انعکاس صدا
پدر وپسری در کوه قدم می زدندکه ناگهان پای پسر به سنگی گیر کردو به زمین افتاد و داد کشید:
((آ آ آ ی ی ی)) صدای از دور آمد ((آ آ آ ی ی ی))
پسر با کنجکاوی فریاد زد: ((که هستی )) پاسخ شنید ((که هستی ))
پسر خشمگین شد و فریاد زد: ((ترسو )) باز پاسخ شنید ((ترسو))
پسر با تعجب از پدرش پرسید : چه خبر است پدر لبخندی زذ و گفت:پسرم توجه کن :
وبعد با صدای بلندفریاد زد((تو قهرمانی)) پاسخ آمد ((تو قهرمانی))
پسر باز بیشتر تعجب کرد پدرش توضیح داد:مردم می گویند این انعکاس کوه است ولی من می گویم :
در حقیقت این صدا انعکاس زندگی است هر چیزی که بگو یی یا انجام دهی زندگی عینا به تو جواب می دهد
اگرعشق را بخواهی/عشق بیشتری در قلب تو بوجود می آیدو اگردنبال مو فقیت باشی آنرا حتما بدست خواهی آورد
هرچیزی که بخواهی و هر گونه که به دنیا و آدمها نگاه کنی زندگی همان را به تو خواهد داد.
یک مشت نمک
روزی شاگرد یک راهب از او خواست که واسش یک درس بیاد ماندنی بدهد.
راهب از شاگردش خواست کیسه نمک را بیاورد بعد یک مشت از اون نمک رو داخل لیوان نیمه پری ریخت
و از او خواست از اون لیوان را سر بکشه.شاگرد فقط تونست یه جرعه کوچک از آب بخوره آن هم با زحمت.
استاد پرسید: مزه اش چطور بود؟
شاگرد پاشخ داد: بد جوری شوره اصلا نمیشه خوردش.
استاد از شاگردش خو است یه مشت نمک برداره و اونو همراهی کنه.
رفتند تا رسیدند کنار دریاچه.استاد از او خواست تا نمک ها رو داخل دریاچه بر یزه وبعد یه لیوان آّب از دریاچه بر داشت و
داد دست شاگردش و ازش خواست اونو بنوشه.شاگرد براحتی تمام آب رو سر کشید.
استاد اینبار هم از مزه آب داخل لیوان رو پرسید شاگرد جواب داد:کاملا معمولی بود.
آن راهب گفت:
رنجها و سختیهایی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو می شودهمجون یه مشت نمکه و اما این روح و قدرت پذیرش انسانه که
هر چه بزرگترو وسیعتر باشه میتونه بار اون همه رنج و اندوه رو براحتی تحمل کنه بنا بر این سعی کن:
. . . . . . . . . . . . . . . یه دریا باشی تا یه لیوان . . . . . . . . . . .