امام قرضاوی در جوار حاکمان.. ( لطفا نظر بدهید)

در این بخش مطالب متفرقه در زمینه طنز و سرگرمی قرار داده می شود

مديران انجمن: CafeWeb, Dabir, Noha, bahar

امام قرضاوی در جوار حاکمان.. ( لطفا نظر بدهید)

پستتوسط blook » پنج شنبه آذر ماه 24, 1390 10:58 pm

سلام به همه ی دوستان ...
امیدوارم که مسئولان سایت این تاپیک را حذف نکنند


ا- سلام و احوال پرسی ساده با همسر امیر قطر (شیخه موزه   ایرانی الاصل)



2- دیدار با قذافی در لیبی و تحلیل مسائل مسلمانان در سال 2003





3- دست اندر دست بوتفلیقه رئیس جمهور مادام العمر الجزایر ( یه چیزی تو مایه های بشار شاید هم بشار تر!!)






4- و آخرین تصویر ....
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.




آخرين ويرايش توسط blook on سه شنبه آذر ماه 29, 1390 3:41 pm, ويرايش شده در 3.
نماد کاربر
blook
کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
 
پست ها : 32
تاريخ عضويت: پنج شنبه آذر ماه 23, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 15 بار
تشکر شده: 34 بار
امتياز: 0

پستتوسط farhad90 » پنج شنبه آذر ماه 24, 1390 11:50 pm

خیلی عجیبه ... همشون ساختگین
نماد کاربر
farhad90
کاربر کوشا
کاربر کوشا
 
پست ها : 9
تاريخ عضويت: پنج شنبه آذر ماه 23, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 4 بار
تشکر شده: 3 بار
امتياز: 0

پستتوسط lenous » پنج شنبه آذر ماه 24, 1390 11:51 pm

سلام،
اولا به عنوان یه کاربر ورودتون رو به سایت تبریک میگم،
اما ....

عکس اول!
یکم بی دقتی در درست کردن این عکس به خرج دادن ولی خداییش کارشون بد نبوده!!!
دوست گرامی جدا از سر اون عکس، اگر به هیکل طرف نگاه کنیم قشنگ معلوم و واضحه که طرف مرده نه زن!!!
در ثانی اگر به دست های همون طرفی رو که با دکتر قرضاوی دست داده با دقت و ظرافت نگاه کنیم به راحتی متوجه می شویم که دست ها،دست مرد است نه زن!!!
شاید بگی چطور؟!
خیلی آسون ...
رازش در  فوتوشاپ،فوتوایمپکت و ... است،
به راحتی تمام اما با یکم صبر و ظرافت و دقت میشه هر عکسی که تو ذهنتونه درست کرد،
میگی نه؟!
عکستو برام بفرست تا نشونت بدم!!!


از اینکه این بی دقتی رو به خرج دادین و عکس اولو گذاشتین که مانند روز واضحه که طرف زن نیست،
دیگه بقیه عکسهاتون رو جدا از اینکه واقعین یا قلابی، دلیلی در اون برهه از زمان داشته یا نداشته که دکتر با اون افراد عکس گرفته و یا هر چیز دیگر ...
به دلیل بوجود آمدن این شبه برام مهم نیستن،
با کمال ادب و احترام
نماد کاربر
lenous
کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
 
پست ها : 31
تاريخ عضويت: يکشنبه شهريور ماه 20, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 1 دفعه
تشکر شده: 6 بار
امتياز: 100

پستتوسط blook » جمعه آذر ماه 24, 1390 12:05 am

دوست عزیز آگاه به مسائل فوتوشاپ و اون یکی ... شاپ
اولا-  این خانم شیخة موزة همسر امیر قطر است که شما می توانید با تایپ نامش در گوگل عکس های وی را ببینید و با این عکس تطبیق دهید.
دوما-  شما از اینجا چگونه فهمیدید که این دست مرد است و چگونه زنی دست مردانه دارد؟
سوما-  خود استاد در کتاب دیدگاه های فقهی معاصر (الفتاوی المعاصرة) دست دادن با زنان نامحرم را در برخی شرایط جایز می داند
چهارما-  حالا این عکس رو ولش بقیشون چی تازه اونا خیلی بدترن
پنجم - عکس های بیشتری بود که من به همین چندتا اکتفا کردم
نماد کاربر
blook
کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
 
پست ها : 32
تاريخ عضويت: پنج شنبه آذر ماه 23, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 15 بار
تشکر شده: 34 بار
امتياز: 0

پستتوسط Mmm » جمعه آذر ماه 24, 1390 3:00 am

عرض سلام و ادب و احترام!

به نظرِ بنده هیچکدام از این عکسهایی که این کاربر بزرگوار گذاشته اند ساختگی نیستند و همه شان واقعیت دارند.  


در موردِ عکسی که دکتر قرضاوی با همسرِ امیرقطر داده اند  باید بگویم:
دکتر قرضاوی دست دادنِ زن و مرد را در روابط دیپلماسی جایز می دانند!!!


در موردِ عکسهایی که با سرانِ حکومتها انداخته اند نیز باید بگویم:
ایشان به دلیل جایگاهی که در جهان اسلام دارند،طبیعی است که در چنین موقعیتهایی قرار بگیرند و با دولت مردان هم جوار شوند!! به نظرِ من بی انصافیست که این مورد را دستمایه ی تخریبِ شخصیتِ ایشان قرار داد! زیرا می بایست آراء فعلی افراد،  مبنای قضاوت در رابطه با آنان قرار گیرد نه آراء گذشته شان. قطعا دیدگاه و رفتار کنونیِ قرضاوی نسبت به قذافی و بشار اسد و امثالهم با دیدگاه و رفتار ایشان در گذشته متفاوت است.
موضعِ قرضاوی اکنون در موردِ قذافی و بشار اسد چیست؟؟؟ آیا غیر از این است که ایشان بر مظلومیتِ مردم و ظالم بودنِ قذافی و بشار تاکید می ورزند و مردم را حمایت و  تشویق می کنند تا زیر بار ظلم نرفته و حق خود را از آن دیکتاتوران بگیرند؟؟ مگر موضع فعلی ایشان غیر از این است؟؟

من یقین دارم که شما به گمانِ خود، کارِ درستی انجام داده اید و فکر میکنید که با انجام این کار برایتان ثواب نوشته میشود!!!
ولی برادر بزرگوارم  برای یک مسلمان بسیار زشت است که خود را به آب و آتش بزند تا بتواند اسناد و مدارکی، جهتِ تحقیر شخصیتِ فردی جمع و جور کند که از همان کودکی خود را وقف اسلام نموده است.


من در پی این نیستم که ثابت کنم قرضاوی معصوم است! خیر، اصلا چنین مقصودی ندارم. بنده فقط میخواهم یادآوری بکنم که شرطِ قضاوت دو چیز است: یکی آگاهی و دیگری انصاف!!! به نظر شما چند عکس میتواند آگاهی بیینده را از وضعیت ضمانت کند؟ و آیا منصفانه است که در موردِ افراد قضاوتِ ارزشی نمود؟؟!!!

مطمئن باشید در هر مکان و زمانی که باشد دکتر قرضاوی نیز مرتکبِ خطا شده اند و یا میشوند!!! زیرا این سنتِ خدای رحمان است که علماء را در برخی موارد مرتکبِ خطا میکند تا مقلّدانِ شخصیت پرست از مقلّدان حق پرست تفکیک شوند. کسی که حق را بپرستد به خطای علمای محبوبش معترف است و کسی که شخصیت پرست باشد برای خطای علمای محبوبش توجیه خلق میکند!

الان هم فرض را بر این میگیریم که دکتر قرضاوی مرتکبِ خطا شده اند!!!!!!! خیلی ممنون ثابت کردید که ایشان همچون سایرین انسان هستند و مرتکبِ اشتباه می شوند و نباید با دیدگاهی مقدس و لازم الاتباع به ایشان نگریست.

به خاطر داشته باشیم که نباید خطاهای یک اندیشمند، باعثِ فراموش کردنِ خدماتِ وی بشود!
با احترام فراوان :)





نماد کاربر
Mmm
 

پستتوسط lenous » جمعه آذر ماه 25, 1390 10:43 am

کاربر گرامی متین،
اگه اون چیزی باشه که تو میگی، خب فکر کنم با سیره پیامبر کاملا در تضاد باشه (دکتر قرضاوی دست دادنِ زن و مرد را در روابط دیپلماسی جایز می دانند!!! )
من شنیدم که زن و مرد نامحرم اصلا نباید در چشمهای همدیگر نگاه کنن چه برسه به اینکه باهم دست بدن!
اگر شرایط خاص رو در نظر بگیریم بازم میشه توجیه کرد(اما روابط دیپلماسی فکر نکنم اینقد خاص باشه)
اگر خطر از دست دادن جان و یا چنین خطراتی برایمان پیش آید می توان با نامحرم هم دست داد،نماز نخوند و ...
البته متین جان حرفات کاملا متین بودن و منطقی، اما هضمش یکم برام مشکله، آخه میشه روابط دیپلماسی داشت و با نامحرم هم دست نداد و ...
نمیدونم والا،
الله اعلم ....
نماد کاربر
lenous
کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
 
پست ها : 31
تاريخ عضويت: يکشنبه شهريور ماه 20, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 1 دفعه
تشکر شده: 6 بار
امتياز: 100

پستتوسط Ershad » جمعه آذر ماه 25, 1390 11:42 am

ضمن عرض سلام و خسته نباشید
از جناب blook تشکر میکنم عکس های جالب و قابل تأملی بودند
از دوستان هم ممنونم که نظراتشون رو فرمودند استفاده کردیم
اما من هم در مورد این موضوع چند نکته رو می خوام خدمتتون عرض کنم که
البته بعضیاشون رو دوستان اشاره کردند :
1- فکر کنم تنها موردی که یه کم می تونه جای اشکال داشته باشه عکس اوله.که اونم  بدبینانه ترین حالتش اینه که دکتر قرضاوی مرتکب خطا و اشتباه شده باشند. خوب ایشون هم مثل همه ی انسان ها دچار اشتباه میشن و اصلاً خاصیت انسان بودن همینه(البته این دلیلی برای توجیه هر خطا و یا گناه مداوم نیست) ما حتی صحابه مکرم رو هم داشتیم که دچار خطا و بعضا کفر ظاهری هم شدن اما باعث تخریب و یا نابودی آنها نشده که شاید مثال عمار و ابوذر(رضی الله عنهما) آشناترین آنها باشد.
بنابراین به نظر بنده ساختن هاله ی تخیلی تقدس پیرامون شخصیت های بزرگ دینی و فکری کاری است بیهوده و ما باید بپذیریم هر شخصیت هر اندازه هم بزرگ و مطرح باشد باز هم بر او و آثار و افکارش نقد وارد است و هیچگاه معصوم و حجت نبوده و نخواهد بود. بنابراین بعضا سرزدن خطا و یا اشتباه و یا گناهی از چنین افرادی نبایست مارا به سمت حذف کلی آن فرد و یا ارتداد آرا و نظراتش وادارکند و ما طبق معمول نظرات افراد را می شنویم آنچه را که خیر و صحیح و پسندیده باشد می پذیریم و آنچه را که خیری در آن نیست کنار می گذاریم.
2- به نظر بنده دیدار ایشون با حکما هم نمی تونه جای اشکال باشه. اصلا دیدار با این حاکمان یه قضیه اس و حرف ها و صحبت هایی که در این دیدار رد و بدل میشن هم یه قضیه ی دیگه . مثلاً از کجا معلوم شاید ایشون به بشار اسد گفته باشه " آخه مرد حسابی این چه بساطیه راه انداختی بیا و دست بردار و تمومش کن!" صرف دیدار با فردی به معنای تأیید آن فرد نیست قبول کنیم ما نمی دونیم که ایشون چی گفتن پس نباید قضاوت کنیم که هیچ، بلکه باید با حسن دید به قضیه نگاه کنیم.
3- نکته ی دیگه ای که وجود داره و خیلی هم مهمه اینه که هدف کاربر محترم از گذاشتن این عکسا چی بوده و می خوان در نهایت چه چیزی رو بگن. اگه هدف تخریب ایشونه به نظر میرسه که یه کم دور از آداب و اخلاق اسلامی باشه یا حداقلش اینه که افراد از ایشون ( به نظر کاربر) باطل تری خیلی زیاد هستن و ایشون برای تخریب در اولویت نیستن کما اینکه به نظر بنده یه کم نسبت به دکتر قرضاوی بی انصافی میشه اما متأسفانه ما همیشه دیواری کوتاه تر از نزدیکان پیدا نمی کنیم.
4- ما باید قدر و حرمت بزرگانی چون دکتر قرضاوی را بدانیم و برای سلامتی و طول عمر آنها دعای خیر کنیم.
شیوه نی من شیوه نی ئینسانیه     بانگی ئازادی و گڕوی یه کسانیه
نماد کاربر
Ershad
کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
 
پست ها : 39
تاريخ عضويت: پنج شنبه مهر ماه 13, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 35 بار
تشکر شده: 61 بار
امتياز: 0

پستتوسط Mmm » جمعه آذر ماه 25, 1390 12:38 pm

حضرت علی(رض) میفرماید: حقیقت را با انسانها نسنجید بلکه انسانها را با حقیقت بسنجید.

ونوس جان، بنده فقط دیدگاهِ قرضاوی را در رابطه با دست دادن با نامحرم بازگو نمودم. و اصلا دیدگاهِ ایشان را قبول ندارم، نه تنها این رأی، بلکه چنده ها رأیِ دیگرِ ایشان را قبول ندارم!!
قرضاوی اولین اندیشمند نیست که مرتکبِ خطا شده باشد، یقین داشته باشید اندیشمندانِ والاتری نیز رأی هایی دارند که هضمشان از این رأی قرضاوی سخت تر است!
مثلا امام ابن تیمیه(رح) در مجموعه فتاوای خود میفرمایند: "یک داعی برای به دست آوردنِ دلِ یک غیر مسلمان و دعوتِ او به سمتِ اسلام، میتواند برای خدای آن غیر مسلمان سجده بکند!!"
از این رأیِ ابن تیمیه چنین میتوان دریافت که اگر خدای آن غیرمسلمان یک بت یا یک طاغوت باشد، برای ترغیبِ او به سمتِ اسلام میتوان به آن بت یا طاغوت سجده برد!!! الگوی ما در امر دعوت، رسول خداست. به نظرِ شما چنین رأیی با سیره ی رسول خدا(ص) منطبق است؟؟

یا مثلا امام ابن قیم جوزیه(رح) در کتابِ الرّوح می فرمایند: پس از مرگ، روح انسان قادر به شنیدنِ صوت است!!
درحالی که این حرف با آیات قرآن کاملا در تضاد است!

یا مثلا شیخ بن باز (رح) معتقدند که مجاهدینِ فلسطین باید با رژیم اشغالگر قدس(اسرائیل) صلح نمایند!

باز هم تاکید میکنم این سنتِ خداوند است که برای تفکیکِ حق پرستان و شخصیت پرستان، علماء را مرتکبِ خطا می نماید!!

این بزرگواران همگی مجتهد اند! رسول(ص) می فرمایند که مجتهدان، فتوایشان یا صحیح است یا غلط، اگر صحیح بود دو اجر و اگر غلط بود یک اجر برایش در نظر گرفته می شود. یعنی در هر صورت مجتهد گناهبار نمی شود!!

اما مقلّد!!  طبق آیه ی قرآن، وظیفه ی مقلّد استماعِ آراء همگان و انتخابِ بهترین رأی در میانِ آن آراء است!



من اصلا عددی نیستم تا در موردِ چنین بزرگان و فرهیختگانی قضاوت بکنم،  فقط به عنوان یک مقلد این حق را دارم که بهترین رأی را انتخاب نماییم و بس.

خداوند تمامی علمای دلسوز اسلام را محفوظ گرداند.


با احترام فراوان...
:)  8)
نماد کاربر
Mmm
 

پستتوسط kazari » جمعه آذر ماه 25, 1390 1:32 pm

سلام تا وه نه
با تشکر از blook و بقيه که در این بحث مشارکت داشته اند.
صحبت زیاد است و دوستان هم صحبت های خوبی کرده اند.
در مورد عکس اول که بحث سر یک اجتهاد فقهی است ظاهرا که بهتر است روی دلایل آن بحث شود.
به نظرم نتیجه گیری از بقیه عکس ها به تنهایی سخت است.
یک نکته را فقط می خواستم بگویم که دقت کنیم که اگر دوربین عکاسی زودتر اختراع می شد ما الان عکس هایی از دیدار حضرت موسی و فرعون داشتیم که در آن حضرت موسی مامور شده بود با قول لین سخن بگوید.
عکس هایی از دیدار پیامبر با سران مشرکان در موقعیت های مختلف داشتیم مانند صلح حدیبیه.
با تشکر
خدایا ما را به راه راست هدایت فرما
نماد کاربر
kazari
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 106
تاريخ عضويت: جمعه خرداد ماه 13, 1390 11:30 pm
محل سکونت: نوسود، تهران
تشکر کرده: 98 بار
تشکر شده: 140 بار
امتياز: 560

پستتوسط blook » جمعه آذر ماه 25, 1390 2:56 pm

سلام به همه ی دوستان گرامی
در مورد دوستانی که هدف من را از این کار تخریب شخصیت دکتر قرضاوی می دانند باید بگویم که خود ایشان به گرفتن این عکس ها آگاه بوده اند و رسانه ها حتی الجزیره بارها فیلم های فراوانی مانند اینها را پخش کرده است و ایشان هیچ اعتراضی نداشته اند. و نیازی به آب و آتش زدن نیست زیرا کافی است  شما کلمه ی قرضاوی را سرچ کنید این عکس ها را خواهید دید.

1-  توجیه کردن دست دادن با زنان نامحرم در شرایط خاص مثلا شرایط دیپلماسی (که نمی دانم مسائل دیپلماسی چه ربطی به استاد دارد در حالی که ایشان نه رئیس بلادی است نه نخست وزیر است نه مرشد عام اخوان است و نه ...) باید بگویم که آیا ایشان شرایط خاص را بهتر از پیامبر در می کند؟!! پیامبر هنگامی که با زنان بیعت می کردند هرگز با آن ها دست نداد و چگونه است که این همه آیات قرآن و احادیث پیامبر در نهی از ارتباط با زنان بیگانه و قاعده ی سد ذریعة را را نادیده گرفته!! ایشان یک مجتهد است و اینگونه رفتار می کند و آن را رسانه ای می کند من جوان خاک بر سر چه باید بکنم....!!!!؟؟؟ این عکس علاوه بر مصافحه ی زن نامحرم آن هم در حضور همسرش مصافحه با یک طاغوت ( که نمی دانم آیا تعریفی از طاغوت در ذهن دارید یا نه؟!!!!) و شرکت در جشن ( که ظاهرا جشن سالگرد تأسیس الجزیره بوده! که یک صهیونیست صاحب نصف سهام آن است )


2-  درمورد تغییر دیدگاه ایشان در مورد طواغیتی همچون قذافی ، بشار و بوتفلیقه و ملک عبد الله اردن باید بگویم که همین تغییر دیدگاه امری تعجب بر انگیز و نامعقول است. مگر قذافی قبل از سال 2003 مرتکب هیچ جنایتی نشده بود مگر 10 هزار نفر را در ورزشگاهی در یک لخظه زنده به گور نکرد و چگونه است که قبل از انقلاب مردم لیبی به قذافی هیچ گونه تعرضی نمی کرد و آنچنان که در مجله ی الزحف الاخضر چاپ لیبی آمده ایشان را برادر، و رهبر انقلاب لیبی خطاب می کرد و چنین کسی را که همه ی عالم بر دیوانه بودن او اجماع داشتند را دارای تحلیلات واضح و عمیق می دانست. اما پس از انقلاب مردم لیبی و کشته شدن هزاران نفر از رای خود برگشته و اورا تکفیر کرده و مهدور الدم می داند!!!!!!!!!!! چرا اکنون بقیه ی طواغیت را تکفیر نمی کند؟ آیا در سوریه باید بیشتر از 5 هزار نفر کشته شوند تا ایشان بشار را تکفیر کند؟ چگونه است که علمایی که همه ی طواغیت را تکفیر کرده اند در سانسور کامل خبری به سر می بند و سالهاست در زندان های غرب و شرق گرفتار شده اند.


3-  در مورد برادری که گفته که از دیدار حضرت موسی با فرعون و .. سخن گفت، به نکته ی جالبی اشراه کرده و ای کاش دکتر هم طبق سیره ی آنان عمل میکرد اما ... . ما در قرآن متن مکالمه ی پیامبر خدا موسی و فرعون را داریم که چگونه موسی فرعون را به توحید و دوری از کفر فرامی خواند اما فرعون می گوید هرچه که من حکم کنم همان است و کاری با خدای تو ندارم . حضرت موسی هیچ گونه تعریف و تمجیدی از فرعون نمی کند و به مقابله با فرعون و همراهانش و ساحرانش پرداخت. پیامبر صلی الله علیه و سلم نیز همواره در کنار دعوت، در میدان جهاد، قتال و دشمنی سرسختانه با کفار، مشرکین و طواغیت بود و هرگز به خواسته های آنان تن در نداد ( و اگر سیره رسول بزرگوار را مطالعه کنید جایی را نمی یابید در صورت طواغیت بخندد و دست آنان را به گرمی بفشارد ). اما دکتر قرضاوی همه ی سران کشور های عربی را مسلمان می داند و عدم خروج بر آنان را فرض می داند! ( مگر در شرایطی که مردم خود به پا خیزند و کشته شوند!!!) این کجا و آن کجا؟؟


اما هدف من از این کار ( که البته در برابر برخی کارهای دیگر ایشان ناچیز است ) تخریب محض ایشان نیست. دکتر قرضاوی کتاب های فراوانی دارد که هر مسلمانی می تواند از آنها استفاده کند ( اگر چه از بسیاری از آراء خود در آن کتاب ها در مورد حکومت در اسلام و ... باز گشته است) و رنج و مشقتی که در دوران جوانی به خاطر عقیده اش کشیده بر کسی پوشیده نیست. هدف این بود که به سخنان ایشان به عنوای فتوای بلا منازع و فصل الخطاب ننگریم و او را از جایگاه خود بالا تر ندانیم. که البته برخی از دوستان به این موضوع اشاره کرده اند. اما من امیدوارم که این سخنانی که گفته اند فقط سخن نباشد و در عمل نیز  واقعا همانطور باشد

برای نویسنده این مطلب blook تشکر کننده ها:
asra (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
blook
کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
 
پست ها : 32
تاريخ عضويت: پنج شنبه آذر ماه 23, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 15 بار
تشکر شده: 34 بار
امتياز: 0

پستتوسط kazari » جمعه آذر ماه 25, 1390 8:22 pm

blook نوشته است:سلام به همه ی دوستان گرامی

3-  در مورد برادری که گفته که از دیدار حضرت موسی با فرعون و .. سخن گفت، به نکته ی جالبی اشراه کرده و ای کاش دکتر هم طبق سیره ی آنان عمل میکرد اما ... . ما در قرآن متن مکالمه ی پیامبر خدا موسی و فرعون را داریم که چگونه موسی فرعون را به توحید و دوری از کفر فرامی خواند اما فرعون می گوید هرچه که من حکم کنم همان است و کاری با خدای تو ندارم . حضرت موسی هیچ گونه تعریف و تمجیدی از فرعون نمی کند و به مقابله با فرعون و همراهانش و ساحرانش پرداخت. پیامبر صلی الله علیه و سلم نیز همواره در کنار دعوت، در میدان جهاد، قتال و دشمنی سرسختانه با کفار، مشرکین و طواغیت بود و هرگز به خواسته های آنان تن در نداد ( و اگر سیره رسول بزرگوار را مطالعه کنید جایی را نمی یابید در صورت طواغیت بخندد و دست آنان را به گرمی بفشارد ). اما دکتر قرضاوی همه ی سران کشور های عربی را مسلمان می داند و عدم خروج بر آنان را فرض می داند! ( مگر در شرایطی که مردم خود به پا خیزند و کشته شوند!!!) این کجا و آن کجا؟؟

تکرار می کنم اول که من زیاد شناختی از دکتر قرضاوی و آرای ایشان ندارم بنابراین به قسمت قرمز کاری ندارم.بحثم روی این بود که با عکس نمی توان نتیجه خاصی گرفت.
می فرمایید متن مکالمه حضرت موسی با فرعون. بنده هم قبول دارم و برای همین می گویم عکس نمی تواند دلیل کافی باشد. اگر متن مکالمه دکتر بود می شد روی آن صحبت کرد. بحثم سر این بود که هر کس می تواند عکسی از مذاکرات حضرت موسی (در مراحل اولیه دعوتشان بخصوص که مامور به قول لین هم  بودند) با فرعون را تصور کند. یا مذاکرات پیامبر با مشرکان.
در مورد سیره حضرت هم که فرمودید قبول دارم شناخت عمیقی ندارم. ولی به خاطر همین تفکری که احساس کردم مثال صلح حدیبیه را برایتان زدم. می فرمایید "هرگز به خواسته های آنان تن در نداد" . تا آنجا که من می دانم در جرایان صلح حدیبیه به همه خواسته های مشرکان تن در دادند.
1. قبول کردند که بر خلاف قصد اولیه شان آن سال به زیارت کعبه نروند.
2. قبول کردند که در اول قرارداد بسم الله الرحمن الرحیم ننویسند.
3. قبول کردند که از عبارت محمد رسول الله استفاده نکنند.
4. قبول کردند که هر مسلمان مردی که به مدینه رفت را نپذیرد و تحویل مشرکین دهد و در عوض هر مسلمانی که به پناهندگی مشرکان رفت آزاد است."
صحبت من این است که اگر فردای صلح حدیبیه سایتی می آمد و عکس پیامبر را در کنار مشرکین در هنگام مذاکرات منتشر می کرد و بندهای بالا را هم تیتر می کرد، از نظر من کار درستی نکرده است!!
خدایا ما را به راه راست هدایت فرما

برای نویسنده این مطلب kazari تشکر کننده ها:
sayf (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
kazari
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 106
تاريخ عضويت: جمعه خرداد ماه 13, 1390 11:30 pm
محل سکونت: نوسود، تهران
تشکر کرده: 98 بار
تشکر شده: 140 بار
امتياز: 560

پستتوسط Mmm » جمعه آذر ماه 25, 1390 10:15 pm

بندهای 1 و 2 را با کمالِ میل میپذریم و حرفهایتان را قبول دارم. خداوند اجرتان دهد! 8)
و بازهم تکرار میکنم که بنده از دست دادنِ زن و مرد در شرایط خاص(مثلا دیپلماسی) دفاع نمیکنم و اصلا این رأی را قبول ندارم،فقط رأیِ ایشان را بازگو نمودم!!


blook نوشته است:اما هدف من از این کار ( که البته در برابر برخی کارهای دیگر ایشان ناچیز است ) تخریب محض ایشان نیست. دکتر قرضاوی کتاب های فراوانی دارد که هر مسلمانی می تواند از آنها استفاده کند ( اگر چه از بسیاری از آراء خود در آن کتاب ها در مورد حکومت در اسلام و ... باز گشته است) و رنج و مشقتی که در دوران جوانی به خاطر عقیده اش کشیده بر کسی پوشیده نیست. هدف این بود که به سخنان ایشان به عنوان فتوای بلا منازع و فصل الخطاب ننگریم و او را از جایگاه خود بالا تر ندانیم. که البته برخی از دوستان به این موضوع اشاره کرده اند. اما من امیدوارم که این سخنانی که گفته اند فقط سخن نباشد و در عمل نیز  واقعا همانطور باشد


هدفتان بسیار بسیار نیک و پسندیده است، خداوند اجرتان دهد.
من هم امیدوارم تعصبهای جاهلانه منجر به واکنشهای نابخردانه نشوند و این را بدانیم که  ممکن الخطا  پنداشتن علماء به معنای انسان دانستنِ آنهاست و از  خداوند میخواهم یاریمان دهد تا حرفهایمان را از مرحله ی شعار به مرحله ی عمل منتقل کنیم!!!!!


من با دیده ی مثبت مطلبتان را خواندم و حسنِ نیتتان را می ستایم و امیدوارم حداقل به احترام رنجهایی(زندان رفتن ها و تبعیدها و دوری از همسر و فرزندان و....) که دکتر قرضاوی در هنگام جوانی آنان را متحمل شده اند، و به احترام کتابها و خطبه هایی که ایشان ارائه داده اند، حداقل احترامی برایشان قائل باشیم و اشتباه ها و خطاهای ایشان را دست مایه ی تحقیر شخصیتِ ایشان و کمرنگ ساختنِ خدماتشان نسازیم.
در این زمینه هم برای تبدیل شعارمان به عمل، از خداوند یاری می طلبم!!!


با احترام فراوان 8)  :twisted:

نماد کاربر
Mmm
 

پستتوسط blook » جمعه آذر ماه 25, 1390 11:45 pm

بازهم سلام خدمت دوستان گرامی

1-  مثال صلح حدیبیه مثال کاملا نامرتبطی است زیرا آنگونه که میدانیم صلح در زمان جنگ و جهاد معنا دارد (البته طبق نظر امام احمد و امام شافعی و بقیه ی ائمه صلح همواره حالت استثنایی است ) و صلح بین دو طایفه ی معاند تعریف می شود.

2-  پیامبر صلی الله علیه و سلم هرگز به همه ی خواسته های مشرکان در صلح حدیبیه تن در نداد بلکه امتیازات فراوانی از آنان گرفت مثلا: اینگونه توافق شد که سال آینده مسلمانان به مدت سه روز به حج بیایند و هرکس سلاح یک نفر را با خود حمل کند و در مدت این سه روز مشرکان باید مکه را ترک کنند و یا اینکه هر مسلمانی که به مکه بیاید در امان خواهد بود و ... که البته لازمه ی هر صلحی توافق دو جانبه است.

3-  مشرکان چهار رایزن را برای مذاکره با پیامبر فرستاندند و تنها آخرین فرستاده ی مشرکان توانست با پیامبر به توافق برسند  حال اگر پیامبر صلی الله علیه و سلم به همه ی خواسته های مشرکان تن در می داد آن ها به چهار رایزن احتیاجی نداشتند.

4-  پیامبر صلی الله علیه و سلم می فرمایند اگر مشرکان به جز جنگ چیز دیگری نخواهند با آنان خواهم جنگید حتی اگر تنها بمانم و یا هنگامی که خبر می رسد که عثمان به دست کفار مکه کشته شده است از اصحاب بیعت ایستادگی تا پای مرگ در راه جهاد با مشرکان را گرفت، که بعدها به بیعت الرضوان مشهور شد.

5-  پس از عقد قرارداد پیامبر برای خشمگین کردن کفار شتر ابوجهل را که در جنگ بدر به غنیمت گرفته بودند و حلقه ای نقره ای در بینی اش بود به عنوان اولین قربانی جلوی چشمان مشرکان ذبح نمود.

6-  در هنگام مذاکره ی پیامبر صلی الله علیه و سلم چند تن از اصحاب او را گارد کرده بودند و بر ابهت پیامبر می افزودند.

7-  در راه برگشت مسلمانان به مدینه خداوند آیات سوره ی فتح را نازل فرمود که در این آیات به خاطر مصالح عظیمی که عاید مسلمانان شد صلح رافتح مینامد، که از آن جمله: اعتراف کفار به دولت قدرتمند مسلمانان - افزایش جمعیت مسلمانان از 1400 به 10000 نفر در مدت 2 سال - مسلمان شدن شمشیر خدا، یکی از بزرگترین فرماندهان نظامی در طول تاریخ خالد بن ولید - استفاده از فرصت برای قتال با یهود و فتح خیبر و جهاد با روم - و ...

8- در همین آیات آیه (( محمد رسول الله و الذین معه أشداء علی الکفار رحماء بینهم ... )) نازل شد.

این مطالب در جواب ادعای تن دادن پیامبر صلی الله علیه وسلم به همه ی خواسته های مشرکان بود که آنچنان که میبینید در روی آنها نمی خندد  که البته در هیچ موردی ( نه جایگاه دکتر و ظروف و شرایط و نه هیچ جیز دیگری ) ربطی به موضوع ملاقات دکتر قرضاوی و قذافی ندارد

9 -  دوست عزیز در نوشته های پیرامون عکس سخنان دکتر قرضاوی نوشته شده و فقط عکس خالی نیست، و حتی اگر عکس خالی هم بود قابل توجیه نیست.

10- اگر سیره امامانی چون امام سفیان ثوری، امام احمد، ابن تیمیه و ... را مطالعه کنید میبینید که از دست حاکمان اسلامی که از چهارچوب قوانین کلی اسلام هم خارج نشده بودند یا فراری بودند یا در زندان می پوسیدند حال اگر در زمان طاغوتی مثل قذافی بودنند به نظر شما اینگونه با او در خیمه ای در بادیه به گردش و تفریح میرفتند!!!!!!!؟؟؟

11- من نمیدانم کسانی مانند سید قطب، امام حسن البناء، زینب غزالی و ... برای چه این همه تعذیب و شکنجه شدند و یا به شهادت رسیدند!!!!!!!؟؟؟

12- چرا اینگونه عکس ها را در مورد امام ندوی، امام  مودودی، ماموسا ناصر سبحانی، محمد قطب، سید قطب، امام بناء و ... نمی توان یافت؟؟؟!!!!!!!!!
نماد کاربر
blook
کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
 
پست ها : 32
تاريخ عضويت: پنج شنبه آذر ماه 23, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 15 بار
تشکر شده: 34 بار
امتياز: 0

پستتوسط Mmm » شنبه آذر ماه 25, 1390 12:34 am

برادر گرامی، سئوالاتتان بسیار مبارک و بجاست، من سایتِ شیخ قرضاوی را به شما میدهم، شما به آنجا تشریف ببرید و این سئوالات را از ایشان بپرسید.
اگر موفق به این کار نشدید، پیشنهاد میکنم با شیخ عبدالعزیز سلیمی از طریق ایمیل مکاتبه نمایید، شاید ایشان بتوانند جوابتان را بدهند!!



آدرس سایتِ شیخ یوسف قرضاوی:
www.qaradawi.net


آدرس سایتِ شیخ عبدالعزیز سلیمی:
www.salahadin.net


ایمیلِ این بزرگواران در سایتهایشان درج شده است!


نماد کاربر
Mmm
 

پستتوسط blook » شنبه آذر ماه 25, 1390 12:42 am

سلام
برادر عزیزم من هیچ سوالی را مطرح نکرده ام، فقط منظورم تبصیر و تنبیه عقلا است.
بگذار ما این سوال ها را از خودمان بپرسیم ....
نماد کاربر
blook
کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
 
پست ها : 32
تاريخ عضويت: پنج شنبه آذر ماه 23, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 15 بار
تشکر شده: 34 بار
امتياز: 0

بعدي

بازگشت به متفرقه

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 5 مهمان