الحمدلله؛
انسانها در مورد معبودي كه عبادت كردهاند، مورد سؤال قرار مي گيرند. از آنان سؤال مي شود كه پيامبران را اجابت كردهاند يا خير.
انسانها درباره اعمالي كه انجام دادهاند و از نعمتهايي كه در دنيا از آنها بهره بردهاند و از عهد و پيمانها و از گوش، چشم و دلهايشان سؤال خواهد شد. در اين بحث از موارد ذكر شده صحبت خواهد شد.
مهمترين سؤالي كه روز قيامت از انسانها بعمل مي آيد راجع به كفر و شرك است. از آنها درباره معبودهايشان سؤال مي شود.
خداوند مي فرمايد: «وَقِيلَ لَهُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ * مِن دُونِ اللَّهِ هَلْ يَنصُرُونَكُمْ أَوْ يَنتَصِرُونَ». الشعراء: 92 - 93
و بديشان گفته ميشود: كجا هستند معبودهائي كه پيوسته آنها را عبادت ميكرديد؟ (معبودهاي) غير از خدا. آيا آنها (در برابر اين شدائد و سختيهائي كه اكنون با آن روبرو هستيد و هستند) شما را كمك ميكنند يا خويشتن را ياري ميدهند؟.
« وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ». القصص: 62
روزي (را خاطر نشان ساز كه) خدا ايشان را فرياد ميدارد و ميگويد: انبازهائي كه براي من گمان ميبرديد كجايند؟! (اي مشركان! حالا كه حجابها و پردهها كنار رفتهاند و هنگامه حساب و كتاب و گرفتاري و درماندگي است، بگوئيد بتها و خداگونههاي انس و جنّي كه ميپنداشتيد و ميپرستيديد بيايند و شما را از عقاب و عذاب آفريدگار برهانند).
انسانها درباره اينكه غير از خدا چه کسي را عبادت ميكردند و اينکه جانوران و انواع هدايا را به معبودهاي باطل تقديم ميكردند مورد سؤال قرار خواهند گرفت:
« وَيَجْعَلُونَ لِمَا لاَ يَعْلَمُونَ نَصِيبًا مِّمَّا رَزَقْنَاهُمْ تَاللّهِ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَفْتَرُونَ». النحل: 56
(كافران) براي بتهائي كه چيزي نميدانند (زيرا كه جمادند)، بهرهاي (از حيوانات و ارزاق خود) كه ما بديشان دادهايم قرار ميدهند (و بدين وسيله بدانها تقرّب ميجويند). به خدا سوگند! (در دادگاه قيامت) از اين دروغ و بهتانها بازپرسي خواهيد شد (و سزاي كردارتان داده ميشود).
و راجع به تكذيب پيامبران مورد سؤال قرار مي گيرند:
« وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ مَاذَا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِينَ * فَعَمِيَتْ عَلَيْهِمُ الْأَنبَاءُ يَوْمَئِذٍ فَهُمْ لَا يَتَسَاءَلُونَ». القصص: 65 – 66
(خاطرنشان ساز) روزي را كه خداوند مشركان را فرياد ميدارد و ميگويد: به پيغمبران چه پاسخي داديد؟ در اين هنگام (بر اثر حيرت و دهشت) همه خبرها از يادشان ميرود (و جملگي دچار فراموشي ميشوند و سخني براي گفتن نخواهند داشت و حتّي از هول و هراس) نميتوانند چيزي از يكديگر هم بپرسند.