تاریخ : چهارشنبه، 22 خرداد ماه، 1392 موضوع : فرهنگی - اجتماعی |
|
نياز جامعه به نهادها و انجمن هاي عام المنفعه
نویسنده : سیدعثمان ایراندوست برگهاي دفتر زندگيمان را ورق ميزنيم تا بنابر استعدادهاي موجود در وجودمان، انديشهها و آرمانها و اهداف مشخص را بر آن به يادگار بگذاريم. اما به راستي براي رسيدن به اهداف و مقاصدی كه پيش روي افراد يك جامعه هستند، چه راههايي را بايد بپيمایيم؟ آيا اهداف و مقاصد خود را محدود به نيازهايمان كنيم و متناسب با وضعيت جامعهمان تنظيم نماییم؟ چه كسي ميتواند بگويد كه ضروريات يك فرد و جامعه در چه چيزهايي خلاصه ميشوند؟ اينها پرسشهايي هستند و خواهند بود كه همچون يك سيلي، اذهان آدمي را از خواب بيدار ميكند تا انگيزهها و باورهايش را در راه رسيدن به اهدافش مشخص كند. و ميدانيم انسان مخلوقيت اجتماعي و حس همزيستي و نوعدوستي در نهاد وي به وديعه گذاشته شده است و با همين ويژگي اجتماعي بودن ميتواند در مسير كمال مادي و معنوي به تعاون و همكاري براي رسيدن به نيازها و خواستههاي خود برسد؛ چرا كه در دنياي كنوني ما بودنِ نهادها و مؤسسات وانجمنها ضروري است؛ زيرا وجود چنين نهادهايي در بطن جامعه باعث پيشرفتهاي زيادي در بخشهاي فرهنگي، سياسي و رفاهي ميشود. و شايد براي جامعه ما كه از بسياري از امكانات رفاهي و اجتماعي بي بهره است چنين نهادهايی ضروريتر باشد. و از بارزترين اين نهادها و انجمنها ميتوان به نقش انجمنهاي خيريه اشاره كرد؛ چونكه ميتواند زمينه مناسبي باشد براي بسياري از معضلات و مشكلات پيش روي جامعه؛ و براي پي بردن به اهميت اين نهادها ميتوان به تأثيرگذاري آنها بر جامعه اشاره نمود، كه از لحاظ اقتصادي، فاصله طبقاتي جامعه را كاهش ميدهند و از لحاظ اجتماعي، حس انسان دوستي را تقويت ميكنند و انگيزهاي ميشوند براي مسئوليت آحاد جامعه؛ چرا كه با بهره گيري از منابع جمعآوري شدهي اين نهادها و سرمايهگذاري آن به نحو شايسته، ميتوان در زمينه اشتغال براي جوانان و رفع نياز مستمندان گامي برداشت. از اين رو بودن چنين نهادهايي در جامعه و ارتباط نزديك آنها به مردم زمينهي مناسبي خواهد بود، در رابطه با مسائل فرهنگي و آموزشي قشر محروم؛ از طرفي ضرورت ایجاد اين نهادها و از طرف ديگر عدم وجود آنها در جامعه، اين امر را به يك واقعيت تبديل كرده است كه مشكلات و مسائل جامعه كنوني ما براي برون رفت از وضع موجود، نياز به همبستگي، مشاركت، تعامل و همكاري دارد؛ چون نميتوان به راستي اين همه مسائل و مشكلات را كه گربيانگير خانوادهها و به تبع آن جامعه شدهاند از جمله فقر، بيكاري، فساد و بي بند و باري، نبودن احساس مسئوليت اجتماعي و نداشتن انگيزه و هدف براي زندگي و تكامل و... را با خطابهاي حل كرد. و شايد اين سخن ما از بهر مسئوليت ما نسبت به جامعهمان باشد تا باز نظارهگر كساني نباشيم كه براي رفع نياز ضروري خودشان هر پستي و هر ذلتي را به نام زندگي قبول ميكنند. سخنانمان هرآنچه كه هست هديه است برايتان، براي همكاري و همدلي شما دوستان! اميد است در راه اعتلاي آرمانها و هدايت جامعهمان با هم و براي هم در اين امر مهم هميار شويم و برگي از دفتر زندگيمان را به حس انسان دوستي، رنگي از صفا بزنيم. تا باشد هر آنچه كه خواستار آنيم..!. | |
منبع این مقاله : :.:: پینوس ::.
|