داد. اخوان المسلمین از کودتای نظامی سال ۱۹۵۲ که به سرنگونی حکومت پادشاهی در مصر منجر شد حمایت کرد؛ اما حاکمان نظامی کشور بعد از کودتا تمایلی به تقسیم قدرت یا لغو حکومت نظامی نشان ندادند. این حاکمان رفته رفته به مقابله با اخوان پرداختند و در سال ۱۹۵۴ به بهانه ترور جمال عبدالناصر، این سازمان را منحل کرده و هزاران تن از اعضای آن را به زندان انداختند و شکنجه کردند.در دوران حکومت ناصر، بسیاری از اعضای اخوان سال ها در زندان و اردوگاه های کار اجباری بودند. اخبار و گزارش های بسیاری درباره بدرفتاری با این افراد در زندان های مصر وجود دارد. یکی از این اعضا، سید قطب است که در آن زمان با نفوذ ترین متفکر جنبش اخوان بود. او به دنبال آماده کردن شرایط برای وقوع یک انقلاب بود تا حکومت ضداسلامی آن زمان در مصر را سرنگون کند. قطب در سال ۱۹۶۶ به اعدام محکوم شد. در سال های بعد رهبری اخوان المسلمین از ایدئولوژی انقلاب فاصله گرفت و به جای آن به استراتژی اصلاحات غیر خشونت آمیز تأکید کرد. در دوران ریاست جمهوری انورسادات اعضای دستگیر شده اخوان کم کم آزاد شدند. اما این سازمان همچنان غیرقانونی باقی ماند و مورد سرکوب گسترده قرار گرفت.در دهه ۱۹۷۰ جنبش دانشجویی اسلامی مستقل از اخوان در مصر شکل گرفت. در دهه ۱۹۸۰ و در دوران ریاست جمهوری حسنی مبارک بسیاری از این فعالان به اخوان المسلمین پیوستند و در نتیجه نفوذ این جنبش در چندین نهاد کارشناسی و حرفه ای کشور افزایش یافت. با افزایش نفوذ اخوان، دولت مصر بار دیگر به فکر سرکوب آن افتاد و دور جدید سرکوب ها از سال ۱۹۹۲ شروع شد. اما علی رغم دستگیری های گسترده و سرکوب پلیس و نظام بسته سیاسی، کاندیداهای اخوان در انتخابات پارلمانی سال های گذشته در مصر شرکت کردند و چند کرسی به دست  آوردند.در دهه گذشته اخوان المسلمین بارها خواستار باز شدن نظام سیاسی مصر و دمکراتیک شدن فضای حاکم بر فعالیت های سیاسی در این کشور شد. سال گذشته در پی فشارهای آمریکا مبارک علاوه بر برگزاری انتخابات مستقیم ریاست جمهوری برای اولین بار، انتخابات پارلمانی را هم در فضای نسبتاً بازتری برگزار کرد. در نتیجه اخوان المسلمین ۸۸ کرسی را در پارلمان جدید به دست آوردند و با ۲۰ درصد کل آرا به بزرگترین بلوک اپوزوسیون درون حاکمیت مصر تبدیل شدند. احزاب مخالف دیگر که برخلاف اخوان المسلمین فعالیت آن ها غیرقانونی اعلام نشده بود، فقط ۱۴ کرسی را در پارلمان به دست آوردند. با این حضور قدرتمند اخوان،  اکنون بار دیگر این جنبش در مصر احیا شده است.سوریهشاخه سازمان اخوان المسلمین در سوریه در دهه ۱۹۳۰ توسط دانشجویان سوری تأسیس شد. این دانشجویان پیش از این در مصر با اخوان المسلمین آشنا شده بودند و در اقدامی سیستماتیک به فکر تأسیس شاخه این جنبش در سوریه بودند. اخوان المسلمین در سوریه نقش مهمی در جنبش گسترده مقاومت در برابر رژیم حاکم بعث از سال ۱۹۶۳ داشت.در اواخر دهه ۱۹۳۰، تفکرات حسن بنّا توسط دانشجویان جوان سوریه ای به این کشور رسید. این دانشجویان بعد از اتمام تحصیل در دانشگاه قاهره و آشنا شدن با جنبش اخوان در این دانشگاه به کشورشان بازگشتند و نهادهایی به نام جوانان محمد تأسیس کردند. این نهادها بعداً به اخوان المسلمین سوریه تبدیل شد. در سال ۱۹۵۴ شاخه سوری اخوان به رهبری مصطفی الصبای به یاری اخوان المسلمین مصر شتافت که در آن زمان از سوی جمال عبدالناصر مورد سرکوب شدید قرار گرفته بود.تا دهه ۱۹۶۰ اخوان المسلمین سوریه نقش چندان مهمی در سیاست این کشور نداشت. در این دهه بود که اخوان سوریه به عنوان بخشی از جنبش گسترده مقاومت سیاسی و مسلحانه به مقابله با رژیم حاکم پرداخت. بعد از کودتای نظامی حزب بعث در ۸ مارس ۱۹۶۳ در سوریه، رژیم جدید با محدود کردن آزادی های سیاسی و مقابله با اسلام، ضدیت زیادی را در میان افکار عمومی سوریه علیه خود برانگیخت. در آن زمان قدرت در دست نظامیان و اقلیت علوی متمرکز شد و سنی ها به حاشیه رانده شدند. گروه های سیاسی اسلامی سنی به رهبری اخوان المسلمین به مقابله با دولت حاکم پرداختند. در سال های ۱۹۶۴ و ۱۹۶۵، اعتصاب ها و تظاهرات های گسترده در سراسر سوریه برگزار شد. در سال ۱۹۷۰ حافظ اسد به قدرت رسید ولی این اعتراض ها همچنان ادامه یافت. در سال های بعد و بعد از جنگ در لبنان، چندین ترور در سوریه اتفاق افتاد که اهداف آن اعضای رژیم حاکم سوریه بودند. اخوان المسلمین مسئولیت بسیاری از این ترورها را به عهده گرفت. دولت هم در واکنش به این اقدامات دست به سرکوب گسترده اعضای اخوان زد. در ۸ مارس ۱۹۸۰ و در هفدهمین سالگرد کودتای حزب بعث اعتصاب و اعتراض گسترده شهرهای سوریه را فرا گرفت و فلج کرد. اخوان المسلمین در سازمان دهی این اعتراض ها نقش محوری داشت. در همان سال سوء قصدی نافرجام به جان حافظ اسد صورت گرفت که به اخوان المسلمین نسبت داده شد. این اتفاق باعث دستگیری و اعدام ده ها عضو اخوان شد. این کشمکش میان اخوان و دولت حافظ اسد تا سال ۲۰۰۰ و هنگام مرگ او ادامه یافت. بعد از به قدرت رسیدن بشار اسد در آن سال، فضای سیاسی جدیدی در سوریه حاکم شد. در آن روزها بسیاری از اعضای اخوان از زندان های سوریه آزاد شدند.رهبری اخوان المسلمین سوریه همچنان در تبعید است اما همچنان بسیاری از سوری ها از این سازمان حمایت می کنند. رهبران این جنبش در ژانویه ۲۰۰۶ و در میان تحولات اخیر سوریه، در مصاحبه هایی خواستار تغییر مسالمت آمیز و بدون خشونت دولت در دمشق و استقرار یک حکومت مدنی دمکراتیک در این کشور شدند.
Eslahe.com
اللهم انصر الاسلام والمسلمين
اللهم انصر اخواننا فی مصر و في غزة

برای نویسنده این مطلب Termata تشکر کننده ها:
yosra69 (دوشنبه مرداد ماه 27, 1393 1:55 pm)
رتبه: 7.14%
 
Termata
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 77
تاريخ عضويت: چهارشنبه تير ماه 7, 1391 11:30 pm
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 22 بار
تشکر شده: 121 بار
امتياز: 1210

Re: معرفی و شناخت اندیشه اخوان المسلمین.

پستتوسط Termata » سه شنبه مرداد ماه 28, 1393 10:30 am

حقیقت دعوت اخوان المسلمین ترجمه:  محمود کریمی
«قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَىٰ بَصِیرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ» (یوسف: ۱۰۸)؛ (بگو این راه من است که من (مردمان را) با آگاهی و بینش به‌سوی خدا می‌خوانم و پیروان من هم (چنین می‌باشند) و خدا منزه (از انباز و نقص و دیگر نسبت‌های ناشایست) است و من از زمره‌ی مشرکان نمی‌باشم (و کسی و چیزی را شریک خدا نمی‌انگارم). اخوان‌المسلمین جماعتی اسلامی است که در جهت اقامه‌ی دین خدا بر روی زمین و تحقق اهدافی که اسلام به خاطر آن ظهور نموده کار و تلاش می‌نماید. اخوان‌المسلمین ایمان دارد اسلام عقیده‌ای است که باید بر جهت‌گیری‌ها و تفکرات مسلمانان حاکم باشد. همچنین اعتقاد دارد اسلام شریعت و برنامه‌ای برای همه‌ی جوانب زندگی است. با وجود شبیخون بدخواهانه‌ای که با آن مواجه است و حیله‌ی زشت و خطرناکی که دعوت و فرزندانش را محاصره نموده است، تأکید می‌کنیم که دعوت اخوان‌المسلمیندعوتی خالص و حقیقی است که مسیر دعوت و اصلاح و تغییر روش پیامبر گرامی اسلام –صلی‌الله‌علیه‌وسلم- را دنبال می‌کند و ادامه‌ی راهی اصیل و استوار است که نیاکانی شریف و بلندمرتبه آن را پیموده‌اند. دعوتی مبرّا از مطامع و خواسته‌های نفسانی که برای بیداری امت و بازگرداندن شکوه و افتخار و مجد به اسلام موروثی از نو قیام کرده است. بنابراین به یاری خداوند پیروز خواهد شد و هرگز دشمنان و رقیبان نمی‌توانند در مقابلش بایستند و یا مسیرش را سد کنند. «وَلَا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ» (فاطر: ۴۳)؛ (و حیله‌گری‌ها جز دامنگیر حیله‌گران نمی‌گردد‌). «إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ» (غافر: ۵۱)؛ (و ما قطعاً پیغمبران و مؤمنان خود را در زندگی دنیا و در آن روزی که گواهان به پا خیزند یاری می‌دهیم و دستگیری می‌کنیم). آنچه در اینجا ذکر شد، شرح و توصیفی پیرامون برخی از جوانب حقیقت دعوتاخوان‌المسلمین است. همان‌طور که امام‌حسن البناء –رحمه‌الله- در پیامی تحت عنوان «اخوان زیر پرچم قرآن» بیان می‌فرماید: «ای برادران مسلمان!‌ ای مردم! ما یک حزب سیاسی نیستیم هر چند سیاستی که بر اساس قواعد اسلام باشد جزء اصول و جوهر اندیشه ماست. ما یک جمعیت خیریه‌ی اصلاحی نیستیم، هر چند کار خیر و اصلاح از مهم‌ترین اهداف ماست. ما یک باشگاه ورزشی نیستیم هر چند ورزش بدنی و روحی از مهم‌ترین ابزارهای ما هستند. ما کمترین ربطی به این تشکل‌ها نداریم، زیرا آن‌ها برای محقق ساختن هدفی منطقه‌ای و خاص و برای زمان معینی به وجود آمده‌اند و در تشکیل آن‌ها غیر از تمایل به تألیف یک موسسه و آراسته شدن به عنوان‌های ادواری و رسمی به چیز دیگری اشاره نشده است. ‌ای مردم! اندیشه و عقیده، نظام و برنامه به محلی خاص و گروه و جنس ویژه‌ای مقید نمی‌گردد و پشت یک مرز جغرافیایی توقف نمی‌کند و مأموریت و کارش به پایان نمی‌رسد، تا زمانی که خداوند بر او منت گذاشته و وارث زمینش گرداند؛ چون‌که این قانون پروردگار جهانیان و برنامه و روش پیامبر امین او است». امام بناء –رحمه‌الله- در جای دیگر در پایان یکی از پیام‌هایش تحت عنوان «میان دیروز و امروز» می‌فرماید: «ای برادران! شما جمعیتی خیریه یا حزب یا سازمانی منطقه‌ای برای اهداف محدود نیستید؛ شما روحی تازه‌اید که در قلب نفوذ کرده و به وسیله‌یقرآن زنده‌اش می‌سازید. شما نور جدیدی باشید که طلوع کرده‌اید و بر اثر شناخت خداوند تاریکی‌های مادیت را شکافته و پراکنده می‌نمائید و با صوتی پر طنین دعوت پیامبر خدا –صلی‌ الله علیه‌و‌سلم- را تکرار و انعکاس می‌دهید». از بیانات امام بناء –رحمه‌الله- نتیجه می‌گیریم که دعوت اخوان دعوتی ربانی است، زیرا رکنی است که اهداف ما حول آن می‌گردد؛ این است که مردم را به پروردگار نزدیک و قلب‌های آنان را به مولایشان الله سبحانه‌و‌تعالی ارتباط می‌دهیم تا از همه‌ی وابستگی‌ها به‌خاطر دین و دعوت چشم بپوشند و نیت و عمل خود را تنها برای پروردگار جهانیان خالص گردانند. مطمئناً دعوت اخوان دعوتی اسلامی است، زیرا اسلام متعالی با همه‌ی شمولیت و کمالش منتسب است به «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا» (مائده: ۳)؛ (امروز دین شما را برایتان کامل کردم و نعمت خود را بر شما کامل نمودم و اسلام را به عنوان آیین خداپسند بر شما برگزیدم». دعوت اخوان دعوت جهانی است، چون به سوی همه‌ی مردم گرایش داده شده است و در قانون و دیدگاه اسلام همه‌ی مردم با هم برادرند و از یک اصل واحد هستند. «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا کَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ» (سباء: ۲۸)؛ (ما تو را بر جملگی مردمان فرستادیم تا مژده‌رسان (مؤمنان به سعادت ابدی) و بیم‌دهندگان (کافران) به شقاوت سرمدی باشید، ولیکن اکثر مردم از این معنی بی‌خبرند (و همگانی بودن نبوت تو را باور نمی‌دارند)). در اسلام به انسان‌ها برتری داده نمی‌شود مگر به وسیله تقوا؛ «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ» (حجرات: ۱۳)؛ (بی‌گمان گرامی‌ترین شما در نزد خداوند با تقوا‌ترین شماست، خداوند مسلماً آگاه و با خبر از همه امور است». دعوت اخوان دعوتی فراگیر است و تنها به جنبه‌ای از جوانب زندگی منحصر نمی‌گردد؛ بنابراین تنها به کارهای سیاسی و کشمکش‌های حزبی و رقابت‌های انتخاباتی محدود نمی‌شود، همان‌طور نباید آن را در فعالیت‌های اجتماعی و کمک‌رسانی و مشارکت‌های اجتماعی محدود کرد؛ هر چند امور خیریه، حوزه‌ای از حوزه‌های فعالیت اوست. دعوت اخوان فراخوانی فراگیر است که تمام اشکال زندگی را شامل می‌شود. این دعوت با همین فراگیری شروع به فعالیت نموده است. فراگیری‌ای که از شمولیت و فراگیری دین اسلام سرچشمه گرفته است. دعوت اخوان دعوت تربیت و تکوین است، زیرا تربیت فراگیر و تکوین پیوسته و بی‌وقفه، ستون اولیه دعوت و مهم‌ترین وجه تمایز جنبش اخوان‌المسلمین از سایر حرکت‌هایاسلامی است. تنها از خلال برنامه‌ی تربیتی می‌توان قادر به پرورش و تربیت گروهی شد که توان حمل بار دعوت را داشته باشند تا به کمک آن به حرکت و فعالیت بپردازند. تربیت فرد، بر‌ترین محصول این دعوت و ستون بیداری و خیزش امت است. از این‌رو است که امام بناء –رحمه‌الله- پیوسته می‌فرماید: «خود را بسازید تا به وسیله‌ی شما امت ساخته شود و شکل بگیرد». این تربیتی است که باید همه، از بزرگ و کوچک گرفته تا قدیم و جدید و فرمانده و سرباز مطیع آن باشند. به همین جهت خارج از چهارچوب تربیت و تکوین ارزش و جایگاهی برای اخوان رقم نمی‌خورد. دعوت اخوان‌المسلمین دعوت اخلاص و رهایی از غیر است به‌خاطر خدا. جماعت پیرامون خود را بر این اساس تربیت می‌کند که در کردار و گفتارشان، هدف تنها کسب رضا و خشنودی پروردگار و به دست‌آوردن بهترین پاداش‌ها از سوی الله –جل‌جلاله- باشد. اخلاص رکنی از ارکان بیعت است. از این‌رو امام بناء –رحمه‌الله- پیوسته به اخوان یادآور می‌شود و خطاب به ایشان می‌فرمود: «آنچه در این مسیر به صورت پنهانی انجام پذیرد بهتر و بر‌تر است از اموری که به صورت آشکار روی دهد». دعوت اخوان‌المسلمین دعوت رهایی از هوی ‌و ‌هوس، جاه‌طلبی و بلند‌پروازی است. در این طریق فرد خود را برای فکر و عقیده و مبانی دعوت، از قید همه چیز‌‌ رها می‌سازد. بنابراین همان‌طوری که از قید هوی ‌و ‌هوس و بلندپروازی‌ها‌‌ رها می‌شوند، خود را نیز از قید افکار و اشخاص آزاد می‌کنند؛ چون‌که دعوت اخوان دارای عالیترین و بلند‌مرتبه‌ترین افکار است. «صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ» (بقره: ۱۳۸)؛ (خداوند ما را با آیین توحیدی و ایمان راستین زینت داده است و این رنگ و زینت خداوند است و چه کسی می‌تواند از خداوند زیبا‌تر بیاراید و بپیراید و ما تنها او را می‌پرستیم). آنچه گذشت برای ما روشن می‌سازد که دعوت اخوان‌المسلمین دعوت اسلامی خالصی است که آغاز و مقصدش ربانی، هدایتش محمدی و برنامه‌اش اصلاحی و فراگیر و جهانی است. مرز‌هایش محدود نیست و در مقابل مرزی خاص متوقف نمی‌شود. تبعیضات جنسی و نژادی را نفی می‌کند و وظیفه‌اش بنیادی و اساسی است. امام ‌حسن البناء –رحمه‌الله- در پیامی به نام «به سوی چه چیزی دعوت می‌کنیم» می‌فرماید: «ما به سوی سیادت و حکمرانی دنیا و هدایت انسانیت بر طبق قانون اسلام و دستورات صحیح و سالمی دعوت می‌کنیم که انسان‌ها تنها به وسیله‌ی آن خوشبخت می‌شوند. یقیناً این روح جدیدی است که در قلب این امت نفوذ می‌کند و به وسیله‌ی قرآن آن را زنده می‌نماید». این حقیقتِ دعوت اخوان‌المسلمین است؛ بنابراین عاجز و ناتوانند، آن‌هایی که خیال می‌کنند به وسیله‌ی محاصره آن را محو می‌نمایند! بازنده و شکست خورده‌اند کسانی که از سنت‌های الهی در دعوت پند نمی‌گیرند و تلاش می‌کنند دعوت الهی را محاصره و مانع رسیدن آن به مردم شوند! بینوا کسی است که می‌خواهد نور خورشید را از مردم پنهان کند. «یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ» (صف: ۸)؛ (می‌خواهند نور (آیین) خدا را با دهان‌هایشان خاموش گردانند، ولی خدا نور یا آیین خود را کامل می‌گرداند، هر چند که کافران دوست نداشته باشند). یقیناً خداوند بر امور خویش مسلط است، ولی این انسان‌ها هستند که نمی‌دانند.وآخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمین.منبع: اصلاح وب
اللهم انصر الاسلام والمسلمين
اللهم انصر اخواننا فی مصر و في غزة

برای نویسنده این مطلب Termata تشکر کننده ها:
yosra69 (سه شنبه مرداد ماه 28, 1393 2:24 pm)
رتبه: 7.14%
 
Termata
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 77
تاريخ عضويت: چهارشنبه تير ماه 7, 1391 11:30 pm
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 22 بار
تشکر شده: 121 بار
امتياز: 1210

Re: معرفی و شناخت اندیشه اخوان المسلمین.

پستتوسط yosra69 » سه شنبه مرداد ماه 28, 1393 2:32 pm

سلام علیکم...کاربر محترم و گرامی (termata)مطالب مفیدیست ...ممنون..




فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا (5)

إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا (6) (انشراح)



برای نویسنده این مطلب yosra69 تشکر کننده ها:
Termata (سه شنبه مرداد ماه 28, 1393 6:36 pm)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
yosra69
کاربر طلایی
کاربر طلایی
 
پست ها : 1059
تاريخ عضويت: دوشنبه بهمن ماه 22, 1391 12:30 am
محل سکونت: روانسر
تشکر کرده: 1401 بار
تشکر شده: 1767 بار
امتياز: 17660

Re: معرفی و شناخت اندیشه اخوان المسلمین.

پستتوسط Termata » سه شنبه مرداد ماه 28, 1393 11:55 pm

دیدگاه اخوان المسلمین در مورد پدیده تکفیر چیست؟
نویسنده: مشاور سالم بهنساوی / مترجم: سالم افسری
شبهه ای دیگر بر مسئله ی تکفیرپیروان اندیشه ی تکفیر همان گونه که به روا بودن چپاول و دزدی و نیرنگ و فریبکاری معتقدند، مادامی که این شیوه ها به تقویت آنان و تضعیف مخالفانشان می انجامد،  آنان همین شیوه ها را در جاهای بی شماری اجرا کردند. گروهی از آنان حتی در داخل زندان ها و بازداشت گاه ها در انجام این شیوه ها با یکدیگر همکاری کرده و یکدیگر را به آن سفارش می نمودند. آنان در هنگام توزیع نان و غذا میان زندانیان، هم فکران و اعضای جماعت خود را به طور بارز و آشکار نسبت به دیگر زندانیان ترجیح می دادند. این ماجرا توسط جمع زیادی که شاهد دشواری ها و مشکلات زندان بودند، گزارش شده است. حتی برخی از آنان به همکاری سرویس های امنیتی و اطلاعاتی پرداخته و به جاسوسی زندانیان و نظارت بر چگونگی نماز خواندن و روزه گرفتن آنان و امور دیگر که به منظور تکافل اجتماعی یکدیگر انجام می دادند اقدام کردند، و در توجیه این عمل خود می گفتند: تمام این اعمال و شیوه ها در راستای منافع و مصالح جماعت پیروان اندیشه ی تکفیر صورت می گیرد تا بدین ترتیب بتوان مخالفان را از طریق در تنگنا قرار داد و آنان از لحاظ اقتصادی و فیزیکی از صحنه رقابت کنار زد. آنان در راستای تحقق این هدف، دروغ گفتن و دیگر موارد را روا می دانستند که دوگانگی و تناقض افکار و اندیشه های آنان در همین جا آشکار و نمایان می گردد؛ آنان از جهتی اعلام می کنند که شغل های دولتی و همکاری با حکومت جایز نیست، زیرا حکومت، بنا به پندار آنان، کافر است و از جهتی دیگر با مسؤولان حکومت _ که معتقد به کفرش هستند_ همکاری می کنند و از این راه به هم قطارانشان آزار و اذیت رسانده و علیه آنان دروغ بسته و آن را مباح و جایز می شمارند.اما جای تأسف و شگفتی است که هنگامی که آنان مورد مناقشه و اعتراض قرار گرفتند که اسلام به کار گیری این شیوه ها را جایز نمی داند و همان گونه که هدف باید پاک و شریف باشد ابزار و وسیله نیز باید پاک باشد و هنگامی که قوم یهود به کارگیری این شیوه ها را روا دانستند و ان را به دین نسبت دادند خداوند در مورد آنان فرمود:« ‏وَمِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطَارٍ یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ وَمِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِینَارٍ لَا یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ إِلَّا مَا دُمْتَ عَلَیْهِ قَائِمًا ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَیْسَ عَلَیْنَا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ وَیَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَهُمْ یَعْلَمُونَ‏ » آل عمران/۷۵« ‏ و در میان اهل کتاب کسانی هستند که اگر دارائی فراوانی به رسم امانت بدیشان بسپاری ، آن را به تو بازپس می‌دهند . و در میان آنان کسانی هستند که اگر دیناری به رسم امانت بدیشان بسپاری ، آن را به تو بازپس نمی‌دهند ، مگر آن که پیوسته بالای سرشان ایستاده باشی . این بدان خاطر است که ایشان می‌گویند : ما در برابر امّیها ( یعنی غیر یهود ) مسؤول نبوده و بازخواستی نداریم ! و بر خدا دروغ می‌بندند ( و چنین چیزی حکم خدا نیست ) و حال آن که ایشان ( این را ) می‌دانند . ‏ »زمانی که به پیروان اندیشه ی تکفیر گفته شد که خداوند متعال پیامبرش ابراهیم، را به خاطر آن که او رزق و روزی را فقط به مؤمنان اختصاص داد مورد سرزنش قرار داد و فرمود:« ‏وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِیلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ‏ » بقره/۱۲۶« ‏ و ( به یاد آورید ) آن گاه را که ابراهیم گفت : خدای من ! این ( سرزمین ) را شهر پر امن و امانی گردان ، و اهل آن را – کسانی که از ایشان به خدا و روز بازپسین ایمان آورده باشند – از میوه‌های ( گوناگونی که در آن پرورده شود یا بدان آورده شود ، و دیگر خیرات و برکات زمین ) روزیشان رسان و بهره‌مندشان گردان .  ( خدا پاسخ داد و ) گفت :  ( دعای تو را پذیرفتم ، ولی در این عمر کوتاه دنیا ، بر این خوان یغما چه دشمن چه دوست ) و کسی را که کفر ورزد ، مدّت کوتاهی ( از ثمرات و خیرات این جهان ) بهره‌مند می‌گردانم و سپس او را ( روز رستاخیز ) به عذاب آتش ( دوزخ گرفتار و ) ناچار می‌سازم ، و ( سرانجام و سرنوشت این گونه افراد ) چه بد سرانجام و سرنوشتی است ! ‏ » و زمانی که به آنان گفته شد که خداوند قوم بنی اسراییل را به خاطر ترک امر به معروف و نهی از منکر مورد لعنت و نفرین قرار داد  و درباره ی آنان فرمود:«  ‏لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذَلِکَ بِمَا عَصَوْا وَکَانُوا یَعْتَدُونَ‏ ‏کَانُوا لَا یَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا کَانُوا یَفْعَلُونَ‏ » مائده/ ۷۹-۷۸«  کافران بنی‌اسرائیل بر زبان داود و عیسی پسر مریم لعن و نفرین شده‌اند . این بدان خاطر بود که آنان پیوسته ( از فرمان خدا ) سرکشی می‌کردند و ( در ظلم و فساد ) از حدّ می‌گذشتند . ‏ ‏ آنان از اعمال زشتی که انجام می‌دادند دست نمی‌کشیدند و همدیگر را از زشتکاریها نهی نمی‌کردند و پند نمی‌دادند . و چه کار بدی می‌کردند !  ( چرا که دسته‌ای مرتکب منکرات می‌شدند و گروهی هم سکوت می‌نمودند ، و بدین وسیله همه مجرم می‌گشتند ) . ‏»انا در پاسخ این نقدها و اعتراضات گفتند: سوره حشر، ویران ساختن جامعه جاهلی را به هر شیوه ممکن مباح می داند، و بالاتر از کفر گناهی نیست و بنا به پندارشان، کافر دارای حق حیات نیست و هیچ مجالی برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر وجود ندارد مگر آن که مسلمانان دوباره وارد دایره اسلام شوند، زیرا اسلام ان ها، جاهلی است. پیشتر بیان شد که آیه ی حشر درباره ی یهودیان بنی نضیر و در اثنای جنگ نازل شد و حکمی فراتر از این ندارد و تجاوز و تعدّی به کافرانی که سلاح حمل نمی کنند و با مسلمانان نمی جنگند، جایز نیست و عدالت از جمله ارزش های ثابتی است که هرگز دگرگون نم یگردد و جزو واجبات خداوندی است که هم  میان مسلمانان و هم در میان غیر مسلمانان حاکم و صادق است و رعایت مساوات و برابری در مورد حقوق و از جمله رزق و روزی و شغل ها جزو اصل عدالت است اما در برابر تمام این دلایل، امیر این جماعت هم چنان بر رأی و دیدگاهش اصرار می ورزید.افتراء به عقیده اخوان المسلمینزمانی که این فتنه و محنت در داخل زندان ها و بازداشت گاه ها پدیدار گشت، عالمان و رهبران اخوان آن ار انکار کردند زیرا این افکار و عقاید مخالف عقیده اهل سنت و جماعت است.جماعت اخوان در موقعیت بسیار سختی قرار گرفتند، زیرا دستگاه ها و سازمان های دولتی، اندیشه تکفیر را نویدی برای خود به شمار آوردند و پیروان اندیشه تکفیر را عملا” آزاد گذاشتند زیرا این از داخل به نابودی جماعت اخوان می انجامید و همین دلیل بود که هر اخوانی که به مخالفت با این اندیشه بر می خواست تحت نظارت دستگاه های امنیتی قرار می گرفت زیرا او به خاطر حفظ وحدت جماعت اخوان به مبارزه و مخالفت با اندیشه ی تکفیر برمی خواست.در همین اثنا بود که پیروان اندیشه ی تکفیر انواع تهمت ها را نثار جماعت اخوان کردند و ادعا کردند که اخوان به حساب سرویس های اطالعاتی فعالیت می کند، زیرا آنان با برنامه و روش هایی که جماعت اخوان بر آن استوار است و توسط امام حسن بنا پی ریزی شده است مخالفت کرده اند. پیروان اندیشه تکفیر ادعا کردند که حسن بنا نه تنها معتقد بود که هر کس شهادتین را بر زبان جاری سازد اما فرائض را به جا نیاورد کافر است بلکه نماز خواندن حسن بنا در پشت سر ائمه مساجد از باب اعتقاد داشتن به حرکت از خلال مفهوم بود. در پاسخ این عده از پیروان اندیشه تکفیر گفته شد که حسن بنّا پیش از پیدایش این اندیشه از دنیا چشم فرو بسته بود و اگر ادّعای شما مبنی بر این که او از باب حرکت از خلال مفهوم در مساجد نماز می خواند، صحیح باشد در این صورت چه مانعی وجود دارد که همین ادعا در مورد صحابه مطرح گردد. شما علاوه بر این، همین ادعا را در مورد پیامبر(ص) مطرح ساختید و ادعا کردید که علت عدم قتل عبدالله بن ابی بن سلول _ رئیس منافقان _ توسط پیامبر (ص) به خاطر ضرورت حرکتی و سازمانی بود.حقیقت برنامه های امام حسن بنّادر بند بیستم رساله ی تعالیم شهید حسن بنّا متن زیر آمده است: « هر کس که شهادتین را بر زبان جاری سازد و به مقتضای آن دو عمل کند او را _ چه براساس رأی یا ارتکاب معصّیت _ تکفیر نمی کنیم مگر آن که کلمه کفر را بر زبان جاری سازد و به آن اقرار کند یا امری از امور بدیهی و ضروری دین را منکر شود یا این که صریح قرآن را تکذیب سازد یا آن را به گونه ایتأویل نماید که روش ها و سبک لغت هرگز آن را  بر نتابد یا عملی انجام  دهد که از آن جز کفر هیچ گونه تأویلی را نتوان کرد. »این چند سطر مختصر، چکیده ای از رأی اهل سنت در مورد مسأله ی تکفیر است؛ مسأله ای که جولانگاه اختلاف شدیدی در آغاز صدر اسلام بود و توسط فرقه ها و گروه ها به ویژه برخی از فرقه های خوارج مطرح گردید.چنین به نظر می رسد که سخنان بنّا در بند بیستم خلاصه ای از کتاب « العقیدة الطحاویه » تألیف فقیه احمد بن سلاقه أسدی طحاوی است. اگر اختلاف موجود در مسأله ی تکفیر، بر اصول بیست گانه تعالیم حسن بنا عرضه شو، روشن می گردد که عقیدهاخوان المسلمین همان عقیده اهل سنت است که خلاصه آن بدین قرار است: ارتکاب معصیت و اختلاف فکری چه در ارتباط با اصول اعتقادی یا فروع دین باشد، مستلزم تکفیر شخص گناهکار یا شخص مخالف از لحاظ فکری نیست مگر آن که یکی از موارد ذیل محقق شود:۱-      از روی اختیار کامل و بدون اکراه به کلمه  ی کفر اقرار کند.۲-      امری از امور معلوم و ضروری دین را انکار سازد مانند این که فرض بودن نماز را منکر شود یا آن که بر دارا بودن حق قانون گذاری در برابر خداوند اصرار نماید یا این که به حلال بودن شراب معتقد باشد.امام طحاوی در آغاز کتاب « العقدة الطحاویة » در این باره می گوید: « اهل قبله را مسلمانان و مؤمن می نامیم مادامی که به آنچه بر پیامبر(ص) نازل شده است اعتراف دارند و به هر آنچه که گفته و از آن خبر داده است اقرار نمایند. »بر هیچ کس پوشیده نیست که اگر کسی از روی خطا یا جهل منکر یکی از موارد پیشین باشد به کفرش حکم داده نمی شود زیراپیامبر(ص) فرموده است: « حکم خطا و فراموشی و اکراه از امتم برداشته شده است ».۳-      شخص مسلمان اگر صریح قرآن کریم را تکذیب کند مرتد شده و کافر می گردد. مانند این که کسی اخبار و مسایل یاد شده در قرآن درباره ی اقوام پیشین را تکذیب کند و ادعا کند این داستان ها و حکایت های خیالی هستند و هدف از آن ها تثبیت و آرامش بخشیدن به پیامبر(ص) بوده است.۴-      یا این که قرآن کریم را به گونه ای تفسیر کند که روش ها و الگوهای زبان عربی به هیچ وجه آن را نپذیرند. مانند این که ادعا نمایند بهشتی که در قرآن از آن صحبت شده است نماد نشانه و خشنودی انسان از اعمال و کردارش است و برعکس، جهنم به معنای حسرت و اندوه است. این تفسیر مبنی بر نفی نعمت مادی و عذاب بدنی خارج از روش ها و الگوهای زبان عربی و مخالف آیات قرآن کریم است، از جمله قول پروردگار می فرماید:« ‏جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ‏ »فاطر/۳۳« ( پاداش پیشگامان در نیکیها ) باغهای اقامتی است که بدانها داخل می‌شوند ، و در آنجاها با دستبندهای طلا و مروارید آراسته و پیراسته می‌گردند ، و جامه‌هایشان در آنجاها ابریشمین است . ‏»و می فرماید:« ‏وَالَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ نَارُ جَهَنَّمَ لَا یُقْضَى عَلَیْهِمْ فَیَمُوتُوا وَلَا یُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذَابِهَا کَذَلِکَ نَجْزِی کُلَّ کَفُورٍ‏  ‏وَهُمْ یَصْطَرِخُونَ فِیهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَیْرَ الَّذِی کُنَّا نَعْمَلُ أَوَلَمْ نُعَمِّرْکُمْ مَا یَتَذَکَّرُ فِیهِ مَنْ تَذَکَّرَ وَجَاءَکُمُ النَّذِیرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ نَصِیرٍ‏ » فاطر/ ۳۷ – ۳۶« ‏ کسانی که کفر پیشه‌اند ، آتش دوزخ برای آنان است . هرگز فرمان مرگ ایشان صادر نمی‌شود تا بمیرند ( و راحت شوند ) . و هرگز عذاب دوزخ برای ایشان تخفیف داده نمی‌شود ( تا مدّتی بیارامند ) . ما هر کافر لجوج در کفر را این چنین کیفر و سزا می‌دهیم . ‏ ‏ آنان در دوزخ فریاد برمی‌آورند : پروردگارا ! بیرونمان بیاور تا کارهای شایسته‌ای انجام دهیم که جدای از کارهائی باشد که قبلاً می‌کردیم .  ( بدیشان خواهیم گفت : ) آیا بدان اندازه به شما عمر ندادیم که در آن هر کس بخواهد بیدار و هوشیار شود ، کافی و بسنده باشد ؟ و آیا بیم دهنده ( ی الهی ، اعم از پیغمبران و علماء ادیان ، برای ابلاغ آئین آسمانی ) به پیش شما نیامد ؟  ( ما که همه‌ی وسائل نجات را در اختیارتان گذاشتیم و راه رستگاری را به شما نمودیم ، ولی خودتان از آن بهره نگرفتید و فرصت را از دست دادید ) پس بچشید . اصلاً برای ستمگران یار و یاوری نیست . »هر کس قرآن را به گونه یا تفسیر کند که اسلوب و زبان عربی آن را بر نتابد به کفرش حکم داده نمی شود مگر بعد از آن حقایق و حکم شرعی آن همره با دلیل و برهان برای او یادآوری گردد و او هم چنان بر تفسیر باطلش اصرار ورزد، زیرا خداوند متعال می فرماید:« … لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ فِیمَا أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَلَکِنْ مَا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُکُمْ » احزاب/۵« …  در آنچه  اشتباه کردید ( و مثلاً بر اثر عادت گذشته ، یا سبق لسان ، به لغزش افتادید و به خطا رفتید ) گناهی بر شما نیست . ولی آنچه را که دلتان می‌خواهد ( یعنی از روی عمد و اختیار می‌گوئید ، گناه است و کیفر دارد ) »و در جای دیگر می فرماید:« قُلْ أَیُّ شَیْءٍ أَکْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِیدٌ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ » انعام/۱۹« ‏( ای پیغمبر ! به کسانی که بر رسالت تو گواهی می‌خواهند ) بگو : بالاترین گواهی ، گواهی کیست ( تا او بر صدق نبوّت من گواهی دهد ؟ ) بگو : خدا میان من و شما گواه است !  ( بهترین دلیل آن این است که ) این قرآن به من وحی شده است تا شما و تمام کسانی را که این قرآن بدانها می‌رسد بدان بیم دهم.»۵-      هرگاه شخص مسلمان عملی را انجام دهد که هیچ احتمالی غیر از کفر را دارا نباشد، کافر می گردد. گفتارهای پیشین در حقیقت بیان عبارات یاد شده در آغاز کلام امام حسن بنا است آنجا که می گوید: « هر مسلمانی که اقرا به شهادتین کرده و به مقتضای آن عمل نماید آن را تکفیر نمی کنیم. » اما با این وجود برخی هم چنان تأیید می کنند و اصرار می ورزند که امام حسن بنا معتقد به تکفیر مرتکبان گناه کبیره است چرا که او گفته است: « اگر به مقتضای شهادتین عمل نماید ». این مدعیان از حقایق شرعی ذیل ناآگاهند:۱-      کارهای عملی مانند: نماز، زکات، روزه، حج و جهاد چندین سال بعد از بعثت پیامبر(ص) با این کیفیت کنونی وجب شدند. نماز در شب اسراء و معراج و اندکی پیش از هجرت فرض گردید، و حج در سال نهم هجرت و به عبارتی ۲۲ بعد از بعثتپیامبر(ص) واجب شد و تکالیف دیگر و امور عبادی از جمله جهاد و روزه و زکات پس از هجرت فرض گردیدند. انسان مسلمان پس از مکلف شدن به این اعمال و تکالیف، ملزم و موظف بود که براسا مقتضای شهادتین رفتار نماید، به عبارتی دیگر کار بر پایه ی شهادتین و مقتضای آن ها پیش از مکلف شدن به دیگر ارکان چهارگانه ی اسلام است که این ترتیب زمانی مستلزم تفاوت قائل شدن میان دو نوع عمل است:یکم: آن عملی که با شهادتین منافات دارد به گونه ا یکه مفاد و مقتضای آن ها را باطل یا فسخ ند مانند: سجده کردن برای بتان یا تکذیب صریح قرآن یا این که مسلمانی ادعا کند دارا ویژگی ای از ویژگی های الوهّیت مانند حرام و حلال گرداندن است یا آن که بعد از آگاهی، امر واجبی را اننکار کند یا تغییر دهد؛ تمام این موارد با مقتضای توحید متناقض است و این همان چیزی است که امام حسن بنا بدان اشاره کرده و می فرماید: « هر کس که شهادتین را بر زبان جاری سازد و به مقتضای آن دو عمل کند او را _ چه براساس رأی یا ارتکاب معصّیت _ تکفیر نمی کنیم. » همچنین او درباره ی اسباب کفر گفته است : « یا این که شخص مسلمان عملی انجام دهد که غیر از کفر هیچ احتما دیگری نداشته باشد. »معنای عبارت امام بّنا که گفته است: « و به مقتضای شهادتین عمل کند. » این نیست که اگر کسی در انجام اعمال مانند: نماز، روزه و حج کوتاهی کند، به کفرش حکم داده شود بلکه مقصود وی از عبارت یاد شده این است ک اگر کسی عملی را انجام دهد که مخالف دهد که مخالف با توحید باشد کافر می گردد.امام بخاری از عبدالله بن عباس ( رض) روایت کرده است که هیأت اعزامی از سوی قبیله بنی قیس به نزد پیامبر(ص) آمدند،پیامبر، انان را به چهار چیز ا زجمله: ایمان ورزیدن به خداوند یگانه، دستور داد، سپس از آنان پرسید: « آیا مفهوم ایمان آوردن به خدای یگانه را می دانند؟ آنان گفتند : خداوند و رسولش داناترند. پیامبر(ص) فرمود: آن است که گواهی دهید به این که جز خداوند هیچ معبود به حقی وجود ندارد و محمّد فرستاده خداوند است. »دوم: آن نوع عملی که با مقتضای شهادتین منافات دارد اما با اصل توحید و ایمان به پروردگار متناقض نیست مانند: ارتکاب معصیت.ارتکاب این گونه اعمال موجب خروج شخص مسلمان از دایره ی اسلام نمی گرد، مگر آن که شخص مرتکب به معصیت، اعتقاد به حلال بودن ان را داشته باشد. مفهوم عبارت امام حسن بنا: «  هیچ مسلمانی را به خاطر اظهار نظر یا ارتکاب معصیت تکفیر نمی کنیم، مگر آن که آن معصیت را حلال بداند.» همین است که بیان شارح کتاب « العقیدة الطحاویه » که گفته است: « و هیچ مسلمانی مادامی که معصیت را حلال نداند، به خاطر ارتکاب گناهی، تکفیر نمی کنیم » هماهنگ است.۲-      قائلان به تکفیر شخص گناهکار یا مخالف فکری شان از این موضوع آگاهی ندارند که پیامبر(ص) فقط حد زنا را بر « ماعز و غامدیة » اجرا کرد و هرگز به کفر آن دو حکم نکرد. همچنین در مورد زن خشعمیّه که گردنبند امانتی را به صاحبش پس نداده بود، به خاطر خیانت در امانت، حد سرقت اجرا کرد و مجازات ارتداد _ که قتل است _ را بر او اجرا نکرد.۳-      یاران پیامبر(ص) در مورد مانعین زکات با یکدیگر اختلاف پیدا کردند اما هرگز یکدیگر را تکفیر نکردند.۴-      معاویه و دیگر صحابه همره وی بر حضرت علی(رض) خروج کردند و با این وجود، هیچ فقیهی قائل به تکفیر آنان نشده است و اگر وجهی برای تکفیر آنان وجود  می داشت، یاران و حامیام امام علی را دستاویز خود قرار یم داند.۵-      فرقه خوارج و از جمله آنان، قائلان به تکفیر مرتکبان و افراد فاقد عضویت در جماعت شان، اعلام کردند که حضرت علی  و بزرگان صحابه (رض) کافر گشته اند و با این وجود حضرت علی(رض) آنان را به کفر متهم نکرد و هم چون کافران با آنان رفتار نکرد، بلکه وی صراحت اعلام کرد که آنان نسبت به او شبهه دارند اما او در اسلام آنان هیچ شبهه ای ندارد.۶-      همه ی صحابه اتفاق نظر دارند که شخص مسلمان مادامی که معتقد به حلال بودن معصیت نباشد، و بعد از مجادله و آگاه ساختن او و خواستن توبه از وی، بر معصیت اصرار نورزد، ارتکاب گناه موجب خروج وی از دایره اسلام نمی شود. زمانی که برخی از خوارج به کفر مرتکب گناه کبیره قائل شدند، اهل سنت و جماعت بر نادرست بودن این عقیده اجماع نموده و آن را محکوم کردند، که این موضوع توسط عالمان مورد اعتماد از جمله امام ابوجعفر احمدبن محمد بن سلامة مصری طحاوی _ وفات در سال ۳۲۱ه _ در کتاب « العقیدة الطحاویه » نقل شده است او می گوید: « هیچ مسلمان اهل قبله ای را به خاطر ارتکاب گناه تکفیر نمی کنیم مادامی که معتقد به حلال بودن آن گناه نباشد. »علامه علی بن علی بن محمد بن أبی العز شارح کتاب « العقیدة الطحاویه  فی العقیدة السلفیة » می گوید: « بدان_ رحمت خدا بر تو و ما باد! که موضوع تکفیر و عدم تکفیر از جمله مسایلی است که به خاطر آن درگیری شدید و فتنه ای بزرگ رخ داده است… گروهی می گویند اهل قبله از جمله منافقان، که بنا به دلایل قرآنی و سنّت و اجماع کافرتر از یهودیان و مسیحیان هستند، را تکفیر نمی کنیم ». وی در مورد تکفیر شخص مسلمان می گوید: « مسلمانان هیچ اختلافی ندارند در این که شخص مسلمانی که امور واجب و ظاهر و متواتر، و امور حرام ظاهر و متواتر و مانند آن را انکار کند نخست توبه داده می شود، اگر توبه کرد توبه اش پذیرفته می شود امّا اگر توبه نکرد به عنوان کافر مرّتد کشته می شود ».بر هیچ کس پوشیده نیست که اجرای حکم ارتداد، جزو وظایف حاکم است و هیچ فرد یا گروهی حق اجرای آن حکم را ندارد، به همین دلیل هنگامی که فرزند عمر(رض)، بی درنگ قاتل پدر را کشت، برخی از صحابه خواستار اجرای حد قتل بر وی شدند، که سرانجام با این استدلال که وی پیش از انتخاب حاکم، انتقام خون پدرش را گرفته است خلیفه سوم عثمان بن عفان او را مورد بخشش قرار داد و فرمود: « دیروز عمر کشته شد و امروز فرزندش کشته شود. » رضی الله عنهم.۷-      اشکال و ابهام موجود در مسأله تکفیر، به برخی از نصوص شرعی بر می گردد که در آن ها لفظ کفر بر برخی گناهان اطلاق گردیده است، که این مسأله به طور مفصل بیان گردید. این جا بر رأی شارح عقیه طحاویه تأکید می ورزیم. او می گوید: « اشکال موجود در مسأله تکفیر این است که شارع برخی از گناهان را کفر نامیده است. » خداوند می فرماید:«  وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ »مائده/۴۴«  هرکس برابر آن چیزی حکم نکند که خداوند نازل کرده است ( و قصد توهین به احکام الهی را داشته باشد ) او و امثال او بیگمان کافرند . »پیامبر(ص) فرموده است: « فحش و ناسزا گفتن به شخص مسلمان فسق و قتال و جنگ با وی کفر است. » ( متفق علیه) سپس وی سخنانش را این گونه به پایان رسانده است: « جواب آن اشکال این است که همگی اهل سنت اتفاق نظر دارند بر این که کفر مرتکب گناه کبیره موجب خروج کلی گناهکار از دایره ی آیین اسلام نمی گردد _ برعکس خوارج_ زیرا اگر آن گناه مستلزم خروج شخص گناهکار از دایره ی اسالم باشد، شخص گناهکار در هر صورت مرتد به شمار می رود… که باطل بودن و پوچی این قول بدیهی و روشن و جزو ضروریات دین اسلام است. » او می افزاید: « اهل سنّت پس از اتفاق نظر در مورد مسأله تکفیر، دچار اختلاف لفظی شده اند، که آن اختلاف هیچ گونه فسادی را به دنبال ندارد. اختلاف آنان این است که آیا کفر مراتبی دارد؟ اختلاف یاد شده در حقیقت از اختلاف آنان در مورد حقیقت ایمان که آیا ایمان، قول و عمل است و کاهش و افزایش پیدا می کند؟ نشأت گرفته است ».نسبت قانون گذاری در برابر پروردگار با کفرابن کثیر از ابن عباس نقل کرده است که مقصود از ایه ی شریفه:«  وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ »مائده/۴۴«  هرکس برابر آن چیزی حکم نکند که خداوند نازل کرده است ( و قصد توهین به احکام الهی را داشته باشد ) او و امثال او بیگمان کافرند . »کفر مطلق نیست بلکه کفر، دون کفر است و برخی از فقها این مسأله را در باب معصیت ذکر کرده اند.علت و وجه این قول به این مسئله برمی گردد که احکام و قوانین حاکم در زمان آن ائمه بر پایه شریعت اسلامی بوده است و بنابراین اگر کسی برخلاف شریعت اسلام حکمی صادر می کرد، او به عنوان قانون گذار در برابر خداوند به کار نمی رفت زیرا او نه تنها در حق قانون گذاری شریک پروردگار نمی گردید بلکه او حاکم قاضی یا مفتی یی که اعمال و اجرای احکام شریعت اسلامی به او واگذار شده است پس اگز برخلاف شریعت اسالمی حکمی صادر می کردچه بسا وی از روی اجتهاد، آن حکم را داده است. همان گونه که امیر المؤمنان عمر بن خطاب در قحط سالی و گرسنگی، حکمی مبنی بر قطع نکردن دست دزد، به دلیل نبود شرط های اجرای حد دزدی صادر کرد، که البته این حکم به معنای به تعطیل کشاندن حد دزدی نبود بلکه وی  این حکم را پس از تأویل و اجتهاد صادر کرده  بود که با توجه به حدیث مذکور در صحیح مسلم در باب قضاء، ایشان به خاطر اجتهادش یک ثواب نیز دارد.شخصی که برخلاف شریعت اسالمی حکم دهد ممکن است گناهکار قلمداد شود، هم چون قاضی ای که با وجود آگاهی اش از حکم شرعی و اذعان به حکم خداوند؛ اما تنها برای پیروی از خواهش های نفسانی و بدون انکار حکمی از احکام پروردگار یا برتر دانستن حکم بشر نسبت به آن، در مورد می گسار یا مرتکب جرم قتل، مجازاتی کمتر از حدّ شرعی در نظر بگیرد. این شخص _ همان گونه که شارح عقیده طحاویه و دیگران به آن اشاره کردند _ مرتکب معصیت گشته ولی کافر نگردیده است. امّا اگر همین قاضی در زمینه ی تطبیق و اجرای احکام به شیوه ای عمل کند که خودش تعیین کرده است، به عنوان مثال اگر به دختری که از روی میل و رضایت مرتکب عمل زنا شود بگوید: حکمش برائت است، این شیوه بدون شک بیانگر قانون گذاری در برابر پروردگار متعال یا بیانگر این است که قاضی در زمینه ی اجرای احکام، حکم بشر را بر حکم پروردگار برتری داده است که بدین ترتیب شخص قاضی در زمینه ی قانون گذاری نسبت به پروردگار شرک ورزیده و کفر مذکور در آیه ی شریفه شاملش می گردد. :«  وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ »مائده/۴۴«  هرکس برابر آن چیزی حکم نکند که خداوند نازل کرده است ( و قصد توهین به احکام الهی را داشته باشد ) او و امثال او بیگمان کافرند . »خداوند متعال میان شرک ورزی و حلال و حرام گرداندن در برابر خداوند ربط داده و موضع گیری مشرکان را در روز قیامت این گونه حکایت کرده است:« ‏وَقَالَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْءٍ نَحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْءٍ کَذَلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ‏ » نحل/۳۵« مشرکان ( از راه استهزاء و مغالطه ) می‌گویند : اگر خدا می‌خواست نه ما و نه پدران ما ، چیزی جز خدا را نمی‌توانستیم بپرستیم ، و چیزی را بدون اجازه‌ی او نمی‌توانستیم حرام بکنیم .  ( پس ماندگاری ما بر پرستش لات و عزّی و دیگر بُتان ، و تحریم بَحیرَة و سائِبَة و وَصیلَة و غیره ، نشانه‌ی رضایت خدا به کارمان می‌باشد ، لذا فرمان تو را نمی‌بریم و فرستاده‌ی خدایت نمی‌دانیم ، آری ! ) کسانی که پیش از ایشان هم بودند این چنین می‌کردند ( و با این گونه بهانه‌های واهی و دلیلهای سست ، به بت‌پرستی و تحریم چیزهائی از پیش خود ، ادامه می‌دادند ) . مگر بر پیغمبران وظیفه‌ای جز تبلیغ آشکار ( ، و روشن و بی‌پرده رساندن اوامر کردگار ) است‌ ؟  ( نه ! جز این نیست . پس تو نیز فرمان برسان و حساب ایشان را به خدای واگذار ) .  ‏ ‏»اما آن عده ای که معتقدند حاکمی که قوانین و احکام جنائی مخالف با شریعت اسام وضع می کند، گفتند: او به این دلیل کافر نیست که کسی زمینه ی یادگیری و رسیدن به احکام و عمل بر پایه آن ها را برای وی فراهم نساخته است و نباید آن عدّه را تکفیر کرد. شیخ محمد رشید رضا بحث و گفتمان میان خدیوی اسماعیل و شیخ رفاعةطهطاوی درباره ی اجرای شریعت را این گونه نقل کرده است:« خدیوی اسماعیل: ای فارعه! شما از فارغ التحصیلان و تربیت یافتگان دانشگاه الازهر هستی و نسبت به عالمان الازهر آگاه تری و بهتر می توانی در مورد مأموریتی که به شما واگذار کرده ام آنان را قانع کنی… فرانسویان دارای حقوق و امتیازات فراوانی در این سرزمین هستند و میان آن ها و ساکنان این کشور، حوادث و مسائلی رخ می دهد و بسیاری از آن ها از عدم آگاهی شان از حقوق خویش  گله دارند و حتی نمی دانند چگونه ا زخود دفاع کنند. کتاب های فقهی که مورد استناد عالمان دینی ما قرار دارد پیچیده و دارای اختلافات بی شماری هستند، پس شما زا علمای الازهر بخواه که کتابی در زمینه ی احکام شرعی مدنی، هم چون کتاب های قانون، از لحاظ بیان جزییات و نپرداختن به موارد اختلافی، تدوین نمایند تا بدین ترتیب احکام قاضیان از هماهنگی و انسجام برخوردار باشد؛ اما اگر آنان این خواسته را انجام ندهند، چاره ای جز اجرای قانون فرانسه ناپلئون نمی بینم. »رفاعه طهطاوی در پاسخ گفت: « ای سرور ما! من به کشور فرانسه مسافرت کرده ان و در آنجا تحصیل کرده و بعد از بازگشت به کشورم به حکومت خدمت و بسیاری از کتاب های فرانسوی را ترجمه کرده ام و تا این سن و سال پیری که بدان رسیده ام هیچ کس مرا از لحاظ دینی مورد تهمت قرار ندادن است، حال اگر این پیشنهاد شما را به گوش عالمان أزهر برسانم، آنان دین را زیر سوال خواند برد، و می ترسم بگویند که شیخ رفاعه در آخر عمرش از دین اسلام برگشته است، چرا که وی خواهان کتاب های فقهی و شرعی و به دنبال آن همانند ساختن آن ها با کتاب های قوانین وضعی است، پس از شما می خواهم مرا از این مأموریت و از این تهمت معاف سازید تا فردا نگویند فلانی بر حالت کفر مرده است ».شیخ رشید رضا می گوید: « هنگامی که خدیوی اسماعیل از تحقق خواسته خود، ناامید گردید به اجرای قوانین فرانسه دستور داد ».خدیوی و عذر خواهی زشتواقعیت های تاریخی بیانگر این هستند که خدیوی اسماعیل به دنبال قانون گذار دانستن شریعت اسلام و اجرای آن  کوشا، نبوده است و نمی خواست که شریعت اسلام را حاکم بگرداند. بلکه او در تلاش بود تا مصر جزیی از اروپا گردد، که این حقیقت توسط خود وی در محافل و نشست های رسمی و غیر رسمی به صراحت اعلام شده بود و در همین راستا و به منظور دگرگون کردن آداب و اخلاق مصریان، دروازه های سرزمین مصر را به طور کامل به روی اروپاییان گشود.خدیوی اسماعیل، ملت را افیون کرد و عالمان دینی را که هم چون یتیمان به نشستن بر سفره های پلیدان قناعت کرده اند، فریب داد. این گفتگوی وی با آن عالم الازهری سبب شد که وی از عضویت در الازهر دست بکشد و به اجرای شرع خداوند هیچ علاقه ای نشان ندهد. این مسأله در مسافرت او به اورپا کاملا” روشن گردید.به همین دلایل، حکم مذکور در آیه ی شریفه:«  وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ »مائده/۴۴«  هرکس برابر آن چیزی حکم نکند که خداوند نازل کرده است ( و قصد توهین به احکام الهی را داشته باشد ) او و امثال او بیگمان کافرند . »برحسب ظاهر احوال، بر خدیوی اسماعیل قابل تطبیق است و ولی امر مسلمین حق مجازات او، البته بعد از محاکمه و دادرسی، را دارد امّا شایسته و سزاوار نیست که مبلغان و دعوتگران دینی در مورد کفر یا اسلام خدیو با هم اختلاف کنند و به تکفیر کسی که به کفر خدیوی قائل نیست بپردازند. چرا که این روش به دور از راهنمایی های اسلام است و پیامبر(ص) برای مجتهادی که اجتهادش خطا باشد، یک ثواب قرار داده و اجتهاد هر دو گروه صحابه در اجرای دستور وی مبنی بر نماز خواندن در بنی قریظه را پذیرفت.___________________________منبع: نقد و بررسی اندیشه تکفیر / مؤلف: مشاور سالم بهنساوی / مترجم: سالم افسری / انتشارات: نشر احسان/تهران/اول ۸۸
اللهم انصر الاسلام والمسلمين
اللهم انصر اخواننا فی مصر و في غزة

برای نویسنده این مطلب Termata تشکر کننده ها:
yosra69 (چهارشنبه مرداد ماه 29, 1393 11:32 am)
رتبه: 7.14%
 
Termata
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 77
تاريخ عضويت: چهارشنبه تير ماه 7, 1391 11:30 pm
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 22 بار
تشکر شده: 121 بار
امتياز: 1210

Re: معرفی و شناخت اندیشه اخوان المسلمین.

پستتوسط Termata » چهارشنبه مرداد ماه 28, 1393 12:27 am

ولایت و برائت از دیدگاه اخوان المسلمین دکتر یوسف قرضاویدر ارتباط با موضوع ولاء«دوستی »و براء «اعلام برائت»اخوان در پیشاپیش همه ی جماعت ها قرار داشته و خود را دوست و برادر دوستان خدا و پیامبر و جمیع اهل ایمان میدانند .همچنان که خداوند متعال می فرماید :إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ * وَمَن یَتَوَلَّ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ  مائده ۵۵ – ۵۶«تنها خدا و پیامبر او و مؤمنان یاور شما هستند که خاشعانه و خاضعانه نماز را به جای می آورند و زکات مال می دهند و هر کس که خدا و پیامبر او و مؤمنان را به یاوری بپذیرد «از زمره ی حزب خداوند است »بی تردید حزب خداوند پیروز است »همچنین اخوان با همه ی آنهای که با خدا و پیامبر و اهل ایمان دشمنی می ورزند ،دشمن خواهد بود .یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءممتحنه ۱٫«ای کسانی که ایمان آورده اید با دشمنان من و دشمنان خود شما دست دوستی ندهید »امتام حسن البناء در رسائل خویش بر این موضوع تأکید می نماید که استوار ترین پایه های ایمان محبت در ارستای رضایت خداوند و دشمنی در جهت رضایت او ست و مگر ایمان چیزی جز حب و بغض است ؟!در رسالةالتعالیم در ضمن اصل «تجرد »می فرماید :منظورم از تجرد این است که صادقانه و خالصانه در خدمت اندیشه و رسالت خویش باشید و از دیگر اندیشه ها و اشخاص فاصله بگیرد؛زیرا اندیشه و رسالت شما والاترین و کامل ترین و بر تر ین است . صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدونَ بقره ۳۸۱٫«رنگ و نمادی خدای است و چه کسی از خداوند زیباتر می تواند آرایش و پیرایش بدهد »قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَاء مِنکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَمَا أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن شَیْءٍ رَّبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا وَإِلَیْکَ أَنَبْنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ ممتحنه ۴٫«رفتار و کردار »ابراهیم و کسانی که به او گرویده بودند ،الگوی خوبی برای شما است ،آنگاه که به قوم خود گفتند :ما از شما و چیز های که غیر از خدا می پرستید بیزار و گریزانیم و شما را قبول نداریم و به شما اهمیت نمی دهیم ،دشمنی و کینه توزی میان ما و شما پدیدار گشته است .تا زمانی که به خدای واحد ایمان بیاورید و او را به یگانگی بپرستید جز سخنی که ابراهیم به پدر خود گفت :من قطعاًبرای تو آمرزش می طلبم ،اما در نزد خداوند هیچ کار دیگری را نمی توانم انجام بدهم .پروردگارا به تو توکل می کنیم و به توایمان می آوریم و بازگشت همه به سوی تو است »از نگاه انسان مسلمان اخوانی مردم به شش دسته تقسیم می شوند :۱ – مسلمانان مجاهد و فعال۲ – مسلمانی که جهاد و فعالیت را کنار نهاده است۳ – مسالمان گنهکار۴ – اهل کتابی که با مسلمانان عهد و پیمان دارند۵ – اهل کتاب بی طرف۶ – اهل کتابی که با مسلمانان سر دشمنی دارند .هر یک از آنها از نظر اسلام دارای حکم خاص خود هستند و در حدود این شش گروه است که به اشخاص و گروهها نگاه می کنیم و در نتیجه موضعگیری دوستانه یا دشمنانه خواهیم گرفت .فکر نمیکنم که انسان عالم ، محقق و منصفی پیدا بشود که گوینده چنان سخنانی را آدمی بداند که از ولایت و برائت چیزی نمی داند بلکه او به راستی نسلی را تربیت کرد که خداوند و دوست دارانش را دوست می داشتند و با دشمنان او دشمنی می ورزیدند .هیچ کس این واقعیت را انکار نمی کند که اخوان المسلمین در برابر استعمار گران و صهیونیست های که سرزمین های مسلمانان را به اشغال خود در آورده اند به سختی مقابله نموده و پرچمدار جهاد علیه ایشان بوده اند مسلمانان را در ممالک اسلامی برای رویاروی با ایشان تشویق کرده و می کنند و ادعای ولایت و دوستی با ایشان ادعای بی پایه و اساسی بیش نیست .———————————————–منبع : اخوان المسلمین ۷۰سال دعوت ، تربیت و جهادمؤلف : دکتر یوسف قرضاویمترجم : عبدالعزیز سلیمیانتشارات : نشر احسان
اللهم انصر الاسلام والمسلمين
اللهم انصر اخواننا فی مصر و في غزة

برای نویسنده این مطلب Termata تشکر کننده ها: 3
Ronahi (پنج شنبه مرداد ماه 30, 1393 2:17 pm), ostadelyass (چهارشنبه مرداد ماه 29, 1393 12:19 pm), yosra69 (چهارشنبه مرداد ماه 29, 1393 11:33 am)
رتبه: 21.43%
 
Termata
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 77
تاريخ عضويت: چهارشنبه تير ماه 7, 1391 11:30 pm
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 22 بار
تشکر شده: 121 بار
امتياز: 1210

بعدي

بازگشت به معرفی،بررسی و یا نقد مکاتب و اندیشه ها

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 1 مهمان